به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،قرآن، کتابی انقلابی است. سرتاسر آیات الهی را بایستی آیات انقلابی دانست؛ چرا که به دنبال ایجاد تحول در آدمی است و برآن است تا آدمیان را به راه راست رهنمون شود.
قرآن، کتابی انقلابی است. سرتاسر آیات الهی را بایستی آیات انقلابی دانست؛ چرا که به دنبال ایجاد تحول در آدمی است و برآن است تا آدمیان را به راه راست رهنمون شود. در آیه آیه قرآن می توان این واقعیت را مشاهده کرد. پژوهش حاضر به بحث انقلابی گری از نگاه قرآن به ویژه عمل انقلابی پیامبران می پردازد.
در قرآن کریم واژه ای که هم خانواده «انقلاب» است آمده است: «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِکُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللّهَ شَیْئًا وَ سَیَجْزِی اللهُ الشّاکِرینَ»1محمد(ص) نیست مگر پیغمبری از طرف خدا که پیش از او نیز پیغمبرانی بودند و از این جهان درگذشته اند. اگر او نیز به مرگ یا شهادت درگذشت، باز شما به دین جاهلیت خود بازخواهید گشت؛ پس هر که مرتد شود به خدا ضرری نخواهید رسانید خود را به زیان انداخته و هر کس شکر نعمت دین گزارد و در اسلام پایدار ماند، البته خداوند جزای نیک اعمال به شکرگزاران عطا خواهد کرد.
در این آیه واژه انقلبتم و ینقلب به معنای بازگشت و زیر و رو شدن آمده که نزدیک ترین معنا به واژه اصطلاحی «انقلاب» است.
در متن قرآن کلمه «الثوره» که به معنای انقلاب است یافت نمی شود، اما می توان معادل این واژه را در جای جای آیات الاهی مشاهده کرد. این آیات را می توان این گونه دسته بندی کرد:
1- آیاتی که بر لزوم خیزش و انقلاب برای خدا و در راه خدا تاکید دارند. برای نمونه می توان به این آیه اشاره کرد: «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُمْ بِوَاحِدَه أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى»2 (ای رسول ما) بگو(به امت) به یک سخن شما را پند می دهم و آن سخن است که شما خالص برای خدا دو نفر دونفر باهم یا هر یک تنها در امر دینتان قیام کنید.
2- آیاتی که به لزوم تغییرات اجتماعی با اراده انسان ها اشاره دارند. عینی ترین آیه در این باره، آیه 11 سوره رعد است: «إِنَّ اللَهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ» خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتى) را تغییر نمىدهد مگر این که آنان آن چه را در خودشان است تغییر دهند. همچنین در آیه 41 سوره روم آمده است: «ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاس»؛ فساد در خشکی و دریا به خاطر کارهایی که مردم انجام داده اند آشکار شده است.
3- آیاتی که بر جهاد کبیر با دشمن تاکید دارند: «فَلَا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَ جَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا کَبِیرًا»3 از کافران اطاعت مکن، و به وسیله آن(قرآن کریم) با آنان جهاد کن؛ جهادی بزرگ.
4- آیاتی که بر مبارزه سخت با ستمگران تاکید دارند: «وَمَا لَکُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنْ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْیَه الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَنَا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَاجْعَل لَنَا مِنْ لَدُنْکَ نَصِیرًا»4 چرا در راه خدا جهاد نمی کنید در صورتی که جمعی ناتوان از مرد و زن و کودک و شما که در مکه اسیر ظلم کفارند، آن ها دائم می گویند بار خدایا! مارا از این شهری که مردمش ستمکارند بیرون بیاور و از جانب خود برای ما بیچارگان نگهدار و یاوری بفرست.
5- آیاتی که بر لزوم تشکیل حکومت تاکید دارند: «إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاکَ اللَهُ وَلاَ تَکُنْ لِلْخَائِنِینَ خَصِیمًا»5 ما این کتاب را بحق بر تو نازل کردیم، تا به آن چه خداوند به تو آموخته، در میان مردم قضاوت کنی و از کسانی مباش که از خائنان حمایت کنی- این حکومت باید الزاما توسط صالحان به منظور مقابله با حکومت ناصالحان تشکیل شود: «وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّه وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ»6و ما اراده کردیم که بر آن طایفه ضعیف و ذلیل در آن سرزمین منت گذاشته، آن ها را پیشوایان خلق قرار دهیم و وارث قرار دهیم.
6- آیاتی که بر نفی سلطه سلطه گران تاکید دارند: «وَلَنْ یَجْعَلَ اللهُ لِلْکافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبیلاً7 و خداوند هرگز برای کافران، راهی (برای چیرگی) بر مؤمنان قرار نداده است.
7- آیاتی که از لزوم تبری از دشمنان سخن می گویند: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تَتَّخِذُوا الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ أَتُرِیدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَیْکُمْ سُلْطَانًا مُبِینًا»8 ای کسانی که ایمان آوردهاید! غیر از مؤمنان، کافران را ولی و تکیهگاه خود قرار ندهید! آیا میخواهید (با این عمل) دلیل آشکاری بر ضد خود در پیشگاه خدا قرار دهید؟!
8- آن دسته از آیاتی که بر سازش ناپذیری با دشمنان تأکید دارند: «وَلاَ تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَمَا لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَهِ مِنْ أَوْلِیَاءَ ثُمَّ لاَ تُنصَرُونَ»9 و تکیه بر ظالمان نکنید که موجب می شود آتش، شما را فروگیرد و در آن حال جز خدا هیچ ولى و سرپرستى نخواهید داشت و یارى نمی شوید.
9- آیاتی که برتکلیف گرایی تاکید دارند. برای نمونه بایستی به آیه 173 آل عمران اشاره کرد که تکلیف گرایی برخی از تکلیف گرایان این گونه تبیین شده است :«الَّذِینَ قَالَ لَهُمْ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ» [تکلیف گرایان] همان کسانى [هستند] که [برخى از] مردم به ایشان گفتند: مردمان براى [جنگ با] شما گرد آمده اند؛ پس، از آن بترسید. [ولى این سخن ] بر ایمانشان افزود و گفتند: خدا ما را بس است و نیکو حمایتگرى است.
10- آیاتی که بر لزوم اصلاح در جامعه تاکید دارند: «إن ارید الا الاصلاح ما استطعت»10
11- برخی آیاتی که به رویارویی با حکومت طاغوت دستور می دهند: «إذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى»11
12- و بالاخره آیاتی که بر هدف مهم پیامبران یعنی انقلاب در جامعه تأکید دارند :«لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ »12 همانا ما پیغمبران خود را با ادله و معجزات فرستادیم و بر ایشان کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم به راستی و عدالت بگرایند.
همه این آیات به نوعی به لزوم انقلاب و انقلابی گری اشاره دارند. انقلاب به معنای تغییر و تحول جوهری در اجتماع است و از دیدگاه قرآن، با رعایت مؤلفه های فوق الذکر می توان به این تغییر و تحول دست یافت.
ویژگی های انقلابیون از نگاه قرآن
برخی ویژگی های انقلابیون از نگاه قرآن کریم را می توان این گونه برشمرد:
1- یکى از نشانه های انقلابیون، شدت عمل در برابر دشمنان و مهربانی و شفقت درباره خودی هاست: «أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ»13
2- همواره آماده مقابله با دشمن هستند: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَکُمْ فَانفِرُوا ثُبَاتٍ أَوْ انفِرُوا جَمِیعًا»14 ای اهل ایمان! سلاح جنگ برگیرید و آن گاه دسته دسته یا همه به یکبار متفق برای جهاد بیرون روید.
3- در راه خدا جهاد می کنند: «یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَهِ»15
4- دارای صبر واستقامت فراوانی هستند: «الَّذینَ قالوا رَبُّنَا اللهُ ثُمَّ استَقاموا»16
5- به خدا و پیامبرش ایمان دارند و در این راه، هیچ شکی به دلشان راه ندارد: «الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتَابُوا»17
6- از جان و مال خود در راه خدا می گذرند: «الَّذِینَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَه عِنْدَ اللَهِ وَأُوْلَئِکَ هُمْ الْفَائِزُونَ»18آنانی که ایمان آوردند و از وطن هجرت کردند و در راه خدا به مال و جانشان جهاد کردند آن ها را نزد خدا مقام بلندی است و آنان بالخصوص سعادتمندان دو عالمند.
7- مانند سدّ آهنین، مستحکم و نفوذناپذیرند: «یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنیَانٌ مَرْصُوص»19
8- ولایت پذیرند: «وَمَا آتَاکُمْ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا»20 و آن چه را رسول خدا برای شما آورده بگیرید و از آن چه نهی کرده خودداری کنید.
این ویژگی ها را می توان از مهم ترین خصوصیت های انقلابیون از دیدگاه قرآن دانست.
اگر بخواهیم بزرگ ترین الگوهای قرآنی در زمینه انقلابی گری را بیان کنیم، باید پیامبران آسمانی را اسوه های حرکت های انقلابی بدانیم. خداوند در آیه 25 سوره حدید تأکید می کند که ما پیامبران را مبعوث کردیم تا با حرکت انقلابی، اصلاح و عدالت و در یک کلام، دین خدا را حاکم کنند: «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ». برای تبیین این موضوع به ذکر حرکت انقلابی چند پیامبر بزرگ خدا که نامشان در قرآن آمده است، می پردازیم:
آن چه در آیات الاهی درباره این پیامبر انقلابی آمده، نشان دهنده حرکت انقلابی و خیزش پرشور بر ضد منکر بزرگ عصر یعنی نمرود است. با توجه به این آیات می توان حرکت انقلابی حضرت ابراهیم را در سه دسته ارزیابی کرد:
پیامبران الاهی با اتخاذ تدابیر خردمندانه در احتجاج با دیگران، نه تنها بر حقانیت آموزه های خود صحه می گذاشتند بلکه به جای برخوردی صرفا سلبی و تحکم آمیز با مخالفان، با استدلال با آنان برخورد می کردند. خداوند متعال در آیه 258 سوره بقره این حرکت انقلابی و اعتراضی حضرت ابراهیم را بیان می کند: «َلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِی حَاجَّ إِبْرَاهِیمَ فِی رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللَهُ الْمُلْکَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّی الَّذِی یُحْیِی وَیُمِیتُ قَالَ أَنَا أُحْیِی وَأُمِیتُ قَالَ إِبْرَاهِیمُ فَإِنَّ اللَهَ یَأْتِی بِالشَّمْسِ مِنْ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنْ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِی کَفَرَ وَاللَهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ»-آیا ندیدی کسی را که با ابراهیم دربارهِ پروردگارش ستیز کرد به جهت آن که خدا به او پادشاهی داده بود، هنگامی که ابراهیم گفت: پروردگار من کسی است که زنده می کند و می میراند، او گفت: من نیز زنده می کنم و می میرانم! ابراهیم گفت: همانا خدا آفتاب را از مشرق می آورد پس تو آن را از مغرب بیاور! پس او که کافر بود مبهوت شد و خدا گروه ظالمان را هدایت نمی کند.
نمرود در مقابل حجت آشکار ابراهیم(ع) نتوانست جوابی بیاورد و با سفسطه و مغالطه در برابر این پیامبر الاهی درصدد فرار از واقعیت ها بود اما در نهایت در این مناظره مغلوب شد.
حضرت ابراهیم (ع)از راه های گوناگون با بت پرستی مبارزه می کرد و مردم را از این عمل نادرست پرهیز می داد. او با کمال قاطعیت به بت پرستان و نمرودیان اخطار کرد که: «وَ تَاللَهِ لَاَکِیدَنَّ أَصْنامَکُمْ بَعْدَ اَنْ تُوَلُّوا مُدْبِرِینَ»21 به خدا سوگند در غیاب شما نقشهای برای نابودی بت هایتان میکشم.
او در روزی که مردم، شهر را خلوت کرده و نمرود و اطرافیانش نیز از شهر بیرون رفته بودند، به سمت بتخانه ها رفت تا اقدام انقلابی خود را عملی سازد. طبق آیات 91 تا 93 سوره صافات که می فرماید: «فَرَاغَ إِلَى آلِهَتِهِمْ فَقَالَ أَلاَ تَأْکُلُونَ.مَا لَکُمْ لاَ تَنطِقُونَ.فَرَاغَ عَلَیْهِمْ ضَرْبًا بِالْیَمِینِ»، ابراهیم مقداری غذا و یک تبر با خود برداشت و وارد بتکده شد.
او غذا را به دست گرفت و کنار هر یک از بت ها رفت و گفت: «از این غذا بخور و سخن بگو» وقتی پاسخی نمیشنید با تبری که در دست داشت، همه بت هایی را که در آن بتکده بودند، نابود می کرد غیر از بت بزرگ را: «فَجَعَلَهُمْ جُذَاذًا إِلاَّ کَبِیرًا لَهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَیْهِ یَرْجِعُونَ» ابراهیم همه بت ها جز بزرگشان را قطعه قطعه کرد، شاید سراغ او بیایند (و او حقایق را بازگو کند) «قَالُوا مَنْ فَعَلَ هَذَا بِآلِهَتِنَا إِنَّهُ لَمِنْ الظَّالِمِینَ» (هنگامی که آن ها منظره بت ها را دیدند) گفتند: چه کسی با خدایان ما این کار را انجام داد؟ «قَالُوا سَمِعْنَا فَتًى یَذْکُرُهُمْ یُقَالُ لَهُ إِبْرَاهِیمُ» شنیدهایم نوجوانی از بت ها سخن میگفت که به او ابراهیم میگویند «قَالُوا فَأْتُوا بِهِ عَلَى أَعْیُنِ النَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَشْهَدُونَ» جمعیت گفتند: او را در برابر دیدگان مردم بیاورند، تا گواهی دهد «قَالُوا أَأَنْتَ فَعَلْتَ هَذَا بِآلِهَتِنَا یَاإِبْرَاهِیمُ» (هنگامی که ابراهیم را حاضر کردند) گفتند: آیا تو این کار را با خدایان ما کردهای، ای ابراهیم؟ «قَالَ بَلْ فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ هَذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِنْ کَانُوا یَنطِقُونَ» ابراهیم در پاسخ گفت: بلکه این کار را بزرگشان کرده است، از او بپرسید اگر سخن میگوید «فَرَجَعُوا إِلَى أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّکُمْ أَنْتُمْ الظَّالِمُونَ» بت پرستان به وجدان خود بازگشتند و (به خود) گفتند: حقّا که شما ستمگرید «ثُمَّ نُکِسُوا عَلَى رُءُوسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا هَؤُلاَءِ یَنطِقُونَ» سپس بر سرهایشان واژگونه شدند و به ابراهیم گفتند: تو میدانی که بت ها سخن نمیگویند «قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَهِ مَا لاَ یَنفَعُکُمْ شَیْئًا وَلاَ یَضُرُّکُمْ» ابراهیم به آن ها گفت: آیا غیر از خدا چیزی را پرستش میکنید که نه کم ترین سودی برای شما دارد، و نه زیانی به شما میرساند «أُفٍّ لَکُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَهِ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ» افّ بر شما و بر آن چه جز خدا میپرستید! آیا اندیشه نمیکنید؟!22
سومین اقدام انقلابی حضرت ابراهیم، هجرت بود. او تصمیم گرفت تا از سرزمین بابل به سوی فلسطین هجرت کند و دعوت خود را به آن سرزمین بکشاند: «إِنِّی ذاهِبٌ إِلى رَبِّی سَیهْدِینِ» من (هر جا بروم) به سوی پروردگارم میروم، او راهنمای من است، و با هدایت او ترسی ندارم.23
بی گمان باید نوح پیامبر را اسوه صبر انقلابی بدانیم. صبر فراوان این فرستاده بزرگ خدا بالاخره نتیجه داد و انقلابی را موجب شد. حضرت نوح سالیان متمادی قوم خود را انذار می داد ولی آن ها به هشدارهای او اعتنا نکردند.
بعد از صدها سال تلاش انقلابی، عاقبت خداوند به او فرمود: «لَنْ یؤْمِنَ مِنْ قَوْمِکَ إِلاَّ مَنْ قَدْ آمَنَ»24 جز آنان که تاکنون ایمان آوردهاند، دیگر هیچ کس از قوم تو ایمان نخواهد آورد. بر همین اساس نوح درباره آن ها چنین نفرین کرد:
«رَبِّ لا تَذَرْ عَلَى الْاَرْضِ مِنَ الْکافِرِینَ دَیاراً إِنَّکَ إِنْ تَذَرْهُمْ یضِلُّوا عِبادَکَ وَ لا یلِدُوا إِلاَّ فاجِراً کَفَّارا»25 پروردگارا! احدی از کافران را روی زمین زنده مگذار؛ چرا که اگر آن ها را زنده بگذاری بندگانت را گمراه میکنند و جز نسلی گنهکار و کافر به وجود نمیآورند.
در این هنگام خداوند ساختن کشتی را به وی فرمان داد: «وَ اصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْینِنا وَ وَحْینا وَ لا تُخاطِبْنِی فِی الَّذِینَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ»26 و اکنون در حضور ما و طبق وحی ما کشتی بساز! و درباره آن ها که ستم کردند شفاعت مکن که همه آن ها غرق شدنی هستند.
او با صبر انقلابی خود چندین سال نیز به ساختن کشتی همت گماشت و در پاسخ به تمسخر کافران به آنان می گفت: «روزی خواهد آمد که ما هم شما را مسخره میکنیم و به زودی خواهید دانست که عذاب خوارکنندهای بر شما نازل خواهد شد: «وَیَصْنَعُ الْفُلْکَ وَکُلَّمَا مَرَّ عَلَیْهِ مَلَأٌ مِنْ قَوْمِهِ سَخِرُوا مِنْهُ قَالَ إِنْ تَسْخَرُوا مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنْکُمْ کَمَا تَسْخَرُونَ.فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ یَأْتِیهِ عَذَابٌ یُخْزِیهِ وَیَحِلُّ عَلَیْهِ عَذَابٌ مُقِیمٌ»27
حرکت انقلابی حضرت نوح به مدت 900 سال ادامه داشت و این نشان می دهد که برای ایجاد انقلاب و تحوّل و اصلاح در جامعه به صبر و مجاهدت انقلابی نیاز فراوان است.
ازهود به عنوان دومین پیامبری نام برده می شود که بعد از حضرت نوح در برابر بت پرستی قیام و مبارزه کرد.(المیزان، ج10، ص 44) او این حرکت انقلابی را با دعوت مردم به سوی خدا آغاز کرد: «وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ یَاقَوْمِ اعْبُدُوا اللَهَ مَا لَکُمْ مِنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلاَّ مُفْتَرُونَ»28 ای قوم من! خدا را پرستش کنید؛ چرا که هیچ معبودی برای شما جز خدای یکتا نیست، شما در اعتقادی که به بت ها دارید در اشتباهید، و نسبت دروغ به خدا می دهید. او همچنین از مردم می خواست تا : «وَلاَ تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِینَ»29 روی از حق نتابید و گناه نکنید.
این پیامبر بزرگ الاهی در برابر تهدیدهای قوم خود، بر روش انقلابی گری خویش تاکید کرده، به آنان پاسخ داد: «انِّی تَوَکَّلْتُ عَلَى اللَهِ رَبِّی وَرَبِّکُمْ مَا مِنْ دَابَّه إِلاَّ هُوَ آخِذٌ بِنَاصِیَتِهَا إِنَّ رَبِّی عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ»30 من بر «الله» که پروردگار من و شما است توکل کرده ام، هیچ جنبنده ای نیست، مگر این که او بر آن تسلط داشته باشد، اما سلطه ای براساس عدالت چرا که پروردگار من بر راه راست است.
وی همچنین تاکید می کند که: «فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ مَا أُرْسِلْتُ بِهِ إِلَیْکُمْ وَیَسْتَخْلِفُ رَبِّی قَوْمًا غَیْرَکُمْ وَلاَ تَضُرُّونَهُ شَیْئًا إِنَّ رَبِّی عَلَى کُلِّ شَیْ حَفِیظٌ»31 من رسالتی را که مأمور بودم به شما رساندم، پس اگر روی بگردانید، پروردگارم گروه دیگری را جانشین شما می کند، و شما کم ترین ضرری به او نمی رسانید، پروردگارم حافظ و نگاهبان هر چیز است.
قوم لوط پیامبر، آشکارا در معرض دید مردم مرتکب منکرات می شدند: «وَ تَأْتُونَ فِی نادِیکُمُ الْمُنْکَرَ»32 با یکدیگر در ملأ عام کارهای زشت انجام می دادند.
حضرت لوط در برابر فسادهای علنی این قوم موضع گیری کرده، به آن ها هشدار می داد:«إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الْفاحِشَهَ ما سَبَقَکُمْ بِها مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعالَمِینَ»33 شما کار بسیار زشتی انجام می دهید که هیچ یک از مردم جهان، قبل از شما آن ها را انجام نداده است.
نصیحت وی در دل آن منحرفان اثر نکرد؛ پاسخ آن ها به حضرت لوط این بود که: «اِئْتِنا بِعَذابِ اللَهِ إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ»34 اگر راستی می گویی عذاب خدا را برای ما بیاور.
هنگامی که لوط به آن ها گفت: آیا پرهیزکاری را پیشه خود نمی سازید؟ من برای شما رسول امینی هستم. تقوای الاهی پیشه سازید و از من پیروی کنید، من از شما پاداشی نمی خواهم، پاداش من نزد پروردگار جهانیان است. آیا در میان جهانیان، شما به سراغ همجنس می روید(چه کار زشتی؟!) و همسرانی را که خدا برای شما آفریده است رها می کنید، راستی شما قوم تجاوزگری هستید.
قوم لوط در پاسخ گفتند: ای لوط! اگر از این گفتار دوری نکنی، از اخراج شوندگان خواهی بود. (تو را از این سرزمین تبعید می کنیم.35
حضرت لوط برای هدایت قوم خود، بسیار زحمت کشید و رنج برد و از هیچ مجاهدتی برای نجات قوم خود دریغ نکرد.
حضرت موسى را بایستی نماد یک مجاهد انقلابی دانست. در آیات گوناگون قرآن 136بار نام این پیامبر بزرگ خدا آمده است و این، اهمیت اقدامات انقلابی وی را نشان می دهد. گویا در همان ابتدای تولد، نام او با جهاد ضد ظلم عجین شده بود که خداوند دستور می دهد حرکت انقلابی اش از گهواره حرکت داده شده در رود خروشان نیل آغاز شود:
قرآن کریم در این باره می فرماید :«وَأَوْحَیْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِیهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیَمِّ وَلاَ تَخَافِی وَلاَ تَحْزَنِی إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ»36 ما به مادر موسى الهام کردیم او را شیر بده و هنگامى که بر او ترسیدى وى را در دریا(رود نیل) بیفکن و نترس و غمگین مباش که ما او را به تو بازمی گردانیم و او را از رسولان قرار می دهیم.
او با این حرکت، در واقع حرکت انقلابی خود ضد فرعون را آغاز کرد تا جایی که به قصر فرعون رسید و از خطر کشته شدن نیز رهایی یافت: «وَقَالَتْ امْرَأَه فِرْعَوْنَ قُرَّه عَیْنٍ لِی وَلَکَ لاَ تَقْتُلُوهُ عَسَى أَنْ یَنفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَهُمْ لاَ یَشْعُرُونَ»37 او را نکشید شاید نور چشم من و شما شود و براى ما مفید باشد و بتوانیم او را به عنوان پسر خود برگزینیم.
پی نوشت ها:
1. آل عمران، 144.
2. سبأ، 46.
3. فرقان، 52.
4. نساء، 75.
5. نساء، 105.
6. قصص، 5.
7. نساء، 141.
8. نساء، 144.
9. هود، 113. 10. هود، 88.
11. طه، 24.
12. حدید، 25.
13. فتح، 29.
14. نساء، 71.
15. نساء، 76.
16. فصّلت، 30.
17. حجرات، 15.
18. توبه، 20.
19. صف، 4.
20. حشر، 7.
21. انبیاء، 57.
22. انبیاء آیات 58 تا 67.
23. صافات، 99.
24. هود، 36.
25. هود، 26و27.
26. هود، 37.
27. هود، 38و39.
28. هود، 50.
29. هود، 52.
30. هود، 56.
31. هود، 57.
32. عنکبوت، 29.
33. همان، 28.
34. همان، 29.
35. شعرا، 161 تا 167.
36. قصص، 7.
37. قصص، 9.
نویسنده:
علی اکبر عالمیان
فصلنامه فرهنگ پویا شماره 33
منبع:فارس
انتهای پیام/