به گزارش خبرنگار گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران جوان،کسـب چهارمین مـدال طلای قهرمانی جهان و به دسـتآوردن رکـورد تازهای در تاریـخ ووشـوی جهـان، افتخـار ورزشـی "شهربانو منصوریان" اسـت و البته حضـور در برنامـه مـاه عسـل و اکـران مسـتند صفـر تـا سـکو هـم باعث شـد تا او، سال خاصی را پشت سر بگذارد.
شـهربانو منصوریان در رشـته کونگ فو به قهرمانی جهان رسـید، اما افتخارات کسب شده در رشته ووشو او را مطرح کـرد. او بـا کسـب چهـار مدال طـلای جهانی، 2 طلای آسـیایی و 2 طلای جام جهانـی، از لحاظ تعداد مـدال و قهرمانـی، پرافتخارتریـن بانـوی ورزشـکار ایرانـی بـه شـمار مـی رود و خواهرانـش سـهیلا و الهـه به نوعـی ادامـه دهنده مسـیر او محسـوب میشـوند. در روزهـای پایانـی سـال، به سـراغ شـهربانو رفتـه و با او گفت: وگـو کردیم که البته حـال و هوای نوروزی هم در ایـن مصاحبه جریان دارد.
ووشــو و کونگ فو ریشــه هــای مشــترکی دارنــد، اما در ایران 2 فدراســیون مجــزا دارنــد، در صورتی که رئیس فدراسیون ووشوی کشــورمان، نایب رئیس فدراسیون جهانی کونگ فو است.
من در شــیراز ورزش را با کاراته شروع کردم و بعد در سمیرم به کلاس کونگ فو میرفتم. وقتی با رشته ووشــو آشنا شــدم، متوجه شدم این رشته ترکیبی از رشتههای رزمی است و آموزش این رشــته را زیر نظر ســامره خلیلــی در ورزشــگاه تختی اصفهان آغــاز کــردم کــه حاصــل آن ۳۰ قهرمانی در مسابقات قهرمانی کشــور و لیگ برتر و رویدادهای بین المللی است.
ما با هم به اردوی تیم ملی دعوت شدیم، اما من در رده بزرگسالان و الهه در رده جوانان. اعــزام جوانــان به مســابقات بــرون مرزی هــم قبل از بزرگســالان اســت؛ از ایــن رو، او زودتر اعزام شــد و مدال گرفت و در ادامه هم، من در اولین حضورم در رقابتهای جهانی به مدال رسیدم.
خب از وقتی الهه و ســهیلا تمرینات ووشــو را شروع کردند، من در کنارشان بودم و هر 2 هم لطف دارند و در مصاحبه هایشان از من به عنوان مربی یاد میکنند؛ اما زحمت اصلی با خودشان بوده است.
پــس از اینکــه اولیــن اعــزام مــا بــه مســابقات بــرون مرزی رقم خورد، سهیلا رشته ووشــو را شروع کرد و توانست خودش را بالا بکشد. البتــه در مقاطعــی در اردوهــای تیــم ملــی بــود؛ اما برای اعزام نهایی خط میخورد تا اینکه بالاخره به ترکیب اصلی تیم ملی رسید.
بازیهای آســیایی در اوزان ۶۰ و ۵۲ کیلوگرم برگزار میشــود که من وزن ۵۸ کیلوگرم بــودم و در اردوی تیــم ملی هم حضــور داشــتم، اما بــرای ترکیب نهایی، آزادپور و الهه انتخاب شدند. الهه هم برای رســیدن بــه تیم ملــی، رقبای سنگینی داشت.
به هرحال به حریف چینــی باختم. البته بــازی را برده بودم، اما حق خوری داوران به ضرر من شد. البته حسرتش را نمیخورم و تاثیری هم روی روحیه ام نداشت، چون از خودم راضی هستم.
تــا وقتی کــه از نظــر مالــی تامین شــوم. مــی خواهم در بازیهــای آســیایی جا کارتــا با مــدال گرفتــن، پاداش بگیــرم و بعــد از آن از ورزش قهرمانــی خداحافظــی میکنم.
بله، در اردوهای تیم ملی و مسابقات انتخابی، رقابت تنگاتنگی داریم. من و خواهرانم، هاشــمی، دریایی و آزادپور همگی مدعی هستیم و انتخاب نفرات اعزامی با برتری در مســابقات انتخابی با حداقل امتیاز اتفاق میافتد.
تداوم دوران قهرمانی به خود ورزشکار بستگی دارد آزادپور جایگاه شاخـــــــصی در ووشوی کشورمان دارد و همــواره از او بــه عنــوان یــک ســاندا کار خــوب یــاد میکنم. وی بــه دلایلی که خودش مــی داند، از چشــمها دور شــد؛ اما من تلاش مــی کنم به اهدافی که بــرای خــودم تعیین کــرده ام، دست پیدا کنم.
با اینکــه قهرمــان ووشــو هســتم، اما پــس از حضــور در برنامه ماه عسل و هم چنین اکران فیلم از صفر تا سکو بود که تغییرات اساسی در زندگی ما پیش آمد. حضور در برنامه ماه عسل سبب شد تا مردم با یک دید دیگری به ما نگاه کنند، به شخصه سال خوبی داشتم، اما برخی رویدادهای ناگواری که در کشور ر. خ. داد، روح ما را نیز مثل سایر ایرانیها آزرده کرد.
ایــن فیلم چهار ســال پیش بــا حضور مهتــاب کرامتی و سحر مصیبی ساخته شد. گروه فیلمســازی مــا در تمــام لحظه هــای زندگی مان بودند و مثل یک خانواده شده بودیم. حضور در برنامه ماه عسل سبب شد تا اکران این فیلم با استقبال مردم همراه شود. قبلا، چون مسابقات از تلویزیون پخش نمیشد، مردم با ما و رشته ووشــو آشنایی نداشــتند، اما بعد از برنامه ماه عســل و ا. کران فیلم از صفر تا ســکو دیگر مــردم ما را به خوبی میشناسند.
من در ۲۵ اکران خصوصی فیلم حضــور پیدا کردم که در تمام این اکران هــا دیدم که مردم تــا آخرین لحظه نشسته بودند. حتــی زمانــی کــه تیتــراژ فیلــم نمایــش داده مــی شــد همچنــان منتظــر بودنــد تــا پخــش فیلــم ادامــه پیــدا کند و بعــد از پایــان فیلم پنج تــا ۱۰ دقیقه روی پایشــان میایستادند و دست میزدند.
هــم خــوب اســــــت و هــم بــد. دیگــــــــر مــــــا متعلــــــق بــه خودمــان نیســــــتیم و مــــــــردم از مــا انتظـــــار دیگـــــــری دارنــد و بایــد مواظــب رفتــار و پوشــش خودمــان باشــــــــیم و دیگــــــر نمــی توانیــــــــم مثــل گذشــــــــته رفتار کنیم. پــس از ایــن اتفاقــات مــردم ســمیرم فکر مــی کنند کــه وضــع زندگــی مــا خیلــی تغییــر کــرده و تیلیــاردر شده ایم. خیلــی از افــراد بــرای دریافت کمــک به مــا مراجعه میکنند، ولی متاسفانه من نتوانستم به آنها کمک کنم و از این بابت ناراحت و شرمنده شدم.
دعا میکنــم که ســال ۹۷ ســال خوبی بــرای مردم ایران باشد. دیگــر شــاهد اتفاقــات تلخی کــه در این ســال برای برخی از هموطنان ما ر. خ. داد نباشیم.
سیب (با خنده) بالاخره نماد شهرم است.
در دوران کودکی، عیدی میگرفتیم، اما حالا باید عیدی بدهیم.
تبریک سال نو از طرف همسرم.
دید و بازدیــد و حضــور در منزل اقــوام، به خصوص بــزرگ تـــــرها، ســــــفرهای مــردم و رونــق گرفتــــــــن گردشگری.
مــی خواهـــــــم بــه طــور جــــــــدی بــه مربیگــــــری بپردازم. البته فعلا آ. کادمی ووشوی خواهران منصوریان، در سمیرم فعال اســت؛ اما در آینده احتمالا کارم را در تهران دنبال میکنم، زیرا هم درآمد مربیگری بیشتر اســت و هــم فضــای بهتــری بــرای پیشــرفت وجود دارد.
سمیرم شهرستان کوچکی است با مردمی کشاورز که بسیار زحمت کش و مهربان هستند. برنــد شــهر ما ســیب اســت و هــرگاه مــی خواهــم به مســابقات بروم یــک کارتن ســیب یا حداقــل چند سیب به من میدهند. من هم دوست دارم دلشان را شاد کنم و تا به حال در مصاحبــه هایــم در کشــورهایی هماننــد آمریکا، هند، چین، روسیه، ویتنام و اندونزی سیب سمیرم را تبلیــغ کــرده ام و امســال نیــز بــا همــکاری یکی از فروشــگاه هــای بــزرگ، اقدامــات مهمــی را در این زمینه صورت دادیم.
منبع: ویژه نامه اصفهان زیبا
انتهای پیام/
پرچمایرانوسوزوندن
و انشا الله که تمام جوانان این سرزمین موفق و پیروز باشند