به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ کتاب «درآمدی بر اندیشه سیاسی امام موسی صدر» توسط شریف لکزایی عضو هیاتعلمی پژوشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در شرف انتشار است. لکزایی در این کتاب در هفت فصل به تبیین ابعاد مختلف اندیشه سیاسی امام موسی صدر میپردازد. «شرح حال، فعالیتها و آثار»، «بنیانهای اندیشه»، «آزادی»، «عدالت»، «انسجام و همبستگی»، «ولایت» و «حکومت» به ترتیب عناوین فصول هفتگانه کتاب است. مباحث این کتاب با رویکرد فلسفه سیاسی مورد بررسی قرار گرفته و از این لحاظ توجه به اندیشه سیاسیِ صدر به دلیل طرح اندیشه این عالم و متفکر شیعی در جامعه متنوع و متکثر فرهنگی، اقتصادی و سیاسی لبنان اهمیت ویژهای پیدا میکند. نویسنده کتاب بخشی از فصل نخست این اثر را در اختیار صفحه اندیشه «فرهیختگان» قرار داده است که در دو قسمت منتشر خواهد شد.
با توجه به اینکه امام موسی صدر در سالهایی میزیست که انقلاب اسلامی مراحل تکامل و رشد خویش را طی میکرد این پرسش پیش میآید که اولا رابطه و نسبت ایشان با انقلاب اسلامی ایران چیست؟ و ثانیا آیا میتوان ایشان را انقلابی به شمار آورد یا خیر؟
در باب رابطه و نسبت امام موسی صدر با انقلاب اسلامی و بهویژه ارتباط ایشان با امام خمینی بهعنوان رهبر انقلاب نوشتههایی منتشر شده و بهطور کلی میتوان گفت وی موافق انقلاب اسلامی ایران بوده است. در این زمینه بهویژه میتوان از حضور انقلابیون ایرانی مهاجر در لبنان و حمایت از آنان توسط صدر یاد کرد. (۱) همچنین میتوان به ارتباط صمیمانه وی با امام خمینی و توصیه به خبرنگار روزنامه لوموند فرانسه برای مصاحبه با امام خمینی در نجف اشاره کرد. (۲)
ضمن اینکه گفته شده است صدر با تحتفشار گذاشتن رژیم پهلوی توسط مجامع و محافل مختلف بینالمللی ازجمله مقامات واتیکان در سفر پنجروزه به آنجا نقش مهمی در آزادی امام خمینی از زندان رژیم پهلوی و بعدا انتقال ایشان از ترکیه به نجف ایفا کرده است. (۳)افزون بر اینها امام موسی صدر در مقاله کوتاهی که قبل از سفر و اختفای ایشان در روزنامه فرانسوی لوموند منتشر شده است به بررسی و تبیین انقلاب مردم ایران پرداخته است. (۴)
در این مقاله وی تاکید کرده است که «خاستگاه این جنبش و ایمان و آرمان آن، همان اهداف گشوده انسانی و اخلاق انقلابی است. موجی که امروز ایران را درمینوردد، بیش از هر چیز ندای پیامبران را در اذهان انسانها تداعی میکند.» شاید بتوان گفت امام موسی صدر نخستین صاحبنظری است که توانسته درک صحیحی از زمینه ها و ریشههای انقلاب اسلامی ایران آن هم 6ماه قبل از پیروزی نهایی آن به دست دهد و به ابعاد انسانی، اخلاقی، معنوی، دینی و فرهنگی این انقلاب به درستی اشاره کند. ازجمله در آغاز یادداشت تصریح میکند که «نهضت مردمی ایران با تمامی حرکت های مشابه خود در جهان تفاوت دارد؛ زیرا چشمانداز جدیدی فراروی تمدن بشری قرار داده است» و از اینرو این انقلاب را شایسته توجه می داند و از «همه علاقهمندان قلمروها و مسائل مربوط به انسان و تمدن» می خواهد تحولات آن را با دقت دنبال کنند.
چنانکه اشاره شد امام موسی صدر این مقاله را در آخرین سفر خود به فرانسه قلمی کرده است. این نوشته در بیست و سوم آگوست 1978 میلادی مطابق با دوم شهریور 1357 با عنوان «ندای پیامبران» در روزنامه لوموند فرانسه منتشر شد. ایشان در این مقاله به تمایز نهضت مردمی ایران با حرکتهای مشابه و ارائه چشمانداز نوین فراروی تمدن بشری، برخورداری از گرایشها، ریشهها، اهداف و اخلاقیات والا و اصیل، غیبت احزاب و نیروهای راست و چپ از صحنه انقلاب و عدمتاثیر این دو نماینده دو قطب قدرت جهان، عدماختصاص انقلابیون به طبقه اجتماعی خاص و حضور و مشارکت گسترده همه مردم ازجمله دانشجویان، کارگران، تحصیلکردگان، روحانیان، بازار، مدارس، مساجد، شهرها و حتی کوچکترین روستاها، اذعان رژیم پهلوی به گستردگی و عمق مردمی انقلاب، تشابه آن با حرکت پیامبران، عدموابستگی انقلاب به شرق و غرب، تکیه انقلاب بر مشارکت گسترده مردم و تاکید بر رهبری و نقش محوری امام خمینی در انقلاب ایران تاکید میکند.
صدر در این مقاله به گفتوگوی امام خمینی بهعنوان رهبر انقلاب با روزنامه لوموند(۵) اشاره و ضمن اینکه از ایشان با عنوان «امام خمینی بزرگ» یاد می کند، تصریح میکند که اهداف انقلاب از نظر رهبر آن بیانگر «اصالت این جنبش به ابعاد ملی و فرهنگی و رهاییبخش آن» است. همچنین ایشان می نویسد: «ملت ایران این مسائل را به خوبی میداند. او میداند که این رژیم که نهضت را به واپسگرایی متهم میکند، خود با سرکوب آزادی و اتخاذ روشهای بدوی حکمرانی، همه نظامهای ارتجاعی را روسفید کرده است. ملت ایران میداند که این رژیم، برای جلب رضایت قدرتهای بزرگ، در قربانی کردن منافع مردم و پیشکش ثروتهای آنان، هرگز تردیدی به خود راه نداده است. ملت ایران وقتی چنین رفتاری را با اصالت مخالفان رژیم قیاس میکند، بر ایثار و فداکاری در راه آرمان آنان راسخ تر می شود. این ملت بهرغم اینکه سلاحی در دست ندارد، با خون خود، قهرمانانه مبارزه و قدرتی شکستناپذیر ایجاد میکند.» ایشان آنگاه معتقد است که حوادث انقلاب ایران و رخدادهای فاجعهآمیز چند نکته مهم را فراروی جهان امروز قرار داده است که از این قرارند:
«1- کسانی که به مسائل انسانی و تمدن بشری اهمیت میدهند، شایسته است که این تجربه انسانی منحصر بهفرد را که اکنون در ایران جریان دارد، به دقت بررسی و در برابر تبلیغات مخالف و مغرضانه از آن حمایت کنند.
2- رژیم شاه پس از ۳۷ سال حکومت و بهرغم برخورداری از بیشترین امکانات، در همه امور، حتی در این حد که خود را از خشم ملت در امان نگه دارد، ناکام مانده است. این همه درحالی است که بزرگترین انبار تسلیحاتی جهان سوم در اختیار همین رژیم قرار دارد.
3- ارزشهای اخلاقی انسان متمدن، امروز در ایران در معرض خطر است. تا زمانی که رژیم ایران با ادعاهای پیشرفت و دموکراسی به اعمال سرکوبگرانه و خون ریزی و سلب آزادی ادامه می دهد، هرقدر هم که در جهان حمایت شود، نمی توان از این ارزشها پاسداری کرد.
4- رژیمی که امروز با امواج نارضایتی مردم و خیل ناآرامی های داخلی به لرزه درآمده است، دیروز از تضمین امنیت خلیجفارس، اقیانوسهند و حتی سومالی سخن میگفت. این امر بیانگر آن است که هیچچیز بیش از جنبش های مردمی اینچنین آن را پریشان و آزرده نمی کند. ازجمله این حرکت ها «جنبش محرومان» لبنان است که فعالیت آن در میان مردم ایران انعکاس فراوان یافته است. قتلعام های وصف ناپذیری که هماکنون ایران را خونین کرده است و رژیم تلاش دارد بر آنها سرپوش بگذارد، هشداری به انسان معاصر، به وجدان و به احساس مسئولیت اوست. شایسته است که انسانها تصویر واقعی این کشتارها و سرکوبگری ها را به جهانیان عرضه بدارند و ضمن چنین خدمتی، بیزاری خود را از این اعمال نمایان سازند.»
در فقره فوق ضمن اینکه امام موسی صدر راهکارهای مختلفی برای حمایت از انقلاب مردم ایران را ترسیم می کند، اما نکته بسیار مهم، اتصال «نهضت مردمی ایران» با «جنبش محرومان لبنان» است که به رهبری ایشان و در جهت حمایت از اقشار محروم جامعه لبنان در این کشور ایجاد شده و بهعنوان یک نهضت اجتماعی گسترده در لبنان وسعت یافته است. این حرکت به تصریح ایشان در ایران انعکاس وسیعی یافته و مورد توجه مردم ایران قرار گرفته است. گواینکه در اینجا صدر ضمن تاکید بر همراهی حرکت مردم در لبنان و ایران به گونه ای از تاثیر و تعامل نهضت مردمی ایران و جنبش محرومان لبنان هم بهطور غیرمستقیم سخن به میان می آورد.
درباره بخش دوم پرسش و اینکه آیا خود ایشان هم انقلابی بود یا خیر، باید گفت امام موسی صدر هیچگاه طرفدار حرکتهای تند، افراطی، براندازانه، سریع، خشن و غیرخردمندانه نبوده است. چنین تفسیری از انقلابی بودن درواقع تفسیری مارکسیستی از انقلاب است که به تعبیر صاحبنظران از دهههای 1320 و 1330 و از طریق چپیهای قدرتمند اروپا وارد ادبیات چپ ایرانی و مبارزان با حکومت استبدادی شاه شد. از اینرو انقلابی بودن در دهههای 1340 و 1350 بیشتر تندخویی، افراطگرایی، بیتوجهی به اوضاع زمان و مکان و نوعی ناسازگاری خلقی و رفتاری در برابر هر نوع دقت و اندیشه و شناختشناسی بود.
با این وصف موقعیت امام موسی صدر در کجاست؟ باید اشاره کرد که سه تفسیر از انقلاب میشود و براساس آن میتوان اندیشه و سیره سیدموسی صدر را براساس این سه تفسیر از انقلابی بودن مورد پرسش و سنجش قرار داد. این سه تفسیر از انقلاب عبارتند از: 1) انقلاب موسع، 2) انقلاب مضیق و 3) انقلاب متوسط.
1)انقلاب مضیق: در جایی است که در آن جابهجایی قدرت با براندازی قهرآمیز و مسلحانه اتفاق میافتد. با این تعریف نهتنها اندیشه و سیره امام موسی صدر انقلابی نیست بلکه انقلاب اسلامی و بسیاری از انقلابهای دیگر هم مشمول این نوع از انقلاب نمیشود و بلکه بیشتر به کودتا شباهت دارد تا انقلاب.
2)انقلاب موسع: مراد از انقلاب موسع، هرگونه تغییری است که در جامعه به وجود میآید. این نوع نگاه به انقلاب هم باب بسیار وسیعی را پیش پای انقلاب ها قرار می دهد و از اینرو هر تغییری انقلاب شمرده می شود که مردود است.
3) انقلاب متوسط: در معنای سوم، انقلاب، نوعی تحول است اما این تحول به صورت بنیادین، جامع، نظاممند و هدفمند است که با راهنمایی و رهبری نخبگان و همراهی عمومی مردم صورت میگیرد. در اینجا هم عنصر رهبری و هم اهداف مشخصی وجود دارد. میتوان گفت انقلاب اسلامی واجد شاخصهای مذکور است. (6) بنیادین به یک معنا یعنی علل چهارگانه فاعلی، غایی، مادی و صوری(7) در انقلاب وجود دارد که باید مشخص شود. علت مادی، مردم؛ علت صوری، ساختار نظام؛ علت فاعلی و غایی نیز انگیزههای اسلامی و انقلابی مردم است. وجود همه این عناصر به معنای وجود انقلاب است. از سویی جوانب و سطوح مختلف را در برمی گیرد و جامع نیازها و ضروریات و اهداف است و چیزی را مغفول نمی گذارد. اضافه بر این دارای نظم و چارچوب خاص و واجد اهداف از پیش تعیین شده است. (8)با چنین تفسیری از انقلاب میتوان گفت امام موسی صدر یک انقلابی به معنای متوسط، یک اندیشمند و فعال انقلابی است. درواقع می توان گفت صدر در پی تغییرات بنیادین، جامع، نظاممند و هدفمندی در جامعه لبنان بود و بر آن بود تغییرات موردنظر خود را به تدریج در جامعه لبنان تحقق بخشد. تنها بخشی از این تغییرات مربوط به حوزه فرهنگی و اقتصادی و سیاسی جامعه شیعیان لبنان بود که براساس آن شیعیان توانستند به جایگاه واقعی و تاثیرگذار خود در جامعه لبنان دست یابند.(9) کسب این جایگاه بیتردید با تعامل با دیگر جریانها و گروهها و مذاهب اسلامی و ادیان و قومیتهای موجود در لبنان و با راهنمایی شخص امام موسی صدر به وجود آمد.
بنابراین شاید نتوان ایشان را در دو تفسیر از انقلاب جای داد و براساس چارچوبهای رایج از فضای انقلابی گری و نگاههای مارکسیستی، نتوان ایشان را یک انقلابی به شمار آورد اما می توان با تفسیر متوسط از انقلاب و با توجه به حرکت تدریجی و فرهنگی وی به صورت بنیادین، جامع، نظاممند و هدفمند در حوزههای سیاسی و فرهنگی و اقتصادی که در لبنان بنیان نهاد ایشان را انقلابی به شمار آورد. سیدموسی صدر صرفا در پی اقدامات تند و خشونتآمیز و فاقد خردورزی نبود بلکه «سلوک و روش این روحانی تربیت شده در دامان اسلام، نشان میدهد که تندروی، استفاده از الفاظ پرخاشگرانه و نسبت دادن کلمات نابجا به منتقد و مخالف، بیشتر به مرام کمونیسم نزدیک است تا به اسلام.»
(10)در تعابیر برخی همدورهایهای امام موسی صدر میخوانیم که نهتنها معتقد به انقلابی بودن ایشان هستند بلکه ایشان را در صف نخست انقلابیون قرار میدهند. آیتا... موسویاردبیلی پیشینه انقلابیگری صدر را به سالهای دهه 20 میبرد و بر این نظر است که سرمایه اولیه انقلاب اسلامی به یک جمع 20 نفره بازمیگردد که بر گرد امام خمینی حلقه زده و امام موسی صدر نیز یکی از آنهاست. به تصریح موسویاردبیلی «اصل اولیه انقلاب، فکر انقلاب، فرهنگ انقلاب، ارزشهای انقلاب، سنگ اولیه انقلاب به دست اینها گذاشته شد و امام موسی صدر در میان اینها در آن صف اول بود نه در صفهای بعدی.»(11) بنابراین از دید آیتا... موسویاردبیلی فکر انقلاب ریشه در افکاری دارد که در دهه 20 مطرح شد. ایشان در استدلال برای این گفته خویش میگوید: «چون انقلاب یک شبه به ثمر نرسید، قبلا هم اقداماتی بود، همان سال 1322 که من به قم آمدم نطفه انقلاب در حال بستهشدن بود. همین 10 الی 20 نفر بودند که دور هم میچرخیدند، فکر میکردند و برای آینده نقشه میکشیدند و امام موسی صدر جزء موثرترین این افراد بود.»
(12)اگرچه نگاه موسویاردبیلی ناظر به حوادث ایران است و انقلابی بودن ایشان را در مقایسه با فضای ایران میسنجد اما با توجه به نقش مهم و موثر صدر در حوادث لبنان در سالهای 1973 و 1974 و تشکیل جنبش محرومان لبنان، میتوان صدر را بهعنوان یک رهبر انقلابی نیز معرفی کرد البته به همان معنای متوسط که ذکر شد. ایشان در این سالها تجمعات بسیار بزرگی را در شهرهای بعلبک، صیدا و صور در راستای احیای حقوق شیعیان و محرومان برگزار کرد که نمونهاش در لبنان مشاهده نشده است. جنبش محرومان البته از همان ابتدا تحقق اهداف خود در برآورده ساختن حقوق محرومان و شیعیان را به صورت مسالمتآمیز دنبال میکرد اما با توجه به اینکه دولت به هیچکدام از توافقات خود درباره تحقق بخشیدن به حقوق محرومان و بهویژه توجه به جنوب لبنان عمل نکرد رویکرد مبارزاتی امام موسی صدر نیز به گونهای دیگر جلوهگر میشود. ایشان در سخنرانی مهمی که در بدنایل بقاع ایراد کرده است از لبریز شدن کاسه صبر شیعیان و محرومان(13) سخن میگوید و تصریح میکند که «در این کشور حق گرفتنی است، نه دادنی»
(14) گفتنی است حرکت امام موسی صدر بهعنوان رهبر جنبش محرومان لبنان بعد از تجمع بسیار بزرگ مردم در بعلبک بهعنوان یک انقلاب موردتحلیل و تجلیل قرار گرفته است. در همین زمینه روزنامه «النهار» با انتشار سرمقالهای به قلم سردبیر خود از این تجمع بهعنوان یک انقلاب یاد و تاکید میکند که این حرکت شیعیان حرکتی فرقهگرایانه نیست: «این خیزش، انقلاب یک فرقه (شیعیان) است اما یک انقلاب فرقهای نیست. انقلاب یک فرقه ضد دیگر فرقهها نیست. اما چه بسا انقلاب یک فرقه به نمایندگی از فرقههای دیگر باشد. این نهضت، انقلابِ فرقه انقلابی است؛ زیرا از همه محرومتر است... فرقهای که دغدغه حکومت کردن ندارد، که حکومت از آن همه است، بلکه دغدغهاش آن است که حکومت سرتاسر ظلم و ستم نباشد؛ نه ظلم به او و نه ظلم به دیگران».(15) بنابراین این انقلاب شیعیان برای دفاع از حقوق همه محرومان لبنان بود. امام موسی صدر در سخنان خود دولت را به انجام تعهدات خود دعوت و تهدید میکند که اگر وعدهها و توافقها تحقق نیابد شورش و تحصن(16) نتیجه طبیعی آن است. این درحالی است که در آغاز، این جنبش اهداف خویش را به صورت مسالمتآمیز دنبال میکند و در تلاش است به روشهای دموکراتیک به حقوق خود نائل شود. بهویژه تجمعات بزرگ اما مسالمتآمیز در شهرهای بعلبک، صور و صیدا نشان داد این جنبش مورد حمایت و پشتیبانی گسترده مردم(17) است که بر آن هستند به رهبری امام موسی صدر و با روشهای غیرخشونت آمیز اهداف خود را دنبال کنند.
آیتا... شیخ عبدالامیر قبلان در توصیف حرکت امام موسی صدر تعبیری دارد که به ما کمک میکند. وی میگوید «امام صدر درصدد بود مسیر حرکت دولت لبنان را تصحیح و به تبع آن وضع مردم و جامعه را اصلاح کند. ایشان نمیخواست انقلاب راه بیندازد.»(18) بنابراین او بیشتر در پی اصلاح بود. در واقع انقلاب متوسط میتواند ترجمان اصلاحگری و اصلاحطلبی سیدموسی صدر در جامعه لبنان باشد. ضمن اینکه مقابله رژیم پهلوی با ایشان در لبنان را نباید از یاد برد. افزون بر این نگاه وی به انقلاب مردم ایران نشان میدهد وی این انقلاب را از یک پایگاه و جایگاه مذهبی و به مثابه نقشی پیامبرانه مورد توجه قرار داده و از اینرو است که از آن حمایت به عمل میآورد.
پینوشتها
1- بنگرید به مباحثی که در مجموعه دوجلدی یادنامه امام موسی صدر منتشر شده است: سیدهادی خسروشاهی، یادنامه امام موسی صدر، تهران، موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، 1387. بهویژه گفتوگوی منتشره با امین (نفری) که با استبعاد از طرح پرسش از رابطه امام موسی صدر و انقلاب اسلامی میگوید: «این خیلی سنگین است که به مرحلهای برسیم که لازم باشد توضیح دهیم صدر از انقلاب اسلامی ایران حمایت میکرد. » گفتوگویی با امین (نفری)، مدافع مبارزین ایرانی، همان، ص 347. همچنین در همین مجموعه صاحبنظر دیگری نیز بر این نظر است که ایشان «به انقلاب ایران عمیقا اعتقاد داشت و معتقد بود.» ابراهیم یزدی، نقش امام موسی صدر در لبنان و انقلاب اسلامی»، همان، ص 413.
2- ابراهیم یزدی، نقش امام موسی صدر در لبنان و انقلاب اسلامی، یادنامه امام موسی صدر، ص 418. دیگر گفتوگوهای منتشره در این یادنامه نیز بر ارتباط امام خمینی و امام موسی صدر صحه گذاشتهاند.
3- ابراهیم یزدی، نقش امام موسی صدر در لبنان و انقلاب اسلامی، یادنامه امام موسی صدر، ص 418. و نیز هیاترئیسه جنبش امل، سیره و سرگذشت امام موسی صدر، جلد اول، ص 126-127.
4- این مقاله در تاریخ 23/08/1978 برای نخستینبار به فرانسه در روزنامه فرانسوی لوموند چاپ و منتشر شده و بعدا به تاریخ 15/09/1978 به عربی در روزنامه لبنانی السفیر چاپ و منتشر شده است. مطلب مذکور هم اینک در کتاب ادیان در خدمت انسان با عنوان «پیام انبیاء، سرچشمه قیام» صفحات 125-130 درج شده است. نگارنده به دلیل برخی اشکالاتی که متن مندرج در کتاب ادیان در خدمت انسان داشت از موسسه فرهنگی و تحقیقاتی امام موسی صدر در تهران درخواست کرد نسبت به متن مذکور نظر دهند. موسسه نیز لطف کرده و مجددا متن فارسی را با متن فرانسه و عربی مقابله و برایم ارسال کرد. مستند متن حاضر متنی است که از سوی موسسه امام صدر در اختیار نگارنده قرار گرفته که اندکی با آنچه در کتاب نای و نی آمده متفاوت است.
5- مصاحبه ششم می 1978. این مصاحبه در ماههای آخر حضور امام خمینی در عراق و به توصیه امام موسی صدر، انجام گرفته است.
6- برای تبیین بیشتر از تفسیرهای سهگانه از انقلاب، ر. ک: علیرضا صدرا، خوانش سیاسی متون حکمت متعالیه، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1395.
7- درباره علل اربعه استاد مطهری میگوید تقسیم علت به چهار قسم از ارسطو به ارث مانده است: علت فاعلى، علت غایى، علت مادى و علت صورى. برای مثال گفته شده خطی که بر این صفحه نگارش شده نیازمند فاعل، غایت، ماده و صورت است. فاعل، شخص نویسنده است؛ غایت، هدفى است که نویسنده از نوشتن این خط در نظر دارد. به این معنا که میخواهد مطلبی را به دیگران بفهماند؛ ماده، عبارت است از جوهر یا مرکبى که در اینجا استفاده شده است؛ صورت، عبارت است از هیات و شکل مخصوصى که به صورت حروف و کلمات پدیدار شده است. از نظر ایشان در تمام مصنوعات بشرى قانون چهار علت صادق است. مرتضی مطهری، شرح منظومه، جلد دوم، ص 14.
8- ر. ک: علیرضا صدرا، مفهومشناسی حکمت متعالی سیاسی، قم، پژوهشگاه علوم و فرهگ اسلامی، 1390.
9- «آقای صدر احیاگر موقعیت شیعه در لبنان بود و نهفقط لبنان بلکه تمامی خاورمیانه. هدف اصلی ایشان این بود که حقوق شیعه را در لبنان احیا کنند و عقیده داشتند که اگر در لبنان موقعیت شیعه احیا شود در سایر نقاط خاورمیانه هم احیا میشود و خدمتی به جهان تشیع صورت خواهد پذیرفت.» امین (نفری)، مدافع مبارزین ایرانی، یادنامه امام موسی صدر، ص 349-350.
10- همان، ص 99.
11- عبدالکریم موسویاردبیلی، امام موسی صدر از طلیعهداران انقلاب، یادنامه امام موسی صدر، ص 406.
12- همان، ص 406.
13- «ما دیگر نمیتوانیم صبر کنیم. کاسه صبرمان لبریز شده است». هیاترئیسه جنبش أمل، سیره و سرگذشت امام موسی صدر، جلد اول، ص 276.
14- همان، ص 277.
15- همان، ص 286.
16- همان، ص 288 به بعد.
17- همان، ص 328.
18- محمود سریعالقلم، پیشوایی فراتر از زمان: درآمدی بر نظام فکری و سیره عملی امام موسی صدر، ص 101.
منبع: روزنامه فرهیختگان
انتهای پیام/