به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از اصفهان، روزگاری را به خاطر می آورم که صدای گذر آب، روح و جان را صفایی تازه می بخشید، روزگازی که عبور امواج خروشان زنده رود از میان دالان های پل خواجو و سی و سه پل منظره شگرف و زیبا رقم می زد و ساعت ها چشم هر بیننده ای را محو تماشای خود می ساخت!
از خانه که بیرون می رفتی،کارهایت را طوری تنظیم می کردی که حتما سری به رودخانه بزنی و ساز دلت را با نوای شورانگیز آب کوک کنی، لذت قدم زدن های سلانه سلانه روی پل های زیبای نصف جهان، نشستن درکنار ساحلی زیبا و غرق شدن در تماشاگه راز، شوق خیال انگیزِ امواجِ پرتلالوئی که الماس گونه می خروشید، آری زنده رود چونان جادوگری قهارکه تمام وجودمان را مسحور زیبایی و طراوت اعجاب انگیزش ساخته بود، درست در میان شهر یکه تازی می کرد!
رود، روحِ زندگی می تراوید و دلها خوش بود به بودنش، ما خواب بودیم و رود زنده بود، بچگی می کردیم و رود زنده بود، عمر سپری می شد و زنده رود می گذشت، غافل از این که حال و روزش هر روز تبدار تر از دیروز می شود، غافل از اینکه رنگ و رویش به زردی می گراید و اکنون سال هاست رود مرده، شهر بیمار شده و مردم افسرده!
دیگر خبری از شوق و اشتیاق گذشته نیست، جان پل ها هم به لب رسیده، استواری و زیباییشان به آب بود و دیگر رمقی برایشان باقی نمانده! تن بی جان رود، ترک خورده و رنجور چون کویری لم یزرع، عطش دارد به نگاه آسمان، دیگر از وعده های توخالی مسئولان هم بریده!
زاینده رود پر شده از خالی! حالا دیگر دلت می خواهد کارهایت را طوری تنظیم کنی که گذارت به حوالی رود نیفتد که دلگیر شوی از تماشای صحنه ای رقت بار و ملال آور! جانمان به جانش بند بود و نمی دانستیم و حالا اشکمان بند نمی آید از این غم!
یک روز انتقال آب به استان های دیگر را بهانه می کنند و یک روز کاهش بارش ها! روزی دیگر الگوی مصرف غلط در مصرف آب شرب، صنعت و کشاورزی و یا حتی حفر قنات های غیر مجاز! هر چه که هست، همه این عوامل دست به دست یکدیگر داده اند تا جان زنده رود را بستانند، خوب می دانند که هر کسی تقصیر را گردن دیگری می اندازد، دریغ از مدیریت و برنامه ریزی صحیح!
شرایط فعلی خبر از بحران شدید کم آبی در آینده می دهد، شرایطی سخت که باید خودمان را برایش آماده کنیم، دیگر خبری از شستن حیات و ماشین با آب نیست، کشاورزی تعطیل می شود که البته همین الان هم مشکلات کشاورزان و باغداران به جنجال های بزرگ و حتی گرفته شدن جان برخی افراد رسیده!
معاون حفاظت و بهره برداری آب منطقهای اصفهان اعلام کرد : حجم آب ذخیره شده درسد زايندهرود به 131 ميليون مترمكعب رسيده است.
مهندس علی بصیرپور در رابطه با ظرفیت آب موجود در مخزن سد زایندهرود گفت: در حال حاضر حجم آب پشت سد زایندهرود حدود 131 میلیون مترمکعب است که این میزان نسبت به سال گذشته حدود 50 درصد کاهش دارد و با افت 80 درصدی نسبت به متوسط بلندمدت حوضه آبی زایندهرود همراه بوده است.
هم چنین معاون حفاظت و بهرهبرداری شرکت آب منطقهای اصفهان افزود : متأسفانه حجم ورودی به سد نیز حدود 65 درصد نسبت به سال گذشته کاهش داشته است.
زاینده رودی که همه جریان آن را جریان زندگی میدانستند و بر این باور بودند که محل زایش آب است در سال 1379 نخستین خشکی تلخ خویش را تجربه کرد تا نشان دهد برداشت بیرویه و فقدان برنامه ریزی می تواند حتی رودخانهای که محل زایش آب است را هم خشک کند.
به راستی زنده رود را چه شد؟ فقط تنگدستی آسمان بود یا تیر بی تدبیری ما هم شعله این آتش را برافروخته تر کرد؟ زمانی از سرریز آب سد می ترسیدیم و حال با قیماندن تنها 10 درصد آب پشت سد، کمرمان را خم کرده!
عجیب روزگاریست! مرغان آبی از دیارمان کوچ کردند و بساط جشن زاغ های سیاه رونقی دوباره گرفته است! سرزنده بودیم به زنده رود و اکنون با پساب های زهرآگین گاوخونی با مرگ دست و پنجه نرم می کنیم، طفلک گاوخونی قرار بود با آب احیا شود اما با فاضلاب به کما رفت، هر نسیمی که می وزد برایمان مرگ به ارمغان می آورد، نغمه های دلنشین و شعرهای بی دلیل در وصف زنده رود، امروز به جُک تبدیل شده: " اتوبانی خاکی در وسط اصفهان که تابلوهای شنا ممنوع در کناره های آن نصب شده"، از آن جوک هایی که بجای خنده، آتش بر دلت می زند و تا عمق جانت را می سوزاند.
شاید برای این حرف ها دیگر دیر شده اما دلم عجیب در بند توست زاینده رود! نوشتن از تو همیشه برایم شیرین و گوارا بود، اینک اما هر واژه که می نویسم، بغض نبودن آب، سیل اشک از دیدگانم جاری می سازد و سنگینی قلم، دستانم را نیمه جان کرده! گویی به این شرایط تبدار خو گرفته ایم، نه تدبیری به دادمان رسید و نه امیدی به آینده!
گزارش از سولماز محمدی
انتهای پیام/س