مردی 40 ساله در شب عروسی تنها برادرش حین اجرای آئین سنتی تیراندازی در اوج شادی، ناخواسته دستش با خون یکی از مهمانان مراسم سرخ شد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛  مهرماه سال 88 بود که «شاهو – الف» مردی 40 ساله در شب عروسی تنها برادرش حین اجرای آیین سنتی تیراندازی در اوج شادی ،ناخواسته دستش با خون یکی از مهمانان مراسم سرخ شد.

پیش از این اخباری مشابه را از جانب اقوام ساکن در دامنه زاگرس می‌شنیدم اما اجرای سنت متحجرانه و در غالب حادثه‌ساز «تیراندازی در شب عروسی» این بار قربانی خودش را از روستایی محروم در اطراف شهرستان زابل انتخاب کرد.

در شبی که طبق اظهارات مددجو بهترین شب عمرش بود حادثه ای رخ می‌دهد که در وهله اول منجر به زندانی شدن آقاشاهو می‌شود.

این مددجو در تشریح روز حادثه می‌گوید: «مثل دیگر افراد حاضر در جشن در حال خوشگذرانی بودم که یک نفر از دوستانم را داخل حیاط منزل عمویم که میزبان شب عروسی شده بود، دیدم. اسلحه‌ای در دست داشت و قرار بود برای ایجاد فضایی متفاوت چندین تیر هوایی شلیک کند. به سمت او رفتم تا خوش‌آمد بگویم. دوستم (سعید) که آشنایی نزدیکی با او داشت اسلحه را با گلوله‌هایی پُر کرد و با رقص محلی مشغول به تیرپراکنی هوایی شد.

وی ادامه داد: بعد از اتمام تیرها اسلحه را به سمت پایین آورد و مجدد با اسلحه را از فشنگ داخل جیبش پُر کرد که در همین زمان اسلحه از دستش سُر خورد و روی زمین افتاد. کنار او ایستاده بودم، خواستم اسلحه را از روی زمین بردارم تا تحویل سعید دهم اما متاسفانه سعید از این کار من نمی‌دانم چه برداشتی کرد که به دنبال آن با عجله به سمت من آمد تا اسلحه را از دستم بگیرد اما سماجت من در بردن اسلحه به پشت کمرم به یکباره صدای شوق و شادی اطرافیان را به سکوتی طولانی تبدیل کرد.

وی گفت: من خودم همان ابتدا متوجه نشدم چه شده است، فقط دیدم سعید با اسلحه پا به فرار گذاشت و اندکی بعد صدای ناله پیرمردی سکوت جمع را پاره کرد.

این مددجو تصریح کرد: از ترس نمیدانستم چکار کنم، گلوله‌ای که ناخواسته به واسطه حضور اسلحه‌ای در دست من رها شده بود در پای یکی از بستگان دور نشسته بود و با وجود تلاش‌های دختران این مرد خونش حتی قدری بند نیامد. شبانه و با وجود فاصله با اولین مرکز درمانی میرزا را که سرپرست یک خانواده 5 نفره بود به بیمارستان زابل رسانیدم و علی‌رغم تلاش کادر درمانی این فرد به دلیل خونریزی شدید جان داد.»

سال 88 شاهو به دلیل یک سهل‌انگاری در بهترین روز زندگی‌اش از سوی دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان زاهدان با اتهام قتل عمد محکوم به حبس می‌شود که پس از هفت سال تحمل حبس بر اساس رأی صادره از سوی شعبه 102 جزایی هرچند از قصاص رهایی پیدا می‌کند اما با اعتراض و پیگیری‌های خانواده متوفی این بار با عنوان ارتکاب قتل خطای محض به پرداخت دیه یک مرد مسلمان محکوم و بابت عدم تونایی در پرداخت یک چنین مبلغ سنگینی برای او و خانواده‌اش مجدد روانه حبس می‌شود.

در مورد این پرونده کمیته صلح و سازش ستاد دیه با برگزاری جلسات متعدد رقم بدهی 210 میلیون تومانی را به نصف تقلیل داده است اما مددجوی یاد شده بابت ناتوانی در پرداخت الباقی از سال گذشته تاکنون همچنان در حبس به سر می‌برد.

یکوکارانی که تمایل دارند با هر استطاعت مالی در آزادی این فرد سهیم شوند، می‌توانند با شماره تلفن 15-88916012 همیار ستاد دیه در این امر خداپسندانه باشند.

منبع:فارس

انتهای پیام/

ماجرای تبعات یک رسم ناصحیح

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.