به گزارش خبرنگار دولت گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، از دوم تا هشتم شهریورماه، همزمان با سالگرد شهادت شهیدان رجایی و باهنر به نام هفته دولت نامگذاری شده است.
مقام معظم رهبری مطابق سنت هر ساله در هفته دولت با اعضای کابینه دیدار و گفتوگو میکنند. در این گزارش بخشهایی از بیانات ایشان در دیدار با دولتهای پنجم و ششم را میخوانید.
قسمتهایی از بیانات رهبری در دیدار با دولت پنجم در 8 شهریور ماه 1368
ما واقعاً باید با همهی وجود کار کنیم و هر چه ظرفیت و ابتکار در جسم و ذهنمان داریم، باید صرف ادارهی امور کشور و راهاندازی کار مردم به سوی یک زندگی اسلامی کنیم. زندگی اسلامی، به معنای توجه به معنویات و نه مادّیات نیست؛ همچنان که به معنای توجه به مادّیات و نه آرمانها و معنویات هم نیست.
این کابینه اعلام کرده است که میخواهد انشاءاللَّه مشکلات مردم را در حد توان حل کند. جناب آقای رئیس جمهور اعلام کردند که کابینه، کابینهای کاری است و قصدش انجام کارها در شعب مختلف با قدرت و قوّت است. این، آیندهی خوبی را نوید میدهد؛ ولی برخی گمان نبرند که گشودن گرههای امور ملتی که هشت سال جنگ را پشت سرگذاشته و فشارهای جهانی را تحمل کرده، به معنای دوری از معنویات و آرمانهاست.
دشمن و بیگانگان، اینگونه وانمود میکنند که اگر یک مجموعه، برای ایجاد رفاه و حل مشکلات مردم کار میکند، لزوماً به معنای دور افتادن از معنویات و آرمانهاست! این، غلط است. این، تصور افراد ساده لوح و تغلیط و تسویل افراد مغرض است. اسلام، برای دنیا و آخرت مردم، برنامه و هدف دارد. مسؤولان ادارهی کشور موظفند همانقدر به امور مادّی مردم برسند که به امور معنوی میرسند.
بیگانگان، اینگونه تبلیغ میکنند که اگر مجموعهیی میخواهد مشکلات مردم را حل کند و تولید را زیاد و معادن و صنایع را فعال نماید و کشاورزی را پربار کند و کارخانهها را با همهی ظرفیت به کار وابدارد، پس لابد این کار، به معنای فراموش کردن و یا ضعیف و کمرنگ نمودن آرمانها و معنویات و اهداف انقلاب است. این فکر، فکر دشمن است که میخواهد در ذهن مردم ما آن را القا کند و خیلی مایهی تأسف است که انسان مشاهده کند بعضی از افرادی که دوستند، غافلانه و سادهلوحانه، همان حرف دشمن را تکرار میکنند!
قسمتهایی از بیانات رهبری در دیدار با دولت پنجم در تاریخ 1 شهریور ماه 1369
در حرکت دولت، باید دو محور و دو رکن اساسی مورد نظر باشد: محور اول، حرکت و تلاش است. خستگی و افسرده شدن، واقعاً در این راه هیچ معنا ندارد. شاید کسانی که اهل دنیا هستند، اگر راه دشواری پیش پایشان قرار بگیرد، سختیهای آن راه، کمکم انگیزهی آنها را کم کند. راه خدا اینطور نیست. هرچه سختتر باشد، انسانهای مؤمن، علاقهمندتر و پُرانگیزهتر میشوند؛ چون میفهمند که اهمیت این حرکت، بیشتر است.
محور دوم، جهت حرکت و آرمانها و اصول است؛ همان چیزی که جناب آقای هاشمی اشاره کردند و خیلی مهم است. خیلی فرق است بین آن مجموعه مدیرانی که به نیت و با ایمانی، تلاشی را شروع کردند، و آن کسانی که اینطور نیستند و بالاخره مأموریتی به عهدهشان گذاشته شده و میخواهند کار را انجام بدهند. بین دولت ایران و دولتهای دیگر، واقعاً تفاوت است. در اینجا مسأله این است که وقتی ما از اول این حرکت را شروع کردیم، آن کسانی که قدمهای اول را در این حرکت برداشتند، به قصد احیای اسلام و دفاع از مسلمین و احیای ارزشهای اسلامی و رفع ظلم و استقرار عدل در جامعه و کمک به مردمی که به خاطر حکومتهای جائر، سایهی عدل را بر سرشان ندیده بودند، شروع به این کار کردند.
ما باید در جهت کمک به محرومان جامعه حرکت کنیم. درست است که در جامعهی اسلامی، عدل برای همه است؛ یعنی اگر شما ببینید که دزدی از دیوار کسی که فرضاً تمکنی هم دارد، بالا میرود، جلوی دزد را خواهید گرفت؛ نمیگویید که اشکالی ندارد، برود از خانهی این شخص دزدی کند. یا اگر دیده شود که یک فرد متوسط و معمولی جامعه، مورد ستم قرار میگیرد، باید جلویش گرفته شود؛ منتها ببینیم در وضع جامعه و نظام اجتماعی و تاریخ ما، کدام اقشار و کدام طبقات، بیشتر مورد ظلم و ستم و بیعدالتی قرار داشتند و عقبند؛ باید به اینها کمک بشود. روشن است که قشرهای پابرهنهی کشور، اینگونهاند.
قسمتهایی از بیانات رهبری در دیدار با دولت پنجم در تاریخ 31 مردادماه 1371
محرومین را هم باید شناخت. اینطور نیست که ما خیال کنیم محرومین، همه در روستاهایند؛ نه. در شهرها هم محرومین زیادی هستند. یا خیال کنیم محرومین، فقط حقوق بگیرانند. حقوق بگیران، بخشی از محرومیناند. ما اگر در حواشی شهرها، در نقاط فقیرنشین و در جاهای مختلف کشور - در شهرها - راه برویم و در خانههای مردم سر بکشیم، میبینیم که محرومیتها کجاهاست. این محرومیتها وجود دارد. البته از جمله کارهایی که باید کرد، مبارزه با گرانی است. در بخشهای اقتصادی - بخصوص - باید بنشینند و برای این مسأله، برنامهریزی کنند.
کی دیگر، مسألهی ریخت و پاشهاست. من مکرر این را عرض کردهام: ریخت و پاشها و اسرافها، در بخشهایی که پول در آنجاها مصرف میشود، تأثیر زیادی در گرانی دارد، که به قشرهای آسیبپذیر - به قول شما - و قشرهای محروم و ضعیف، فشار میآورد. اینکه در اختیار ماست و باید کمش کنیم. بنابراین، ایجاد نظارت و سختگیری بر گرانفروش، لازم است. مبادا خیال کنید اینکه میگویند «نظارت، فرهنگ آزادی را در اقتصاد به هم میزند»، حرف درستی است! خیر. اصلاً اقتصاد آزاد، حرفی است که غربیها میزنند. ما که دنبال روش غربیها نیستیم! ما دنبال روش صحیح اسلامی هستیم. ما با آن روش - که به حمدالله امروز در دنیا منسوخ است - مخالفیم.
با آن روش مقابلش هم مخالفیم. آن هم در دنیا روبه منسوخ شدن است. ما باید ببینیم جامعه و نظام ما، چه اقتضا میکند؟ بنابر این، آقایان باید دنبال این باشند تا بتوانیم بار را از دوش مردم برداریم. بعضی، بدون هیچگونه کنترلی، قیمتها را گران میکنند؛ مردم را اذیت میکنند و کمبود مصنوعی بهوجود میآورند. با اینها باید مبارزه کرد. یعنی اقتدار دولت، در این بخشها باید خودش را نشان دهد. و این، با برنامهها هم منافات ندارد. برنامهی بلند مدت شما کار خودش را بکند. علاوه بر اینکه در جاهایی، باید همین کالابرگها را مرتب داد. آنچه را که دولت تصمیم گرفته است، باید بدهد. این، نباید وسطش لنگی ایجاد شود، یا مشکل به وجود آید.
قسمتهایی از بیانات رهبری در دیدار با هیات دولت در تاریخ 3 شهریور ماه 1372
همینطور که جناب آقای «هاشمی» اشاره کردند، منهم واقعاً یکی از آرزوهایم این است: نگاه به مناطق محروم و طبقات مستضعف کشور و آن مناطقی که مورد بیمهری دستگاههای طاغوتی در گذشته قرار گرفتهاند. این از جمله کارهای بسیار لازم و واجب است که انشاءاللَّه آقایان در هر جا که هستند - چه در کارهای اقتصادی، چه فنّی، چه علمی و چه فرهنگی - دنبال کنند. این، همان خواهد شد که مردم و مجلس شورای اسلامی از شما متوقّع هستند.
تأکیداً عرض میکنیم: همکاری با قوای دیگر - قوّه قضاییّه و قوّه مقنّنه - هم مسأله بسیار اساسی و مهمی است که بحمداللَّه در برهه اخیر، همکاری و روش مهربانانهای بوده است. قوّه قضاییّه فعّال است، باتلاش است و مشغول خدمات با ارزشی است. قوّه مقنّنه، با احساس مسئولیت و دلسوزی در مسائل، حرکت و مشی میکند. شما هم که به حمداللَّه دولت برگزیده مردم و نمایندگان مردم هستید و امیدواریم انشاءاللَّه این همکاری به بهترین شکل انجام گیرد و ادامه پیدا کند.
قسمتهایی از بیانات رهبری در دیدار با دولت ششم در تاریخ 9 شهریور ماه 1373
فرهنگ صرفهجویی باید در کشور ایجاد شود و آغاز این کار از عمل شخصی خودمان و دستگاههای دولتی باید باشد و به تبع آن صرفهجویی در رشد و توسعه اقتصادی کشور تأثیر بسزایی خواهد داشت.
اهتمام همه دستاندرکاران دولت به امور فرهنگی یک ضرورت است و مسائل اقتصادی نباید امور فرهنگی را تحتالشعاع قرار دهد.
تأمین عدالت اجتماعی موضوع اساسی مبارزات ما بوده است و دولت باید اهتمام بیشتری نسبت به افرادی که درآمدهای کمتری دارند داشته باشد و در کنار اجرای برنامههای اساسی طرحهای ضربتی حمایتی را به اجرا بگذارد.
قسمتهایی از بیانات رهبری در دیدار با دولت ششم در تاریخ 8 شهریورماه 1375
آنچه که من به عنوان اوّلین توصیه، میخواهم روی آن تکیه کنم، این است که نگذارید این حرکتِ تلاش و فعّالیت سازندگی و کار زیر بنایی، در این دوره انتقالیای که ما در پیش داریم، متزلزل شود. یعنی به حسب عادّی، این دولت در سال آخرِ تلاش خودش قرار دارد. آقایانِ مسؤولان، هیچ کدام تصوّر نکنند که ما چند ماه دیگر، بیشتر کار نداریم؛ نه. ممکن است شما سالهای متمادی، این کارها را بخواهید ادامه دهید و قاعدتاً هم همین طور است که مدیران خوب، کارها را به طور مستمر انجام میدهند. ولو به فرض هم که در رأس مسئولیت نباشند؛ اما حضور و وجودشان در کارها، همواره محسوس خواهد بود.
نگذارید امسال کارها، اندکی متزلزل شود؛ یعنی بگویید حالا به هفته دولت رسیدیم و تبلیغاتی که لازم بود تا حدودی انجام دهیم، انجام دادیم و بعد دیگر یواش یواش، به فکر جمع کردن باشیم! نه. تا ساعت و لحظه آخری که از لحاظ قانونی، شما میتوانید تلاش کنید، بایستی این حدیث شریف را در نظر داشته باشید که: «اعمل لدنیاک کأنّک تعیّش ابدا».(1) یعنی باید فرض کنید که شما ده سال دیگر، پانزده سال دیگر، این کارها را در پیش رو و برعهده دارید. با این دید و با این نیّت کار کنید.
مطلب دیگری که در همه زمینههای سازندگی لازم است، این است که ما به صورت یک اصل، از اوایل انقلاب، روی مشارکت مردم تکیه کردیم. امام رضواناللَّه تعالی علیه، مکرّر در مکرّر، درباره مشارکت دادن مردم، توصیه میکردند و حرف میزدند. آن روزها، تفکّری هم وجود داشت که مردم را تقریباً از میدانهای گوناگون دور میکرد. بعد هم بهحمداللَّه همه به این رسیدند که نه؛ مردم بایستی در مسائل گوناگون کشور، چه مسائل اقتصادی و چه سایر زمینهها - در مسائل سیاسی که بحمداللَّه حالا هم دخالت دارند - شرکت و دخالت داشته باشند. امروز هم این طوری است؛ باید هم باشد.
این، یک اصل هم هست که مردم بایستی در کارهای دولت، سهیم، شریک، همکار و مباشر کار باشند؛ لیکن نکته اساسی که در اینجا وجود دارد، این است که نوع دخالت مردم، نباید منجر به این شود که بعضی از قشرهای مردم یا بعضی از افراد زرنگ در میان مردم، سودهای کلان و بادآورده ببرند؛ در حالی که عدّه دیگری از مردم، در اوّلیات زندگی در بمانند. یعنی همان مسأله اساسی عدالت اجتماعی و رسیدگی به همه قشرها در بخشهای مختلف، باید مورد توجّه قرار گیرد. الان در بخشهای مختلف کشور، دولت در وزارتخانههای مختلف، یا طبق قانون، یا طبق سیاستهایی که در این وزارتخانه خاص وجود دارد - که خوب هم هست و ایرادی ندارد - هر کدام به نحوی مسائلشان را با مردم، هماهنگ و متوازن میکنند؛ لیکن حتماً باید توجّه کنید که از قِبَل امکانات و موجودی دولت - که متعلق به همه مردم است - این طور نشود که ثروتهای بادآوردهای به وجود آید و در مقابل، همچنان که لازمه وجود ثروت بادآورده در کشور است، عدّهای محروم بمانند.
تا وقتی کسانی در کشور وجود دارند که میتوانند از موجودیهای کشور، سودها و بهرههای بیحساب و کلان ببرند و ظاهرش این است که مثلاً در صورتهای قانونی هم معامله و اجاره و مقاطعهکاری و واسطهگری میکنند - یعنی علیالظّاهر شکل لباس قانونی دارد؛ اگر چه ممکن است باطنش هم بیقانونی باشد - بدون شک، فقر در کشور، ریشهکن نخواهد شد. چنین چیزی ممکن نیست. یعنی وجود امکانات بیش از حد در اختیار یک جمع معدود، نخواهد گذاشت که تولیدات و امکانات کشور، در دسترس بقیه مردم قرار گیرد. همین تورّمی هم که همیشه از آن مینالید و همه مینالند و حق هم هست؛ تا آخر ادامه پیدا خواهد کرد.
بایستی در دستگاههای مختلف دولت، توجّه دقیقی شود که جلوِ استفادههای غیر منطقی و غیر صحیحِ منتهی و منجر به ثروتهای کلان، گرفته شود. اگر احیاناً قانونی هم وجود دارد که این قانون، از روی غفلت گذارده شده است، یا مقرّراتی در جایی وضع شده است که این نتیجه را میبخشد، چون این ضرر و عیب را دارد، باید حتّی آن قانون علاج شود و مجلس شورای اسلامی و هیأت دولت و بقیه بخشهای گوناگون، توجّه کنند که این را طوری علاج نمایند و نگذارند آن زمینه را فراهم کند.
تمتّع قشرهای مختلف مردم از امکانات کشور، باید متعادل باشد. نبایستی طوری باشد که فاصلهها روز به روز زیادتر شود و عدّهای آن طور زندگی کنند. البته یک بخش عمده از این کار را هم، وزارت اقتصاد و دارایی و بخش مربوط به مالیات، میتواند تأمین کند: گرفتن مالیاتهای متناسب و بجا از کسانی که سودها و استفادههایی میبرند. این هم یک معنای دیگر است.
انتهای پیام/