به گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛نهج البلاغه با مرور قرنها نه تنها تازگی و جذابیت خویش را حفظ کرده که فزونتر ساخته است و این اعجاز نیست مگر به سبب ویژگی هایی که در شکل و محتوا است. این امتیاز را جز در مورد قرآن نمی توان یافت که در کلام امام علی (ع) درباره قرآن آمده است: « ظاهره انیق و باطنه عمیق، لاتفنی عجائبه و لاتنقضی غرائبه » قرآن کتابی است که ظاهری زیبا و باطنی عمیق دارد، نه شگفتی های آن پایان میپذیرد و نه اسرار آن منقضی میشود. در سخن مشابهی نیز آمده است : « لاتحصی عجائبه و لاتبلی غرائبه» نه شگفتی های آن را میتوان شمرد و نه اسرار آن دستخوش کهنگی میشود و از بین میرود .
سخنان امام علی (ع) در فاصله قرن اول تا سوم در کتب تاریخ و حدیث به صورت پراکنده وجود داشت. سید رضی در اواخر قرن سوم به گردآوری نهج البلاغه پرداخت و اکنون بالغ بر هزار سال از عمر این کتاب شریف میگذرد. هر چند پیش از وی نیز افراد دیگری در گردآوری سخنان امام علی (ع) تلاشهایی به عمل آوردند، اما کار سید رضی به خاطر ویژگی هایی که داشت درخشید و ماندگار شد، چون سید رضی دست به گزینش زده بود.
شرح و تفسير حکمت 255 نهج البلاغه
امام علی علیه السلام فرمودند :الحِدَّةُ ضَرْبٌ مِنَ الْجُنُونِ، لاَِنَّ صَاحِبَهَا يَنْدَمُ،فَإِنْ لَمْ يَنْدَمْ فَجُنُونُهُ مُسْتَحْكَمٌ.
طغيان غضب، نوعى جنون و ديوانگى است، چراكه صاحبش بعد پشيمان مىشود و اگر پشيمان نشود دليل بر آن است كه جنونش مستحكم است.
امام علی علیه السلام فرمودند : طغيان غضب، نوعى جنون و ديوانگى است، چراكه صاحبش بعدپشيمان مىشود و اگر پشيمان نشود دليل بر آن است كه جنونش مستحكم است. در اين گفتار حكيمانه در نكوهش شدّت غضب مىفرمايد: «طغيان غضب نوعى جنون و ديوانگى است، چراكه صاحبش بعدآ پشيمان مىشود واگر پشيمان نشود دليل بر آن است كه جنونش مستحكم است»؛ (الحِدَّةُ ضَرْبٌ مِنَ آلْجُنُونِ، لاَِنَّ صَاحِبَهَا يَنْدَمُ، فَإِنْ لَمْ يَنْدَمْ فَجُنُونُهُ مُسْتَحْكَمٌ). همه مىدانيم كه انسان در حالى كه به شدت غضبناك مىشود نيروى عقل او تحت الشعاع آن قرار گرفته، از كار بازمىايستد و در آن حالت كه صورت برافروخته، رگهاى گردن پر از خون شده و تمام اعصاب و عضلات تحريك گشته است، دست به كارهايى مىزند كه خارج از عرف عقلا و بيرون از دايره شرع و كاملا زيانآور است. به همين دليل معمولا پس از اين حركت نادم و پشيمان مىگردد، ندامتى كه گاهى روزها و ماهها و سالها ادامه مىيابد، حتى گاهى دست به كارهايى مىزند كه بعدآ جبرانناپذير است و تمام عمر را در اندوه و ندامت آن به سر مىبرد. ولى افراد كمى هستند كه از كارهاى جنونآميز خود در حال شدت و طغيان وغضب پشيمان نمىشوند و همچنان بر آن اصرار دارند كه كار خوبى انجام دادهاند!
اينها همان كسانى هستند كه امام علیه السلام جنون آنها را مستحكم و پايدار شمرده است. در آيات قرآن مجيد و روايات اسلامى درباره كظم غيظ (فروخوردن خشم) و نكوهش غضب تعبيرات بسيار پرمعنا آمده است. در سوره «شورى» يكى از نشانههاى افراد باايمان را اين مىشمرد كه چون از دست كسى عصبانى مىشوند او را مىبخشند و خشم خود را فرو مىخورند. (وَإِذَا مَا غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ). در آيه 134 سوره «آل عمران» در نشانههاى مؤمنان و نيكوكاران مىفرمايد : «آنها كسانى هستند كه در زمان شادكامى و ناراحتى در راه خدا انفاق مىكنند وخشم خود را فرو مىبرند و از خطاى مردم درمىگذرند»؛ (الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ). خطرات غضب بهقدرى است كه در حديثى از حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله مىخوانيم: مردى خدمت آن حضرت آمد، عرض كرد: «يَا رَسُولَ اللَّهِ عَلِّمْنِي عِظَةً أَتَّعِظُ بِهَا؛ اندرزى به من بده تا از آن پند گيرم»، فرمود: «انْطَلِقْ وَلا تَغْضَبْ؛ برو و هرگز غضب مكن». آن مرد بار ديگر همان تقاضا را از پيامبر صلی الله علیه و آله كرد وحضرت همان جمله را تكرار فرمود و همچنين در مرتبه سوم. در حديث ديگرى از همان حضرت آمده است كه شخصى خدمتش رسيد وچنين تقاضايى كرد، پيامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود: «برو و هرگز غضب مكن». آن مرد عرض كرد: همين يك دستور مرا كافى است. سپس به سراغ خانوادهاش آمد ومشاهده كرد كه در ميان قبيله او جنگى درگرفته، در برابر هم صف كشيدهاند واسلحه برداشتهاند، هنگامى كه اين منظره را ديد او هم اسلحه برداشت و در كنار آنها ايستاد ناگهان به ياد كلام پيامبر صلی الله علیه و آله افتاد، سلاح را بر زمين افكند وبه سوى جمعيت دشمنانش آمد و گفت: اى جمعيت اگر بر شما جراحت يا قتل يا ضربى وارد شده كه اثرى از آن باقى نمانده من از مال خودم ادا مىكنم. آنها در پاسخ گفتند: اگر چيزى بوده به شما بخشيديم، ما به اين كار سزاوارتريم. وهمين امر سبب شد كه هر دو گروه با هم سازش كردند و آتش غضب فرونشست.
در حديث ديگرى از امام صادق علیه السلام مىخوانيم: «الْغَضَبُ مِفْتَاحُ كُلِّ شَرٍّ؛ غضب، كليد تمام بدىهاست». در حديث ديگرى امام صادق علیه السلام جملهاى از پدرش امام باقر علیه السلام نقل مىكند كه گويى شرح حديث فوق است مىفرمايد: «أَيُّ شَيْءٍ أَشَدُّ مِنَ الْغَضَبِ إِنَّ الرَّجُلَ لَيَغْضَبُ فَيَقْتُلُ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ وَيَقْذِفُ الْمُحْصَنَةَ؛ چه چيزى بدتر از غضب است هنگامى كه انسان غضبناك مىشود دست به كشتن بىگناهان مىزند ونسبت ناروا به زنان پاكدامن مىدهد». بسيارى از نزاعهاى خونين به سبب همين طغيان غضب است، بسيارى از طلاقها و جدايى همسران از يكديگر و تشكيل پروندههاى جنايى مختلف به سبب همين حالت خطرناك است و به همين دليل امام علیه السلام نام جنون بر آن گذاشته است. آثار سوء غضب بيش از اينهاست، زيرا هنگامى كه كنترل عقل از اعضا وجوارح انسان برداشته شود هرچه بر زبانش آمد مىگويد و هر كار زشتى به نظرش رسيد انجام مىدهد، هر حقى را باطل و هر باطلى را حق مىكند.
انتهای پیام/