به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ با نگاهی به نماد جهانی داروخانه ، متوجه جا خوش کردن شکل مار در این نماد میشویم. اما به راستی چرا مار؟
بنابر این گزارش، مار در ایران باستان نشانه زندگی و سلامت بوده است؛ بنابر این نماد جهانی داروخانهها ریشه در ایران باستان و باورهای مردمانش دارد. اما در این میان بهتر است بدانید کلمه بیمار نیز ریشه در اعتقاد ایرانیان به مار دارد.
کلمه بیمار از دو بخش (بی) و (مار) تشکیل شده است. این کلمه در لغت به معنای کسی است که مار ندارد و این بر مبنای باور ایرانیان باستان، یعنی فردی که سلامتی ندارد و ناسالم است.
روایت دیگری هم از ریشه کلمه بیمار ذکر شده است. در اصل اگر این کلمه را به دو بخش (بیم) و (آر) تقسیم کنیم و بخش دوم کلمه را مخفف (آور) بدانیم، متوجه میشویم که ترکیبی با مضمون بیم آور به دست میآید و این ترکیب در زبان فارسی به معنای چیزی است که انسان را میترساند و این امر چیزی به جز از دست دادن سلامتی نیست.
البته گروهی از کارشناسان نیز معتقدند (مار)ی که در کلمه بیمار جای خوش کرده است، به معنای (میر) است و (میر) بن مضارع مردن به حساب میآید؛ بنابراین کلمه بیمار معنایی به جز بیمرگ ندارد.
گفتنی است؛ کلمه «بیمار» در لغتنامه دهخدا به معنای ناتوان، ناخوش، رنجور و دردمند است.
انتهای پیام/
زمانی که مرض طاعون در جهان به اوج رسیده بود خیلی از مردم مصاب به آن بودن بالاخره بعد از تحقیق یافتن که انتقال این مرض توسط موش های سیاه صورت میگرد وبرای نابودی موش ها باید در خانه ها مار وجود داشته باشد اکثرآ مریضانی که میامدن در خانه های خود مار نداشتن وبه آنها میگفتم این نفر بیمار است
یعنی کسی که مار داشت از شر این بیماری بی غم بود
این نوشتار غیر علمی و غیر مستند است.
ادعای نویسنده متن در مورد واژه بیمار به معنی بدون مار کاملاً غلط است.
واژه مار از دو جزء بی یعنی بدون و مار یعنی مر به معنی تلخی و رنج و درد و سختی و... تشکیل شده است.
بنابراین بی مار معنی لغوی آن یعنی بدون رنج و بدون سختی و... و علت نامگذاری آن برای شخص مریض که سختی زیادی می کشد بر اساس قاعده نامگذاری اشیاء به ضد آن (تسمیه الشی بضده) است مانند اینکه به شخص کچل بگوییم زلفعلی یا به شخص ترسو بگوییم آقا شجاع و...
یعنی بدون ماره
دشوار از واژه های باستانی دش + خار تشکیل شده دش به معنای ضد مثل دشمن یعنی ضدمن بعبارتی مخالف من یا دشنام یعنی ضد نام یا مخالف نام
خار تو خیلی از گویشهایی که از گذشته بافی مونده به معنای خوب و سالم بودن هست مثلا تو گویش مازندرانی وقتی دو نفز به هم میرسن میگن سلام خاری یعنی سلام خوبی
بنابراین دشخار یا همون دشوار یعنی ضد خوب بودن یا ضد آسانی که میشه همون سخت بودن یا دشوار بودن بریم سر اصل مطلب
بیمار هم از دو واژه بی + خار تشکیل شده یعنی بدون خوب و سالم بودن که میشه مریض و ناخوش و این بیخار به مرور تبدیل شده به بیمار مثل دشخار که به مرور شده دشوار
راستسی اسم قدیم سوادکوه بوده دشخارگر که گر به معنای کوه و دشخار هم به معنای دشوار که در مجموع میشه کوههای دشوار یا کوه های صعب العبور
بیمار از دو کلمه بیم + آر تشکیل شده و به معنای چیزی است که بیم و وحشت می آورد خدایی بی + مار ؟؟؟
لوگوى معروف مار و جام هم مال ماست با اين حساب