به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،وزارت خارجه کرهشمالی با صدور بیانیهای هشدار داد: «جهان شاهد خواهد بود که کرهشمالی چگونه با اقداماتی که شدت آن هرگز قابل تصور نیست گانگسترهای آمریکایی را رام خواهد کرد».
«هان تای سونگ»، نماینده کرهشمالی در سازمان ملل هم با اعتراض به تصویب قطعنامه پیشنهادی آمریکا علیه کرهشمالی گفت: واشنگتن در صدد ایجاد یک رویارویی سیاسی، اقتصادی و نظامی است با کرهشمالی است تا پیشرفتهای هستهای پیونگیانگ را متوقف کند و به عقب بازگرداند.
رهبر کرهشمالی هفته گذشته با اعلام وضعیت قرمز و شرایط «شبه جنگی» خواستار آمادگی عمومی برای مقابله با حملات احتمالی آمریکا شد.
وضعیت «شبه جنگ»، آخرین مرحله پیش از جنگ در کرهشمالی است و مطابق آن شهروندان این کشور باید به اقداماتی نظیر تهیه سلاح جنگی و رفتن به پناهگاهها در صورت وقوع حمله هستهای مبادرت ورزند.
نهمین قطعنامه آمریکایی علیه کرهشمالی
شورای امنیت سازمان ملل بامداد روز سهشنبه 21 شهریور تحریمهای شدیدتری را در حوزه صادرات و واردات علیه کرهشمالی وضع کرد.
این تحریمها شامل منع صادرات محصولات نساجی و توقف تدریجی واردات نفت خام میشود. بعلاوه آمریکا برای جلب حمایت روسیه و چین تغییراتی را در پیشنویس اولیه قطعنامه اعمال کرد.
تغییر اول حذف تحریم کامل واردات کالاهای نفتی به کرهشمالی، تغییر دوم حذف بند مربوط به مسدود شدن داراییهای رهبر کرهشمالی، و تغییر سوم تصریح بر استفاده از راهحل صلحآمیز در بحران شبهجزیره کره.
قطعنامه جدید، نهمین قطعنامه تحریمی علیه کرهشمالی است که از سال 2006 میلادی تاکنون به تصویب شورای امنیت سازمان ملل رسیده و توانمندیهای موشکی و هستهای کرهشمالی را هدف قرار داده است. قطعنامه جدید تصریح دارد که کرهشمالی به دلیل آزمایش بمب هیدروژنی و 6 آزمایش موشکی که در ماههای اخیر انجام داده است مورد تحریم در حوزه صادرات نساجی و واردات نفت خام قرار میگیرد.
نیکی هیلی، نماینده آمریکا در ملل متحد گفت: تحریمهای جدید علیه پیونگیانگ میتواند حدود 800 میلیون دلار از درآمد سالانه کرهشمالی بکاهد. صنایع نساجی بعد از صادرات زغال سنگ و سایر مواد معدنی دومین منبع در آمد کرهشمالی را تشکیل میدهد.
همه گزینههای آمریکا در برابر کرهشمالی
مساله هستهای و موشکی کرهشمالی یکی از چالشیترین مسائل جهان است که همه قدرتها و کانونهای منطقهای و بینالمللی را به خود درگیر کرده است.
دبیرکل سازمان ملل در این باره گفت: قدرتنمایی بر سر برنامه موشکی و اتمی کرهشمالی بدترین بحران جهان در این سالهاست و نگرانی عمیق وی را برانگیخته است.
این بحران که یک سر آن کرهشمالی و آزمایشهای پیاپی هستهای و موشکی این کشور است، به دلیل مداخله و تهدید ناشی از آمریکا ماهیت فرامنطقهای گرفته و به یک چالش تمام عیار بینالمللی تبدیل شده است.
به عبارت دیگر پیونگیانگ که در تمام سالهای پس از جنگ دو کره، سایه تهدید نظامی آمریکا را بر سر خود احساس کرده، تنها راه تامین امنیت خود را در توسعه توانمندیهای متعارف و غیرمتعارف نظامی دیده و از همه توان ملی برای دستیابی به تکنولوژی موشکی و هستهای بهره گرفته است.
در چنین شرایطی، بحران شبه جزیره کره به تنش رودررو و مستقیم آمریکا با کرهشمالی تبدیل و فرصتهای منطقهای و بینالمللی برای حل بحران به حاشیه رانده شد. گفتگوهای مستقیم دو کره و مذاکرات شش جانبه دو نمونه از فرصتهایی است که برای حل بحران شبهجزیره کره به وجود آمد، اما به دلیل ادامه مداخلات و تهدیدهای آمریکا راه به جایی نبرد.
حال این سوال مطرح است، آمریکا پس از تبدیل کردن بحران شبه جزیره کره به تنش دو جانبه میان واشنگتن و پیونگیانگ، چه گزینههایی برای مواجهه با این بحران در اختیار دارد؟
یکی از گزینههایی که در ابتدای امر به نظر میرسد، تکرار تجربه افغانستان، عراق و لیبی در کرهشمالی است، به گونهای که برخی مقامات آمریکایی از جمله شخص دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا بارها از آن سخن گفتهاند.
ترامپ حتی در ماههای گذشته با اعزام چند فروند ناو نظامی به آبهای کره تلاش کرد جدیت خود در استفاده از ابزار نظامی برای سرنگونی نظام کرهشمالی را به رخ «کیم جونگ اون» بکشد، و با بالا بردن احتمال اقدام نظامی، به عقب نشینی پیونگ یانگ امیدوار باشد.
اما این سطح از تهدید هم نتوانست کرهشمالی را در مسیر توسعه پرشتاب توان موشکی و هستهای باز دارد، و این کشور با آزمایشها مکرر موشکهای بالستیک و آزمایش نخستین بمب اتمی هیدروژنی پاسخ تهدید را داد.
به همین دلیل به نظر میرسد، آمریکا بر خلاف آنچه ادعا میکند، از ظرفیت و امکان لازم برای اقدام نظامی علیه کرهشمالی برخوردار نیست. چه آنکه هرگونه خطای استراتژیک واشنگتن میتواند آتش خشم کرهشمالی را علیه آمریکا و متحدینش در شرق آسیا شعلهور سازد، و خسارتهای جبران ناپذیری را به بار آورد.
چرا آمریکا فاقد اراده واقعی برای برخورد نظامی با کرهشمالی است؟
1- علت اصلی محافظهکاری آمریکا در تقابل نظامی با کرهشمالی، سطح توانمندی بالای نظامی و تهاجمی کرهشمالی است. بیشک دستیابی پیونگیانگ به بمب اتمی و موشکهای بالستیک سطح بالایی از بازدارندگی دفاعی را برای این کشور به ارمغان آورده و هر مهاجمی را از عواقب پاسخ این کشور هراسان ساخته است.
2- رهبران کرهشمالی در دهههای گذشته نشان دادند که در دکترین دفاعی خود بیش از هر چیزی به توان نظامی و تجهیزاتی متکی هستند، و برای دستیابی به اقتدار هستهای و موشکی هر فشاری را برای خود و مردم این کشور به جان میخرند.
به عبارت دیگر حزب حاکم و شخص رهبر کرهشمالی نگرانی چندانی از پیامدهای تحریم و محدودیتهای بیناللملی ندارند و اولویت خود را به جای جلب پشتیبانی مردمی بر توسعه جنگافزارهای مخرب نظامی گذاشتهاند.
3- تجربه رفتار آمریکا با کشورهای مشابه کرهشمالی نظیر عراق و لیبی نشان داده که عقب نشینی در برابر آمریکا به یک گام ختم نمیشود، و واشنگتن از خلع سلاح هستهای و شیمیایی رقیب خود به عنوان گام نخست برای سرنگونی و آغاز جنگ استفاده میکند.
به همین دلیل منطق تجربی سران کره شمالی آنها را به استقامت در برابر تحریمها و حفظ دستاوردهای هستهای و موشکی به هر قیمت ممکن ترغیب میکند. و البته همین انتخاب به برگ برندهای برای پیونگ یانگ و عامل بازدارندهای برای آمریکا در اقدام نظامی علیه کرهشمالی تبدیل شده است.
4- مجاورت کرهشمالی با قطبهای بزرگ اقتصاد جهانی در شرق دور مثل چین، ژاپن و کرهجنوبی موجب شده آمریکا بیش از پیش به عواقب تهاجم نظامی به کرهشمالی بیاندیشد. ضمن اینکه بقای تهدید شمالی در شرق دور بیش از حذف آن به استراتژی حضور نظامی آمریکا در این منطقه حساس کمک میکند.
در واقع واشنگتن بنا ندارد تهدید موجود در مجاورت رقبای خود یعنی چین و روسیه و شرکایش یعنی ژاپن و کرهجنوبی را از میان بردارد. بلکه میکوشد با مدیریت این عنصر تهدیدزا و تبدیل بحران به تنشی دو سویه، از این ابزار برای تحمیل هژمونی امنیت خود بر شرق بهره بگیرد.
ابزارهای غیر نظامی
آمریکا درحالی از تحریم برای مقابله با آزمایشهای بالستیک و هستهای کرهشمالی استفاده میکند که در برابر کشورهایی مانند عراق به صرف اتهام تولید سلاحهای کشتار جمعی وارد فاز نظامی شده و اهدف خود را عملی کرده است.
این واقعیت نشان میدهد که کاخ سفید عملا به این نتیجه رسیده که فرصتهای اقدام نظامی علیه پیونگ یانگ را از دست داده و چارهای جز تمرکز روی گزینههای جایگزین نظیر فشار اقتصادی و تشدید انزوای این کشور ندارد.
در این میان حرکت به سوی براندازی نظام حاکم بر کرهشمالی از دیگر ابزارهای غیرنظامی است که در دستور کار آمریکا قرار دارد، اما فضای به شدت بسته سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این کشور تا کنون مانع از عملیاتی شدن این اقدام شده و مصونیت نسبی نظام حاکم در این کشور را به ارمغان آورده است.
مایک پومپئو، رئیس سیا، در جولای 2017 گفته است که تغییر رژیم میتواند یکی از گزینههای مقابله با حزب حاکم بر کرهشمالی باشد. برخی خبرها حاکی است که نیروهای «یگان ویژهای» در کرهجنوبی آماده شدهاند، تا در موقع مناسب وارد پیونگیانگ شوند و با ترور برخی سران این کشور، اداره مراکز نظامی را در دست بگیرند،و شرایط برای تغییرات سیاسی در کرهشمالی را فراهم سازند.
با این حال این گزینه مخالفان و موافقان جدی در واشنگتن دارد، و هنوز سازوکاری اجرایی برای عملیاتی کردن آن پیشنهاد نشده است. از رکس تیلرسون، وزیر خارجه آمریکا به عنوان یکی از مخالفان این ایده یاد میشود.
در این میان آسیب پذیریهای آمریکا در حوزه سایبری به فرصتی برای کرهشمالی تبدیل شده که بازدارندگی این کشور را تا حدود زیادی افزایش داده است.
در این چارچوب برخی کارشناسان آمریکایی معتقدند که آمریکا به رغم توانمندیهای دفاع نظامی، در برابر حملات سایبری کرهشمالی آسیبپذیر است. این کارشناسان معتقدند که پیونگیانگ همزمان با توسعه جنگافزارهای مدرن، توانسته گروههای هکری پیچیدهای را به کار بگیرد که قادرند مراکز حساس سایبری آمریکا را هدف حملات ویرانگر قرار دهند.
«جان کارلین» دستیار سابق دادستان کل آمریکا در بخش امنیت ملی در این باره گفت: دولت آمریکا در محافظت از زیرساختهای پایه این کشور در برابر حملات سایبری تعلل کرده، و همین امر آسیبپذیری این زیرساختهای حیاتی در برابر حملات سایبری خارجی را افزایش داده است.
شرکت امنیت سایبری «فیدلیس» که به آژانسهای دولتی آمریکا مشاوره میدهد، اعلام کرده که بسیاری از نهادهای آمریکایی، به ویژه بانکها در برابر حملات سایبری آمادگی خوبی ندارند.
همین توانمندی سایبری موجب شده طرحهای براندازانه و تغییر رژیم کرهشمالی هم شانس موفقیت خود را تا حدود زیادی از دست بدهند.
منبع:جام جم
انتهای پیام/