به گزارش حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ بدون شک هالیوود شگفت انگیزترین و جذاب ترین دنیای سرگرمی و خلاقیت را برای بشر فراهم آورده است. دنیاهایی که بدون وجود هالیوود تنها در تصوراتمان جای داشتند. با این وجود گاهی قرار است فیلمهایی ساخته شود که همه برای دیدن آنها لحظه شماری می کنند اما ناگهان مشخص می شود که به هر دلیلی آن فیلم ساخته نخواهد شد. در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنیم.
چهارمین قسمت از مجموعه فیلم های ایندیانا جونز در سال 2008 به روی پرده رفت و فروش خوبی داشت؛ اما بسیاری از طرفداران این فرانچایز از آن راضی نبودند. اما بعدها مشخص شد که قبلاً فیلمنامه بسیار بهتری برای قسمت چهارم نوشته شده بود ولی ساخت آن صورت نگرفت که این موضوع بر خشم طرفداران ایندیانا جونز افزود. ظاهراً در سال 2002، فرانک دارابونت مشهور فیلمنامه قسمت چهارم را با عنوان «ایندیانا جونز و شهر خدایان» (Indiana Jones and the City of Gods) نوشته بود که بدون شک داستان بسیار متفاوتی را بیان میکرد. ظاهراً استیون اسپیلبرگ و هریسون فورد از این فیلمنامه استقبال کرده بودند اما جورج لوکاس با آن موافق نبود.
بعد از موفقیت سه گانه «ارباب حلقه ها»، پیتر جکسون فرصت یافت که روی یک پروژه شخصی کار کند. در یکی از این پروژهها وی قرار بود اقتباسی سینمایی از بازی ویدیویی «هالو» (Halo) را به کارگردانی نیل بلومکمپ بسازد. هر چند این فیلم چندین بار وارد مرحله پیش تولید شد اما در نهایت استودیوهای یونیورسال و فاکس به خاطر هزینه ی بالا حاضر به مشارکت در این پروژه نشدند.
همه فیلم «بازگشت جدای» (Return of the Jedi) را به عنوان یکی از ضعیف ترین قسمت های فرانچایز «جنگ ستارگان» می شناسند اما شاید اگر دیوید لینچ پیشنهاد جورج لوکاس برای کارگردانی این فیلم را می پذیرفت، نتیجه ی متفاوتی رقم می خورد.
علاقه ی کریستوفر نولان به فرانچایز «جیمز باند» بر کسی پوشیده نیست و در فیلم های «شوالیه تاریکی» نیز می توان رگه هایی از این علاقه را به وضوح مشاهده کرد. اما در کمال ناباوری، کمپانی های سونی و مترو گلدوین مایر علاقه ای به ایده های کارگردانی نولان برای این مجموعه نداشتند. اما شاید در صورتی که قسمت جدیدی از فرانچایز «جیمز باند» ساخته شود، شاهد حضور کریستوفر نولان و همچنین تام هاردی در آن باشیم.
شاید بزرگ ترین آرزوی دوران بازیگری مورگان فریمن بازی در فیلمی باشد که از داستان «میعاد با راما» (Rendezvous With Rama)، رمان شناخته شده ی علمی تخیلی نوشته شده توسط آرتور سی کلارک اقتباس شده است. دیوید فینچر بیش از یک دهه تلاش کرد که این آرزوی مورگان فریمن را محقق کند اما این پروژه هیچ گاه از مرحله ی نوشتن فیلم نامه فراتر نرفت.
کامیک «مرد شنی» (Sandman) یکی از پرطرفدارترین داستان های کامیک دنیای دی سی است که آن را به انتخابی طبیعی برای تبدیل شدن به یک فرانچایز بلاک باستر تبدیل می کند. اخیراً اعلام شده که قرار است جوزف گوردون لویت کارگردانی و بازی در این فیلم را به عهده بگیرد؛ اما در نهایت اعلام گردید که لویت از این پروژه کنار گذاشته شده است. این پروژه روزی به سرانجام خواهد رسید اما در حال حاضر رویایی بیش نیست.
استیون اسپیلبرگ نیز در لیست طولانی کارگردانانی قرار دارد که دوست داشتند در پروژه جیمز باند حضور داشته باشند؛ اما دست کم تاکنون موفق به این کار نشده اند. اسپیلبرگ گفته است که قبلاً دو بار در سال های اواخر دهه ی 1970 تمایل خود را برای شرکت در این پروژه اعلام کرده است؛ اما علی رغم موفقیت شگفت انگیز فیلم های «آرواره ها» و «برخورد نزدیک از نوع سوم»، هر دو پیشنهاد او برای مشارکت در ساخت فیلم های جیمز باند رد شده است.
کمپانی برادران وارنر سال ها بود که قصد داشت فیلم «زن شگفت انگیز» (Wonder Woman) را بسازد. در سال 2005، آن ها با جوس ودون تماس گرفتند تا نوشتن فیلمنامه و کارگردانی این فیلم را بر عهده بگیرد. اما دو سال بعد وی به دلیل این که هنوز فیلمنامه را کامل نکرده بود از این پروژه کنار گذاشته شد و باز هم ساخت این فیلم به تعویقی چند ساله افتاد. البته در نهایت این فیلم ساخته شد اما با فیلمنامه ای متفاوت از آن چه که جوس ودون نوشته بود.
شاید یکی از ناخوشایندترین اتفاقات برای یک کارگردان این باشد که سال ها روی یک پروژه کار کند اما در نهایت از کارگردانی آن کنار گذاشته شود. این همان اتفاقی است که برای ادگار رایت و فیلم «مرد مورچه ای» (Ant-Man) رخ داد. اگر چه فیلم «مرد مورچه ای» موفقیت بزرگی در گیشه کسب کرد اما بدون شک با حضور ادگار رایت در مقام کارگردان فیلمی خاص تر و منحصر به فردتر را شاهد بودیم.
انتهای پیام/