به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ زندگی در حاشیه شهر قاعده و قانون ندارد. مردمی که آرامش روستا را رها کردهاند و با امید برخورداری از امکانات روانه شهرها شدهاند اما در نهایت بیشترین نصیب آنها از زرق و برق شهرنشینی همان آلونکهای ناایمن است. نه آب آشامیدنی سالم دارند و نه طعم لولهکشی گاز و برق شهری را میدانند. تنها برای فرار از روستا یا شهرهای کوچک به حاشیه شهرهای بزرگ پناه میآورند.
جوانان از روستا میروند، تولید در روستا جان میدهد، زندگی در شهرها دشوار شده و حاشیهنشینی گسترش مییابد؛ اینها بخشی از واقعیتهای روستاهای کشور و افزایش آسیبهای اجتماعی در کلانشهرها را روایت میکند؛ چراکه در سایه نبود توجه کافی به روستاها، مهاجرت معکوس به فراموشی سپرده شده و از نقش اصلی روستاها که منبع تولید و پیشرفت هر کشوری است، چیزی باقی نمانده است. چراکه حدود 60 درصد از روستاییان کمبود درآمد و نبود شغل را عامل اصلی مهاجرت میدانند.
بر اساس نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395، طی فاصله زمانی سالهای 1390 تا 1395 تعداد 516922 نفر از استانهای دیگر وارد استان تهران شدهاند.
نتایج سرشماری 1395 نشان میدهد استان البرز با 50885 نفر بیشترین مهاجر را طی این 5 سال به تهران داشته است و استانهای لرستان، همدان و خراسان رضوی نیز به ترتیب با 41136، 33648 و 33414 نفر از این نظر در رتبه های بعدی هستند.
این آمارها نشان می دهد که حدود 10 درصد از مهاجرین به تهران از استان البرز بوده اند و 30 درصد از کل مهاجران به استان تهران را مهاجرین استانهای البرز، لرستان، همدان و خراسان رضوی تشکیل می دهند.
بسیاری ازکارشناسان بازار کار معتقد هستند کهاما هر چه میزان مهاجرت از روستا به شهر افزایش یابد، میزان مشاغل کاذب در کلان شهرها افزایش می یابد. زمانی که سیل جمعیت از روستا به شهر می آیند، بازار کار ظرفیت ایجاد اشتغال برای این حجم از جمیعت را ندارد و همین باعث افزاش مشاغل کاذب می شود. شغل های کاذب از آنجا شکل می گیرد که متقاضیان شغل نمی توانند در مشاغل رسمی مشغول فعالیت شوند و در همین راستا به سمت مشاغلی پیش می روند که درآمدی مناسب داشته باشد. فرار از بیکاری ذهنیت این افراد را به سمتی می برد که دیگر به فکر داشتن بیمه و امینت شغلی نیستند، بلکه کسب درآمد تنها دلیل آنها برای رفتن به سمت مشاغل کاذب است.
منبع:تسنیم
انتهای پیام/