ابراهیم اسماعیلی اراضی شاعر و ترانهسرا در گفتوگو با خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ درباره دلایل افزایش تعداد ترانههای ضعیف گفت: بیشتر عوامل تهیه قطعات موسیقی از تهیهكننده گرفته تا خواننده و آهنگساز، درك درستی از كلام ندارند. دلایل انتخاب آنها یا معطوف به اسم ترانهسراست یا معطوف به احساسات مخاطب زیر متوسط است، یا معطوف به برآوردهای مالی قطعه است و یا معطوف به عواید غیرادبی دیگری كه در همكاری با یك ترانهسرا متصور هستند؛ پس خیلیها دلشان چندان برای كیفیت اثر نمیسوزد. از سوی دیگر نظارت تخصصی روی تولید و انتشار آثار باكلام، حداقلی است. بیشتر آنچه هست، نظارت محتوایی را شامل میشود. روابط تجاری و ... در حوزه موسیقی یکسری الگوهای غیرهنری ایجاد كرده است كه در بیشتر موارد سبب میشود آثار تعداد خاصی از ترانهسرایان انتخاب شود.
وی افزود: شاید ترانههایی که در فضای موسیقی انتخاب میشوند، پنج درصد کل ترانههای آبرومندی باشند كه توسط ترانهسرایان حرفهای سروده میشوند و از سوی دیگر شاید در بهترین حالت، پنج درصد آثار اجرا شده قابل دفاع باشند. معمولا عوامل، میخواهند یک تراک موسیقی را به ارزانترین شکل ممكن تمام کنند. نكته دیگر هم روابط خاصی است که در این عرصه وجود دارد. اگر ترانههای ضعیف را یک بررسی جدی کنید، به نتایج معناداری میرسید. کارهای خیلی از کسانی که قابل دفاع نیستند اجرا میشود. البته در این بین چند نفری هم هستند كه كارشان را بلدند و تثبیت شدهاند.
اسماعیلی ادامه داد: مهمترین دلیل چنین وضعیتی این است که در برنامهریزی برای تولید اثر، همه چیز متوجه مخاطبی است که آگاهی چندانی از موسیقی و شعر خوب ندارد. بخش عمده مخاطبان جدی موسیقی، نوجوانان و جوانان کمسن و سالی هستند که ما هیچ چیزی درباره پسند هنری و موسیقی جدی به آنها نیاموختهایم و حتی نمونههای قابل دفاع را به آنها معرفی نكردهایم. این گروه به موسیقی به عنوان ابزار توجه دارند. دغدغههای کسانی هم که باید سیاستگذاری کنند، از جنس هنر و ادبیات نیست؛ یا بازاری رفتار میکنند یا قیممآبانه.
این شاعر با اشاره به حاکمبودن پسند مخاطب زیر متوسط بر فضای موسیقی این روزها اظهار داشت: وقتی هیچ ارگان یا نهادی، مسؤولیتی در زمینه ارتقای پسند مخاطب و سطح تخصصی آثار روز برای خودش قائل نیست این وضعیت، طبیعی است. حتی در تیتراژهای تلویزیونی كه میتوانند پرشنوندهترین آثار باشند، تهیهکننده اثر، همهكاره است؛ تهیهكنندهای كه در مورد ترانه، تخصصی ندارد. در بهترین حالت، همهچیز به آهنگساز سپرده میشود و او هم بر اساس روابط و برآوردهایش عمل میكند و نتیجه، همین تیتراژهایی میشود كه میبینیم. در نشست اخیر خانه ترانه كه به بررسی تیتراژهای ماه رمضان اختصاص داشت، جز دو سه ترانه، هیچكدام از ترانهها از كارشناسان نمره قبولی نگرفت و در مجموع، این دو سه ترانه هم در حد متوسط بودند.
وی درباره تاثیر آشنایی ترانهسرایان با شعر در كیفیت آثارشان گفت: کیفیت ترانه ارتباط زیادی با شاعربودن ترانهسرا ندارد؛ مهم، شناخت اصول ادبی و نیز ویژگیهای ترانه است. دوستان زیادی را هم سراغ داریم که شاعر هستند اما با مدیوم ترانه آشنایی موثر ندارند. آثار این عده هم قابل دفاع نیست.
اسماعیلی اراضی ادامه داد: ترانهسراهایی بودهاند که شاعر نبودهاند یا شاعران مشهوری نبودهاند؛ مانند معینی کرمانشاهی و بیژن ترقی که در شعر به اندازه ترانه درخشان نیستند اگر چه شاعران ضعیفی هم نبودهاند.
وی با اشاره به رسیدن به نتایج معنادار پس از بررسی ترانههای ضعیف بیان کرد: متوسط کیفیت کارهای موسیقی که هماکنون تولید میشود را با متوسط كیفی آثار سالهای 79 و 80 که تازه موسیقی پاپ در کشور جان گرفته بود، مقایسه کنید! در آن سالها مشکلات زیادی در عرصه موسیقی پاپ وجود داشت و بسیاری از امکانات امروز در آن سالها نبود اما سختگیری عوامل تولید در آن سالها بیشتر بود؛ در نتیجه متوسط کیفی آثار تولید شده در سالهای 79 و 80 نسبت به اکنون حداقل 30 تا 40 درصد بالاتر بود.
این شاعر تصریح کرد: هر چه در عرصه موسیقی پاپ پیش رفتیم، حاشیه بیشتر توانست یک فضای قهقرایی را به سبب مطالبات اقتصادی، شهرتطلبی و سایر عوایدی که میتواند وجود داشته باشد، به فضای موسیقی و ترانه تحمیل کند و همه چیز در روند پسرفت قرار گرفت. اكنون خوانندههایی که هیچ فرد قابل دفاعی در حوزه موسیقی حاضر نیست آنها را تایید کند در مدت بسیار کوتاهی، حتی کمتر از یک سال به چهرههایی تاثیرگذار تبدیل میشوند و بهترین اتفاقها برای کنسرتهایشان میافتد. همه اینها ناشی از این است که كسانی برای رسیدن به حداكثر سود، كیفیت آثار را تا سطح پسند مخاطب زیر متوسط تنزل میدهند؛ مخاطبانی كه عمدتا در سر و صدای خیابانگردی و مهمانی و كنسرت با موسیقی سر و كار دارند. در حال حاضر همه برنامهریزی اقتصادی عوامل شامل کنسرتها میشود و به همین دلیل، سعی بر این است که طوری رفتار شود تا به مخاطبی كه میتواند و حاضر است پول بلیت كنسرت بدهد، به هر ترتیب خوش بگذرد.
اسماعیلی اراضی اظهار داشت: پس میبینید كه اصلیترین پارامترهایی که وضعیت کنونی موسیقی را تعریف میکند، غیرادبی و غیرهنری است. تنها راه اصلاح این وضعیت، این است که رسانههای فراگیر، رودربایستی خود را با موسیقی کنار بگذارند و موسیقی را به عنوان یک واقعیت بسیار مهم بپذیرند. آنها باید به برنامههایی بپردازند که هم شکل آموزشی و هم بخش نقد داشته باشد تا مخاطب بفهمد من اسماعیلی اراضی كه شناخت و تجربهای نسبی دارم، چرا فلان موسیقی را بد میدانم؛ بداند كه غرض شخصی با ترانهسرا یا خواننده مطرح نیست. تا وقتی برنامهریزی مشخصی برای ارائه آثار قابل دفاع نداشته باشیم، همین آش است و همین کاسه و چهبسا وضعیت بدتری هم حاكم شود.
انتهای پیام/