محمد شریفی مقدم قائم مقام سازمان نظام پرستاری ایران؛ یکی از همین پرستارهای اعزامی به مناطق عملیاتی دفاع مقدس است؛ شریفی مقدم در گفت و گو با خبرنگار حوزه بهداشت و درمان گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران جوان، از خاطرات پرستاری در آن دوران گفت.
شریفی مقدم با اشاره به اینکه بعد از انقلاب فرهنگی ما اولین گروهی بودیم که در سال ۶۱ وارد عرصه پرستاری دانشگاه شدیم اظهار کرد: در ترم اول بیشتر دروس عمومی را گذراندیم؛ ترم دوم تازه به دانشگاه آمده بودیم که گفتند در مناطق جنگی نیاز به حضور امدادگر داوطلب وجود دارد؛ ما هم داوطلب شدیم و ما را به ایلام فرستادند؛ بسیاری از ما، چون در سال اول دوره پرستاری بودیم چیز زیادی نمیدانستیم؛ به خاطر دارم که در بیمارستان امام ایلام اولین تزریق را انجام دادم یا با بسیاری از فعالیتهای پرستاری در آنجا آشنا شدم.
وی با اشاره به اینکه در سالهای بعد به عنوان اولین گروه اضطراری امداد و درمان در کشور منصوب شدیم گفت: هر زمان عملیاتی شروع میشد، به گروه اضطراری امداد و درمان اطلاع میدادند تا اعضای گروه در عملیاتها شرکت کنند و بنده هم در ۸ عملیات شرکت کردم؛ برای مثال به خاطر دارم در عملیات کربلای ۴، دانشجویان پرستاری شهید آیتالله زاده و شهید آملی در کنار بنده به شهادت رسیدند.
قائم مقام سازمان نظام پرستاری ایران ادامه داد: شب اول عملیات والفجر ۸ یک بیمارستان صحرایی در کنار اروند رود برپا کردیم؛ به خاطر دارم که تکاوران همان شب به آب زدند و فردای آن شب اعلام کردند که برای آن سوی اروند پست امدادی میخواهند؛ من و یکی از دوستانمان ۴۸ ساعت در آن سمت اروند بودیم و حتی یک ثانیه هم نخوابیدیم؛ این در حالی بود که کار اساسی هم نمیتوانستیم انجام دهیم، تجهیزات پزشکی خاصی جز باند یا آتل نداشتیم و اینها هم فقط برای این بود که تا اورژانس برسد و رزمنده مجروح را به بیمارستان منتقل کند شهید نشود.
این پرستار زمان جنگ با بیان اینکه عملیات والفجر ۸ واقعا عملیات سنگینی بود گفت: در عملیات والفجر 8، نیروی هوایی عراق با تمام توان، سعی در باز پس گیری فاو داشت و حتی چندین بار هم به فاو حمله شیمیایی کرد؛ اگرچه در عملیات والفجر ۸ شهدا و مجروحین زیادی داشتیم، اما این عملیات با موفقیتهای نظامی زیادی همراه بود و در جنگ تاثیر بسزایی داشت.
شریفی مقدم با بیان اینکه پرستاران همواره خطرات زیادی را در طول جنگ میپذیرفتند گفت: در عملیات مرصاد در بیمارستان فاطمهالزهرا مهران حضور داشتیم که منافقین به آن حمله کردند؛ در این عملیات، آخرین لحظه قبل از رسیدن منافقین هلیکوپتر امدادی توانست مجروحین را به همراه ما از منطقه خطر خارج کند.
دبیرکل خانه پرستار با اشاره به نقش ستادهای امداد و درمان در طول جنگ تحمیلی گفت: هماهنگی و مدیریت مرکزی پرستاران در جنگ بر عهده ستاد مرکزی امداد ودرمان در تهران بود که معمولا از طریق فراخوان اقدام به جذب نیروهای داوطلب میکرد؛ علاوه بر مرکز تهران یکی از مقرهای اصلی آن در اهواز و دیگری در یکی از شهرهای غربی کشور بود؛ ما خودمان را به این مقرها معرفی میکردیم و همیشه هم یک کیف کوچک امدادهای اولیه به همراه داشتیم.
شریفی مقدم افزود: لشگرها با مراجعه به مقرهای ستاد امداد و درمان اقدام به گرفتن پرستار میکردند و پس از آن مدیریت پرستاران با فرماندهان لشگر بود.
این پرستار زمان جنگ با بیان این مطلب که فضای حاکم در زمان جنگ یک فضای استثنایی و ناب بود گفت: ما در ۸ سال دفاع مقدس در یک چادر یا بیمارستان صحرایی ۲۴ ساعته فعالیت میکردیم؛ دکتر و پرستار در یک چادر استراحت میکردند و غذایشان نان خشک و ماست بود با اینکه تجهیزات پزشکی زیادی وجود نداشت اما هدف ما این بود که به بهترین شکل وظایفمان را انجام دهیم.
قائم مقام سازمان نظام پرستاری ایران با ابراز تاسف نسبت به اینکه متاسفانه این روحیه امروز وجود ندارد گفت: وقتی برای پیگیری مسائل پرستاران به سازمانهای دولتی یا مجلس میرویم، مشاهده میکنیم که هر گروهی به دنبال جذب حداکثری منابع هستند؛ وقتی یاد دوران دفاع مقدس میافتیم به واقع غبطه آن روزها و همدلی و همراهی مردم و مسئولین را میخوریم؛ روزهایی که مسئولین تمام تلاش خود را برای حل مشکلات مردم به کار میبستند.
شریفی مقدم ابراز امیدواری کرد که تبلیغ روحیه جبهه، ایثار و شهادت بتواند انگیزهای باشد تا مسئولین بیشتر به فکر حل مشکلات مردم باشند.
انتهای پیام/