به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاهی گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان؛ هنگامی که دانشگاه تهران به دست رضاخان در سال ۱۳۱۳ تأسیس شد، کمتر کسی فکر میکرد که این دانشگاه روزی بتواند یکی از مراکز براندازی حکومت ستمگر شاهنشاهی باشد؛ دانشگاه تهران در مرکز شهر و در نزدیکی میدان ۲۴ اسفند (میدان انقلاب فعلی) واقع شده بود، پس طبیعی بود که محل قرار بسیاری از افراد برای تجمع و راه پیمایی باشد.
از سوی دیگر دانشگاه محل تحصیل دانشجویانی بود که به عنوان قشری از طبقه متوسط بیش از دیگران به دنبال آزادیخواهی؛ عدالت و استقلال در کشور بودند؛ ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲ نمونه آشکار حرکت همین دانشجویان بود که در اعتراض به سفر نماینده دولت آمریکا پس از کودتای ۲۸ مرداد در محوطه دانشکده فنی تجمع کردند و سه نفر از آنان به شهادت رسیده بودند.
در حقیقت برای پرداختن به نقش و تأثیر دانشجویان در انقلاب اسلامی در ابتدا باید تاریخ جنبش دانشجویی خصوصا دانشجویان مسلمان را در قالب انجمنهای اسلامی دانشجویان بررسی کنیم زیرا یکی از ارکان اساسی جنبشهای دانشجویی باورها و اعتقادات اسلامی دانشجویان بود که تحت تاثیر سخنرانیها و کتب افرادی، چون مرحوم علی شریعتی، شهید مرتضی مطهری و آیت الله طالقانی شکل گرفته بود.
علاوه بر واقعه ۱۶ آذر ۳۲؛ اعتراض به عقد قرارداد کنسرسیوم نفت پس از کودتا در اردیبهشت ۳۳ ، میتینگ بزرگ دانشجویان در دی ماه سال ۳۹ در پارک جلالیه (پارک لاله فعلی)، اعتراضات گسترده در مخالفت با انتخابات دوره بیستم شورای ملی، تظاهرات در اعتراض به ورود ملکه الیزابت به تهران، آتش زدن اتومبیل رئیس وقت دانشگاه تهران و نخست وزیر اسبق رژیم شاهنشاهی در اسفندماه سال ۳۹ نمونههایی از خروش دانشجویان علیه اقدامات رژیم سفاک پهلوی بود.
در دهه ۴۰ نیز دانشگاه تهران محلی برای رشد و تکثیر اندیشههای میهنی و ضدیت با رژیم پهلوی بود؛ رژیم پهلوی برای حفظ بقای خود و همچنین به دلیل فشار آمریکا، اقدام به ایجاد یک فضای باز سیاسی در ایران کرد، در همین راستا سالهای ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۲ دوره سوم تحزب نامیده شد؛ انشعاب نهضت آزادی از جبهه ملی و تاسیس جبهه ملی سوم و سازمان مجاهدین خلق (منافقین فعلی) از رویدادهای همین دوره تاریخی است؛ بسیاری از این تشکلها در میان دانشجویان خصوصا دانشجویان دانشگاه تهران هوادارانی داشتند.
پس مشاهده میشود که در بیشتر جربانات سیاسی کشور همواره دانشجویان پیشرو بودهاند؛ در شکل گیری انقلاب اسلامی هم دانشگاه تهران به عنوان نمادی از جریان دانشجویی شاهد رویدادهای مهمی بود که هر یک از آنها در شکل گیری و تسریع حرکت انقلابی مردم سهم بهسزائی داشت. از جمله این رویدادها میتوان به وقایع زیر اشاره کرد:
روز سیزدهم آبان ۱۳۵۷ یکی از روزهای مهم در تاریخ انقلاب اسلامی و دانشگاه تهران است؛ دانشگاه تهران از مدتها قبل محل گردهمایی، سخنرانیها و اعتراض دانشجویان علیه رژیم شاه شده بود؛ انبوهی از اعلامیهها همواره در داخل دانشگاه توزیع میشد.
صبح روز سیزده آبان تعداد زیادی از دانشآموزان چند دبیرستان که هنوز فعال بودند، به سوی دانشگاه تهران راهپیمائی کردند؛ آنها در مسیر حرکت خود دانش آموزان دیگر مدارس را هم با خود همراه میکردند؛ به دنبال افزایش جمعیت دانشآموزان، سربازان ارتش مستقر در نزدیکی دانشگاه تهران با شلیک تیر هوایی و گاز اشکآور در صدد متفرق کردن دانش آموزان بودند؛ ادامه درگیریها میان سربازان و دانشآموزان به کشته و زخمی شدن تعدادی از دانشآموزان منجر شد؛ آنها با سردادن شعارهایی همچون «مرگ بر شاه» و «معلم! به پا خیز محصلت کشته شد» به سمت دانشگاه تهران فرار کردند.
دانشجویان در این روز قصد داشتند از دانشگاه تا خانه آیت الله طالقانی که به تازگی از زندان آزاد شده بود تظاهرات کنند؛ اما هنگام خروج از دانشگاه در مقابل سربازان ارتش قرار گرفتند، سربازانی که به دنبال دانشآموزان به محوطه دانشگاه وارد شده بودند؛ حالا درگیری به داخل دانشگاه تهران کشیده شده بود؛ ارتش سعی داشت با تیراندازی و شلیک گاز اشکآور، جمعیت را متفرق کند، اما عملا به التهاب موجود دامن زد؛ دانشجویان و دانشآموزان به سمت دانشکده پزشکی واقع در بالای محوطه دانشگاه تهران حرکت کردند و سعی داشتند با آتش زدن شاخههای درختان اثرات گازهای اشکآور را که کل محوطه دانشگاه را پر کرده بود خنثی کنند؛ در این هنگام بسیاری از دانشجویان و دانش آموزان به شهادت رسیدند.
عدهای دیگر از دانشجویان به سمت خیابانهای مجاور یعنی آناتول فرانس (قدس فعلی) و بزرگمهر حرکت کردند و به ساختمان نشریات حزب رستاخیز حمله و شیشههای ساختمان این حزب دروغین را شکستند؛ بسیاری از افراد هم در این زمان به شهادت رسیدند.
ساعاتی بعد، تظاهرات به دیگر خیابانهای تهران کشیده شد و تظاهرکنندگان با پلاکاردهایی همچون «مرگ بر شاه» و «دانشگاه شهید داد» به ادامه اعتراضات پرداختند؛ عصر آن روز شهادت ۶۵ نفر در دانشگاه اعلام شد؛ در شب این حادثه نیز کارکنان سازمان رادیو و تلویزیون در اقدامی بیسابقه، در بخش خبری ساعت ۲۱:۳۰ درگیریهای آن روز را از تلویزیون پخش کردند.
به دنبال حادثه سیزده آبان در دانشگاه تهران، نخست وزیر وقت شریف امامی که در ابتدای دوران مسئولیت خود واقعه هولناک کشتار ۱۷ شهریور را برپا کرده بود، باحوادث خونین ۱۳ آبان مجبور به استعفا شد؛ شاه هم در پیامی که 2 روز بعد از تلویزیون پخش شد با بیان این مطلب که «من صدای انقلاب شما ملت ایران را شنیدم»، بابت خطاهایی که بیشتر آن را به دولت نسبت میداد از ملت عذر خواسته و وعده بهبود شرایط را در کشور داد.
چند ماه بعد در ۱۶ بهمن ۱۳۵۷ جمعی از دانش آموزان مدارس در بیانیهای اعلام کردند که؛ ما دانش آموزان ایرانی روز سیزدهم آبان را به عنوان روز دانش آموز اعلام میکنیم و قصد داریم هر ساله با یاد شهیدان جنبش دانش آموزی در این روز بر وحدت و یکپارچگی خود بیفزاییم؛ به دنبال این حرکت خودجوش دانشآموزان، در تقویم رسمی کشور سیزدهم آبان ماه هر سال، روز دانشآموز نام گرفت.
در روزهای پایانی آذر ماه ۱۳۵۷ دولت برای کنترل تظاهرات مردمی و جنبش دانشجوئی اقدام به تعطیلی کلاسهای درس نمود و سربازان ارتش مانع از ورود اساتید به دانشگاه شدند؛ این مسئله موجب شد تا اساتید دانشگاه تصمیم بگیرند تا صبح ۲۹ آذر برای اعتراض به ساختمان وزارت علوم در خبایان ویلا (خیابان نجات الهی فعلی) بروند؛ صبح روز ۲۹ آذرماه بیش از ۱۰۰ نفر از اساتید به ساختمان وزرات علوم مراجعه و خواستههای خود را مطرح کردند؛ به دنبال عدم دریافت پاسخی صریح تصمیم به تحصن در همانمکان گرفتند؛ تحصنی که ۲۵ روز به طول انجامید و در این مدت اساتید دانشگاه هر روز برای مردم سخنرانی میکردند؛ سخنرانیها عمدتا از ساعت یک بعد از ظهر شروع میشد.
چند روز از این تحصن نگذشته بود که در روز ۵ دی ماه نظامیان به محل تجمع مردم و تحصن کنندگان یورش بردند و در این میان کامران نجات اللهی که در بالکن ساختمان وزارت علوم برای افراد صحبت میکرد توسط مامورین رژیم پهلوی به شهادت رسید؛ به دنبال آن خشونت و درگیری بین مردم و نظامیها بالا گرفت که ساعتها صدای انفجار و گلوله در سرتاسر منطقه، دانشگاه و خیابانهای اطراف به گوش میرسید.
فردای آن روز، هزاران نفر در مراسم تشییع شهید نجات اللهی از بیمارستان پهلوی (بیمارستان امام خمینی فعلی) واقع در بلوار کشاورز تا میدان انقلاب شرکت کردند؛ در ابتدای این مراسم کریم سنجابی در بیمارستان سخنرانی کرد و در آن تشکیل جمهوری دموکراتیک را بجای نظام شاهنشاهی در ایران خواستار شد؛ این تشییع انقلابی که آیتالله طالقانی هم در آن حضور داشت در نزدیکی میدان انقلاب با نیروهای گارد امنیتی مواجه شد؛ درگیری و تیراندازی نیروهای رژیم شاه که با مقاومت دانشجویان همراه بود؛ به شهادت تعدادی از دانشجویان منجر شد.
بعدها مکالمهای از شاه و امینی منتتشر شد که در آن محمد رضا پهلوی با اشاره به وقایع آن روز به امینی گفته بود: ما داریم آب میشویم.
شاه از ایران رفته بود و مردم منتظر بازگشت حضرت امام از فرانسه بودند؛ با این وجود دولت بختیار اجازه بازگشت امام را نمیداد؛ فرودگاهها بسته شده بود و تانکهای ارتش در محوطه فرودگاه مهرآباد مستقر شده بودند؛ دولت بختیار، به منظور جلوگیری از ورود حضرت امام، به کلیه شرکتهای هواپیمایی بین المللی اعلام کرده بود که به تهران پروازی نداشته باشند.
به دنبال ممانعت دولت بختیار از ورود حضرت امام به ایران، روز هشتم بهمن ماه سال ۱۳۵۷ چهل نفر از روحانیون مبارز و مدرسین حوزهها در اعتراض به اقدامات دولت بختیار در ممانعت از بازگشت امام خمینی به کشور در مسجد دانشگاه تهران تحصن کردند؛ آنها اعلام کردند که تا بازگشت امام به کشور به تحصن خود ادامه خواهند داد؛ برطبق اسناد موجود، حضرات آیات مطهری، مشکینی، توسلی، جنتی، آذری، طاهری، صانعی، راستی، مومن، محمدی، خلجانی، حیدری، احمدی در زمره اولین روحانیونی بودند که در تحصن حضور پیدا کردند؛ همچنین آیت الله سید غنی اردبیلی، آیت الله مروج، آیت الله مسائلی، شیخ ابوذر بیدار، حجت الاسلام لطف علی محقق، سید ناصر سلاحی و رسول جمالی که در اجتماع بزرگ مردم اردبیل در تاریخ ۸ بهمن ماه به آن شهر رفته بود، در روزهای بعد به جماعت متحصن اضافه شدند.
در ساعات ابتدایی تحصن در مسجد دانشگاه تهران، متحصنین بیانیهای را آماده کردند که به این شرح است :
بسمه تعالی
ملت مسلمان ایران! حکومت غیر قانونی و غاصب شاهپور بختیار با بیشرمی و اهانت به حیثیت ملت ایران روی پیشینیان نوکر صفت خود را سفید کرد. در روز جمعه ۶ بهمن در تهران و تبریز و رشت و گرگان و آبادان و سنندج و بعضی از شهرستانهای دیگر دست به کشتار فجیع و وحشیانه زده و با بستن فرودگاههای کشور بر روی رهبر محبوب ملت، آیتالله العظمی امام خمینی دام ظله احساسات پاک مردم شرافتمند ایران را که با قلبی لبریز از عشق و دیدگان پر اشک و شوق در انتظار مقدم فرخنده رهبر عظیم الشان خود بود سخت جریحهدار ساخت و خشم سهمگین ملت ایران را که ریشه او و اربابانش را خواهد سوخت، بیش از پیش برانگیخت.
اینجانبان به عنوان اعتراض به اعمال ضد انسانی دولت غیر قانونی بختیار از ساعت ۹ صبح روز یکشنبه ۸ بهمن ماه جاری تا بازگشت حضرت آیتالله العظمی امام خمینی دام ظله به وطن به آغوش پر از مهر ملت، در مسجد دانشگاه تهران تحصن اختیار میکنیم، و از این محل مقدس در کنار برادران دانشجوی خود، ندای حقطلبانه خود را به گوش جهانیان خواهیم رساند.
برقرار باد جمهوری اسلامی به رهبری امام خمینی
روحانیون متحصن در دانشگاه تهران
بر طبق اسناد این تحصن بر شدت مبارزات افزود؛ با انتشار خبر تحصن علما و روحانیون در مسجد دانشگاه تهران، مردمی که برای استقبال از حضرت امام به تهران آماده بودند، دسته دسته با سر دادن شعار و نوحه خوانی در مسجد حضور پیدا میکردند.
تحصن هر روز ابعاد گسترده تری به خود میگرفت تا جایی که در سومین روز از این تحصن در دهم بهمن ۱۳۵۷ بیش از ۲۰۰۰ نفر در شبستان مسجد دانشگاه تهران و اطراف آن گرد آمده بودند؛ شعار متحصنین که آیتالله شهید بهشتی، آیتالله طالقانی و آیتالله صدوقی هم به آنها اضافه شده بودند، تنها بازگشت بیقید و شرط حضرت امام بود.
تحصن روحانیت مبارز نشان داد دانشگاه به عنوان محور مبارزات انقلابی میتواند در تسریع پیروزی اتقلاب موثر باشد؛ در نهایت دولت بختیار ناچار شد تا بستن فرودگاهها را پایان دهد.
انتهای پیام/