به گزارش خبرنگار توپ و تور گروه ورزش باشگاه خبرنگاران جوان، اعلام اسامی ۳۷ بازیکن دعوت شده به اردوی تیم ملی والیبال ایران که ۱۴ فررودین ماه در سالن فدراسیون آغاز خواهد شد، سر و صدای زیادی به راه انداخت. لیستی پر از ایرادات فنی که تعجب اهالی والیبال را به همراه داشت. محمدطاهر وادی، جواد کریمی، فرهاد سالافزون، سامان فائزی، مسعود غلامی، علیاصغر مجرد، علی شفیعی، رحمان تقیزاده، مرتضی شریفی، امیرحسین اسفندیار، سلیم چپرلی، قاسم کارخانه، سعید جواهری توانا، امیر غفور، محمد رضیپور، امیرمحمد فلاحتخواه، مهدی جلوه، ابوالفضل قلیپور، پوریا یلی، محمدرضا حضرتپور، بهنام ابراهیمی، امیرحسین توخته، صابر کاظمی، میثم صالحی، مصطفی حیدری، مجتبی یوسفی، مهدی جلوه، علی شفیعی، سلیم چپرلی، کیاوش حیدری، محمود رسولی و اکبر ولایی بازیکنانی بودند که نامشان در لیست اولیه قرار داشت. نام برخی بازیکنان در شرایطی در این لیست قرار گرفته بود که خود این نفرات با توجه به عملکردشان در لیگ برتر قطعا امیدی برای قرار داشتن در لیست کولاکوویچ نداشتند.
خولیو ولاسکو، معمار فنی والیبال ایران که همه اهالی والیبال او را عامل تحول و رشد موشکی والیبال میدانستند؛ همیشه عنوان میکرد که باید بازیکنان را ترغیب کرد در تیمهایی بازی کنند که بتوانند در ترکیب اصلی جا داشته باشند تا توسط مربیان تیم ملی دیده شوند. در واقع از دیدگاه یکی از بهترین مربیان والیبال جهانی نیز بازیکنی استحقاق پوشیدن پیراهن تیم ملی را دارد که در تیم باشگاهیاش بازی کند. نه بازیکنی که جایش روی نیمکت تیمش بوده است. نفرات دعوت شده به لیست کولاکوویچ، اما به طور کامل با این اظهار نظر صحیح و اصولی ولاسکو در تضاد است. دعوت از بازیکنانی نظیر رضا قرا، سعید جواهری، سامان فائزی، قاسم کارخانه، کیاوش حیدری و ... که فرصت چندانی برای حضور در لیگ نداشتند و اغلب مسابقات تیمهایشان را از روی نیمکت تماشا میکردند، نمونه عینی این تصمیم عجیب است. کیاوش حیدری که نامش برای خیلیها آشنا نیست، پشت خط زن سوم تیم شهرداری تبریز است که تنها در یک مسابقه بین اردکان و تبریز که در اردکان برگزار شد به میدان رفت آن هم به دلیل آسیب دیدگی دو پشت خط زن دیگر تیم و آنقدر شانس با وی یار بود که با همان یک مسابقه در لیست تیم ملی قرار گرفت. ایگور کولاکوویچ که تنها چند مسابقه مرحله پلی آف لیگ برتر را آن هم به طور گزینشی از نزدیک دید به راستی چه معیاری برای انتخاب بازیکنانی دارد که تمام مدت لیگ روی نیمکت بودهاند؟ به طور مثال کولاکوویچ باید پاسخ بدهد که انگیزهاش از دعوت از بازیکنی مانند قاسم کارخانه چیست؟ این بازیکن با چه معیاری در لیستش قرار دارد؟ آیا بازیکن اصلی تیمش بود؟ آیا از نظر فنی و سنی در شرایط ایده آلی قرار داشت؟ آیا از کیفیت کافی در طول لیگ سی و یکم بهرهمند بود؟ بازیکنی که حتی پدر خودش در تیم بانک سرمایه فرصت حضور در ترکیب ثابت را به وی نمیدهد، حالا مشخص نیست با چه ملاکی در لیست تیم ملی قرار دارد. لیستی که مشخص است شایستهسالاری در آن دخیل نیست و عواملی دیگر در آن دست داشته است.
انتقاد دیگری که به لیست ایگور کولاکوویچ وارد است، دعوت از ۷ بازیکن رده جوانان که همراه با تیم نوجوانان سال گذشته قهرمان جهان شده بودند، است. سال گذشته و زمانی که تیم ملی جوانان ایران تصمیم داشت به مسابقات قهرمانی جهان راه پیدا کند، حتی یک بازیکن از تیم نوجوانان به تیم جوانان داده نشد تا چرخه عملکرد تیم نوجوانان با مشکل مواجه نشد، حالا چه شده که با تغییر سیاستی این چنینی ۷ بازیکن نوجوان به تیم ملی بزرگسالان دعوت میشوند. در این که اکثر این نفرات در پایان مرحله اول اردوی تیم ملی خط خواهند خورد، شکی وجود ندارد، اما حضور این بازیکنان در تمرینات تیم بزرگسالان مشکلاتی ایجاد میکند. اولا باید این نکته را در نظر داشت که تیم ملی جوانان ایران باید خود را برای حضور در نبرد قهرمانی آسیا و کسب سهمیه جهانی آماده کند، حضور نداشتن بازیکنان این تیم در اردوی رده سنی خودشان قطعا به تیم ملی جوانان آسیب خواهد زد. از طرفی بدون شک این بازیکنان که تا همین چند ماه پیش به عنوان بازیکن نوجوان، در والیبال ایران حضور داشتند، ناگهان با صعود سه پلهای در کنار بزرگسالان تمرین خواهندکرد و از نظر روحی دچار مشکل خواهند شد. در واقع هیچ بعید نیست که این بازیکنان یا درچار غرور کاذب شوند و یا سرخوردگی پس از حذف شدن از لیست. از طرفی بازیکنی که در تمرینات بزرگسالان شرکت کرده و سودای لیگ جهانی در سر داشته باشد، حتی اگر به تمرینات تیم رده سنی خودش بازگردد؛ بدون شک از انگیزه کافی برخوردار نخواهد بود و این روند تیم نوجوانان را دچار اختلال میکند. دعوت از بازیکنان نوجوان به تیم ملی بزرگسالان نشان از این دارد که در لیست آقای سرمربی، هیچ چیز سر جای خودش نیست. چرا که در دنیای امروز والیبال همه بازیکنان پله پله به تیم بزرگسالان میرسند. سوالی که ما از کولاکوویچ داریم، این است که آیا زمانی که وی هدایت تیم ملی صربستان را بر عهده داشت، نیز چنین تعدادی از بازیکنان جوان را به مراحل اولیه اردوی تیمش دعوت میکرد؟ یا این بدعت اشتباه تنها در ایران رخ میدهد؟ همان طور که ولاسکو نیز بارها از بازیکنان پایه به تیم ملی دعوت کرد آن هم در شرایطی که زمان حضورش در تیم ملی ایتالیا از این خبرها نبود! این شیوه دعوت از بازیکنان بدون شک دستاوردی جز بازیکن سوزی ندارد. هنوز به یاد داریم زمانی که گاییچ بی موقع، فرهاد سال افزون را به تیم ملی دعوت کرد، موجب شد این بازیکن چند سال دیرتر بتواند خودی نشان دهد و به نوعی چند سال از دوران حرفهایاش سوخت. بازیکنان باید حضور در همه تیمهای پایه را پله پله و بر اساس اصول طی کنند، حضور ناگهانی نه تنها شوک مثبتی به آنها وارد نخواهد کرد بلکه عوارضی طولانی مدت برای والیبال ایران به همراه خواهد داشت.
حضور تیم اردکان در فینال لیگ برتر والیبال یک اتفاق خوب برای والیبال ایران به شمار میرفت. اتفاقی خوب که میتوانست با نگاه درست و موشکافانه تیم ملی را منتفع کند. عملکرد درخشان بازیکنی مانند حسین امیری که خیلیها او را بهترین بازیکن لیگ سی و یکم نیز میدانستند، موجب شده بود همه منتظر باشند نام وی در این لیست باشد. اما این اتفاق رخ نداد. شاید بهتر بود کولاکوویچ و دستیارانش حداقل این فرصت را به چنین بازیکنی میدانند که در اردوی تیم ملی مورد آزمایش قرار بگیرد. بازیکنان دیگری همچون حسن صنوبر، پوریا فیاضی، جواد حسین آبادی، رضا صفایی، علی جلالی، رضا عابدینی، محمدرضا موذن و ... نیز با توجه به درخششی که در طول فصل داشتند میتوانستند در لیست کولاکوویچ باشند. البته اصلا هم دور از انتظار نیست که عملکرد درخشان این بازیکنان در تیم ملی دیده نشود، چرا که این بازیکنان زمانی که در لیگ خوب کار میکردند آقای کولاکوویچ در کشور خودش بود و تعطیلات و مرخصی اش را سپری میکرد. آنهایی که باید این بازیکنان را میدیدند نیز ترجیح دادند صبر کنند و در کنار خود کولاکوویچ بازیهای لیگ را آن هم درپلی آف بررسی و آنالیز کنند.
در همه جای دنیا برگزاری مسابقات لیگ برتر والیبال بستری برای نشان دادن توانمندی بازیکنان است و همچنین ظهور پدیدههای جدید و تزریق بازیکنان تازه به بدنه تیم ملی. در ایران، اما انگار لیگ برتر با آن همه حاشیه و بی نظمی و جنجال، چیزی جز یک نمایش چند ماهه نیست. لیگ پر سر و صدا و پر هزینهای که امروز شاهد این هستیم که حتی کوچکترین نقشی در انتخاب بازیکنان ایفا نمیکند. در واقع لیگ برتر والیبال هیچ نقش و تاثیری در نفرات انتخابی کولاکوویچ نداشت. زمانی که رسانهها و کارشناسان از نبودن کولاکووچ در کوران مسابقات لیگ انتقاد میکردند، فدراسیون نشینان با توجیهاتی عجیب و غریب سعی در قانع کردن منتقدان داشتند، اما آیا به راستی کولاکوویچ فیلم بازیها را دیده بود؟
رسول آقچهلی را خیلیها تضمین کننده آینده پشت خطزنهای والیبال ایران میدانستند، بازیکن بلندبالا و با اخلاق گنبدی که در سال گذشته چهار تورنمنت سنگین را باتیمهای ملی جوانان و امیدها تجربه کرد و در هر چهار نبرد نقشی تاثیر گذار در تیمش داشت. چه آنجایی که همراه با تیم جوانان در بازیهای کشورهای اسلامی جام قهرمانی بالای سر برد و چه در کسب مقام پنجمی به همراه تیم جوانان که به گفته کادر فنی تیم جوانان، یکی از موثرترین بازیکن تیمش بود. در مسابقات قهرمانی آسیا اندونزی نیز هر بار توسط سیچلو به زمین رفت تاثیر فوق العادهای در بازی داشت. این بازیکن در اواخر تابستان ۹۶ با تیم امید راهی مصر شد و در شرایطی که هم پستی او یعنی امین اسماعیل نژاد به دلیل آسیب دیدگی نتوانست در مصر تیم را همراهی کند، در ترکیب ثابت تیم سیچلو به میدان رفت. این بازیکن در فصل سی و یکم لیگ برتر همراه با تیم کاله نیم فصل نخست عملکرد خوبی داشت، اما در اواخر نیم فصل اول در دیدار با شهرداری ارومیه دچار آسیب دیدگی از ناحیه کتف شد و برای طی کردن مراحل درمانی در نیم فصل دوم جای خود را به رضا صفایی داد. آقچهلی؛ هرچند به دلیل مصدومیت نتوانست درخشش خوبی در لیگ داشته باشد، اما این روزها و پس از طی کردن دوران درمانش به روزهای خوب خود بازگشته است. با این حال نبودن نامش در لیست کولاکووچ – هرچند به دلیل آسیبی که دارد شاید منطقی باشد، اما او را بیانگیزه خواهد کرد. بازیکنی که قطعا آسیب دیدگیاش را از تلاش برای تیم ملی امید و جوانان با خود همراه داشته است و حالا انگار دیگر جایی برای حضور در ترکیب تیم ملی را ندارد. حالا که کولاکوویچ به بازیکنان ذخیره تیمها فرصت حضور در تمرینات تیم ملی را داده است، چرا برای کاپیتان تیم ملی جوانان این شانس را قائل نشده است.
با تمام این تفاسیر امیدواریم ایگور کولاکوویچ و اطرافیانش بتوانند با این سیاستی که در پیش گرفتهاند، روزهای خوبی برای والیبال ایران در سال پیش رو رقم بزنند. سالی که در آن انواع و اقسام تورنمنتهای آسیایی و جهانی برگزار خواهد شد و با توجه به رشد حریفان آسیایی، هیچ بعید نیست که تیمهای ملی ایران نتوانند مانند قبل بر بام آسیا، آقایی کنند. والیبال ایران نیاز به تغییر نگرش جدی دارد و بیش از هرچیز نیاز به شجاعت و استقلال فکری از سوی آقای سرمربی!
انتهای پیام/