به گزارش حوزه افغانستان باشگاه خبرنگاران جوان، «محمدکاظم کاظمی»، شاعر افغانستانی مقیم ایران درباره سابقه جریانهای شعری افغانستان در ٣٠ سال اخیر گفت: در دورههای جنگ و جهاد، بسیاری از شاعران پراکنده شدند در کشورهای دیگر و برای آنهایی که در کشور ماندند، زمینه فعالیت چندان مناسب نبود.
وی گفت:منظورم از آغاز دهه هفتاد تا دهه هشتاد است؛ زمانی که مملکت بعد از فروپاشی دولت کمونیستی دچار جنگهای داخلی بین مجاهدین و ارتش طالبان بود. منتها بعد از آن دوره، دو اتفاق فرخنده برای شعر افغانستان رخ داد؛ یکی اینکه به طور نسبی امنیت و آرامش به کشور بازگشت و این آرامش، زمینه رشد شعر را در کشور فراهم آورد؛ آنچنان که شاعران جوان توانستند بدون اینکه چندان دغدغه جنگ یا مهاجرت داشته باشند، به فعالیتهای ادبی خود بپردازند.
کاظمی ادامه داد: در عینحال اتفاق دیگر، بازگشت بخشی از آن دسته شاعران که به دلیل آغاز جنگ مهاجرت کرده بودند، به کشور بود. بعضی از این چهرهها با دستمایهها و ظرفیتهای خوبی به وطن بازگشتند و زمینهساز پیشرفتهایی برای جریانهای شعری افغانستان شدند.
وی افزود: از طرف دیگر برخی نهادها و مراکز ادبی که فعالیتشان متوقف مانده بود، بازگشایی شدند و فعالیتهای خود را از سر گرفتند که مجموعا اتفاقات خوبی را برای جریانهای ادبی و شعری رقم زدند؛ مانند انجمن نویسندگان افغانستان و انجمن قلم. همچنین شاهد تاسیس مراکز تازهای هم بودیم که به رشد ادبیات و شعر کمک بسزایی کردند. این تحولات باعث شد جریانهای شعری افغانستان تا حد زیادی رونق پیدا کند. البته فعالیتهای ادبی در طول این سالها، بیشتر در سه کانون بزرگ؛ یعنی شهرهای کابل، مزارشریف و هرات جریان داشته اما در سایر شهرها نیز متوقف نمانده است.»
تکثر و تنوع در آثار شاعران افغان
وی درباره تحولات فنی شعر در سالهای اخیر نیز توضیح داد: «شعر شاعران افغانستان دچار تحولات قابل توجهی در عرصه شعر کلاسیک و مدرن شده و بخش قابل توجهی از این تاثیرات، حاصل آشنایی و قرابت شاعران افغان با شعر شاعران ایرانی بوده است؛ خصوصا با امکاناتی که فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در دسترس همگان قرار داد.
البته رفتوآمدها، جلساتی که شاعران دو کشور در آنها شرکت داشتهاند- مانند جلسات مربوط به جشنواره شعر فجر در سالهای اخیر- و همچنین مطالعه کتابها و دفاتر شعر شاعران ایرانی نیز در شعر شاعران جوان افغانستانی تاثیرات قابل مشاهدهای داشته است.
در مجموع باید گفت شاعران افغان به خوبی توانستهاند از تجربیات شاعران ایرانی بهره برده و از این آموزهها در راستای ارتقا و تحول شعر خود استفاده کنند. البته طبیعی است که جلوههای بومی، رنگ و بوی موضوعات و فضاهای بومی و خصوصیات سبکی که از پیش وجود داشته، همچنان در شعر افغانستان وجود دارد. بطور کلی شعر افغانستان در سالهای اخیر چه به لحاظ فرم و قالب و چه به لحاظ مضامین و فضاها دارای تکثر و تنوع بیشتری نسبت به سالها و دهههای دورتر شده است.»
وقتی جوانترها جای پیشکسوتها را میگیرند
سراینده مجموعه شعر «پیاده آمده بودم»، در توضیح فضای کار و انتقال تجربه بین نسلهای مختلف شاعران افغانستانی گفت: «در گذشته اغلب سبک چند شاعر پیشکسوت رواج داشت و حتی شاعران جوانتر هم از آنها تبعیت میکردند. مثلا در شعر کلاسیک استاد خلیلالله خلیلی را داشتیم که پیشوای بسیاری از شاعران افغان بود.
در گرایشهای نو هم شاعرانی مانند پرتو نادری، واصف باختری و در گرایش نئوکلاسیک، شاعرانی مانند عبدالسمیع حامد پیروان خود را داشتند. به طوری که میشود گفت شعر افغانستان تا قبل از دهه هشتاد در دو، سه جریان کلی سیر می کرد اما بعد از آن دوره، تکثر به وجود آمده به معنای تجربه جریانها و اتفاقات تازه در شعر افغانستان بود؛ آنچنان که شاعران نسلهای بعدی در سبکهای نسبتا مدرنتری فعالیت خود را آغاز کردند که برخی از آنها، جریانهای ریشهدارتر و اصیلتری را شامل میشوند و برخی هم مانند یکسری از جریانهای شعری در ایران، زودگذرترند.
درمجموع میشود گفت در دورههای قبل بیشتر شاعران پیشکسوت افغانستان مورد توجه بودند اما در سالهای اخیر، این شاعران جوان هستند که بیشتر مورد توجه مخاطبان قرار میگیرند که ما این واقعیت را در برگزیدگان جشنواره شعر فجر سال گذشته نیز دیدیم.»
کتابها در افغانستان ممیزی نمیشوند
کاظمی، به اعتماد گفت: «از نظر مسائل مربوط به صدور مجوز، در افغانستان کارها به مراتب سهلتر از ایران پیش میرود و تقریبا میشود گفت کتابها در افغانستان ممیزی نمیشوند. از نظر هزینههای انتشار هم مشکل زیادی وجود ندارد چراکه کتابها زیاد پرهزینه چاپ نمیشوند. اما مشکلی که در افغانستان نیز مانند ایران و حتی بدتر از آن وجود دارد، مساله توزیع کتاب است؛ خصوصا در حوزه ادبیات و شعر تالیفی...»
حال بازار کتاب افغانستان خوب نیست
وی افزود: «به طور کلی وضعیت بازار کتاب در افغانستان هم مانند ایران وضعیت مطلوبی نیست. همان طور که در ایران، برخی از ناشران وابسته به نهادهای دولتی هستند و با استفاده از حمایتهای دولتی، امکان انتشار آثار شاعران جوان و کتاباولیها را فراهم میکنند، در افغانستان هم شاعران جوان باید از طریق مراکز و نهادهای دولتی برای انتشار کتابهاشان اقدام کنند؛ وگرنه مانند ایران باید هزینه انتشار کتابشان را شخصا بپردازند.
غالبا هم توزیع خوبی ندارند، به خاطر همین شمارگان مجموعه شعرها پایین است و در حد هدیه به دیگران کتاب چاپ میشود.نقش فقر مردم و قدرت خرید پایینشان در خرید کتاب را هم نباید در ضعیف بودن و کمرونق بودن بازار کتاب افغانستان نادیده گرفت.»
زبان مشترک و ظرفیت انتشار در ایران
وی خاطرنشان کرد: با توجه به زبان مشترک فارسی، این دغدغه از گذشته وجود داشته که میشود بازار نشر ایران و افغانستان را در ارتباط با یکدیگر، گسترش داد.
نویسنده کتاب «این قند پارسی، فارسی دری در افغانستان امروز» درباره این دغدغه و امکان توزیع و ارایه مجموعه شعر شاعران افغانستان در ایران گفت: «این ظرفیت واقعا در مجموعه شعر شاعران افغان وجود دارد ولی متاسفانه همیشه روند انتقال کتاب بین دو کشور، از ایران به افغانستان بوده است و محصولات منتشر شده در کشور افغانستان، معمولا به بازارهای ایران راه پیدا نمیکنند.
علت عمده این مساله هم محدودیتی است که در زمینه واردات کتاب به ایران وجود دارد. منظورم قوانین و قواعدی است که بعضا خیلی دستوپاگیر میشوند؛ آنقدر که وقتی دوستان یک نسخه کتاب به عنوان هدیه از افغانستان برای ما پست میکنند، این کتابها با بازرسیهای مختلف و بعضا سختگیرانه روبهرو میشوند تا مجوز رسیدن مرسوله به دستگیرنده صادر شود.
انتهای پیام/