به گزارش خبرنگار حوزه شهری گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛ یکی اسپندی دود می کند، دیگری با بستن بچه نوزاد به کمر خود، حس ترحم و دلسوزی را در انسان برمی انگیزد تا پولی به جیب بزند.
چند سالی است که با پدیده ناهنجار تکدی گری در کشور روبرو هستیم، پدیده ای مخرب که باعث تن پروری و آسیب های اجتماعی در جامعه می شود.
متاسفانه در سال های اخیر روز به روز بر تعداد متکدیان افزوده شده است، تکدی گری تبدیل به شغلی پر درآمد شده، بطوریکه هر متکدی به طور میانگین روزانه 300 هزار تومان درآمد دارد و این درآمد در ماه به چیزی حدود 9 میلیون تومان می رسد. کاری بی زحمت و ساده که درآن هیچ گونه فعالیت فیزیکی و ذهنی لازم نیست و تنها با یک جانشینی، می توان به مبالغ هنگفتی رسید.
به طور میانگین درآمد یک متکدی با سه کارمند دولتی و حتی بیشتر، برابری می کند. البته آن هم بستگی به موقعیت و محله ای دارد که متکدی در آنجا حضور دارد.
براساس اطلاعات به دست آمده در تهران 5 هزار گدا وجود دارد که از این میزان 60 درصد افراد گدا نیاز مالی نداشته و صرفاً به دلیل موقعیت مالی بسیار خوب، جذب این شغل کاذب شده اند که از میان آن همه متکدی، تنها حدود 15 درصد و یا حتی کمتر نیازمند واقعی هستند،اما نکته قابل تامل اینکه اکثر متکدیان به صورت خانوادگی و شبکه ای فعالیت دارند و با تقسیم کردن محلات بین خودشان اجازه فعالیت به افراد دیگری را نمی دهند و اگرکسی بخواهد وارد محله ای بشود و تکدی گری کند با مشکلات بسیاری از طرف سرگروه گداها مواجه می شود.بطوریکه هر چهارراه، سرقفلی و تحت کنترل گروهی از گداهاست و نرخ آن ها بر اساس شلوغی و خلوتی محاسبه می شود. البته آن هم براساس شیفت صبح و عصر بین خودشان تقسیم بندی می شود، ودر کل برای خودشان قوانین و مقرراتی دارند که نسبت به هر ارگان و سازمانی پیچیدگی های خاص خود را دارد.
مطابق گزارش های به دست آمده، به طورمیانگین حدود 70 درصد گدایان، غیر تهرانی هستند و از این بین تعدادی از آن ها را اتباع غیر ایرانی از جمله پاکستانی، آفریقایی، میانماری و غیره تشکیل می دهند.
باید گفت گدایان در شهر مستحق نیستند و اگر ما بخواهیم کمک یا صدقه ای را به فردی بدهیم باید از جایگاه های در دسترس مانند صندوق صدقات که به صورت نقدی و الکترونیکی در دسترس است، استفاده کنیم.حتی اگر اصرار به کمک اینگونه افراد داریم از نظر مالی کمک نکنیم بلکه سعی کنیم کمک های ما بصورت غیر نقدی باشد که مطمئنا هیچ گاه راضی به دریافت آن نبوده و از قبول آن امتناع می کنند .
اما آیا نباید با متکدیان برخوردی صورت بگیرد؟ با این افراد که درآمدهای نجومی دارند و بدون اینکه مالیاتی پرداخت کنند و یا تحرک و سرمایه ای داشته باشند، میلیون ها تومان به جیب می زنند.
در اریبهشت ماه سال 78 بود که بر اساس مصوبه شورای عالی اداری، قانونی وضع شد که شهرداری با همکاری بهزیستی، اردوگاهی را برای اینگونه افراد اختصاص دهند و افراد مشمول آن را اعم از متکدیان، گمشدگان، متواریان و غیره جمع آوری کنند.
این اردوگاه ها در شهرهای بزرگ با همکاری سازمان مربوطه و تعیین نماینده مزبور به منظور بررسی و نگهداری از این گونه افراد ساخته شد و شهرداری موظف شد، اینگونه افراد را شناسایی، جمع آوری و تحویل این اردوگاه ها بدهد. مسئول این اردوگاهها توسط فرماندار تعیین می شد و این مسئول موظف بود پس از تحویل، آنها را طبقه بندی کرده سپس از آنها نگهداری کند تا با کمک سازمان بهزیستی این افراد را تحت پوشش قرار داده و به آنها آموزش لازم را بدهد و زمینه را برای بازگشت آنها به زندگی عادی فراهم کند.
اگر افراد پس از آموزش و اقدامات صورت گرفته، دوباره به تکدی گری بپردازند، این بار پس از جمع آوری به عنوان متهم تحویل مراجع قضایی می شوند،همچنین وزارت کشور موظف است نظام آماری متمرکز ثبت و دستیابی به هنگام را برای سوابق متکدیان ایجاد کند. وزارت کشور مسئول اجرای این مصوبه است و گزارش های لازم را دریک دوره زمانی 6 ماهه به هیات وزیران و دبیرخانه شورای عالی اداری ارائه خواهد کرد.
اما مصوبه ای که در سال 78 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید، ناگهان به فراموشی سپرده شد.
پس از سالها بی خبری، این قانون سال گذشته بر سر زبان ها افتاد، تیر 95 بود که طرح جمع آوری متکدیان شهر تهران کلید خورد و به گفته فرهادی، فرماندارتهران، گدایان و سر تیم آنها مشخص شدند و غربالگری آن ها به کمک شهرداری و بهزیستی فراهم شده بود.
فرهادی با بیان اینکه سر تیم گدایان از سه ماه تا دو سال حبس شده و اموال آنها بازگردانده می شود، گفت:در جمع آوری متکدیان مصمم هستیم.
با این حال دوباره اواخر بهمن 95، طرح ضربتی دیگری به منظور جمع آوری متکدیان بر سر زبان ها افتاد. طرحی که انجامش حدود 10 روز به طول انجامید.
به گفته فرهادی فرماندار تهران پس از جمع آوری متکدیان، این افراد در یک مجتمع فوریت های اجتماعی مورد غربالگری قرار گرفته و پس از تفکیک جنسیتی و جدا کردن اتباع بیگانه توسط دانشگاه علوم پزشکی، بهزیستی و شهرداری با همکاری فرماندار سازماندهی شدند.
به دلیل آنکه تکدیگری جرم محسوب میشود، افراد پس از شناسایی باید تعهد دهند که دیگر اقدام به تکدی گری در سطح خیابانها و معابر شهری نمیکنند و چنانچه نیازمند تشخیص داده شوند به نهادهای حمایتی بهزیستی و کمیته امداد معرفی شده و باید تحت پوشش قرار بگیرند، این در حالیست که چنانچه همکاری آنها با باندهای سوء استفاده کننده محرز شود با آنها برخوردهای قانونی و قضایی خواهد شد.
این بار پس از گذشت 18 سال از مصوبه شورای عالی اداری که وزرات کشور را موظف به ساماندهی متکدیان کرده بود، به فکر ساماندهی گدایان افتاده است.
وزارت کشور سامانه ای را طراحی کرده که در آن اطلاعاتی از قبیل جنسیت، سن، اسامی، محل سکونت، تحصیلات، تعیین وضعیت پراکندگی در مناطق مختلف شهر درج می شود تا امکان شناسایی با استفاده از اسکن عکس، اثر انگشت، اسکنر چشمی متکدیان فراهم شود و امکان ورود اطلاعات جدید به روز شده با نرم افزار و استخراج نتایج بدست آمده برای هر متکدی و ارزیابی وضعیتش طی سالهای متمادی به منظور ارائه اطلاعات دقیق ممکن شود .
در این سامانه با اطلاعاتی که از متکدی به دست می آید، به محض رویت متکدی در شهر سریعا اقدام به جمع آوری آنها می شود که نتوانند دوباره وارد چرخه تکدی گری شوند.
سخن پایانی این که دیگر این وظیفه مردم است که با کمک و همکاری کردن با مسئولان به این ناهنجاری ها پایان دهند، و با حمایت و پیگیری مسئولان شهر و فرهنگ سازی بین مردم در این شهر دیگر شاهد این پدیده کاذب نباشیم،مانند مردم شهر تبریز که متکدیان در آن جایی ندارند.
البته در بقیه شهرستان ها نیز با همکاری های صورت گرفته، کم کم تکدی گری در حال انقراض است، اما در کلان شهری مانند تهران نیاز به زمان بیشتری دارد تا برای همیشه شاهد پدیده ای به عنوان تکدی گری در آن نباشیم .
انتهای پیام/
چرا که هر کدام از این متکدیان روزانه حقوقه یک ماه یک کارمند دولت را درامد دارن
البته هستند بجه هایی که واقعا فقیرن
اما این دستفروشا بخدا همه باندن و فقط چهره ی شهر و کشورمونو زشت میکنن