به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ ابراهیم یزدی دومین وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی شامگاه یکشنبه در سن 86 سالگی پس از دورهای بیماری در شهر ازمیر ترکیه که برای مداوا به این شهر رفته بود، درگذشت.
ابراهیم یزدی در مهر ماه 1310 در شهر قزوین به دنیا آمد و در سال 1316 به تهران مهاجرت کرد. آنطور که خودش در خاطراتش اشاره میکند، اجداد پدریاش همگی یزدیهایی بودند که به قزوین مهاجرت کرده بودند. وی ﺩﺭ 6 سالگی بهﻫﻤﺮﺍه ﺧﺎﻧﻮﺍﺩه ﺑﻪ ﺗﻬﺮﺍﻥ مهاجرت کرد و برای گذراندن ﺗﺤﺼﻴﻼﺕ ﻣﺘﻮﺳطه راهی ﺩﺑﻴﺮﺳﺘﺎﻥ ﺩﺍﺭﺍﻟﻔﻨﻮﻥ شد.
یزدی فعالیت سیاسی خود را با عضویت در نهضت خداپرستان سوسیالیست شروع کرد. با شروع نخستوزیری محمد مصدق مدتی به همراهی با جبهه ملی پرداخت.
یزدی در خاطرات خود اشاره میکند که در سال 1325 زمانی که در دارالفنون تحصیل میکرد به واسطه برادر بزرگترش جذب نهضت خداپرستان سوسیالیست شد. به گفته یزدی "ابتدا به کمک چند نفر از همکلاسیها و همسن و سالهای خودم در دارالفنون و دبیرستانهای دیگر، مجله دانشآموزان را منتشر ساختیم و به نهضت خداپرستان سوسیالیست، جمعیت تعاونی خداپرستان و انجمن اسلامی دانشجویان، سپس در سالهای بعد از کودتای 28 مرداد 1332، به نهضت مقاومت ملی و جبهه ملی دوم پیوستم."
وی در این سالها طعم اولین بازداشت را نیز چشید و در 21 آبان 1332 به هنگام محاکمه مصدق دستگیر و روانه بازداشتگاه شد.
محل برگزاری جلسات انجمن خداپرستان سوسیالیست در خیابان ری در منزل محمد نخشب، مؤسس نهضت خداپرستان سوسیالیست بود. یزدی در این دوره از زندگی در نشر چند مجله مانند «دانش آموزان»، «فروغ علم» و «گنج دانش» مشارکت کرد و در «سازمان دانشجویان دانشگاه تهران» و «انجمن اسلامی دانشجویان» فعالیت کرد.
ابراهیم یزدی در شهریور 1339 ﺑﻪ ﺁﻣﺮﻳﻜﺎ ﺭﻓﺖ و در آنجا به ﻋﻀﻮیت ﻫﻴﺎﺕ ﺍﺟﺮﺍیی ﺟﺒﻬﻪ ملی ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺷﺎﺧﻪ ﺁﻣﺮﻳﻜﺎ درآمد. در سال 41 هم که ﺷﺎﺧﻪ ﻧﻬﻀﺖ ﺁﺯﺍﺩی ﺩﺭ ﺧﺎﺭﺝ ﺍﺯ ﻛﺸﻮﺭ تاسیس شد، ابراهیم یزدی به عنوان رئیس شورای مرکزی نهضت آزادی در خارج از کشور انتخاب شد و مسئولیت انتشار ماهنامه "پیام مجاهد" را برعهده گرفت. وی دو سال بعد یعنی در ﺳﺎﻝ 43 ﺩﺭ ﺗأﺳﻴﺲ ﺍﻧجﻤﻦ ﺍﺳﻼمی ﺩﺍﻧﺸجوﻳﺎﻥ ﺁﻣﺮﻳﻜﺎ ﻭ ﻛﺎﻧﺎﺩﺍ ﻣﺸﺎﺭﻛﺖ ﻛﺮﺩ.
فعالیتهای ابراهیم یزدی در چارچوب انجمنهای اسلامی و در قالب سمینارها و همایشهای مختلف ادامه یافت که یکی از آنها سمینار اقتصاد اسلامی بود. او به همراه افراد دیگری نظیر محمد هاشمی و شهید چمران در تابستان 1349 سمینار اقتصاد اسلامی را در دانشگاه کالیفرنیا برگزار کردند.
جیم بیل معاون مرکز پژوهش های مربوط به خاورمیانه دانشگاه تگزاس که مدت ها پیش از سقوط شاه تحولات ایران را پیش بینی کرده بود در میزگردی که مجله تایم برای بررسی تحولات خاورمیانه و بخصوص ایران در اوایل انقلاب ترتیب داده بود از عدهای نام برد که در آمریکا تحصیل کرده و محافظه کار هستند، مردانی که آمریکا میتواند با آنها کنار آمده و برای جریان یافتن دوباره نفت ایران به غرب از کمک آنها بهره مند شود. وی ابراهیم یزدی و عباس امیرانتظام را از جمله این افراد دانست. ابراهیم یزدی به مدت 10سال در شهر هوستون آمریکا اقامت داشت.
وی در میان مبارزان پیش از انقلاب بیشتر تمرکز مبارزاتیاش در اروپا و آمریکا بود و نامههایی که امام خطاب به جوانان اتحادیه انجمنهای اسلامی اروپا مینوشت بیشتر خطاب به یزدی بود با این حال اختلافاتی در همان زمان میان یزدی وسایر مبارزان خارج از کشور وجود داشت.
محمد هاشمی برادر آیتالله هاشمی رفسنجانی و دبیرکل اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان خارج از کشور در کتاب خاطرات خود به این اختلافها اشاره میکند و میگوید "اختلاف در هیئت مدیره عمدتا حول دو جریان نهضت آزادی و جبهه ملی بود. بعضی از جبهه ملی سوم دفاع میکردند و بعضی از نهضت آزادی و گروهی فارغ از گروهبندی خاصی برای حفظ استقلال انجمن تلاش میکردند. اختلافات گروه مستقل انجمن با نهضتیها و به ویژه دکتر یزدی، اختلافات مبنایی بود."
به گفته هاشمی یکی دیگر از این اختلافات بحث مرجعیت بود. در حالی که اعضای مستقل، امام خمینی را مرجع میدانستند، ابراهیم یزدی و اطرافیان او معتقد به مرجعیت سیدکاظم شریعتمداری بودند.
پس از ورود امام به فرانسه، ابراهیم یزدی نیز همراه با امام از عراق به پاریس آمد. بعد از انتقال امام به دهکده نوفللوشاتو محل سکونت امام سروسامان بهتری یافت که یزدی در خاطرات خود از نقش شهید عراقی در این موضوع یاد میکند. وی به دلیل تسلط بر زبان انگلیسی وظیفه ترجمه بیانات امام در مصاحبه با خبرنگاران را به عهده داشت اما گاهی این روند طوری پیش میرفت که در مقام سخنگویی امام خمینی ظاهر میشد!
علی جنتی از خاطرات خود میگوید "عدهای از آقایان مثل قطبزاده و یزدی با خبرنگارها مصاحبه میکردند و درباره همه مسائل از زبان امام صحبت میکردند. امام یک بار مصاحبهای انجام دادند و فرمودند من هیچ نماینده، یا سخنگویی ندارم." محمد غرضی عضو دفتر امام(ره) در نوفل لوشاتو نیز در مصاحبهای با تسنیم گفته بود"یک بار قطبزاده در فرانسه خودش را بهعنوان سخنگو معرفی کرد. حضرت امام به من دستور داد تا نامهای از طرف ایشان بنویسم و به جایی که قطبزاده بهعنوان سخنگو معرفی شده بود بردم و گفتم امام سخنگو ندارد."
با بازگشت امام خمینی به ایران در 12 بهمن 57، ابراهیم یزدی نیز همراه ایشان وارد کشور شد. با ورود امام(ره) به ایران، مهندس بازرگان به نخستوزیری دولت موقت برگزیده شد و مسئول انتخاب کابینه انقلاب نوپای اسلامی شد. یزدی در ابتدای شروع به کار دولت بازرگان بهعنوان معاون نخستوزیر در امور انقلاب انتخاب و همزمان نیز سرپرستی مؤسسه کیهان را بر عهده داشت.
بعد از استعفای کریم سنجانی(دبیرکل جبهه ملی و اولین وزیر خارجه دولت موقت) یزدی دومین وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران شد. از جمله مهمترین اتفاقات در دوران وزارت خارجه یزدی میتوان به حکم امام(ره) به یزدی برای قطع رابطه با مصر، دیدار یزدی با فیدل کاسترو رهبر کوبا و از همه مهمتر ملاقات اعضای دولت موقت با برژینسکی مشاور امنیت ملی وقت آمریکا اشاره کرد که در حاشیه جشنهای بیست و پنجمین سالگرد انقلاب الجزایر در الجزیره اتفاق افتاد.
این دیدار که یکساعت و 25 دقیقه به طول انجامید اما دولت بازرگان، امام و شورای انقلاب را در جریان نگذاشته بود. سرانجام هم با پخش خبر این دیدار از تلویزیون، اعتراضهای گستردهای به این دیدار انجام شد.
برای مثال مهدی کروبی نماینده وقت مجلس شورای اسلامی اول، گفته بود "بحث جریان کلی سیاست خارجی این آقایان نه تنها مساله آمریکا ، اصلا موضع گیریشان موضعگیری بسیار سازشکارانه و غلطی بود."( مشروح مذاکرات مجلس ، 27 شهریور 1359)
دولت موقت که شاکله آن را اعضای جبهه ملی و نهضت آزادی تشکیل میدادند، با تسخیر لانه جاسوسی آمریکا -که امام خمینی از ان به انقلاب دوم تعبیر کردند- استعفا دادند. با این حال اعضای نهضت آزادی از جمله بازرگان و ابراهیم یزدی در انتخابات مجلس اول شورای اسلامی کاندیدیدا و نماینده تهران شدند.
یزدی بعد از اتمام دوره وکالتش در مجلس، بههمراه سایر اعضای تشکیلات نهضت آزادی در داخل کشور به منتقدان انقلاب اسلامی تبدیل شد. یزدی در کنار بازرگان به فعالیت در نهضت آزادی پرداخت و تا پیش از فوت مرحوم بازرگان به عنوان رئیس دفتر سیاسی فعالیت میکرد و بعد از آن به دبیرکلی نهضت آزادی انتخاب شد.
نهضت آزادی با پیروزی انقلاب به فعالیت پرداخت اما با تشکیل وزارت کشور و تدوین قانون احزاب، مجوزی برای فعالیت نداشت. در سیام بهمن ماه سال 1366، حجتالاسلام سیدعلی اکبر محتشمیپور وزیر وقت کشور نامهای به همراه مواضع و اطلاعیههای نهضتآزادی را خدمت امام خمینی(ره) ارسال کرد و در این نامه به قدامات دولت موقت پس از ترک قدرت اشاره کرد. به نوشته محتشمیپور "مسئولین نهضت با سمپاشیهای خود نسبت به سیاستهای دولت، دفاع مقدس و جنگ، مساله برائت از مشرکین و فاجعه خونین مکه مکرمه، جهاد مالی و تصمیمات شورایعالی پشتیبانی جنگ و بالاخره فرمایشات اخیر حضرت امام روحی فداه راجع به حکومت و ولایت مطلقه، در جهت مبارزه و تضعیف نظام جمهوری اسلامی گام برداشتهاند."
وزیر کشور دهه شصت در این نامه از محضر امام خواستار میشود که 1- آیا نهضتآزادی با چنین عقاید و تفکراتی میتواند به عنوان یک سازمان حزب و تشکیلات سیاسی در جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته شود. 2- در حالیکه ماده سی، قانون انتخابات از جمله شرایط تایید صلاحیت داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی را الف) اعتقاد و التزام عملی به اسلام و ب) اعتقاد و التزام عملی به نظام جمهوری اسلامی ایران میداند، آیا نهضت آزادی صلاحیت دارد که در انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت نموده و نمایندهای در مجلس داشته باشد؟
حضرت امام نیز در جواب نامه علیاکبر محتشمیپور پاسخی میدهد که راهگشای انقلاب در برابر نهضت آزادی باشد. حضرت امام در نامهاش با بیان اینکه "جوانان عزیز ما را منحرف خواهند کرد و نیز با دخالت بیمورد در تفسیر قرآن کریم و احادیث شریفه و تاویلهای جاهلانه موجب فساد عظیم ممکن است بشوند از ضرر گروهکهای دیگر حتی منافقین این فرزندان عزیز مهندس بازرگان، بیشتر و بالاتر است" مینویسد: "«نهضت آزادی» و افراد آن از اسلام اطلاعی ندارند و با فقه اسلامی آشنا نیستند. از این جهت، گفتارها و نوشتارهای آنها که منتشر کردهاند مستلزم آن است که دستورات حضرت مولی الموالی امیرالمومنین را در نصب ولات و اجرای تعزیرات حکومتی که گاهی بر خلاف احکام اولیه و ثانویه اسلام است بر خلاف اسلام دانسته و آن بزرگوار را -نعوذبالله- تخطئه، بلکه مرتد بدانند! و یا آنکه همه این امور را از وحی الهی بدانند که آن هم بر خلاف ضرورت اسلام است. نتیجه آنکه نهضت به اصطلاح آزادی و افراد آن چون موجب گمراهی بسیاری از کسانی که بیاطلاع از مقاصد شوم آنان هستند میگردند، باید با آنها برخورد قاطعانه شود، و نباید رسمیت داشته باشند."
وی در سالهای اخیر از کهولت سن و سرطان پروستات رنج میبرد و در سالهای اخیر تحت درمان بود. وی در دی ماه سال 1359 قصد داشت برای انجام عمل جراحی به آمریکا سفر کند اما برای وی ویزا صادر نشد و در شهر ازمیر ترکیه تحت عمل جراحی قرار گرفت که شامگاه یکشنبه 6 مرداد درگذشت.
منبع: تسنیم
انتهای پیام/