به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ آدم ها سه دسته اند: آدم هایی که زود (به موقع) می فهمند اشتباه می کنند، آدم هایی که دیر میفهمند اشتباه میکنند و آدم هایی که هیچ وقت نمیفهمند اشتباه میکنند.
آدمها در این که همه اشتباه میکنند، مشابهاند. آنچه افراد را در دسته بندی ها از هم متمایز میکند، درک و عملکرد آنها پس از اشتباه است.
خصوصیت مهم دسته اولی از آدم ها این است که وقتی میفهمند اشتباه میکنند که فرصت جبران دارند و هنوز موقعیت تصحیح اشتباه خود را از دست نداده اند. اینان خوشبخت ترین مردم اند و ارزشمندترین مردم برای اطرافیان خود.
در نگاه دینی هم این انسان ها، موفق و سعادتمند هستند چرا که فرصت سوزی نکرده و سریع از مسیر اشتباهشان برگشته اند و خداوند نیز این برگشت را به زیبایی و با آغوش باز پذیرفته است: « إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللّهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوَءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِن قَرِیب»(1): خداوند توبه کسانی را می پذیرد که از روی نادانی عمل زشتی مرتکب شده و فوری توبه کنند.
بیشتر بخوانید: حالتی از انسانها که قرآن پیشگویی میکند
این گروه از آدم ها هیچ گاه از رحمت و لطف پروردگارشان مأیوس نبوده و به وعده های او باور و یقین دارند : «یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَی أَنفُسِهِمْ لاَ تَقْنَطُوا مِن رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً» ؛«ای بندگان من که بر خود اسراف کردهاید از رحمت خداوند ناامید نشوید که خدا همهی گناهان را میآمرزد زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.»(2)
دسته دوم، این افراد زمانی میفهمند اشتباه میکنند یا کرده اند که کار از کار گذشته و فرصت اصلاح و جبران را از دست داده اند. این دسته یا مغمومند و حسرت دار، یا فرافکن و در تلاش توجیه و یافتن مقصر که البته هیچ یک دردی را دوا نخواهد کرد.
حال و روز این دسته از افراد هم در آیات قرآن کریم در دو جایگاه زیبا به تصویر کشیده شده است؛
یکی لحظه ای که مرگ به سراغ انسان می آید و او یقین می کند که دیگر راه فراری وجود ندارد: «وَ لَیْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ حَتّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّی تُبْتُ الآنَ وَ لاَ الَّذِینَ یَمُوتُونَ وَ هُمْ کفّارٌ أُولئِک أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً أَلِیماً»؛ کسى که در تمام عمرش به اعمال زشت اشتغال ورزد تا آن گاه که به یقین مشاهده ى مرگ کند در آن ساعت پشیمان شود و گوید اکنون توبه کردم، توبه ى چنین کسى پذیرفته نخواهد شد چنان که هر کس به حال کفر بمیرد نیز توبه اش قبول نشود. بر این گروه عذابى بس دردناک مهیّا ساختیم.(3)
عدم پذیرش توبه و ندامت براى چنین انسان هایى مخالف با رحمت الهى نیست چرا که حقیقت توبه در این جا تحقق نیافته است. حقیقت توبه همان تحول درونى در موقع آزادى عمل است و یقیناً چنین توبه اى را پروردگار خواهد پذیرفت و باب رحمت او واسع است، ولى در جایى که اختیار از آدمى سلب شده و آثار مرگ و عذاب الهى آشکار گردیده، اظهار حال توبه از باب اضطرار است و ادعایى بیش نخواهد بود.(4)
ترك گناه آنوقت توبه و تصميم و اختيار محسوب می گردد كه آدمی خود گناه را نقل و حاضر ببيند و كيفر گناه را نسيه و غايب بداند و آنگاه به ملاحظه كيفر آينده و يا به خاطر اجر و ثواب آينده و يا به ملاحظه احساس زشتی و پليدی كه در خود گناه میكند از ارتكاب آن گناه منصرف گردد .
و دیگری در روز قیامت؛ «وَ یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلىَ یَدَیْهِ یَقُولُ یَلَیْتَنىِ اتخَّذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا* یَاوَیْلَتىَ لَیْتَنىِ لَمْ أَتخَّذْ فُلَانًا خَلِیلًا* لَّقَدْ أَضَلَّنىِ عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنىِ»(5)
شخص ستمكار در روز قیامت از شدت حسرت دست خود را به دندان مى گزد و مى گوید: اى كاش طریقه پیغمبر را پیش گرفته بودم * اى واى بر من، كاش فلان (شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نكرده بودم* او مرا از قرآن گمراه كرد.
کلام آخر
آدمی ميوه درخت طبيعت است. ميوه تا در درخت است از طريق همان درخت و از راه ريشه و رگ های همان درخت تغذیه می كند، مواد زمين را به خود می گيرد، آب می خورد، از نور و هوا و حرارت استفاده می كند، ولی همين كه به علت رسيده شدن و گذشتن اجل و مدت معلوم و يا به علت كندن آن ميوه رابطه اش با درخت قطع شد ديگر برای اين ميوه راه تكامل و ترقی و اصلاح و مبارزه با آفت و همه چيز بسته است، اگر كال و نارس از درخت جدا شده ديگر چاره پذير نيست، و اگر پژمردگی و افسردگی پيدا كرده ديگر از طريق آب دادن و نور و هوا به آن درخت نمی شود آن پژمردگی را اصلاح كرد. انسان هم در جهان طبيعت همين حال را دارد، هر اصلاح و تكميلی كه بايست بكند تا وقتی است كه روی درخت طبيعت است و جدا نشده ، و اما همين كه از اين درخت با دست مرگ جدا شد ديگر راه اصلاح به روی او بسته است. (6)
پی نوشت:
1- سوره نساء، آیه ی17.
2- سوره زمر، آیه 53.
3- سوره ى نساء، آیه ى 18.
4- ر.ک: محمد حسین طباطبایى، المیزان، ج 4، ص 240 ـ 241; جعفر سبحانى، منشور جاوید، ج 9، ص 225 ـ 227، و محمد تقى مصباح یزدى، آموزش عقاید، ص 405 ـ 407.
5- فرقان-آیات27-28-29
6- به نقل از آیت الله مطهری
منبع: تبیان
انتهای پیام/