به گزارش خبرنگار دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ سال ها قبل از آغاز جنگ جهانی اول، یهودیان صهیونیست کنگره ای را در شهر باله سوئیس برگزار کردند که مهم ترین مصوبه این کنگره مهاجرت یهودیان به فلسطین و تشکیل یک دولت یهودی بود. روز 14 می 1948 روز نکبت و از شوم ترین روزها نه تنها برای مردم فلسطین، بلکه برای تمام جهان است؛ روز اشغال رسمی سرزمین فلسطینیان و شروع آوارگی بیش از 800 هزار فلسطینی.
در آن روز ظاهرا انگلیس پس از 30 سال، از اشغال فلسطین دست کشیده و فلسطین را ترک کرد، اما پیش از ترک همه چیز را به دست صهیونیست هایی که به فلسطین آمده بودند سپرد و به این ترتیب رژیم صهیونیستی تشکیل شد.
تصمیم به تشکیل اسرائیل به 50 سال پیش از روز نکبت باز می گردد؛ در سال 1897 کنگره صهیونیستی با حضور سران یهود تشکیل میشود و تصمیم گرفته میشود کشوری یهودی را بنا کنند و فلسطین به عنوان مکان آن در نظر گرفته میشود. مذاکره با بریتانیا برای تشکیل دولت اسرائیل در فلسطین آغاز میشود، در سال 1916 رهبران سازمان جهانی صهیونیست و آژانس بین المللی یهود با ارسال نامه ای به اعضای هیئت دولت و مجلس عوام انگلیس خواستار ایجاد یک دولت یهودی برای اسکان یهودیان گوشه و کنار جهان میشوند.
انگلیس که از حمایت مالی یهودیان در جنگ جهانی اول بهره بسیار برده است با این موضوع موافقت میکند و در سال 1917 زمانی که ژنرال آلنبی یهودی الاصل به همراه لشکری برای اشغال فلسطین عازم جنگ شده بودند، جیمز بالفور وزیر خارجه وقت انگلیس طی نامه ای به روچیلد سرپرست فدراسیون صهیونیست ها به او قول حمایت می دهد؛ این نامه به بیانیه بالفور مشهور شد که زمینه تشکیل رژیم صهیونیستی را فراهم کرد.
حکمرانی انگلستان زمینه انتقال تدریجی یهودیان جهان به فلسطین را فراهم کرد، از سال 1917 تا 1947 هزاران یهودی وارد فلسطین شدند و با کمک انگلیسی ها گروه های نظامی را تشکیل و سازماندهی کردند، امکانات مالی و اقتصادی فراوانی به فلسطین سرازیر میشود و صهیونیست ها به پیشرفته ترین سلاح های روز مجهز میشوند، از طرفی انگلیسی ها روزبه روز زندگی را بر فلسطینیان سخت تر کردند و ارتش انگلستان به سرکوب مردم می پردازند، اما در عین حال انگلستان تلاش میکند که سازمان های بین المللی را برای پذیرش کشوری جدید که از اشغال فلسطین به وجود می آید آماده کند.
این تلاش های نامشروع در کنار سکوت کشورهای عرب و مسلمان منطقه به سرانجام تلخی نشست و رژیم اسرائیل 30 سال بعد از بیانیه بالفور یعنی درسال 1947 تشکیل میشود و به این ترتیب انگلستان در سال 1948 از فلسطین خارج میشود؛ اما این پایان ماجرا برای حمایت از رژیم صهیونیستی نبود، بلکه آمریکا و انگلستان برای حفظ این رژیم به عراق و افغانستان لشکرکشی کرده و برای تامین امنیت آن گروه های تروریستی در سوریه، عراق، لبنان، یمن و ایران تشکیل دادند تا ذهن ها را از مسئله قدس و فلسطین منحرف کنند.
کشورهای عرب در چهار مقطع زمانی با رژیم صهیونیستی جنگیدند که که به سال های 1948،1956،1967،1973 باز می گردد. در سال 1948 جنگی بین چریک های فلسطینی برای اخراج صهیونیست ها رخ داد که به شکست انجامید، جنگ بعدی در سال 1956 بین اسرائیل و مصر با محوریت کانال سوئز رخ داد. اما مهم ترین جنگ بین اعراب و اسرائیل در سال 1967 رخ داد که به جنگ 6 روزه معروف است، رهبری این جنگ را جمال عبدالناصر بر عهده داشت که منجر به اشغال کرانه باختری رود اردن، نوار غزه و ارتفاعات جولان توسط رژیم صهیونیستی شد.
جنگی دیگر در سال 1973 بین اعراب به ویژه سوریه و مصر با رژیم صهیونیستی رخ داد که در نهایت به شکست اعراب انجامید، اما پیروزی حزب الله لبنان در سال 2006 در برابر اسرائیل را باید نماد بازگشت غرور اعراب دانست؛ تنها جنگی بین یک کشور عربی با اسرائیل که رژیم صهیونیستی متحمل تلفات بیش تر و شکستی تاریخی شد.
خاندان آل سعود در عربستان از همان ابتدا که بر مسند قدرت نشستند علاقه ویژه ای به برقراری روابط با آمریکا داشتند، این علاقه تنها به 40 سال اخیر یعنی پس از فروپاشی رژیم شاهنشاهی ایران باز نمیگردد، گرچه میتوان گفت پس از پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایران همکاری عربستان و آمریکا برای مقابله با انقلاب ایران افزایش یافت، اما این همکاری به سال های قبل از انقلاب باز میگردد، یعنی به سال های تشکیل رژیم صهیونیستی؛ عربستان سعودی گر چه در بیانیه های خود از تشکیل دولت صهیونیستی انزجار خود را اعلام کرد، اما روابط پنهانی بین عربستان و رژیم صهیونیستی حاکی از چیز دیگری بود؛ رابطه ای که خبر میداد بیانیه ها تنها جنبه پاسخگویی به افکار عمومی را دارد، اما در میدان عمل و در مقابله با رژیم صهیونیستی کارایی نداشت.
علی عبداله صالح رئیس جمهور مخلوع یمن در یکی از اسنادی که منتشر کرده، از نقش عربستان سعودی در جنگ بین اسرائیل و مصر در سال 1967 پرده برداشت، در این نامه که فیصل بن عبدالعزیز پادشاه وقت عربستان به لیندون جانسون رئیس جمهور وقت آمریکا در سال ۱۹۶۶ می فرستد، مصر را به عنوان دشمن بزرگ عربستان و آمریکا معرفی میکند و از لزوم حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی برای حمله به مصر پرده بر می دارد.
در این نامه تاکیده شده بود که اسرائیل باید برای اشغال غزه، صحرای سینا و کرانه باختری اقدام کند. دراین نامه ملک فیصل تاکید میکند اسرائیل باید کنترل نوار غزه که تحت حاکمیت مصر بود به دست گرفته و کنترل کرانه باختری نیز که به دست اردن بود از دست این کشور خارج شود و هرگونه امید فلسطینیها برای بازگشت به کشورشان از بین برود.
انقلاب یمن در سال 1963 موجب شد عربستان و رژیم صهیونیستی پیش از پیش به یکدیگر نزدیک شوند، زیرا عربستان سعودی انقلاب یمن را مغایر با منافع خود میدانست و رژیم صهیونیستی نیز به خاطر آن که این انقلاب مورد حمایت مصر بود ، علم مخالفت با آن را برافراشت؛ این موضوع موجب نزدیک شدن این دو رژیم به یکدیگر شد.گفته شده است تامین کننده اصلی بودجه رژیم صهیونیستی در جنگ 1967 که منجر به اشغال اراضی در فلسطین و دیگر کشورهای عربی شد، عربستان سعودی بوده است.
برقراری رابطه بین عربستان سعودی و اسرائیل به مسائل اطلاعاتی نیز کشیده شد، تا جایی که افسران سازمان جاسوسی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی ( موساد) با افسران اطلاعاتی سعودی همکاری متقابل و بسیاری داشتند.
اما در این بین، خیانت های عربستان سعودی به قدس شریف بیش از پیش ماهیت این رژیم را بر ملا می کند، به گونه ای که عبدالعزیر پادشاه وقت عربستان سندی را امضا می کند که در آن به پرسی کاکس نماینده بریتانیا تضمین می دهد در طرح آنها مبنی بر اشغال سرزمین میلیون ها مردم بی گناه توسط رژیم صهیونیستی دخالت نکند. این سند آمده است: من سلطان عبدالعزیز ابن عبدالرحمان السعود الفیصل به فرستاده بریتانیا آقای پرسی کاکس اطمینان و تضمین می دهم که هیچگونه مخالفتی با دادن فلسطین به یهودیان فقیر یا حتی غیر یهودیان نداشته و هرگز از دستورات بریتانیا سرپیچی نخواهم کرد.
خیانت های عربستان سعودی به قدس شریف به این جا ختم نمی شود، گر چه عربستان خود را مخالف رژیم صهیونیستی نشان میداد، اما با طرح ریزی ها بسیار زیرکانه درصدد عادی سازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی بود؛ یکی از این طرح ها طرحی بود که ملک فهد در سال 1360 ارائه کرد که مفاد آن بدین گونه بود: عقب نشينی اسرائيل از تمامی سرزمين های اشغالی و از جمله بيت المقدس، تضمين حقوق فلسطينيانی كه مايل به بازگشت نيستند از طريق جبران خسارتهای وارده به آنها، تضمين حق همه كشورهای منطقه دائر بر زندگی صلح آميز با يكديگر( در مورد سوم فهد به طور زیرکانه به دنبال به رسمیت شناختن اسرائیل بود، اما با این طرح مخالفت های بسیاری را در جهان اسلام شد).
امام خمينی(ره) در واكنش به اين طرح فرمودند:"بر ما و هر مسلمانی واجب است طرح هايی از قبيل طرح سادات و فهد را رد كند."
اما از دیگر موارد حمایت عربستان از رژیم صهیونیستی می توان به کمک 80 میلیون دلاری سلمان عبدالعزیز پادشاه عربستان سعودی به نتانیاهو نخست وزیر رژیم اسرائیل اشاره کرد؛ در این بین، سال 2016 را باید سال اعلام علنی روابط بین اسرائیل و عربستان سعودی دانست، زیرا در آن سال دیداری بین مقامات رژیم صهیونیستی و مسئولان بلندپایه سعودی و سابق خاندان حاکم سعودی از جمله شاهزاده ترکی فیصل رئیس سابق دستگاه اطلاعاتی عربستان و انور عشقی ژنرال بازنشسته سعودی برگزار شد و حتی انور عشقی سفری محرمانه به تل آویو داشت و شبکه تلویزیونی صهیونیستی I24News مصاحبهای با یعقوب عمیدرو ژنرال بازنشسته و رئیس سابق شورای امنیت رژیم اسرائیل نیز انجام داد.
عمیدرو در این مصاحبه گفت: سعودیها چیزهای زیادی از این روابط کسب خواهند کرد. ترکی فیصل نیز در همان ایام اعلام کرد: ما با پولهای اعراب و تفکر اسرائیل می توانیم خاورمیانه بهتری بسازیم.
در سفری که دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا به همراه جرد کوشنر داماد و مشاور ارشد خود و دخترش به عربستان سعودی داشت، از جرد کوشنر استقبال ویژه ای شد؛ این استقبال گسترده از کوشنر بی ارتباطات با گرویدن او به دین یهود و ارتباط عمیق داماد دونالد ترامپ با صهیونیست ها نداشت.
همچنین وزیر انرژی رژیم صهیونیستی در اظهاراتی به روابط بین اسرائیل و عربستان اعتراف کرد و گفت: اسرائیل هیچگاه نخواسته روابط دیپلماتیک با کشورهایی چون عربستان سعودی و یا دیگر کشورهای مسلمان را مخفی نگاه دارد.
در چند سال اخیر به ویژه پس از اعلام ولیعهدی محمد بن سلمان تمایل عربستان به برقراری ارتباط با رژیم صهیونیستی بیش از گذشته شده است، به گونه ای که در نامه محرمانه عادل الجبیر به محمد سلمان که توسط روزنامه الاخبار لبنان فاش شد به برقراری رابطه با اسرائیل تاکید شده بود. طبق افشای یک مقام اسرائیلی، حتی محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی سفری به سرزمین های اشغالی داشته و با مقامات رژیم صهیونیستی دیدار و گفتگو کرده است.
اما از دلایل دیگر تمایل عربستان به برقراری ارتباط با رژیم صهیونیستی میتوان به تلاش این رژیم برای مقابله با ایراناشاره کرد، مقامات سعودی درصدد تشکیل مثلث غربی_عربی_ عبری برای مقابله با قدرت روزافزون جمهوری اسلامی ایران است.
در پایان باید خاطر نشان کرد که عربستان سعودی برخلاف آنچه که این سال هال ادعا می کند در پی حمایت از مردم مظلوم فلسطین نبوده و قطعا نخواهد بود، آنها به اسرائیل به دیده یک شریک استراتژیک نگاه می کنند که میتواند در منطقه با حمایت های خود به مقابله با مقاومت بپردازد و خود را در کنار آمریکا و رژیم صهیونیستی به عنوان یک دشمن اصلی برای ایران نشان دهد، اما از این موضوع خبر ندارد که جمهوری اسلامی ایران، اصلا عربستان را در محاسبات خود جای نخواهد داد.
انتهای پیام/
فلسطین پیروز است