به گزارش خبرنگار حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ مهران مدیری در سومین شب از برنامه نوروزی دورهمی به موضوع ترس پرداخت. وی گفت: از کودکی به ما آموختند، ترس برادر مرگ است. البته ترس برادر شکست هم هست. یکی از شایع ترین ترسهای اجتماعی، ترس از آبروست. یک وقت هایی این ترس به شکلی رواج پیدا می کند که ط ف پاکت حقوقش را باز نمی کند، ولی فردای همان روز با یک پیت نفت به شرکت بر می گردد! حفظ آبرو برای فقرا اهمیت دارد و برای آن تلاش می کنند، اما برای مرفه ها طوفان سونامی هم آن را جا به جا نمی کند.
مدیری ادامه داد: در این برنامه بارها به ترس اقتصادی از ازدواج اشاره شده؛ اعتماد به یکدیگر خیلی سخت شده و قبل از ازدواج همه گُل هستند، اما بعد از عروسی همه فرق می کنند، خلاصه می خواهم بگویم با شکل جدیدی از دیوانگی مواجه هستیم و احتمالا به همین دلیل یک عده معتقد هستند، عشق از حمله های تروریستی خطرناکتر است!
اما در بخش گفتگو با مهمان مدیری میزبان محمد معتمدی خواننده کشورمان شد. محمد معتمدی خواننده موسیقی سنتی، در ادامه ویژه برنامه نوروزی دورهمی پس از اجرای اولین قطعه موسیقی و تبریک سال نو، درباره ترس بچگی خودش گفت: زمان بچگی ما یک کارتون پخش می شد که یک شخصیت گرگ داشت و من تا سال های سال فکر می کردم، آن گرگ پشت سر من است. الان هم از خوابیدن زیر لوستر میترسم. یک بار در بچگی لوستر جلوی چشم هایم افتاد و از آن می ترسم.
معتمدی درباره آغاز کار هنری اش عنوان کرد: من اصالتا کاشانی هستم، اما سال ۷۷ به خاطر اینکه فضای تهران در آن سالها زمینه پیشرفت در هنر را فراهم می کرد، به تهران آمدم. قبل از دانشگاه، در صدا و سیما در رشته کارگردانی تحصیل کردم و بعد از خواندن رشته کارگردانی من تخصصی آواز را ادامه دادم.
وی ادامه داد: بعد از آشنایی با استاد محمد رضا لطفی، او من را دعوت به همکاری در گروه شیدا کرد که برای من به شکلی رنسانس هنری ایجاد کرد. موسیقی در خانواده ام وجود نداشت، اما یکبار هم در یکی از کشور اسلامی، گفتم؛ معماری و شهر قدیم کاشان و بازار کاشان و تمام این گذرها معلم اولیه من بودند و مدیون هنر این شهر هستم.
وی درباره اجرای موسیقی ایرانی در کشورهای اروپایی گفت: زبان ها هر کدام خودشان یک موسیقی دارند. درست است که خارجی ها معنی کلمات ما را متوجه نمی شوند؛ ولی وقتی برای مخاطبان می خوانیم، کسی که می شنود باید از ساز بهره ببرد. در واقع تا حدودی خود آن زیر و بم هایی که ایجاد می شود، معنی شعر را بیان می کند.
این خواننده درباره لذت هایش در هنر موسیقی خاطرنشان کرد: یکی از لذت های من آموزش است و علی رغم آن چیزی که دیده می شود، موسیقی کار سختی است و هر وقت کار نداشته باشم با هنرجوهایم تمرین می کنم.
وی در خصوص پیدا کردن تحریر صدا گفت: تحریر همان چهچه است که در کشورهای آسیای شرقی و ... یاد می شود و جزو غنی ترین و فاخرترین نواها در موسیقی ایرانی محسوب می شود.
معتمدی با اشاره به تحریرهای صدا به بازی سیامک انصاری در قهوه تلخ و همچنین سروش جمشیدی در نقش قیمت اشاره کرد و نام مدیری را با تحریر خواند. وی همچنین گفت: خیلی ها نمیدانند؛ اما یکی از رازهایم در اجرای کنسرت ها همین است. من مثل یک هنرپیشه در صحنه تئاتر گاهی متن شعر را فراموش می کنم و جای آن را با آواها و تحریرها پر می کنم (خنده).
وی در پاسخ به سوال معروف مدیری درباره عشق گفت: بله؛ زیاد عاشق شدم و با آخری اش، ۸ ماه است که ازدواج کردم.
معتمدی در خصوص وضعیت موسیقی در کشورمان گفت: همه عزیزان زحمت کشیدند، اما امروز وضع ذائقه شنیداری مردم خوب نیست. شاید به دلیل این باشد که ما کارمان خوب نبوده و یا آگاهی مردم پایین بوده است. ما باید یک استانداردی را به عنوان کار بپذیریم. الان گوش مردم و وقت مردم به راحتی قابل خریدن است و با یک هزینه حداقلی به راحتی هر نوع موسیقی شنیده میشود، ولی امیدوارم مردم فرهنگ موسیقی را بشناسند.
وی ادامه داد: در عرصه فرهنگ موسیقی ما کاشتی نداشتیم که برداشتی داشته باشیم. به همین دلیل این گسست فرهنگی را داشتیم و خسارت های فرهنگی از سوی مسئولان دیده نشده است.
معتمدی در پایان، بخشی از مجموعه آثار خود را به موزه دورهمی اهدا کرد.
انتهای پیام/
اقشاری مثل کارگران، کارمندان، روحانیون، اساتید دانشگاه و ...
فقط کسانی رو می آره که به نوعی ازش تعریف کنن و بله قربان گوی او باشند!!!!!