به گزارش خبرنگار حوزه بهداشت و درمان گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان؛ طب در ایران قدمتی چندین هزار ساله دارد؛ حتی به جرأت می توان گفت که ایرانیان اصول آن چیزی را که طب یونانی نامیده می شود به یونانیان آموزش دادهاند.
مهدی فهمیمی، موسس مرکز بین المللی طب سنتی اسلامی ایرانیان درباره تاریخ طب ایرانی می گوید، "ایرانیان علم زندگی مطلوب را علم پزشکی میدانستند که این علوم حدود 6 تا هشت هزار سال گذشته در سراسر نقاطی که ایران نام داشته است حاکمیت علمی داشته است."
محمد تقی سرمدی در دائره المعارف خود به نام تاریخ پزشکی و درمان جهان به این نکته اشاره کرده که اسکندر مقدونی پس از تصرف ایران تمامی کتاب های ایرانی در زمینه کشاورزی، طب و نجوم را جمع آوری کرده و دستور داد تا به زبان یونانی ترجمه شوند و پس از ترجمه دستور سوزاندن کتاب های اصلی را که ایرانی بودهاند داد.
پس از مدون شدن طب یونانی در زمان بقراط، تا یکصد سال پس از میلاد مسیح (ع) طب دوره سکون و سکوتی را تجربه کرد، بعد از جالینوس طب در یونان دچار رکود شده و طلسم و جادو جای آن را می گیرد تا اینکه به دنبال مشکلات حکومتی بلاد غرب اطبا یونانی به ایران مهاجرت میکنند و در دوران ساسانیان اولین دانشگاه طب جهان به نام جندی شاپور در ایران تأسیس می شود.
رضا منتظر، پزشک متخصص طب سنتی، محقق و پژوهشگر این حوزه در این باره میگوید، "در این مدرسه طب یونانی آموزش داده میشود و طبیب تربیت می کند، پس از راه اندازی این مدرسه و ترجمه آثار یونانی به ایرانی شاهد هستیم که از قرن سوم و چهارم هجری حکیمان ایرانی پا میگیرند و علاوه بر آن تجربیات خود را نیز به آن اضافه می کنند و به این ترتیب است که ما شاهد تولد طب سنتی ایران هستیم."
پس از ظهور اسلام و گسترش آن به ایران مرکز جندی شاپور به بغداد تغییر مکان میدهد و به این ترتیب است که دانشمندان بزرگی از جمله ابن سینا و زکریای رازی ظهور میکنند و کتب برجستهای در زمینه طب به وسیله آنان نگاشته می شود.
یعقوب زلگی قربانپور، مدیر انجمن طب سنتی استان خوزستان در این باره به خبرنگار حوزه بهداشت و درمان گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان؛ گفت: "طب سنتی ایرانی بعد از ورود اسلام با آموزه های دینی به غنای بیشتری رسید و حتی در برخی موارد نقاط ابهامی که داشت با آموزه های اسلامی برطرف شد و به شکوفایی این علم انجامید."
وی گفت: در این دوره اصول و مبانی طب سنتی ایران بر پایه اخلاط ابن سینا و تئوری تعادل مزاج پایه گذاری شد که در اثر ترکیب با دانش اسلامی کامل شد.
قربانپور ادامه داد: بلاد غرب طب کشورهای اسلامی را طب اسلامی می خواندند در حالی که امروزه می دانیم منظور از طب اسلامی طبی است که از آموزه های قرآنی و تعلیمات پیامبر اکرم(ص) ائمه علیهم السلام به دست ما رسیده است.
پس از مدتی کشورهای اروپایی که تا آن زمان به گفته قربانپور تندیس بزرگان طب سنتی ایرانی را در کلیساهای بزرگ اروپا و در کنار قدیسان مذهبی نصب می کردند برای بیرون آمدن از سلطه علوم اسلامی سعی در کنار گذاشتن و جایگزینی آن با اصولی کردند که با علم پزشکی غربی ها پایه گذاری شده بود.
بنابراین پس از آن هم در ایران و هم در اروپا این طب، تنها به حکم سیاست سیاستمداران آن زمان مورد تحریم قرار گرفت به طوری که حتی کتاب قانون را به آتش کشیدند تا نشان دهند با طب سنتی ایرانی مبارزه خواهند کرد.
قربانپور میگوید که "دلیل این تحریم در اروپا این بود که تصمیم داشتند طب خود را گسترش دهند از طرفی معتقد بودند برای افزایش سیطره خود بر کشورهای مورد نظر نباید اجازه دهند که آن کشور طب مستقلی داشته باشد"
اولین بار با آغاز دوره صفوی و ورود یک کمپانی هند شرقی به ایران مبارزه با طب سنتی ایرانی در دستور کار قرار می گیرد
قربانپور، در رابطه با این دوره میگوید "در ایران نفوذ شبکه ضد طب سنتی از زمان صفویه کار خود را آغاز کردند اما تا دوره قاجاریه نتوانستند به اهداف خود برسند اما در دوره قاجاریه بود که آن گونه که در تاریخ آمده است آخرین میخ ها را بر تابوت طب سنتی ایرانی و طب بوعلی سینا کوفتند و این در حالی بود که در طول تاریخ هرگز یک نمونه آزمون و خطا وجود نداشت که بتواند ثابت کند موردی اشتباه در طب سنتی وجود دارد و تاکنون نیز چنین چیزی مشاهده نشده است."
در دوره قاجار با فشار سیاسی طب سنتی ایرانی- اسلامی را محدود کردند به طور نمونه در این زمان طبابت سنتی را جرم قلمداد کردند و بسیاری از حکما ممنوع الکار شدند.
با این وجود پس از تأسیس مدرسه دارالفنون توسط امیرکبیر طب سنتی و طب جدید به صورت همزمان تدریس میشد. اما با این حال همچنان محدودیتهای حکومتی پابرجا بود لذا طب سنتی رفته رفته به فراموشی سپرده میشد.
با تمام محدودیت های سیاسی، طب سنتی ایرانی سینه به سینه در میان مردم ایران ذخیره ماند تا اینکه در نهایت پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با درایت مقام معظم رهبری زمینههای لازم برای زنده کردن طب سنتی ایرانی اسلامی فراهم می شود به طوری که در سال 1393 در سیاستهای کلی سلامت که از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ می شود نکات دقیقی در رابطه با طب سنتی ایرانی اسلامی مورد تأکید ایشان قرار میگیرد بند 12 این سیاست ها با موضوع - بازشناسی، تبیین، ترویج، توسعه و نهادینه نمودن طب سنتی ایران این چنین توصیه میشود:
۱-۱۲- ترویج کشت گیاهان دارویی تحت نظر وزارت جهاد کشاورزی و حمایت از توسعه نوآوریهای علمی و فنی در تولید و عرضه فرآوردههای دارویی سنتی تحت نظر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی.
۲-۱- استاندارد سازی و روزآمد کردن روشهای تشخیصی و درمانی طب سنتی و فرآوردههای مرتبط با آن.
۳-۱۲- تبادل تجربیات با سایر کشورها در زمینه طب سنتی.
۴-۱۲- نظارت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بر ارائه خدمات طب سنتی و داروهای گیاهی.
۵-۱۲- برقراری تعامل و تبادل منطقی میان طب سنتی و طب نوین برای همافزایی تجربیات و روشهای درمانی.
متخصصان حوزه سلامت نیز در این زمان است که درمییابند علی رغم تمام تلاش های پزشکان مجرب در طب جدید و با وجود تمام پیشرفتهای فراوان در علم پزشکی نوین نه تنها دارای جامعه سالمی نیستیم بلکه در عمر افراد بهرهوری لازم وجود ندارد و عمرها توام با سلامتی نیست.
قربانپور در این باره بیان داشته که "پزشکی جدید حتی نتوانسته شاخصهای سلامت در جوامعی مانند اروپا و آمریکا را به مرتبه مناسبی برساند"
شرایط فعلی موجب شده است تا متخصصان حوزه بهداشت و سلامت دریابند که میتوان بار دیگر با بازگشت به طب سنتی ایرانی راهی برای افزایش شاخصهای سلامت در جامعه یافت که بدون شک این راه همتی همچون تلاش دانشمندان ادوار گذشته این علم را میطلبد کما اینکه آگاهی مردم به این امر نیز بستر لازم برای شناخت واقعی طب ایرانی را فراهم خواهد کرد.
انتهای پیام/