به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از زاهدان، ۱۳ فروردین روز طبیعت و از تعطیلات رسمی در تقویم کشور ما است و مردم در این روز که آخرین روز جشن عید نوروز است، به دشت و صحرا میروند و در کنار خانواده این روز را به شادی سپری میکنند.
بیرون رفتن از خانه در روز سیزدهم فروردین و آن روز را بـه شـادی و تفـریـح گذراندن از رسوم دیـریـن ایـرانـیان اسـت و پس از گذشت سالها از این سنت قدیمی، همچنان مردم آن را حفظ کرده و سعی میکنند که در کنار سبزه و آب و گیاهان، این روز را به خوبی بگذرانند و در یاد و خاطره آنها ثبت شود.
در زمانهای گذشته روز ۱۳ را روز نحس میدانستند و برای دوری از این نحسی به بیرون میرفتند و این روز را در صحرا و دشت سپری میکردند، تا از بدیمنی آن در امان باشند، ولی امروزه این روز را روز انس با طبیعت میدانند و مردم سعی میکنند که همه در این روز دور هم جمع شوند و با شادی و تفریح آن را پشت سر بگذارند.
مردم سیستان و بلوچستان نیز همانند سایر مردم ایران در روز ۱۳ فروردین بیرون میروند و سعی میکنند که خوش آب و هواترین منطقه را برای آن در نظر بگیرند.
مردم سیستان و بلوچستان امروز ۱۳ فروردین از صبح زود بیرون رفته اند تا حتی صبحانه خود را در کنار طبیعت میل کنند و تا شب بیرون از منزل هستند.
همانطور که پیشینه جشن نوروز را از زمان جمشید میدانند درباره سیزده بدر هم روایت هست که: جمشید، شاه پیشدادی، روز سیزده نوروز (سیزده بدر) را در صحرای سبز و خرم خیمه و خرگاه برپا میکند و بارعام میدهد و چندین سال متوالی این کار را انجام میدهد که در نتیجه این مراسم در ایران زمین به صورت سنت و آیین در میآید و ایرانیان از آن پس سیزده بدر را بیرون از خانه در کنار چشمهسارها و دامن طبیعت برگزار میکنند.
اما برای بررسی دیرینگی جشن سیزده بدر از روی منابع مکتوب، تمام منابع مربوط به دوران قاجار میباشند و گزارش به برگزاری سیزده بدر در فروردین یا صفر دادهاند، از همین رو برخی پژوهشگران پنداشتهاند که جشن سیزده بدر بیش از یکی دو سده دیرینگی ندارد، اما با دقت بیشتر در مییابیم که شواهدی برای دیرینگی جشن سیزده بدر وجود دارد.
تنوع و گوناگونی شیوههای برگزاری یک آیین و دامنه گسترش فراختر یک باور در میان مردمان، بر پایه قواعد مردمشناسی و فرهنگ عامه، نشاندهنده دیرینگی زیاد آن است.
مراسم مشابهی که به موجب کتیبههای سومری و بابلی از آن آگاهی داریم، آیینهای سال نو در سومر با نام «زگموگ» و در بابل با نام «آکیتو» دوازده روز به درازا میکشیده و در روز سیزدهم جشنی در آغوش طبیعت برگزار میشده. بدین ترتیب تصور میشود که سیزده بدر دارای سابقهای دست کم چهار هزار ساله است.
شیوههای برگزاری سیزده بدر و همچنین مراسم و آداب سیزدهبدر بسیار متفاوت و گسترده است.
سیزدهم فروردین، آغاز نیمسال دوم زراعی و مردمان ایرانی برای نیایش و گرامیداشت تیشتر، ایزد بارانآور و نویدبخش سال نیک به کشتزارها و مزارع خود میرفتند و در زمین تازه روییده و سرسبز و آکنده از انبوه گل و گیاهان صحرایی به شادی و ترانهسرایی و پایکوبی میپرداختند و از گردآوری سبزههای صحرایی و پختن آش و خوراکیهای ویژه غافل نمیشدند.
بخشی دیگر از آیینهای سیزده بدر را هم باورهایی تشکیل میدهند که به نوعی با تقدیر و سر نوشت در پیوند است. برای نمونه فالگوش ایستادن، فالگیری (به ویژه فال کوزه)، گرهزدن سبزی و گشودن آن، بختگشایی (که در سمرقند و بخارا رایج است) و نمونههای پرشمار دیگر از مراسمهای روز سیزده بدر هستند.
از آئینهای دیگر سیزده بدر که مانند مراسم چهارشنبهسوری و نوروز، پرشمار، زیبا و دوستداشتنی است، بازیهای گروهی، ترانهها و رقصهای دسته جمعی، گردآوری گیاهان صحرایی، خوراکپزیهای عمومی، بادبادکپرانی، سوارکاری، نمایشهای شاد، هماوردجویی جوانان، آبپاشی و آببازی بخشی از این آیینهاست که ریشه در باورها و فرهنگ اساطیری دارند. از جمله شادی کردن و خندیدن به معنی فروریختن اندیشههای پلید و تیره، روبوسی نماد آشتی، به آب سپردن سبزه سفره نوروزی نشانه هدیه دادن به ایزد آب «آناهیتا» و گره زدن علف برای شاهد قرار دادن مادر طبیعت در پیوند میان زن و مرد، ایجاد مسابقههای اسبدوانی که یادآور کشمکش ایزد باران و دیو خشکسالی است.
همانگونه که شباهتی بین چهارشنبهسوری و نوروز امروزی متداول در کشورمان، با شیوههای اصیل و کهن آن وجود ندارد، سیزده بدر امروزی نیز تنها نامی از یک جشن کهن را بر خود داشته و هیچ شباهتی به آیین کهن و یادگار نیاکان ما ندارد. نحوه اجرای جشن سیزده بدر، مانند بسیاری از دیگر آیینهای ایرانی، عمیقا از شیوه اصیل و باستانی خود دور شده است و به شکل فعلی آن، دارای سابقه تاریخی در ایران نیست.
اگر در گذشته مادران و پدران ما، سبزههای نوروزی خود را در این روز به صحرا میبرده و برای احترام به زمین و گیاه آن را در آغوش زمین میکاشتهاند، امروزه ما آن را به سوی یکدیگر پرتاب میکنیم و تکهتکهاش میکنیم.
روز سیزدهم، کمتر کسی در منزل میماند. در ساعت اول روز خیابانها شلوغ و پررفت و آمد است. پارکها مناظر طبیعی اطراف شهر پذیرای میلیونها زن و مردم و جوان و پیر و کودک است. خانوادهها با صفا و صمیمیت در کنار هم مینشینند و گل میگویند و گل میشنوند.
مردمی که در طول سال در هیاهوی شهر پی نام و نان هستند و با هم روابطی سرد و خشک دارند در این روز تغییری در رفتارشان روی میدهد همه مهربان و شادمان هستند و گویی بهترین روز سال همین روز است.
رنگ و بوی شادی را از طبیعت بازپس نگیرم، به سنت نیاکانمان زیستبوم خود را مقدس بدانیم و روز آشتی با طبیعت را به روز قهر طبیعت تبدیل نکنیم.
انتهای پیام/ع