به گزارش خبرنگار حوزه دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، فروردین ماه برای ملت بزرگ ایران علاوه بر این که سرآغاز فصلی نو و موعد آمدن بهار است؛ در عرصه دلاورمردی های رزمندگان اسلام در 8 سال دفاع مقدس نیز یادآور حماسه جاودانه فتح المبین در 2 فروردین سال 61 است، عملیاتی که خطوط مقدم دشمن بعثی را از حومه شهرهای شوش و دزفول، کیلومترها به عقب راند و حجم آتشباران رژیم بعثی بر روی شهر دزفول را که در رصد کامل توپخانه ارتش عراق قرار داشت و به "بلد الصواریخ" شهرت یافته بود، به میزان قابل توجهی کاست.
رزمندگان ایران اسلامی در فروردین سال ۱۳۶۱ در زمانی که دشمن از جنگی که روزی تصور میکرد در یک هفته فاتح آن خواهد بود؛ عملیاتی بزرگ با نام فتحالمبین را آغاز و در ناباوری همگان پس از ۱۰ روز نتایجی بزرگ را به دست آوردند.
دشمنان ایران اسلامی که بعد از سال ۵۷ و پیروزی انقلاب از منابع کشورمان محروم شدند، به هر کاری از ترور تا جنگ قومی دست زدند تا شاید به مقصد شوم خود برسند، اما دستاوردی نداشتند؛ پس به این فکر افتادند تا با حمایت یکی از حکام قدرت طلب منطقه جنگی بزرگ علیه جمهوری اسلامی را آغاز کنند.
پس از بررسیها، بهترین گزینه برای این طرح از نظر کارشناسان و اتاقهای فکر دشمن، صدام حسین رئیس جمهور وقت عراق بود، چرا که هم کینهای قدیمی از ایرانیها به دل گرفته بود و هم از نظر جغرافیایی نزدیکترین کشور به ایران بود که مرزهایی زیادی با خاک کشورمان داشت، پس استکبار به حمایت از عراق پرداخت.
غرب و شرق با صرف هزینههای گزاف، عراق را به بهترین سلاحهای دنیا مجهز کردند و انواع جنگنده، تانک و موشک و حتی سلاح ممنوعه و کشتار جمعی را در اختیارش قرار دادند تا به هر نحوی که شده انقلاب ایران را درهم بشکند و همین تامین تجهیزات صدام را به این تصور انداخت که میتواند ظرف مدت یک هفته تهران را فتح کند، پس در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به مرزهای کشورمان حمله کرد.
در آن زمان که هنوز نیروهای مسلح ایران از سپاه تازه تاسیس تا ارتش در حال به روزرسانی خود بودند، اما با حمله نیروهای بعث به سرعت خود را به مرزها رساندند تا مانع از نفوذ دشمن شوند، اما دشمن که مجهزتر از نیروهای ایرانی بود با سرعت پیشروی میکرد؛ همین موضوع خیالات واهی را در ذهن صدام شکل داد، اما این موفقیت صدام به دلیل استفاده از اصل غافلگیری و مقطعی بود و چیزی نگذشت که این تصورات رنگ باخت.
پس از شروع جنگ؛ مردم شهرهایی که میتوانستند جان خود را برداشته و فرار کنند با برادران خود در نیروهای مسلح همکاری کردند و مقاومتی جانانه را در برابر دشمن انجام دادند؛ دفاعی که یک نمونه آن حماسه مقاومت خرمشهر نام گرفت. [بیشتر بخوانید]
نیروهای دشمن که از ابتدا به خاطر تجهیزات فراوان غربی از چندین جبهه پا به صحنه نبرد گذاشته بودند، در جبهه شمال خوزستان با عبور از مرز قصد تصرف شهرهای اندیمشک و دزفول را داشتند و به سمت این شهرها رفتند؛ نیروهای بعثی مناطق شمال خوزستان و غرب کرخه را تصرف کردند و میخواستد شهر دزفول را تصرف کنند، اما هجوم آنها به خاطر ایستادگی مردم این شهر با شکست روبه رو شد و همین موضوع آنها را در منطقه غرب دزفول زمینگیر کرد.
در زمان حمله صدام به ایران بنیصدر مورد حمایت گروه تروریستی منافقین؛ رئیس جمهور کشورمان بود و همین موضوع همراه با بیکفایتی وی در مدیریت جنگ باعث اشغال بخش زیادی از مناطق غربی ایران شد، اما پس از عزل وی از پست ریاست جمهوری و فرماندهی ستاد جنگ ابتکار عمل به دست رزمندگان ایرانی افتاد.
در همین زمان فرماندهان سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی ایران که دیگر خیالشان برای تامین تجهیزات راحت شده بود به فکر طراحی عملیات برای بازپسگیری مناطق اشغال شده افتادند و عملیاتهای زیادی چون بیتالمقدس، کربلای ۵ و والفجر ۸ را طراحی کردند و یکی از آنها عملیات فتحالمبین برای آزادسازی مناطق شمال خوزستان و غرب کرخه بود.
زمستان سال ۶۰ با وجود سرمای زیاد، به خاطر گرمای طراحی یک عملیات برای بازپسگیری مناطق شمال خوزستان و غرب کرخه بسیار گرم بود؛ فرماندهان مشغول به کار بودند و رزمندگان آماده یک عملیات بزرگ؛ قرار شد تا عملیاتی انجام شود تا هم مناطق فوق آزاد شود و هم شهرهای شوش، دزفول و اندیمشک امنیت بیشتری پیدا کنند.
عملیات شناسایی از زمین و هوا با حضور برخی از فرماندهان ارتش و سپاه انجام و در کنار آن اطلاعات اسراء عراقی هم به کار گرفته شد تا نقشه دقیقتری تنظیم شود؛ با انجام عملیات شناسایی، طراحی برای عملیات در ۴ محور طرح ریزی شد و برای تامین نیرو نیز مردم با آموزش و سازماندهی به سمت خوزستان روانه شدند، به نحوی که در زمان عملیات بیش از ۳۰۰ درصد از پیشبینی فرماندهان نیرو در منطقه حضور داشت.
با طرح ریزی و نهایی شدن عملیات، قرار شد نیروهای ایرانی در فروردین عملیات فتحالمبین را انجام دهند، اما باز هم پای آمریکا و جاسوسیهایش در این عملیات باز شد؛ آمریکاییها که حامی اصلی صدام در جنگ تحمیلی بودند از طریق هوا و با استفاده از آواکسهای خود کار جاسوسی را برای عراق انجام میدادند که یک نمونه آن عملیات کربلای ۴ است، کاری که در فتحالمبین هم انجام دادند. [بیشتر بخوانید]
در این عملیات با اطلاعاتی که عراق از واشنگتن گرفته بود، ۴۸ ساعت قبل از عملیات از کلیت فعالیت ایرانیها که قصد انجام عملیات را داشتند؛ اطلاع داشت و به همین خاطر در دو محور شهر شوش دانیال و تنگه رقابیه با استفاده از حدود ۱ هزار ۲۰۰ تانک فرماندهان ایرانی را غافلگیر کرد و به سمت مرکز ایران حرکت کرد.
درگیری در این محور تا ساعت ۱۴ روز ۲۹ اسفند ادامه داشت و نیروهای دشمن فشار زیادی را به نیروهای ایرانی وارد کرد و با پیش روی در هر دو محور، محورها را به هم ریختند و عملا برای عملیات فتحالمبین از ۴ محور ۲ محور باقی ماند که این احتمال داده شد با آنها نتایج پیشبینی شده حاصل نشود و برای همین فرماندهان در انجام عملیات مردد شدند و برای انجام عملیات نزد امام راحل (ره) رفتند و ایشان فرمودند کار را انجام دهید.
پس از فرمان امام خمینی (ره) فرماندهان با دلگرمی مضاعف به میدان برگشتند و با همان طرح قبلی در بامداد روز ۲ فروردین سال ۱۳۶۱ عملیات فتحالمبین را با رمز یا زهرا (س) آغاز کردند و از ۴ جهت به دشمن یورش بردند.
در مرحله اول عملیات، تیپ ۲۷ محمد رسول الله با عبور آسان نیروها توپخانه عراقیها را از کار انداخت و باعث شدد تا ضربه دوم در مرحله اول در منطقه عین خوش با سرعت بر پیکر دشمن وارد شود؛ البته این منطقه برای دشمن اهمیت داشت و به همین خاطر برای جلوگیری از پیشروی رزمندگان ایرانی دشمن در ۳ روز پاتک سنگینی را انجام داد، اما با این وجود نیروهای لشکر ۱۴ امام حسین (ع)، تیپ ۸۴ خرم آباد، لشکر ۲۷ و لشکر ۲۱ حمزه ارتش ایستادگی کردند.
این ایستادگی باعث شد تا مرحله دوم عملیات به سرعت آغاز شود و نیروهای ایرانی توانستند تنگه و ارتفاعات رقابیه و زمینهای اطراف میشداغ را آزاد کنند و همین سرعت عمل عراقیها را چنان سردرگم کرد که دیگر خبری از حملات سنگین آنها نبود،گویی نیروهای دشمن دیگر در موضع خود نیستند.
عملیات فتحالمبین هفت شب ادامه داشت و با اطلاع از این که دیگر عراق حملهای ندارد؛ نیروهای ایرانی با سرعت بیشتری پیشروی خود را ادامه دادند و عراقیها را عقب بردند و وقتی خورشید روز هفتم فروردین طلوع کرد رزمندگان کشورمان به پشت خاکریزهای دشمن رسیدند و توانستند تعداد زیادی از نیروهای دشمن را اسیر کنند و با این کار اهداف مرحله سوم فتحالمبین محقق شد.
نیروهای ایرانی که سرعت خوبی داشتند و با روحیه ضعیف دشمن بلافاصله مرحله چهارم عملیات را آغاز کردند و دشمن را تا غرب رودخانه دویرج عقب راند و مناطق زیادی را آزاد کردند؛ نکته جالب این بود که در بسیاری از مناطق، پیشروی ایرانیها به خاطر عدم حضور نیروهای عراقی این حرکت شبیه به راهپیمایی بود.
پس از این عملیات تعداد زیادی از نیروهای دشمن که حدود ۱۵ تا ۲۰ هزار نفر تخمین زده میشدند اسیر و ۴۰۰ فروند تانک به غنیمت گرفته شد، اما مهمترین دستاورد این عملیات برهم زدن جو سیاسی و رسانهای عراق بود؛ بعد از فتحالمبین عراق برای اولین بار در طول جنگ ۸ ساله مجبور شد در مناطق مرزی با ایران موانع ایجاد کند و حتی صدام ادعا کرد که نیروهای کشورمان قصد تصرف استان العماره را داشتند.
فروردین سال ۱۳۶۱، با این پیروزی شیرینی دو چندانی در کام ایرانیها به خصوص مردم اندیمشک، دزفول و شوش دانیال داشت و باعث شد تا صدام و حامیانشان تحقیرآمیزترین شکست خود را متحمل شوند و از طرف دیگر پس از پیروزی در فتحالمبین سوریه با ایران توافق کرد تا لوله صادارت نفت عراق را ببندد؛ فتحالمبین همچنین باعث شد تا راه عملیات آزادسازی خرمشهر هموارتر شود.
البته این نبرد برای عراق هم دستاوردی داشت و باعث شد تا آمریکا برای حمایت رسمی از صدام نام این کشور را از فهرست کشورهای مظنون به حمایت از تروریسم بردارد.
از آن روز دیگر فروردین برای ملت ایران حلاوتی دو برابر داشت که هم روز نو شدن بود هم روز یادآوری رشادت مردان بزرگی که برای امنیت امروز ایران در سالهای جنگ تحمیلی جان شیرین خود را فدا کردند؛ از این رو ملت قدرشناس ایران اسلامی یادمانی را به نام این عملیات و به یاد شهدای گرانقدر در منطقه فتح المبین در غرب دزفول ساختند که هر ساله میعادگاه عاشقان و جوانانی است که آن روزها را ندیده اند، اما میخواهند با شهدا پیمان ببندند تا برای همیشه راهشان را ادامه دهند.
انتهای پیام/