به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از کرمانشاه ؛فرهنگ در جوامع انسانی در بعد مادی و معنوی با توجه به کارکردها و کاربردها، معانی متفاوتی به خود گرفته است. فرهنگ شهروندی مانند سایر عناصر فرهنگ با توجه به موقعیت، کارکرد یا وظیفه اجتماعی که بر آن محول شده، باید بررسی گردد. در واقع هنگامی که از یک عنصر در فرهنگ یک جامعه در زبان عام صحبت میکنیم این مسئله لزوماً نه مثبت است و نه منفی، بلکه بیشتر باید به سازو کارها و شرایط شکل گیری و تحول، زوال و نابودی آن پدیده تأکید کنیم. پس هنگامی که «صحبت از فرهنگ شهروندی میشود بیشتر به نوعی رابطه آن را با سایر پدیده فرهنگی و اجتماعی توجه میکنیم. در حالی که در زبان فارسی امروز به اخلاق شهروندی این پدیده استناد میشود، یعنی وظایفی که شهروندان در یک شهر نسبت به نهادهای اجتماعی و یا سایر شهروندان دارند و یا حداکثر به نوعی حقوق.... در حالی که از نظر ما فرهنگ، پهنههای شناختی بسیار گسترده تری را در بر میگیرد. شهروندی یعنی روابط قرار دادی میان آنها میتواند این حُسن را در بر داشته باشد، که تعدادی از مردم متوجه مباحث مطرح شده بشوند و بتوانند با توصیههای که برای مثال در زمینههای اخلاقی یا حتی رعایت حقوق و استفاده درست از فناوریها شهری میشود خود را منطبق کند
در فرهنگ شهروندی با هنجارهای قانونی و اشکال از قبل تعیین شده و سخت همانند حقوق شهروندی روبرو نمیشویم، بلکه با مجموعهای از هنجارها و ارزشهایی روبرو شده که انعطاف پذیری بسیاری دارند؛ که این امر ناشی از وجود تفاوتها و تنوعات فرهنگ شهری یا خرده فرهنگهای شهری شکل میگیرد؛ این مسئله باعث این شده که روش شناسی مطالعه فرهنگ شهروندی با نوعی تطبیق که امکان مقایسه بین تفاوتها و تنوعات فرهنگ شهروندی یک شهر را بیان میکند، بیانگر این است که فرهنگ امری شهروندی است که از یک فرد تا مجموع بزرگی از گروههای جامعه که به طور نسبی قابل بررسی است را مطالعه میکند. از نظر ترنر شهروندی فرهنگی «.. به مشارکت فرهنگی افراد در جامعه مربوط میشود؛ و شهروند فرهنگی کسی است که خود را نسبت به مشارکت در امور مربوط به فرهنگ عمومی جامعه مسئول بداند»
در حوزه فرهنگ شهروندی باید اشاره به یکسری از پارامترها و متغیرهایی کنیم که جزء کلید واژههایی اساسی فرهنگ شهروندی است. این مفاهیم کلیدی همان "مسئولیت پذیری شهری، قانونمند بودن شهروندان، هنجار پذیری از الگوهای شهرنشینی" است، در یک جامعه شهری تا این مفاهیم که از بطن یک فرهنگ شهری نشأت گرفته نهادینه نشود؛ و هریک از شهروندان با حقوق و وظایف خود آشنا نگردند، فرهنگ شهروندی شکل نمیگیرد. این واژگان کلیدی را میتوان از همان آغاز کودکی درونی کرد؛ هر شهری با هزینههای بسیاری برای اجرا شدن حقوق و وظایف شهری روبرو میشود، بر این اساس هر چه قدر که هزینهها دائماً افزایش یابد و به موقعیتهای درست دست نیابد، ناچار هستیم در شهر کنترل اجتماعی را افزایش دهیم که با یکسری از پیامدهای فرهنگی و اجتماعی روبرو میشویم.
به نظر گی اِرمه فرهنگ شهروندی دارای ویژگیهای زیر است اولین ویژگی این است که شهروندی باید از پیش بر یک الفبایی کردن مقدماتی، یعنی بر اساس شناختهای حداقل از تاریخ و محیط هوشمندی پی ریزی میشد، به عبارت دیگر شهروند باید قادر شود تا به سوی بیرون بنگرد، پنجره را بگشاید، در انزوا زندگی نکند و فقط با همسایگان نزدیک خود به معاشرت نپردازد... دومین ویژگی کلی فرهنگ شهروندی، تحصیل قواعد یک سلوک دموکراتیک شهروندی باید بتواند از هویتهای متعددی برخور دار باشد و برای هریک از این هویتها امکان آزادی بیان بیابد، البته تا جایی که هویتهای دیگر و حقوق دیگران را به خطر نیاندازد. هر شهروندی باید در تعیین شیوه زیست، زیستگاه، ودر یک کلام سبک زندگی خود را داشته باشند. بنابر این زندگی کردن در شهر در روزمرگی، شرایطی را فراهم میکند که این روزمرگی بتواند به بهترین شکلی به نیازهای کوتاه و دازمدت شهروندان پاسخ دهد؛ و به این منظور مولفههای سبک زندگی به باور ما بهترین وسیله برای تعیین مولفههای فرهنگ شهر یا فرهنگ شهروندی به حساب میآیند.