به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از یزد؛ یلدا که در یزد از آن به عنوان ،شب چله، یا ،شو چله، یاد میشود، کهنترین یادگار از رسوم مردم ایران باستان است و یزدیها سابقه دیرینهای در برپایی آیین این شب به یادماندنی دارند.
آیین شب یلدا از دیرباز در یزد رواج داشته و از قرنها پیش این مراسم با عقاید و ویژگیهای خاص خود برگزار میشد و امروز نیز بخشی از این عقاید همچنان پابرجاست.
در این شب، افراد یک فامیل در خانهی یکی از بزرگان فامیل جمع میشوند و به خواندن قرآن و حافظ میپردازند و درخانه بعضی از خانوادههای یزدی هم موسیقی سنتی نواخته میشود.
در این شب اقوام در کنار هم غذاهای سنتی یزدی مانند آش شولی یزدی صرف میکنند.
آش شولی یکی از غذاهای مورد علاقه مردمان یزد که سبزی خاص این آش،اسفناج، شوید،برگ چغندر،چغندر،نعناع خشک،سرکه از مهم ترین مواد تشکیل دهنده این آش سنتی است.
مراسم شب چله یا شب یلدا از روز انارام در اواخر آذرماه شروع میشود، جشن شب یلدا در ایران باستان، بخصوص از آن زمان که اندیشهی یکتاپرستی و مزداپرستی در اقوام ایرانی پدیدار شد، به وجود آمد.
با گذشت زمان، شب یلدا را همین خوراکیهایش جذاب کرده و در مناطق مختلف استان یزد همچون مناطق دیگر کشور، خوراکیهای خاص این شب مرسوم است.
انار، هندوانه، ازگیل، به، پرتقال، نارنگی، خرمالو و ... از میوههایی که یزدیها در شب چله از آن تناول میکنند اما انار و هندوانه پای ثابت مهمانیهای شب یلدا است.
انواع آجیل و میوههای خشک و برگههای زردآلود و هلو، نخودچی و کشمش نیز در سفرههای شب یلدا خودنمایی میکنند.
در ایران باستان با توجه به این که مردم بیشتر کشاورز یا دامپرور بودند و به مرور با تضادهای طبیعت مانند روز و شب، گرما و سرما، روشنایی و تاریکی و حتا خوبی و بدی و دوستی و دشمنی آشنا شدند، در باور آنها آنچه برای زندگی مفید بود، از جلوههای اهورامزدا بهشمار میآمد و آنچه برای آنها زیانآور بود، از جلوههای اهریمن دانسته میشد.
با توجه به اینکه روز زمان فعالیت، کشت و کار و تفریح مردم بود، آن را پدیدهای که آفریدهی مزدا است میدانستند و شب را به سبب اینکه پر از سکوت، ترس، اسرار و تاریکی بود و در کنار آن، دزدی و شبیخون بود و اموالشان مورد تعرض قرار میگرفت، آفریدهی اهریمن میدانستند.
ایرانیان باستان برای اینکه تا اندازهای شبها را بیآزار کنند و از ترس و وحشت آن بکاهند، آتش میافروختند و در پناه روشنای آتش، شب را به صبح میرساندند و معتقد بودند با افروختن آتش، دامنهی روشنایی نیروی اهورامزدا بر نیروی جادوگران و دیوها غلبه میکند و در واقع جادوگران از خانههای آنها دور میشوند.
آنها باور داشتند برای اینکه جادوگران و دیوها در خانه راه پیدا نکنند، باید این آتش در خانه افروخته و مدام روشن باشد و از آنجا که درازترین شب سال، شب یلدا بود و شب طولانی میشد، به انگیزهی اینکه فردا روشنایی بیشتری دارند و روز درازتر میشود، شب تا صبح دور حلقهی آتش مینشستند و شادی میکردند و به پرستش اهورامزدا و دعا خواندن میپرداختند.
ایرانیان باستان نشستن به دور آتش را آتشان مینامیدند و خاموش کردن آتش گناه بزرگی محسوب میشد و معتقد بودند با خاموشی آتش، ارواح خبیث به خانههای آنها حمله میکنند.
این شب در نیم کره شمالی با انقلاب زمستانی مصادف است و به همین دلیل از آن زمان به بعد طول روز بیش تر و طول شب کوتاه تر می شود.
واژهٔ یلدا ریشهٔ سریانی دارد و به معنای ولادت و تولد بوده و منظور از تولد، ولادت خورشید مهرمیترامی باشد.
رومیان آن را ناتالیس آنایکتوس یعنی روز تولد مهر شکست ناپذیر می دانستند و ابوریحان بیرونی نیز از این جشن با نام میلاد اکبر نام برده و منظور از آن را میلاد خورشید دانسته است.
مردم روزگاران دور و گذشته، که کشاورزی، بنیان زندگی آنان را تشکیل می داد و در طول سال با سپری شدن فصل ها و تضادهای طبیعی خوی داشتند، بر اثر تجربه و گذشت زمان توانستند کارها و فعالیت های خود را با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت و حرکت و قرار ستارگان تنظیم کنند.
آنان ملاحظه می کردند که در بعضی ایام و فصول روزها بسیار بلند می شود و در نتیجه در آن روزها، از روشنی و نور خورشید بیشتر می توانستند استفاده کنند.
این اعتقاد پدید آمد که نور و روشنایی و تابش خورشید نماد نیک و موافق بوده و با تاریکی و ظلمت شب در نبرد و کشمکش اند.
مردم دوران باستان و از جمله اقوام آریایی، از هند و ایرانی - هند و اروپایی، دریافتند که کوتاه ترین روزها، آخرین روز پاییز و شب اول زمستان است و بلافاصله پس از آن روزها به تدریج بلندتر و شب ها کوتاهتر می شوند، از همین رو آن را شب زایش خورشید نامیدند.
انتهای پیام/ ی