به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ سازمان اوقاف و امور خيريه، سازمانی است که در سطح کلان احيا، حفظ و اداره موقوفات کشور و ساير موارد اختصاص يافته به امور خيريه و عام المنفعه و همچنين اداره و نظارت بر اماکن مذهبی، مساجد و بقاع متبرکه، نشر و گسترش معارف اسلامی و فرهنگ نيکوکاری وقف را برعهده دارد. اين سازمان در شهرستانها و استانهای کشور نيز از طريق اداره کل و ادارات شهرستان، اهداف فوق را پيگيری میکند.
برای آگاهی از عملکرد و فعالیتهای این نهاد، با حجت الاسلام و المسلمین احمد شرفخانی معاون فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریه گفتگو کردیم. محورهای این گفتگو پیرامون بررسی امور فرهنگی بقاع متبرکه و امامزادگان، بودجه طرح گسترش امامزادگان و همکاری و تعامل سازمان اوقاف با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.
مهمترین نکات مطرح شده در این مصاحبه به شرح زیر است:
بقاع متبرکه و امامزادگان باید مرکز ترویج فرهنگ و قرآن و اهل بیت باشند/ کار فرهنگی با رفت و آمد یک وزیر و معاون قابل تغییر نیست/ ما فرهنگی را میپذیریم که برگرفته از مبانی دینی باشد/ کار فرهنگی نباید ویترینی باشد/ فرهنگ در قالب ساختار مردمی نهادینه میشود/ دولت بودجهای برای بقاع متبرکه در نظر نمیگیرد/ طرح مودت، طرح توسعه امامزادگان است/ کار فرهنگی و قرآنی، کار کارمندی و یا سیاسی نیست
گفتگوی مشروح ما با حجت الاسلام و المسلمین احمد شرفخانی را در ادامه بخوانید:
آقای شرفخانی؛ به عنوان سوال اول، به طور مختصر از وظایف معاونت فرهنگ و اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریه بفرمایید.
یکی از وظایف اصلی سازمان اوقاف و امور خیریه، اداره کردن آستان مقدس امامزادگان و بقاع متبرکه است. ما حدود 8 هزار و 51 بقعه امامزاده در کشور داریم که البته این تعداد از آستان مقدس امامزادگان از ظرفیت های فرهنگی اجتماعی متفاوتی برخوردار هستند. یکسری از امامزادگان در موقعیت جغرافیای شهری قرار گرفتهاند و بعضی دیگر در موقعیت بین جادهای و یا در موقعیت روستایی و جنگلی جای دارند. با توجه به این موضوع ضرورت داشت تا در مجموعه سازمان اوقاف و امور خیریه، آستان مقدس امامزادگان با نگاه قطب فرهنگی شدن بررسی شود. در دورهای امامزادگان به کشور ما هجرت کردند که دوره خفقان حاکمیت ظالم بنی عباس و بنی امیه رقم خورد. اصل هجرت این بزرگواران، هجرت استراتژیک و هدفمند بود تا بتوانند در کشور عزیزمان ایران، حاکمیت ولایی و اهل بیت (ع) را برپا و حکومت علوی را در مناطق مختلف جهان راه اندازی کنند.
آیا می توان بیان کرد، امامزادگان و یا بقاع متبرکه قطب سیاسی، اجتماعی و یا فرهنگی جامعه هستند؟
هجرت اهل بیت عصمت و طهارت و هجرت امامزادگان، قطعاً با هدف ترویج فرهنگ قرآن و اهل بیت (ع) بوده است. امروز هم خود آستان و بقعههای این بزرگواران باید مرکز ترویج فرهنگ و قرآن و اهل بیت باشد. بر همین اساس، ما اگر بخواهیم به هدف ترویج فرهنگ قرآنی دست پیدا کنیم، باید برنامهای را بر پایه ظرفیت های آستان مقدس و همچنین ظرفیت های خود کشور طراحی کنیم. اگر در امامزادگان، خیمههای معرفت با حضور کارشناس روحانی و خانوادهها برپا شود، قطعا با نگاه رسیدن به چشم انداز بُعد فرهنگی و اجتماعی امامزادگان است. ما یکی از فعالیت های خود را راه اندازی مراکز فعالیت های قرآنی با استفاده از ظرفیت های قرآنی در نظر گرفته ایم؛ با این رویکرد که چون مدیریت امامزادگان به شکل مردمی است، مراکز فرهنگی و قرآنی نیز باید با حضور مردم برپا شود.
برنامه سازمان اوقاف در قبال فعالیت های فرهنگی و اجتماعی بقاع چیست؟
امروز فعالیت قرآنی 2800 امامزاده در کل کشور راهاندازی شده و سندی تبیین شده است که سیاست های راهبردی را هم در حوزه فرهنگی اجتماعی و هم در حوزه خدمات، توسعه، مدیریت منابع مالی، انسانی و ... در خود جای داده. در آن برنامه راهکارهای ترویجی تبلیغی، راهکارهای مهارتی، آموزش و پژوهش و همچنین خدمات زائران و ... دقیق طراحی شده است.
این راهکارها و راهبردها، در همه 8 هزار و 51 بقعه پیاده می شود؟
امروز بخش عمدهای از امامزادهها ظرفیت برگزاری راهکارهای مختلف را دارند. شاید یک امامزاده در طول سال 120 برنامه اجرا کند و در یک امامزاده 20 برنامه اجرا شود که این براساس ظرفیتهای بقعه متبرکه و موقعیت جغرافیایی آن است.
در نشستی که پیش از این با آغاز دهه کرامت برگزار شد، شما به بقاعی اشاره کردید که طبق تاریخ و یا نسب، امامزاده نیستند. این به چه معناست؟
مجموعه سازمان آستان مقدس امامزادگان و بقاع متبرکه به صورت ساختار مردمی طراحی می شود. همه ما نیز می دانیم که اگر بخواهیم فرهنگی را در جامعه نهادینه کنیم، به صورت حاکمیتی به نتیجه نمیرسد. قطعا باید در قالب ساختار مردمی اجرا شود. به همین خاطر در کشور ما اگر در جاهای مختلف بقعهای وجود دارد، هیچ کدام از آنها امامزادگان نیستند. در واقع بقاع متبرکه به چند دسته امامزادگان، مشاهیر، علما، محدثین، عرفا و شخصیت های مشهور و اهل کرامت تقسیم می شوند. در بعضی از مکان ها تکایایی داریم که این اماکن به نوعی ساختار زیارتی دارند، ولیکن همه این بقاع متبرکه امامزاده نیستند.
در ردیف بودجه دولت و معاونتها، سهم توسعه و یا فعالیت های امامزادگان به چه میزان است؟
تمام مدیریت امامزادگان یک مدیریت عام است. اقدامات ساخت و ساز، توسعه، فعالیت های فرهنگی و اجتماعی و مذهبی همه زیر نظر یک ساختار مردمی است. هر امامزاده یک هیئت امنا دارد که هیچ یک از این افراد ریالی را به عنوان حقوق دریافت نمیکنند، بلکه به صورت مردمی اداره می شوند و مجموعه سازمان اوقاف و امور خیریه سیاستگذاری، نظارت و مدیریت را انجام می دهد و دولت هیچ بودجه ای را برای بقاع متبرکه و امامزادگان در نظر نمی گیرد.
با این توضیحات، یعنی این مردم هستند که امامزادگان را از نظر منابع مالی و انسانی اداره می کنند؟
در بعضی از سالها دولت در میان بودجههای خودش، مبلغی را به عنوان کمک به مساجد و بقاع متبرکه در نظر گرفت که بسیار مبلغ جزئی بود. در واقع در چند سال اخیر اگر چیزی را هم تصویب کرده، به هیچ عنوان پرداخت نشده است. اداره امامزادگان از نظر مالی وابسته به مردم هستند، مردم خودشان کمک می کنند و خودشان می سازند.
خیلی مواقع اینطور برداشت می شود که بخشی از نذورات و یا مبالغی که مردم به امامزادگان و بقاع متبرکه پرداخت می کنند، به خزانه دولت و یا سازمان اوقاف می رود، این امر تا چه میزان صحت دارد؟
همه نذورات مردمی در خود بقعهها هزینه میشود. حتی از یک بقعه به جای دیگر نیز منتقل نمیشود. به همین خاطر است که میبینیم یک امامزاده هر روز توسعه پیدا میکند و یک امامزاده سالهاست توسعه آن چنانی ندارد. دولت به هیچ عنوان از عواید و نذورات امامزادگان پولی را دریافت نمی کند. سازمان اوقاف هم به هیچ وجه درآمدی از امامزادگان اخذ نکرده و نمی کند. 40 درصد از این هزینهها برای عمران و آبادانی، 30 درصد هزینه های جاری آب و برق و گاز، 10 درصد حق تامین نیروی انسانی است که بعضاً خادمان ثابت حقوق گیر دارند. 100 درصد از هئیت امنای امامزادگان حقوق بگیر نیستند.
پس از تخریب دو یا سه بنای تاریخی از دوره پهلوی، انگشت اتهام به سوی سازمان اوقاف و سازمان مستضعفین چرخید و گاهی میشنویم که اگر ساختمانی تخریب شده، متولی آن سازمان اوقاف است، این امر تا چه میزان صحت دارد؟
حفظ بناهای تاریخی یکی از برنامههای سازمان اوقاف است. قدمت و تاریخ هر بنا گویا و سند واقعیت است. به هیچ عنوان از نظر قانون و مقررات، اماکنی که در اختیار ما به صورت میراثی ثبت شده تخریب نمی شود. ما به عنوان سازمان اوقاف به هیچ عنوان دخل و تصرفی نمیکنیم، مگر اینکه در ظاهر بگویند ساختمانی قدیمی است و ثبت میراث نشده و نیاز به توسعه دارد. البته در این چند سال اخیر در بعضی از مکانها اتفاقی رخ داده که طبق تصمیم سازمان نبوده و مردم آن منطقه و هیئت امنا به دلیل ریزش و فرسودگی ساختمان، بدون اطلاع سازمان اوقاف و میراث فرهنگی تصمیم بر تخریب آن بنا گرفتند.
با توجه به صحبت های ابتدایی شما، بعضی از امامزادگان از موقعیت جغرافیایی و یا دسترسی مردمی دور هستند و احتمال اینکه از طرح توسعه و یا نذورات مردمی بهره مند شوند، کم است. تمهیداتی برای این اتفاق درنظر گرفتهاید؟
بخشی از امامزادگان ما هیچ درآمدی ندارند. امروز از 8 هزار و 51 بقعه متبرکه، حدود 4000 مورد از امامزادگان ما فعالیت فرهنگی و عمومی نداشته و عوایدی را نیز جذب نمی کنند. ما در چند سال اخیر طرحی را به عنوان طرح مودت برای مشارکت مردم در توسعه این امامزادگان داریم که هم اکنون در حال انجام و پیگیری است. هر سال تعدادی از بقاع را به عنوان مکانهایی که ممکن است ساختمانهایش فرسوده شده باشند، شناسایی کرده و با استفاده از کمک های مردمی برای توسعه ورود پیدا میکنیم.
آیا می توان فعالیتهای قرآنی و فرهنگی را در مقیاس رویکرد سیاسی و اداری دید؟
بقاع متبرکه و فعالیت های قرآنی سازمان اوقاف اعم از مسابقات و ...، همه در مجموعه سازمان بر اساس یک سند بالادستی رقم میخورد. آن سند بالادستی تدابیر، بیانات و همچنین نگاه مقام معظم رهبری به این عرصه است. اموری که در سازمان اوقاف انجام میدهیم، با نگاهی به یک چشم انداز بالاتر است، چون اعتقاد داریم بدون سند و یک هدف نمی شود کاری را انجام داد.
کار فرهنگی، کار اداری نیست. کار فرهنگی و قرآنی، کار کارمندی و یا سیاسی هم نیست. اصول فرهنگی با رفت و آمد یک دولت و وزیر و معاون قابل تغییر و تحول نیست؛ این امور بر اساس چشم انداز رهبری پیش می رود. قطعاً این امر شکل نمیگیرد، مگر اینکه با رویکرد جهادی و ارزشی باشد. کسی که در عرصه فرهنگی مسئولیت کار فرهنگی را عهدهدار میشود و فرهنگ نظام حاکمیت اسلامی را درک میکند، باید بداند تعریف این فرهنگ در جایگاه استراتژیک و بینش اسلامی چیست. ما در بعضی اوقات مشکلمان با مسئولان در نوع نگاه به تعریف فرهنگ است. بعضی اوقات فرهنگ را همان آداب و رسوم می پندارند، در صورتی که ما فرهنگی را میپذیریم که برگرفته از مبانی دینی باشد. نه به این معنا که آداب و رسوم کنار گذاشته شود، بلکه آداب و رسومی که با مبانی دینی سازگار باشد.
تا چه میزان میتوان گفت سازمانهایی مانند وزارت فرهنگ و ارشاد و اسلامی، کاری فرهنگی در عرصه مصون سازی فرهنگی انجام میدهند؟
امروز بزرگترین مشکلی که در عرصه فرهنگی به عقیده من وجود دارد، این است که خیلی از مسئولان ما فکر می کنند ما در صلح هستیم. کسی که چنین احساسی داشته باشد، اقداماتش را براساس یک فعالیت تبلیغی صلح گونه برنامه ریزی می کند. اما همه باید بدانیم که با توجه به فرموده مقام معظم رهبری در عرصه فرهنگی جنگ است. دیروز اگر جنگ سرد بوده امروز جنگ نرم است. جنگ فرهنگی، جنگ جدی است و متاسفانه بعضی از مسئولان تلاش دشمن را مقابل فرهنگ خودمان درک نمیکنند.
مصون سازی فرهنگی رقم نمیخورد، مگر با ایجاد ساختار مردمی. متاسفانه در مجموعه فرهنگی گاه کارهای ویترینی و یا بهتر بگویم آکواریومی انجام می شود که ظاهری شکیل اما بدون اثرگذاری دارند.
گفتگو از محدثه نعمتی
انتهای پیام/