در کشاکش تغییرات مدیریتی در فارابی روند حمایتی متوقف و تهیه کننده مجبور می‌شود برای اتمام فیلم،مابقی هزینه تولید را با گرفتن وام ۲۸ درصد از بانک و گرو گذاشتن خانه و دفتر کارش تامین کند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ سینمای دفاع مقدس مهجور و مظلوم است. اما جنس مظلومیت سینمای دفاع مثل مظلومیت سربازان مدافعان وطن در هشت سال دفاع مقدس نیست. دلیل مهجوریت و مظلومیت سینمای دفاع مقدس ریشه در وجود مدیران ظالمی است که در دستگاه‌های فرهنگی نفوذ کرده‌اند و بدون آنکه لیاقت کافی داشته باشند، روی کرسی‌های مدیریت فرهنگی - سینمایی نشسته‌اند. مدیرانی که فیلم فلان کارگردان دفاع مقدسی را حتی با دقت و ظرافت ندیده‌اند، اما بسیار علاقه‌مند هستند با فلان کارگردان ارزشی در چندین نمای متفاوت عکسی بیندازند و در رسانه‌ها منتشر کنند.در حال حاضر می‌توان بیش از ده نهاد متولی با «مدیران عکس‌گیر» را معرفی کرد که بودجه‌های میلیاردی برای تولید آثار سینمایی دفاع مقدس در اختیار دارند، پس چرا اتفاق خاصی در این حوزه نمی‌افتد؟

مصائب اکران فیلم دفاع مقدسی!

 مهمترین اتفاق سینمایی حوزه دفاع سال گذشته تولید فیلم سینمایی "ویلایی ها" بود. سئوال: چرا در اکران قربانی شد؟ پس از اتفاقات تلخ جشنواره فیلم فجر سی و پنجم در سال گذشته، در گزارشی که در مشرق منتشر شدو در آن پیش‌بینی کردیم که ویلایی‌ها در اکران قربانی خواهد شد و دقیقا همین اتفاق افتاد. در این مجال می‌توانیم با یک مقایسه نشان دهیم که مدیران ظالم فرهنگی وطنی چگونه عمل می‌کنند و مدیران فرهنگی استکبار جهانی، چقدر کار جهادی را به طرز فوق العاده و چشمگیری بلد هستند.

 مثال خیلی آشکارش فیلم سینمایی "ویلایی‌ها" ست. فیلمی درباره حماسه همسران شهدا که در چند قدمی خط مقدم جبهه، هر لحظه منتظر خبر شهادت همسرانشان هستند. این فیلم با ارزش را در کشاکش انتخاب ریاست جمهوری به نمایش درآورند و آنقدر فضای سیاسی قبل و پس از انتخابات سنگین بود که آب در دل هیچ مدیر فرهنگی تکان نخورد و هیچ کس هم نفهمید که چنین فیلم با ارزشی در حال اکران است. حالا فارابی (حامی مالی) با این فیلم روزمه درست کند، جناب تابش با اشعاری از جنس مدیران سینمایی در وصف مدیریت ناقص خود حماسه می‌سرایند اما متضرر اصلی سعید ملکان ( تهیه کننده فیلم) است که نیمی از سرمایه فیلم را تامین کرده است و حالا باید با کار چند برابر، بدهی‌های فیلم را تامین کند و جناب تابش روزمه برای خودشان درست کنند و ساخت فیلم ویلایی‌ها را از افتخارات دوران مدیریتشان برخواهند شمرد. فیلمی که در اکران ذبح شد، حتی بنیاد سینمایی فارابی حاضر نبود برای اکران فیلم در موزه سینما گام موثری بردارد.

 پری‌های دریاییِ دفاع مقدس را چگونه در خلیج فارس سر بریدند؟!

 در مقابل چنین انفعالی، مدیران جهادی استکبار جهانی چگونه فیلم می‌سازنند و چگونه اکران می‌کنند؟ فیلم سینمایی «مگان لیوی» فیلمی است بر اساس زندگی واقعی سرجوخه نیروی دریایی آمریکاست که طی استقرارش در عراق، نظم و انضباط منحصر به فرد و رابطه خوبش با یک سگ مبارز نظامی، جان بسیاری را نجات داده است. هنگامی که پس از یک جلسه انضباطی موظف می شود تا یک گروه از سگ ها را تمیز کند، با یک سگ پرخاشگر و مهاجمی به نام رکس آشنا می شود و این شانس به مگان داده می شود تا بتواند این سگ را آموزش بدهد. در طول دوره خدماتشان، مگان و رکس بیش از ۱۰۰ ماموریت را به سرانجام رساندند ولی در نهایت یک بمب دست ساز به آنها آسیب زد و سرنوشتشان را در معرض خطر قرار داد. این فیلم که شخصیت اصلی آن یک زن است در ۲۷۰۰ سالن سینمای ایالات متحده اکران شد و به مدت ۵ هفته کلیه نیروهای نظامی ایالات متحده و خانواده‌هایشان به صورت رایگان می‌توانستند به سالن‌های نمایش دهنده مراجعه کنند و فیلم را به صورت رایگان تماشا کنند.

 هیچ مدیر فرهنگی و سیاسی هم در کنار خانواده‌های نظامیان آمریکایی در عراق حاضر نشد تا با آنها عکس بگیرد و در رسانه‌ها منتشر کند. در ایالات متحده مانند ایران، بیش از ۱۰ ارگان فرهنگی رسمی حامی سینمای دفاع مقدس وجود ندارد که بودجه‌هایش از چند میلیارد تجاوز کند. کمپانی با حمایت پنتاگون فیلم را تولید می‌کند و بخش خصوصی در ایالات متحده موظف به حمایت از فیلم است و به اندازه حمایت از این طرح بزرگ، از میزان مالیات سینمادارها و پخش کنندگان کسر می‌شود.

 پری‌های دریاییِ دفاع مقدس را چگونه در خلیج فارس سر بریدند؟!

 حالا رفتارشناسی فرهنگی مدیران استکبار جهانی با مدیران جهادی داخلی بررسی کنیم. وظیفه نهادهای متولی حمایت از سینمای انقلاب و دفاع چیست؟. بخش دولتی ۹۰ سالن سینما در اختیار دارد که از این میزان بیشترین سینمایش را به «نهنگ عنبر» و« گشت ۲ »اختصاص می‌دهد. طبق اظهارات سرکار خانم منیر قیدی حتی فیلمنامه ویلایی را نهاد مذکور برای ساخت تصویب نکرده است. پس سینماگری که دغدغه دفاع مقدس دارد به کدام نهاد متولی باید مراجعه کند؟

 آقای محمدحسین نیرومند از یکشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۴ به عنوان مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس تا تاریخ ۱۶ خرداد ۱۳۹۶ مدیریت این نهاد را بر عهده داشت. کدام فیلم شاخص دفاع مقدسی در این نهاد ساخته شد که بتواند فخر مدیریت دوران ساله ایشان باشد؟ ناصر هاشم زاده، را به عنوان ناظر اغلب آثاری که تولید شد، گماردند و نتیجه اعتماد به ناصر هاشم‌زاده چه شد؟ فیلم‌هایی در دوران مدیریت ایشان ساخته شد که مدیران پس از ایشان حاضر نیستند آنرا نمایش دهند. ایشان از این مقام عزل شدند و هاشم میرزاخانی جای ایشان جلوس کردند. آیا هاشم میرزاخانی از هفته دفاع مقدس امسال تا هفته دفاع مقدس سال آینده، برنامه مشخصی برای حمایت از آثار مهجور ساخته شده توسط بخش خصوصی دارد؟

مصائب تولید فیلم دفاع مقدسی!

 سال گذشته در چهاردهمین دوره جشنواره فیلم مقاومت فیلمی با عنوان «پری دریایی» به نمایش درآمد که در میان آثار دفاع اثر شاخصی بود. خیل عظیمی از هنرمندان و، سینماگران و منتقدان سینمایی در نخستین نمایش این فیلم در محل برگزاری جشنواره حاضر شدند. (اینجا)

فیلم از کلیشه رسمی سینمای اجتماعی مرتبط با سینمای دفاع مقدس پیروی نمی‌کرد و شاخصه‌های مرسوم آثار سیاه دفاع مقدس را هم نداشت. روایت کاملا بکر فیلم درباره رزمنده غواصی جانبازی که بودو با مافیای نفتی، پیمانکار خارجی، وارد جدلی هیجان انگیز می‌شود. ماحصل تلاش سازنندگان فیلمی خوش ساخت و کاملا سینمایی، درباره پروژه نفوذ در حوزه آلاینده های نفتی در خلیج فارس و قصور پیمانکار خارجی است. تفاوت عمده‌اش با سایر آثار دفاع مقدس این است که یونس بیگی ( با بازی امیر آقایی) قهرمان فیلم، روند حرکت زندگی جهادی ‌اش را در مواجه با دشمن متوقف نکرده است. همین نگرش موجب تعالی فیلم می‌شود. فیلمی که در جشنواره مقاومت با استقبال گسترده اهالی سینما و منتقدان مواجه شد چرا رنگ پرده سینما به خود ندید؟

 پری‌های دریاییِ دفاع مقدس را چگونه در خلیج فارس سر بریدند؟!

 تهیه کننده فیلم ( محمدرضاعرب) به هیچ عنوان حاضر به گفتگو درباره فیلم نیست، اما از ظواهر امر کاملا مشخص است که تنها دلیل عدم پاسخگویی به رسانه‌ها در مورد این فیلم خاص به دلیل مشکلاتی است که متولیان حمایت از آثار ارزشمند دفاع مقدسی برای تهیه، تولید و اکران چنین آثاری می‌تراشند.اما خبرنگارانی که در جلسه نقد و برررسی جنجالی فیلم حضور داشتند، اطلاعات ارزشمندی را برای انتشار در اختیار مشرق گذاشته‌اند. تهیه کننده پس از نشست نقد و بررسی موضوعاتی را مطرح می‌کند که در محافل خبری به صورت غیر رسمی دست به دست می‌شود.

 اغلب فیلم‌های دفاع مقدسی با هزینه شخصی تهیه کننده ساخته نمی‌شود و در خوش بینانه‌ترین از حمایت‌های صددرصد دولتی بهره می‌برند. طبق اخبار دریافتی، فیلم سینمایی "پری دریایی" با مشارکت بنیاد سینمایی فارابی تولیدش را آغاز کرد و در کشاکش تغییرات مدیریتی در این بنیاد (از جعفری جلوه به تابش) و اختلافات ایوبی رئیس سابق سازمان سینمایی و جعفری جلوه ، روند حمایتی متوقف و تهیه کننده مجبور می‌شود برای اتمام فیلم، مابقی هزینه تولید را با گرفتن وام ۲۸ درصد از بانک و گرو گذاشتن خانه و دفتر کارش تامین کند. از سوی دیگر در دوران مدیریت محمد حسین نیرومند در انجمن فیلم و سینمای دفاع مقدس، تنها حمایتی ۱۴ درصدی صورت پذیرفته و حتی بابت استفاده از امکانات شهرک سینمایی دفاع مقدس هزینه اجاره و ادوات غواصی به شهرک دفاع مقدس توسط تهیه کننده فیلم نقدا پرداخت می گردد. با خواندن این سطور گاهی به تصاویر قابل دسترسی روز ملی تشییع شهدای غواص مراجعه کنیم، درخواهیم یافت چرا هیچ فیلمسازی تلاش نمی‌کند در مورد غواصان مظلوم دفاع مقدس فیلم بسازد؟

 پری‌های دریاییِ دفاع مقدس را چگونه در خلیج فارس سر بریدند؟!

 نکته جالب در مورد فیلم این است که تولید کنندگان اثر به بهانه تولید فیلم ادای دینی به شهدای غواص کرده‌اند و در فیلم قابل رویت است تندیسی را در اعماق خلیج فارس نصب کرده‌اند. شاید گفتن این نکات ضرورت رسانه‌ای نداشته باشد، اما گویا حقیقتی است که چرا سینمای دفاع مقدس در هفته دفاع مقدس مهجور است. برای یکی که اثر ضد جنگ می‌سازد تا سرو امکانات هست برای دیگری که سفارش شده و عزیز نیست هیچ امکاناتی نیست. برای کسی که فیلم سیاه و ضد دفاع در مورد جنگ می‌سازد به صورت تضمین شده‌ای امکانات وجود دارد، اما برای فیلمسازی که تم قهرمانی را چاشنی اثرش می‌کند هزینه‌های شهرک دفاع را با جزئیات باید پرداخت کند.

 پری‌های دریاییِ دفاع مقدس را چگونه در خلیج فارس سر بریدند؟!

 انتشار چنین اطلاعاتی موجب آگاهی رسانی عمیق‌تری در هفته دفاع مقدس خواهد شد و همزمان با انتشار این اطلاعات طرح چند پرسش از متولیان کاملا ضروری است. چرا اکران فیلمی (پری دریایی)که در جشنواره مقاومت با اقبال مخاطبان مواجه شده ، در هاله ای از ابهام است؟ آیا فیلم به سرنوشت فیلم سینمایی " ویلایی‌ها" دچار خواهد و عاقبتی مشابه فیلم سینمایی "دریاچه ماهی "پیدا خواهد کرد؟ چرا بنیاد سینمایی فارابی از آثاری که مدعی تولید آن است حمایت می‌کند و مراسم روزنمایی برگزار می‌کند، اما از این اثر که مشارکت آن در دوران مدیریت قبلی بنیاد سینمایی فارابی یعنی محمدرضا جعفری جلوه صورت گرفته است ، هیچ حمایتی (حتی معنوی) به عمل نخواهد آورد؟ تا کی اختلاف نظر مدیران باید به فیلم ها آسیب بزند؟ حالا سئوال مهم این است که سینمای متعهد که رویدادهای واقعی را به نمایش می‌گذارد (اینجا) تکفیر می‌شود و هیچ حمایتی از آن به عمل نمی‌آید؟ آیا مضمون ملتهب فیلم که در مورد پروژه نفوذ در سیستم نفتی ایران است موجب می‌شود مدیران دولتی نادیده‌اش بگیرند؟!

به این ترتیب هفته دفاع مقدس از منظر سینماگران بی‌معنی است یا از منظر مدیرانی که تمایل به حمایت از آثار فاخر دارند؟ در مورد فیلم سینمایی " پری دریایی‌" به عنوان یک نمونه سئوالاتی در این مجال مطرح است که می‌تواند نشان دهد، چرا هفته دفاع مقدس در سینمای ایران بی معنی خواهد بود!

منبع:مشرق

انتهای پیام/

 

سینمای دفاع مقدس مهجور و مظلوم است

 

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
سام
۱۰:۱۴ ۲۲ مهر ۱۴۰۰
با سلام و تشکر از پستهای بسیار خواندنی شما در ارتباط با دفاع مقدس.میخواهم کمی درد و دل کنم.

متاسفانه سالهاست سینمای دفاع مقدس و کلا هر گونه فیلم سینمائی و داستانی و سریالی و مستند در ژانر دفاع مقدس نه تنها ساخته نمیشود،بلکه آثار بسیار خوبی که قبلا تهیه و ساخته شده را هم پخش و تکرار نمیکنند. صدا و سیما که در طول سال فقط در ایام خاص مانند هفته دفاع مقدس با سالگرد آزادسازی خرمشهر یا پاوه یا شکست حصر آبادان اقدام به پخش محدود برخی آثار میکند، که بصورت غیر مستقیم به جنگ 8 ساله ایران و عراق اشاره میکنند و در تعدادی بسیار محدود پسنده میکند. مانند فیلمهائی که مسائل حاشیه جنگ اشاره داردند مانند اخراجی ها. از کرخه تا راین. آژانس شیشه ای و ... دهها و صدها فیلم در باره جنگ ساخته شده چرا دیگر از آثاری چون مهاجر. پرواز در شب. هور در آتش جهنم سبز . دیده بان. چشم شیشه ای و کانی مانگا و... مستندهای روایت فتح چرا پخش نمیشود ؟ آیا با هلاکت صدام خاطرات اینهمه رزمنده که در قالب بسیج و ارتش و ژاندارمری و بخصوص خلبانان نسل طلائی دوران جنگ نیروی هوائی و دلاوران هوانیروز نیز به خاک سپرده شده ؟ درست است ما با مردم عراق هیچ کدورت و دشمنی نداریم ولی این نباید به قیمت از یاد بردن جنگ و دفاع مقدس و دلاورمردیهای رزمندگان تمام شود. من خود به شخصه و به عنوان یکی از صدها هزار نفری که در اوج جوانی برای دفاع از آب و خاک و ناموس کشورم 25 ماه در خطوط مقدم حضور داشته و چندین بار مزه گلوله و ترکش را چشیده و بارها تا مرز شهادت و اسارت پیش رفتم،از این وضع بسیار ناراحتم و وقتی با دوستان و همقطاران خود که هنوز در بین ما یا در آسایشگاههای مصدومین جنگ زندگی میکنند، صحبت میکنم متوجه میشوم تک به تک آنها نیز شاکی هستند. از فراموش شدن تدریجی جنگ و رزمندگان شاکی هستیم و از اینکه میبینیم یک عده جنگ را با خاطراتش یکجا دزدیدند و بنام خود زدند و سپس در پستوی خانه های چند میلیاردی خود انبار کردند، دلخور هستیم. ما در جنگ خلبانان بسیار ماهر و از خود گذشته داشتیم و بسیجی هائی که خواب راحت را از چشمان ژنرالهای بعثی ربودند و سربازان و افسران و درجه دارانی که در اوج گمنامی و کمبود ادوات تخصصی در گرمای خوزستان و سرمای کوهستانهای نوسود و مریوان و حاج عمران جنگیدند و... کم نداشتیم، خواهشا شما با گذاشتن چنین مطالبی اجازه فراموش شدن دفاع مقدس را ندهید.
از اینکه درد و دلهایم خیلی طولانی شد عذر میخواهم.