به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ نابینایی عبارت است از نقصان در بینایی . فرد مبتلا به این عارضه را نابینا می خوانند . افرادی که ضعف شدید بینایی داشته و قادر به انجام کارهای معمولی خود نیستند را نیز نابینا می نامند . کودکان زیر ۱۶ سال که نتوانند از طریق روش های بصری ( دیداری ) مورد آموزش قرار گیرند ، معلول چشمی خوانده می شوند . تخمین زده شده است که در سراسر جهان در حدود بیست و هشت تا چهل پنج میلیون نابینا وجود دارد .
همراهان خوب می دانند که نابینایی علل گوناگونی دارد . کودکانی که چشمانشان در دوران جنینی تحت تاثیر بیماری سرخچه قرار گیرد ، نابینا متولد می شوند .
اگر به نوزاد نارسی بیش از اندازه اکسیژن داده شود ، این نوزاد نیز نابینا خواهد شد . تصادفات و عفونت ها نیز باعث نابینایی می شوند . بیماری هایی نظیر مرض قند ، دیابت نیز علل بروز نابینایی می باشند . آب مروارید و کدر شدن عدسی چشم ها باعث بروز نابینایی در سنین بالا می شوند . در بیماری آب مروارید کاتاراکت ، لایه ای روی عدسی چشم را پوشانده و آن را کدر می کند که با عمل جراحی این لایه برداشته می شود . گلوکوم Glaucoma بیماری دیگری است که باعث از بین رفتن بینایی می شود . در این بیماری فشار بیش از حدی به پشت کره ی چشم وارد می شود .
در صورت تشخیص به موقع می توان از نابینایی بر اثر گلوکوم جلوگیری کرد . در بعضی موارد با انجام جراحی هایی نظیر پیوند قرنیه می توان بینایی را به بیمار باز گرداند . در برخی موارد نیز عدسی مصنوعی جایگزین عدسی چشم بیمار می شود . در اغلب موارد نمی توان بینایی را بازگرداند ، اما با آموزش هایی ، فرد نابینا قادر خواهد بود به زندگی معمولی بپردازد .
تا ۲۰۰ سال پیش تصور می شد که افراد نابینا ، قابل آموزش و قادر به زندگی طبیعی بدون کمک دیگران نیستند . از قرن هجدهم میلادی تلاش هایی برای آموزش این افراد صورت گرفت . در سال ۱۷۷۱ یک مرد فرانسوی به نام والنتین هوی ، که شاهد تمسخر عده ای نابینا از سوی مردم در یک نمایشگاه بود ، تصمیم گرفت در راه آموزش و بهبود شرایط زندگی نابینایان تلاش کند .وی پسربچه ی نابینایی به نام فرانسیس لسو را برای آموزش دادن با خود به خانه برد و سعی در یاددادن خواندن به او کرد .
نابینایان حس لامسه ی بسیار قوی دارند .تا آن زمان که با کندن حروف روی چوب یا سرب خواندن را به نابینایان یاد می دادند . اما هوی برحسب اتفاق روش بهتری را کشف کرد .یک روز که هوی مشغول نوشتن بود ، پسر بچه ی نابینا شروع به مرتب کردن کاغذهای روی میز کرد . درمیان ورقه ها ، ورقه ای بود که خطوط برجسته داشت و پسربچه نسبت به آن علاقه نشان داد . در نتیجه هوی تصمیم گرفت خط برجسته ای برای نابینایان طراحی کند .
سپس کتاب هایی به این خط منتشر کرد و شاگردان نابینایی را گرد آورد تا آموزش دهد . وی در سال ۱۷۸۴ اولین مدرسه ی نابینایان را تاسیس کرد که در حال حاضر مورد حمایت دولت فرانسه است . طی چند سال ، هوی نشان داد که نابینایان قادر به یادگیری خواندن ، نوشتن و نواختن آلات موسیقی هستند . به واسطه ی خدماتی که هوی برای نابینایان انجام داد، وی را پدر مقدس نابینایان می خوانند .
پس از تلاش های موفقیت آمیز والنتین هوی در فرانسه ، شخص دیگری به نام ویلیام مون در سال ۱۸۴۷ میلادی ، خط برجسته ی دیگری ابداع کرد .
وی حروف الفبا را ساده سازی کرد تا نابینایان به کمک حس لامسه ی خود قادر به درک آن باشند . البته این الفبا چندان برای کودکان نابینا مناسب نبود ، ولی امروزه هنوز هم آن عده ای که پس از یادگیری خواندن و نوشتن نابینا می شوند ، از این خط برای خواندن استفاده می کنند .
تمامی انواع الفبای برجسته به کندی خوانده می شدند و نوشتن به این خط ها نیز مشکل بود .یکی از شاگردان هوی به نام لوئی بریل در سال ۱۸۲۹ با استفاده از نقاط ، خط جدیدی را ابداع کرد که به خط بریل مشهور شد . امروزه فقط این خط به بچه های نابینا آموخته می شود .
در الفبای بریل، حروف با شش نقطه ی برجسته یا کمتر از آن نشان داده می شوند .برای نوشتن به این خط ، نابینایان به کمک دستگاه تایپ خاصی که ورقه های کلفت مخصوصی نیز دارد ، اقدام به نگارش می کنند . به همین علت چاپ کتاب به زبان بریل بسیار گران تمام می شود . اولین انجیل به زبان بریل در قرن نوزدهم چاپ شد و مشتمل بر ۳۹ جلد بود .
نکته : کودکان نابینا در مدارس خود همان مطالب درسی مدارس عادی را فرا می گیرند و تنها روش آموزش آنها متفاوت است . برخی نیز در مدارس عادی شرکت می کنند و با ضبط کردن صدای معلم مطالب را فرا می گیرند . بسیاری از نابینایان به ادامه ی تحصیل در مقاطع عالی می پردازند و در مشاغل مهم به کار مشغول می شوند . برخی نابینایان نیز به نوازندگی سازهای مختلف می پردازند . ورزش به همان اندازه که مورد علاقه ی دیگران است ، مورد علاقه ی نابینایان نیز هست و ورزش ها و مسابقات ورزشی خاصی برای این عده وجود دارد .
راه رفتن و پیدا کردن مسیر از جمله مشکلات نابینایان است و این عده به کمک عصا از امن بودن محل راه رفتن خود اطمینان حاصل می کنند . بعضی انواع عصاهای الکترونیکی نیز هست که در صورت وجود مانع ، بوق می زنند .
برخی از نابینایان برای راه رفتن از سگ های راهنما استفاده می کنند و این سگ ها بسیار باهوش اند و اغلب از نژادهای آلساتیان و لابرادور هستند .
هر سگ به مدت چهار ماه آموزش داده شده و سپس در اختیار صاحبش قرار می گیرد .
سخن پایانی
بسیاری از نابینایان علی رغم این معلولیت خود توانسته اند با تلاش و کوشش و حفظ اعتماد به نفس از جمله مشاهیر گردند .
جان میلتون (۱۶۰۸ -۱۶۷۴) شاعر بزرگ انگلیسی که در چهل سالگی نابینا شد ، در دوران نابینایی منظومه ی مشهور خود تحت عنوان بهشت گمشده را سرود . ادوارد راشتون که در قرن هجدهم می زیست و بر اثر تراخیم نابینا شد ، برای اولین بار موسسه ای خیریه برای نابینایان در لیورپول تاسیس کرد .
و شاید بتوان گفت که هیچ نابینایی به اندازه ی هلن کلر (۱۸۸۰-۱۹۶۸) که کر و لال هم بود ، سختی نکشیده است . اما وی به رغم همه ی این مشکلات ، به تحصیل پرداخت و به دانشگاه نیز رفت و با وجود ناکامی های فراوان در زندگی شخصی ، به چندین زبان آشنایی داشت و چندین کتاب نوشت .
منبع: راستینه
انتهای پیام/