به گزارش خبرنگار حوزه تئاتر گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ «رئال مادرید ۱۱ بارسلونا ۱» نمایشی است که این روزها در پردیس تئاتر شهرزاد در حال اجراست؛ نمایشی به نویسندگی و کارگردانی سید مهدی شجاعی کیاسری. نویسنده ای که در شهریور 1367 در تهران به دنیا آمد. او لیسانس کارگردانی تئاتر خود را از دانشکده هنر و معماری گرفته است.
نمایش رئال مادرید – بارسلونا برگ تازه ای در کارنامه کاری شجاعی کیاسری است. در وزنه نمایشنامه او سعی کرده به قلب تاریخ کشوری پر رمز و راز و شاعرانه سفر کند، کشوری که شاعرش شاخصش فدریکو گارسیا لورکا است. کشوری که هنرمندانش همواره خاص بودند و خاص میاندیشیدند. کشوری به نام اسپانیا، کشوری که حتی فوتبال باشگاهی اش هم با تیمهای رئال مادرید و بارسلونا وجه هنری از فوتبال را دنبال میکنند. شجاعی با توجه به تمام این نکات از فوتبال پلی ساخته، برای رسیدن به درامی محکم و نمایشنامه ای با پرداختی مناسب.
«رئال مادرید ۱۱ بارسلونا ۱» اقتباسی از نمایشنامه "تفنگهای ننه کارار" نوشته برتولت برشت است که با تغییرات در متن به برداشتی متفاوت از این متن رسیده است. کلیت نمایشنامه درباره جنگهای داخلی اسپانیاست و داستان زنی است که اجازه نمیدهد، پسرش به جنگ برود.
نمایشی که از طریق این دو تیم فوتبال با شخصیت پردازی موشکافانه به تحلیلهایی سیاسی و اجتماعی میرسد، تحلیلهایی نه البته غیر نمایشی، تحلیلهایی که چون در دل قصه و روایتش گنجانده شده به شعار و اغراق تبدیل نشده است.
ماجرا از این قرار است؛ پسر خانم کارار (خوآن) بهترین تکتیراندازِ شهر مادرید است، ولی خانم کارار ٨ سال است به جای جنگ پسرش را به ماهیگیری میفرستد، چون نمیخواهد او هم مثل پدرش کشته شود. ولی امروز با تمامِ آن ۸ سال فرق دارد. چون برادر کارار میخواهد پنهان از چشم کارار از خوآن برای ترور وزیر جنگ اسپانیا کمک بگیرد. بین چریکهای شهر مادرید فقط خوآن میتواند او را بکشد... «امروز تو مادرید همه گوششان به سخنرانی وزیر جنگ عصر وحشت اسپانیاست. بعیده کسی واسه شنیدن فوتبال بره خونه خانم کارار...»
این چند خط نمایی از تابلوی نمایش رئال مادرید ۱۱ بارسلونا ۱، است. تابلویی که نشان میدهند وزنه سیاست بر صحنه نمایش سایه انداخته و در کل با نمایشی با رگه سیاسی عصر دیکتاتور فرانکو روبرو هستیم، اما این رگههای سیاسی، چون در قالب یک خانواده و پسر جوان آرمان خواه و در روایتی نمایشی بیان میشود، به نقطه منفی و ضعف این نمایش تبدیل نشده، نکته ای که این نمایش را برای تماشاگر دل پذیرتر میکند تا در روندی درست از شخصیتهایی که همه شان به طناب پوسیده بیزاری از جنگ چنگ میزنند بگوید، شخصیتهایی که در فضای رخوتی تاریک دوران دیکتاتوری و در میان بی عدالتیها همچنان تلاش میکنند از عشق، مهربانی و زندگی بگویند.
در این میان، اما در جاهایی از نمایش شیوه کارگردانی و طراحی صحنه به سمتی میرود که اغراق و شعار وزنه اصلی آن است. اغراقی که به دلیل برداشت درست از فضا و جغرافیایی که شخصیتها در آن نفس میکشند، برای مخاطب هضم میشود و گل درشت و آزار دهنده. چون خطابه سیاسی جلوه نمیکند. این اتفاق در نمایش در حالی است که حتی شخصیت اصلی با بازی امیر حسین فتحی روی چهار پایه ای میایستد و از آرمان هایش میگوید و فریاد سر میدهد، اما این شعار در این میزانسن، مخاطب را آزار نمیدهد تا با اثری روبرو باشیم که در معدود دفعات در هنر نمایش این روزها، به شکل درست از شعار و مفهوم آن بسان ابزاری دراماتیک استفاده میکند.
در این میان، اما زیبایی متن و شکوه این نمایش در بیان و اجرای صحنهها، دکور و بازیها، همراه و همگام با متن حرکت نمیکند و این تصور را به بار میآورد که گویی متن بسیار سنگینتر از بقیه اجزای بیانی نمایش هستند واین هم وزن نبودن متن و اجرا، نمایش رئال مادرید بارسلونا را به اجرای متوسط برده است.
استفاده از صدا، طراحی صحنه و بازیهایی که گاهی با زبان و بیانی متوسط در برابر متن شان عمل میکنند، همه و همه این افسوس و حسرت را بر میانگیزد که کاش این متن، با اجرای باشکوهتر و با عظمت تری همراه می شد. در راستای همین مطلب، شیوه اجرایی نمایش با رئالیسمی همراه است که در لحظاتی با محتوای نمایشنامه هماهنگ حرکت نمیکند.
بر اساس فضا و حال و هوای شخصیتهای نمایش میتوانست به سمت نمادگرایی حتی فضای وهم و سورئالیستی هم حرکت کند تا بتوانیم به تنوع بصری بیشتری در نمایش برسیم. این نقص تا جایی است که در شیوه اجرایی نمایش تنها لحظهی مرگ وزیر جنگ است که با نمادهایی از فانوس در صحنه به اتمام میرسد و آن همه آرمان و نمادهای جهانشمول که استعداد بسیار خوبی برای این نوع اجرا دارند، به سادهترین شکل ممکن برای مخاطب بیان و اجرا میشوند.
«رئال مادرید ۱۱ بارسلونا ۱» نمایشی است با متنی عظیم و پر طمطراق؛ اما با شیوه بیانی ساده. سادگی که در مواقعی نمیتواند بیننده را با آن مفاهیم بکر و عمیق سیاسی و اجتماعی متن همراه کند. همهی اینها در حالی است که مخاطب تئاتری این سالها با نمایشی همراه شده که همه نوع مخاطب از هر قشر و طبقه و تحصیلاتی میتواند، به راحتی با آن ارتباط برقرار کند و لحظات لذت بخش خودرا بیابد.
یادداشت از بهنام صادقی
انتهای پیام/