به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛قرآن سرتاسر اعجاز در زندگی مادی و معنوی است. اگر ما آن را با معرفت تلاوت کنیم، حتما اثرات آن را خواهیم دید. برای آگاهی و فهم بهتر و بيشتر آيات قرآن كريم هر شب تفسير آياتی از اين معجره الهی را برای شما آماده میكنيم. در این گزارش تفسیرآیات273-275سوره بقره را میخوانید:
لِلْفُقَرَآءِ الَّذِینَ أُحْصِرُواْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ لَایَسْتَطِیعُونَ ضَرْباً فِی الْأَرْضِ یَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِیَآءَ مِنَ الْتَعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِیمَهُمْ لَایَسْئَلُونَ الْنَّاسَ إِلْحَافاً وَمَا تُنْفِقُواْ مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ
(انفاق شما باید) برای نیازمندانی باشد که در راه خدا محصور شده اند. (به خاطر دین خدا، از وطن آواره و یا در جبهه های جهاد هستند.) توان حرکت و سفر در زمین را (برای تأمین هزینه زندگی و یا کسب سرمایه برای تجارت) ندارند. از شدّت عفاف و آبروداری، شخص بی اطلاع آنها را غنی می پندارد، امّا تو آنها را از سیما و چهره هایشان می شناسی. آنان هرگز با اصرار از مردم چیزی نمی خواهند. و هر چیز نیکو و خیری را (به این افراد) انفاق کنید، پس قطعاً خداوند به آن آگاه است. (273)
در برخی از تفاسیر همچون تفسیر کبیر فخررازی، مجمع البیان و قرطبی آمده که این آیه درباره اصحاب صُفّه نازل شده است. اصحاب صفّه تقریباً چهارصد نفر بودند که از مکّه به مدینه هجرت کرده و چون در مدینه خانه و کاشانه و آشنایانی نداشتند، در کنار مسجد پیامبر روی صُفّه (سکّوئی بزرگ) زندگی می کردند و اینان همیشه برای جهاد در راه خدا آماده بودند.
پیام ها:
1- فقرا، در اموال اغنیا حقّی دارند. (للفقراء)
2- باید به مجاهدان وکسانی که به خاطر فعالیّت های سیاسی برای مبارزه با طاغوت ها در محاصره ی زندان ها وتبعیدگاه ها قرار دارند ومهاجران بی پناه و همه کسانی که در راه خدا دچار فقر شده وفرصت تلاش برای تأمین زندگی را ندارند، توجّه لازم صورت گیرد. (اُحصروا فی سبیل اللّه لایستطیعون ضرباً...)
3- کسانی که می توانند با مسافرت و مهاجرت به نقطه ای دیگر زندگی خود را تأمین نمایند، نباید منتظر انفاق مردم باشند. (لایستطیعون ضرباً فی الارض)
4- فقیران عفیف، پاکدامن وآبرودار، مورد ستایش خداوند هستند. (یحسبهم الجاهل اغنیاء)
5 - فقرای گمنام و محترم، در اولویّت هستند. (تعرفهم بسیماهم)
6- حتّی اگر ضرورتی پیش آمد، باز هم سؤالِ با اصرار از مردم نداشته باشید. (لایسئلون الناس الحافاً) تکدّی گری، ناپسند است.
7- شرط انصاف نیست که گروهی خود و تمام هستی خود را فدا کرده و در محاصره قرار گیرند، ولی گروه دیگر حتّی از انفاق به آنان تنگ نظری داشته باشند.
بازنگری این آیه را که تمام کردم، هنوز قلم را به زمین نگذاشته بودم که شخصی وارد شد وروزنامه ای بدستم داد که از سیمای فرزانگان مطلبی نوشته بود. دیدم که با این آیه بسیار سازگار است، لذا آن را در پاورقی آوردم. آیة اللّه میرزا علی آقا قاضی(ره) استاد عرفان علامه طباطبایی(ره) را در نجف اشرف دیدند که از سبزی فروشی کاهوهای پلاسیده ونامرغوب را خریداری می کند، از او پرسیدند: چرا این کار را می کنی؟ فرمود: این مغازه دار شخص فقیری است، می خواهم به او کمک کنم، لکن میل دارم که هم آبرویش محفوظ بماند وهم به گرفتن مال بلا عوض عادت نکند! لذا این کاهوها را از او می خرم که به نوایی برسد و برای من فرق زیادی ندارد که کاهوی تازه مصرف کنم، یا کهنه. * (للفقراء الّذین اُحصروا)
الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَ لَهُمْ بِاللَّیْلِ وَالْنَّهَارِ سِرّاً وَعَلَا نِیَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ
کسانی که اموال خود را در شب و روز، پنهان و آشکارا انفاق می کنند، اجر و پاداششان نزد پروردگارشان است و نه ترسی برای آنهاست ونه غمگین می شوند. (274)
در تفاسیر صافی، مجمع البیان، قرطبی و کبیر فخررازی آمده که این آیه در شأن حضرت علی علیه السلام نازل شده است. هنگامی که آن حضرت فقط چهار درهم ذخیره داشت، یک درهم را در روز، یک درهم را در شب، سومین آنرا مخفیانه، و چهارمین درهم را آشکارا در راه خدا انفاق نمود.
البته وعده ی این آیه، شامل همه کسانی می شود که اینگونه عمل کنند. چنین افرادی نه از فقر و تنگدستی بیم دارند، چون به وعده های خداوند ایمان داشته و به او توکّل می کنند، و نه بخاطر انفاق، اندوهگین می شوند، چون به رضایت الهی و آثار اخروی انفاق توجّه دارند.
شاید دلیل آنکه (لیل) بر (نهار) ویا (سرّ) بر (علانیة) مقدّم شده است، آن باشد که انفاق های پنهانی در دل شب ارزش بیشتری دارد.هتفسیر مراغی.*
این آیه به منزله ی جمع بندی چهارده آیه گذشته است که درباره انفاق بحث می کرد. موضوعی که هیچ موردی در قرآن اینگونه مفصّل بحث نشده است. آثار انفاق بر کسی پوشیده نیست، از جمله: تعدیل ثروت وکم شدن اختلافات طبقاتی، ایجاد محبّت، شکوفایی روح سخاوت و بالاتر از همه قرب به خداوند.
انفاق، علاوه بر انفاق مال و ثروت، شامل انفاقِ علم، آبرو و مقام نیز می شود. کلمه ی انفاق، در لغت به معنای پر کردن گودال و در اصطلاح، به معنای پر کردن و بر طرف نمودن کمبودهای مالی است.
یادآوری این نکته لازم است که توجّه اسلام به مسئله انفاق، به معنای گداپروری و رواج تکدّی گری نیست. زیرا در بسیاری از روایات، از کسانی که بدون داشتن نیاز، از دیگران درخواست کمک می کنند، مذمّت شده واز سوی دیگر بهترین نوع انفاق، در اختیار قراردادن ابزار کار به جای پول دادن، معرفی شده است.
پیام ها:
1- داشتن روحیّه ی انفاق و سخاوت مهم است، نه یکی دو بار انفاق آنهم از روی ترحّم. (ینفقون) فعل مضارع بر استمرار دلالت دارد.
2- تعیین نشدن اجر الهی، نشانه ی گستردگی آن است. (اجرهم)
3- وعده های الهی، بهترین مشوّق انسان در کارهای نیک است. (فلهم اجرهم)
4- آرامش و امنیّت، از برکات انفاق است. (لاخوف علیهم ولا هم یحزنون)
الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبَو اْ لَا یَقُومُونَ إِلَّا کَمَا یَقُومُ الَّذِی یَتَخَبَّطُهُ الْشَّیْطَنُ مِنَ الْمَسِّ ذَ لِکَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الْرِّبَو اْ وَ أَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَحَرَّمَ الْرِّبَو اْ فَمَنْ جَآءَهُ مَوْعِظَةٌ مِّنْ رَّبِّهِ فَانْتَهَی فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَی اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُوْلَئِکَ أَصْحَبُ الْنَّارِ هُمْ فِیهَا خَلِدُونَ
کسانی که ربا می خورند، (در قیامت از قبرها) بر نمی خیزند مگر همانند برخاستن کسی که بر اثر تماس شیطان، آشفته ودیوانه شده است. (نمی تواند تعادل خود را حفظ کند، گاهی زمین می خورد و گاهی بر می خیزد.) این (آسیب) بدان سبب است که گفتند: داد و ستد نیز مانند ربا است. در حالی که خداوند خرید و فروش را حلال و ربا را حرام کرده است. پس هرکس که موعظه ای از پروردگارش به او رسید و (از رباخواری) خودداری کرد، آنچه در گذشته (از طریق ربا بدست آورده) مال اوست، و کار او به خدا واگذار می شود. امّا کسانی که (دوباره به رباخواری) بازگردند، آنان اهل آتش خواهند بود و در آن جاودانه می مانند. (275)
«ربا»، در لغت به معنای زیادی وافزایش است. و در شریعت اسلام به معنای زیاده گرفتن در وام یا بیع است. مورد ربا، یا پول است یا جنس. گاهی پول را قرض می دهد و بیش از آنچه داده باز پس می گیرد، که این ربای در وام است و گاهی جنسی را می دهد و مقدار بیشتری از همان جنس را تحویل می گیرد، که این نیز در مواردی ربا می شود.
رباخوار، به کسی تشبیه شده که شیطان او را خبط کرده است. «خَبط» به معنای افتادن و برخاستن و عدم تعادل به هنگام حرکت است.
رباخوار در قیامت همچون دیوانگان محشور می شود، چرا که در دنیا روش او باعث بهم خوردن تعادل جامعه گردیده است. ثروت پرستی، چشم عقلش را کور کرده و با عمل خود چنان اختلافات طبقاتی و کینه را بر می انگیزد که فقر و کینه سبب انفجار شده و اصل مالکیّت را نیز متزلزل می کند. برای این افراد، گویا ربا اصل و خرید و فروش فرع است، فلذا می گویند: بیع و معامله هم مثل رباست و تفاوتی ندارند.
انتقاد از رباخواری، ربا گرفتن و ربا دادن، از ابتدای اسلام مطرح بوده است. در سوره روم که در مکّه نازل شده است، می فرماید: (و ما اوتیتم من ربا لیربوا فی اموال النّاس فلایربوا عند اللّه)هروم، 39. * یعنی آنچه به قصد ربا می دهید تا برای شما در اموال مردم بیفزاید، بدانید که نزد خداوند افزون نمی شود. سپس در سوره ی آل عمران با فرمان (لاتأکلوا الرّبا)هآل عمران، 130 . * از آن نهی گردیده و بیشترین انتقاد از رباخواری در همین آیات آمده است. ضمناً آیه (وأخذهم الرّبا وقد نُهوا عنه)هنساء، 161 . *، یادآور می شود که در مذهب یهود نیز «ربا» حرام بوده، همچنان که این حرمت در توراتهتورات، سِفر خروج، فصل 23 جمله 25 و سِفر لاویان، فصل 25. * ذکر شده است.
آیات مربوط به ربا، بدنبال آیات انفاق آمد، تا دو جهت خیر وشر را که توسط مال و ثروت پدید می آید مطرح کند. انفاق یعنی دادن بلاعوض و ربا یعنی گرفتن بلاعوض. هر آثار خوبی که انفاق دارد، مقابلش آثار سوئی است که ربا در جامعه پدید می آورد. به همین جهت قرآن می فرماید: (یمحق اللّه الرّبا و یُربِی الصّدقات) خداوند ثروت بدست آمده از ربا را نابود، ولی صدقات را افزایش می دهد.
تهدیدهایی که در قرآن برای اخذ ربا و پذیرش حاکمیّت طاغوت آمده،برای قتل، ظلم، شرب خمر، قمار و زنا نیامده است.هتفسیر المیزان، ذیل آیه. ه*حرمت ربا نزد تمام فرق اسلامی، قطعی واز گناهان کبیره است. وقتی به امام صادق علیه السلام خبر دادند که فلانی رباخوار است، فرمود: اگر قدرت می داشتم گردنش را می زدم.هوسائل، ج 12، ص 429 .ه* همچنان که حضرت علی علیه السلام وقتی با رباخواری مواجه شد، از او خواست توبه کند، وقتی توبه کرد او را رها نمود و به دنبال آن فرمود: رباخوار را باید از عمل خود توبه دهند، همچنان که از شرک توبه می دهند. از امام باقر علیه السلام نقل شده است که فرمود: خبیث ترین درآمدها، رباخواری است.هکافی، ج 5، ص 147 . * و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند: هرگاه خداوند اراده ی هلاک قریه ای را داشته باشد، رباخواری در آن قریه ظاهر می شود.هکنز العمّال، ج 4، ص 104 . * و خداوند، فرد رباخوار، وکیل، شاهد و کاتب ربا را لعنت نموده است.هوسائل، ج 12، ص 430 . * در حدیث می خوانیم: رباخواران، در قیامت همچون دیوانگان محشور می شوند.هتفسیر درالمنثور، ج 2، ص 102. *
امام صادق علیه السلام علّت تکرار آیات ربا را آماده سازی ثروتمندان برای کار خیر و صدقات می داند و می فرماید: چون از یکسو «ربا» حرام است و از طرف دیگر کنز و انباشتن ثروت به صورت راکد نیز حرام است، پس چاره ای برای ثروتمندان جز انفاق و یا کارهای تولیدی مفید باقی نمی ماند.هوسائل، ج 12، ص 423 .ه* همچنان که درباره ی علّت تحریم ربا گفته اند: رباخواری مانع جریان پول در مسیر تولید و کارهای عام المنفعه است و به جای تلاش و فکر و بازو، فقط از سود پول بهره گیری می شود، لذا ربا تحریم شده است. از امام صادق علیه السلام روایت شده است که فرمودند: «لو کان الرّبا حلالا لترک الناس التجارات» اگر ربا حلال بود، مردم کسب و کار را رها می کردند.هسائل، ج 12، ص 424 و بحار، ج 103، ص 119 . * و از امام رضا علیه السلام نیز روایت شده است که فرمودند: اگر ربا شیوع پیدا کند راه قرض دادن بسته می شود.هالحیاة، ج 4، ص 334 . * ضمناً چون احتمال در دام ربا افتادن در امور اقتصادی زیاد است، در حدیث می خوانیم: «من اتّجر بغیر فقه فقد ارتطم فی الربا»هنهج البلاغه، قصار 447. * هرکس بدون دانش و آگاهی از مسائل تجاری وارد تجارت شود، گرفتار ربا می شود.
آثار ربا:
گرفتن پول اضافی، بدون انجام کاری مفید و یا مشارکت در تولید، نوعی ظلم و اجحاف است که موجب پیدایش دشمنی و قساوت می شود. ربا دهنده به جهت بدهی های تصاعدی، گاهی ورشکست و مجبور به قبول انواع ذلّت ها و اسارت ها می شود.هتفسیر مراغی، ذیل آیه. * ربا، تعادل جامعه را بهم زده و موجب تقسیم جامعه به دو قطب مستکبر و مستضعف می شود.هتفسیر المیزان. *
با توجّه به این آثار تخریبی، نه تنها در شریعت اسلام، بلکه در تمام ادیان آسمانی ربا تحریم شده است. امّا برخی به بهانه هایی می خواهند ربا را توجیه کنند و به دنبال راه فرار هستند. کلاه شرعی ساختن، همانند حیله یهود برای گرفتن ماهی در روز شنبه که در آیات قبل ماجرای آن بیان شد، نوعی بازی بیش نیست و قرآن از این گونه بازی ها انتقاد کرده است.
ربا، آثار تخریبی خود را دارد هرچند که جوامع انسانی آن را در سیستم اقتصادی خود پذیرفته باشند. علّت پیشرفت جوامع غربی، توجّه به علم و صنعت است، نه اینکه رباخواری موجب ترقّی آنها شده باشد.
پیام ها:
1- رباخواران، از تعادل روحی و روانی برخوردار نیستند و جامعه را نیز از تعادل اقتصادی خارج می سازند. (کما یقوم الذی یتخبّطه الشیطان)
2- تشبیه بیع حلال به ربای حرام، نشانه ی عدم تعادل فکری آنان است. (یتخبّطه الشیطان... بانّهم قالوا انّما البیع مثل الربا)
3- شیطان، قدرت تصرف بر درون انسان را دارد. (یتخبّطه الشیطان من المَس)
4- توجیه گناه، راه را برای انجام گناه باز می کند. (انّماالبیع مثل الربا)
5 - تا قبل از ابلاغ تکیف، مسئولیّتی نیست. (فمن جائه موعظة من ربّه)
6- احکام الهی، در جهت پند وتربیت مردم است. (جائه موعظة من ربّه)
7- قانون امروز، شامل گذشته افراد نمی شود. (فله ما سَلف)
8 - از گناه ناآگاهان اغماض می شود، ولی از آگاهانِ مغرض و مُصرّ هرگز. (ومَن عاد فاولئک اصحاب النّار)
انتهای پیام/