۱- وَجَدْتُ عِلْمَ النّاسِ فى أرْبَع: أَوَّلُها أنْ تَعْرِفَ رَبَّکَ، وَالثّانِیَةُ أنْ تَعْرِفَ ما صَنَعَ بِکَ، وَالثّالِثَةُ أنْ تَعْرِفَ ما أرادَ مِنْکَ، وَالرّبِعَةُ أنْ تَعْرِفَ ما یُخْرِجُکَ عَنْ دینِکَ.
تمام علم مردم را در چهار مورد شناسایى کرده ام: اوّلین آنها این که پروردگار و آفریدگار خود را بشناسى و نسبت به او شناخت پیدا کنى. دوّم، این که بفهمى که از براى وجود تو و نیز براى بقای حیات تو چه کارها و تلاش هایى صورت گرفته است. سوّم، بدانى که براى چه آفریده شده اى و منظور چه بوده است. چهارم، معرفت پیدا کنى به آن چیزهایى که سبب مى شود از دین و اعتقادات خود منحرف شوى (یعنى راه خوشبختى و بدبختى خود را بشناسى و در جامعه چشم و گوش بسته حرکت نکنى).
۲- ما مِنْ بَلاء یَنْزِلُ عَلى عَبْد مُؤْمِن فَیُلْهِمُهُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الدُّعاءَ إِلاّ کانَ کَشْفُ ذلِکَ الْبَلاءِ وَشیکاً، وَ ما مِنْ بَلاء یَنْزِلُ عَلى عَبْد مُؤْمِن فَیُمْسِکُ عَنِ الدُّعاءِ إلاّ کانَ ذلِکَ الْبَلاءُ طَویلاً، فَإذا نَزَلَ الْبَلاءُ فَعَلَیْکُمْ بِالدُّعاءِ وَ التَّضَرُّعِ إلَى اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.
نیست بلایى که بر مؤمن وارد شود مگر آن که به وسیله دعا سریع بر طرف مى گردد؛ و چنانچه دعا نکند طولانى خواهد، پس هنگامى که مصیبت و بلایى وارد شد، به درگاه خداوند دعا و تضرّع کنید.
۳- لَیْسَ مِنْ دَواء إلاّ وَ هُوَ یُهَیِّجُ داءً، وَ لَیْسَ شَیْءٌ فِی الْبَدَنِ أنْفَعَ مِنْ إمْسَاکِ الْیَدِ إلاّ عَمّا یَحْتاجُ إلَیْهِ.
هیچ دارویى نیست مگر آن که در اثر عوارض جنبى آن دردى دیگر را تهییج و تحریک مى نماید؛ و هیچ درمانى بهتر و سودمندتر از امساک و خوددارى نیست مگر در حال نیاز و ضرورت.
۴- رَحِمَ اللهُ عَبْداً تَفَقَّهَ، عَرَفَ النّاسَ وَلایَعْرِفُونَهُ.
خداوند متعال رحمت کند بنده اى را که در مسائل دینى تفقه و تحقیق نماید (فقیه و عالم باشد) و نسبت به مردم شناخت پیدا کند، گرچه مردم او را نشناسند و قدر و منزلت او را ندانند.
۵- إنَّ أهْلَ الاْرْضِ مَرْحُومُونَ ما یَخافُونَ، وَ أدُّوا الاْمانَةَ، وَ عَمِلُوا بِالْحَقِّ.
اهل زمین مورد رحمت - و برکت الهى - هستند، مادامى که خوف و ترس - از گناه و معصیت داشته باشند -، اداى امانت نمایند و حقّ را دریابند و مورد عمل قرار دهند.
۶- بِئْسَ الْعَبْدُ یَکُونُ ذاوَجْهَیْنِ وَ ذالِسانَیْنِ.
بد شخصى است آن که داراى دو چهره و دو زبان باشد، که در پیش رو چیزى گوید و پشت سر چیز دیگر.
۷- قال (علیه السلام): مَنِ اسْتَشارَ لَمْ یَعْدِمْ عِنْدَ الصَّوابِ مادِحاً، وَ عِنْدَالْخَطإ عاذِراً.
کسى که در امور زندگى خود. با اهل معرفت مشورت کند، چنانچه درست و صحیح عمل کرده باشد مورد تعریف و تمجید قرار مى گیرد و اگر خطا و اشتباه کند عذرش پذیرفته است.
۸- مَنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ واعِظٌ تَمَکَّنَ مِنْهُ عَدُوُّهُ.
هر کسى عقل و تدبیرش را مورد استفاده قرار ندهد، دشمنش - یعنى؛ شیاطین إنسى و جنّى و نیز هواهاى نفسانى - به راحتى او را مى فریبند و منحرف مى شود.
۹- ما قُسِّمَ بَیْنَ الْعِبادِ أفْضَلُ مِنَ الْعَقْلِ، نَوْمُ الْعاقِلِ أفْضَلُ مِنْ سَهَرِالْجاهِلِ.
چیزى با فضیلتتر و بهتر از عقل، بین بندگان توزیع نشده است، (تا جایى که) خواب عاقل - هوشمند - افضل و بهتر از شب زنده دارى جاهل بى خرد است.
۱۰- قالَ (علیه السلام): لا تَدْخُلُوا الْحَمّامَ عَلَى الرّیقِ، وَ لا تَدْخُلُوهُ حَتّى تُطْعِمُوا شَیْئاً.
فرمود: بعد از صبحانه، بدون فاصله حمّام نروید؛ همچنین سعى شود با معده خالى داخل حمام نروید، بلکه حتّى الامکان قبل از رفتن به حمّام قدرى غذا بخورید.
۱۱- قالَ (علیه السلام): اِیّاکَ وَ الْمِزاحَ، فَاِنَّهُ یَذْهَبُ بِنُورِ ایمانِکَ، وَ یَسْتَخِفُّ مُرُوَّتَکَ.
بر حذر باش از شوخى و مزاح بى جا، چون که نور ایمان را از بین مى برد و جوانمردى و آبرو را سبک و بى اهمیّت مى گرداند.
۱۲- اللَّحْمُ یُنْبِتُ اللَّحْمَ، وَالسَّمَکُ یُذیبُ الْجَسَدَ.
خوردن گوشت، موجب روییدن گوشت در بدن و فربهى آن مى گردد؛ ولى خوردن ماهى، گوشت بدن را آب و جسم را لاغر مى گرداند.
۱۳- مَنْ صَدَقَ لِسانُهُ زَکى عَمَلُهُ، وَ مَنْ حَسُنَتْ نیَّتُهُ زیدَ فى رِزْقِهِ، وَ مَنْ حَسُنَ بِرُّهُ بِإخْوانِهِ وَ أهْلِهِ مُدَّ فى عُمْرِهِ.
هر که زبانش صادق باشد اعمالش تزکیه است، هر که فکر و نیّتش نیک باشد در روزی اش توسعه خواهد بود، هر که به دوستان و آشنایانش نیکى و احسان کند، عمرش طولانى خواهد شد.
۱۴- اِذا ماتَ الْمُؤْمِنُ بَکَتْ عَلَیْهِ الْمَلائِکَةُ وَ بُقاعُ الاَْرضِ.
زمانى که مؤمن بمیرد، ملائکه و ممتازترین قسمتهای زمین براى او گریه مى کنند.
۱۵- الْمُؤْمِنُ بِعَرْضِ کُلِّ خَیْر، لَوْ قُطِّعَ أنْمِلَةً أنْمِلَةً کانَ خَیْراً لَهُ، وَ لَوْ وَلّى شَرْقَها وَ غَرْبَها کانَ خَیْراً لَهُ.
مؤمن (همیشه، در همه حالات) در معرض خیر و سعادت خواهد بود، چنانچه (در سختى قرار گیرد و) بندهاى بدنش قطعه قطعه گردد برایش خیر و خوشبختى است؛ و اگر هم تمام شرق و غرب دنیا در اختیارش قرار گیرد، نیز برایش خیر و سعادت است.
۱۶- مَنْ اَرادَ أنْ یَکُونَ أقْوىَ النّاسِ فَلْیَتَوَکَّلْ علَى اللّهِ.
هرکس بخواهد (در هر جهتى) قوى ترینِ مردم باشد باید توکّل در همه امور، بر خداوند سبحان نماید.
۱۷- أداءُ الاْمانَةِ وَ الصِّدقُ یَجْلِبانِ الرِّزْقَ، وَ الْخِیانَةُ وَ الْکِذْبُ یَجْلِبانِ الْفَقْرَ وَ النِّفاقَ.
امانت دارى و راست گویى، هر دو موجب توسعه روزى مى شوند؛ ولیکن خیانت در امانت و دروغ گویى موجب فلاکت و بیچارگى و سبب تیرگى دل مى باشد.
۱۸- أبْلِغْ خَیْراً وَ قُلْ خَیْراً وَ لا تَکُنْ إمَّعَة.
نسبت به هم نوع خود خیر و نیکى داشته باش، و سخن خوب و مفید بگو، و خود را تابع بى تفاوت و بى مسئولیّت قرار مده.
۱۹- تَفَقَّهُوا فى دینَ اللهِ، فَاِنَّ الْفِقْهَ مِفْتاحُ الْبَصیرَةِ، وَ تَمامُ الْعِبادَةِ، وَ السَّبَبُ اِلَى الْمَنازِلِ الرَفیعَةِ وَ الرُّتَبِ الْجَلیلَةِ فِى الدّینِ وَ الدّنیا.
مسائل و احکام اعتقادى و عملى دین را فرا گیرید، چون که شناخت احکام و معرفت نسبت به دستورات خداوند، کلید بینائى و بینش و اندیشه مى باشد و موجب تمامیّت کمال عبادات و اعمال مى گردد؛ و راه به سوى مقامات و منازل بلندمرتبه دنیا و آخرت است.
۲۰- فَضْلُ الْفَقیهِ عَلَى العابِدِ کَفَضْلِ الشَّمْسِ عَلَى الْکَواکِبِ، وَ مَنْ لَمْ یَتَفَقَّهْ فى دینِهِ لَمْ یَرْضَ اللّهُ لَهُ عَمَلاً.
وَ قالَ (علیه السلام): عَظِّمِ العالِمَ لِعِلْمِهِ وَدَعْ مُنازَعَتَهُ، وَ صَغِّرِالْجاهِلَ لِجَهْلِهِ وَلاتَطْرُدْهُ وَلکِنْ قَرِّبْهُ وَ عَلِّمْهُ.
ارزش و فضیلت فقیه بر عابد همانند فضیلت خورشید بر ستارهها است؛ و کسى که در امور دین فقیه و عارف نباشد، خداوند نسبت به اعمال او راضى نخواهد بود؛ و نیز فرمود: عالم را به جهت عملش تعظیم و احترام کن و با او منازعه منما، و اعتنائى به جاهل مکن ولى طردش هم نگردان، بلکه او را جذب نما و آنچه نمى داند تعلیمش بده.
۲۱- دَخَلْتُ إلَیْهِ، فَقالَ: لا تَسْتَغْنی شیعَتُنا عَنْ أرْبَع: خُمْرَة یُصَلِّی عَلَیْها، وَ خاتَم یَتَخَتَّمُ بِهِ، وَ سِواک یَسْتاکُ بِهِ، وَ سُبْحَة مِنْ طینِ قَبْرِ أبی عَبْدِ اللّهِ ع. فیها ثَلاثٌ وَ ثَلاثُونَ حَبَّةً، مَتى قَلَّبَهَا ذاکِراً لِلّهِ کُتِبَ لَهُ بِکُلِّ حَبَّة أرْبَعُونَ حَسَنَةً، وَ إذا قَلَّبَها ساهِیاً یَعْبَثُ بِها کُتِبَ لَهُ عِشْرُونَ حَسَنَةً.
فرمود: شیعیان و دوستان ما (در هر حال و در هر کجاکه باشند) از چهار چیز نباید بى نیاز باشند:
جانمازى که بر آن نماز بخوانند، انگشترى که در دست نمایند، مسواکى که دندانهاى خود را به وسیله آن مسواک کنند؛ و تسبیحى از تُربت امام حسین (علیه السلام) که داراى ۳۴ دانه باشد و به وسیله آن ذِکر گوید، که خداوند متعال در مقابل هر دانه آن چهل حَسَنِه در نامه اعمالش ثبت مى نماید؛ و چنانچه آن را دست گیرد بدون آن که ذِکرى و دعائى بخواند ۲۰ حسنه به او داده مى شود.
۲۲- صَلوةُ النّوافِلِ قُرْبانٌ اِلَى اللهِ لِکُلِّ مُؤمِن.
انجام نمازهاى مستحبّى، هر مؤمنى را به خداوند متعال نزدیک مى نماید.
۲۳- مَثَلُ الدّنیا مَثَلُ الْحَیَّةِ، مَسُّها لَیِّنٌ وَ فى جَوْفِهَا السَّمُّ الْقاتِلِ، یَحْذَرُهَاالرِّجالُ ذَوِى الْعُقُولِ وَ یَهْوى اِلَیْهَاالصِّبْیانُ بِأیْدیهِمْ.
مثَل دنیا همانند مار است که پوست ظاهر آن نرم و لطیف و خوشرنگ، ولى در درون آن سمّ کشنده اى است که مردان عاقل و هشیار از آن گریزانند و بچّه صفتان و بوالهوسان به آن عشق می ورزند.
۲۴- مَثَلُ الدُّنیا مَثَلُ ماءِالْبَحْرِ کُلَّما شَرِبَ مِنْهُ الْعطْشانُ اِزْدادَ عَطَشاً حَتّى یَقْتُلُهُ.
مَثَل دنیا (و اموال و زیورآلات و تجمّلات آن) همانند آب دریا است که انسانِ تشنه، هر چه از آن بیاشامد بیشتر تشنه مى شود و آنقدر میل مىکند تا هلاک شود.
۲۵- لَیْسَ الْقَبْلَةُ عَلَى الْفَمِ اِلاّ لِلزَّوْجَةِ وَ الْوَلَدِ الصَّغیرِ.
۲۶- مَنْ نَظَرَ بِرَأیْهِ هَلَکَ، وَ مَنْ تَرَکَ أهْلَ بَیْتِ نَبیِّهِ ضَلَّ، وَ مَنْ تَرَکَ کِتابَ اللهِ وَ قَوْلَ نَبیِّهِ کَفَرَ.
هرکس به رأى و سلیقه خود اهمیّت دهد و در مسائل دین به آن عمل کند هلاک مى شود، و هرکس اهل بیت پیغمبر صلّى الله علیه وآله وسلّم را رها کند گمراه مى گردد، و هرکس قرآن و سنّت رسول خدا را ترک کند کافر مى باشد.
۲۷- إنَّ اللهَ لَیُبْغِضُ الْعَبْدَ النَّوّامَ، إنَّ اللهَ لَیُبْغِضُ الْعَبْدَ الْفارِغَ.
فرمود: همانا خداوند دشمن دارد آن بنده اى را که زیاد بخوابد و دشمن دارد آن بنده اى را که بیکار باشد.
۲۸- التَّواضُعُ: أنْ تُعْطِیَ النّاسَ ما تُحِبُّ أنْ تُعْطاهُ.
تواضع و فروتنى آن است که آن چه دوست دارى، دیگران درباره تو انجام دهند، تو هم همان را درباره دیگران انجام دهى.
۲۹- یُسْتَحَبُّ غَرامَةُ الْغُلامِ فى صِغَرِهِ لِیَکُونَ حَلیماً فى کِبَرِهِ وَ یَنْبَغى لِلرَّجُلِ أنْ یُوَسِّعَ عَلى عَیالِهِ لِئَلاّ یَتَمَنَّوْا مَوْتَهَ.
بهتر است پسر را در دوران کودکى به کارهاى مختلف و سخت، وادار نمایى تا در بزرگى حلیم و بردبار باشد؛ و بهتر است مرد نسبت به اهل منزل خود دست و دل باز باشد و در حدّ توان رفع نیاز کند تا آرزوى مرگش را ننمایند.
۳۰- لَیْسَ مِنّا مَنْ لَمْ یُحاسِبْ نَفْسَهُ فى کُلِّ یَوْم، فَإِنْ عَمِلَ حَسَناً إسْتَزادَ اللهَ، وَ إنْ عَمِلَ سَیِّئاً إسْتَغْفَرَاللهَ وَ تابَ اِلَیْهِ.
از شیعیان و دوستان ما نیست، کسى که هر روز محاسبه نَفْس و بررسى اعمال خود را نداشته باشد، که اگر چنانچه اعمال و نیّاتش خوب بوده، سعى کند بر آنها بیفزاید و اگر زشت و ناپسند بوده است، از خداوند طلب مغفرت و آمرزش کند و جبران نماید.
۳۱- ما مِنْ بَلاء یَنْزِلُ عَلى عَبْد مُؤْمِن، فَیُلْهِمُهُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الدُّعاءَ، إلاّ کانَ کَشْفُ ذلِکَ الْبَلاءِ وَشیکاً، وَ ما مِنْ بَلاء یَنْزِلُ عَلى عَبْد مُؤْمِن فَیُمْسِکُ عَنِ الدُّعاءِ إلاّ کانَ ذلِکَ الْبَلاءُ طَویلاً، فَإذا نَزَلَ الْبَلاءُ فَعَلَیْکُمْ بِالدُّعاءِ، وَ التَّضَرُّعِ إلَى اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.
بلا و گرفتارى بر مؤمنى وارد نمى شود مگر آن که خداوند جلّ و على بر او الهام مى فرستد که به درگاه بارى تعالى دعا نماید؛ و آن بلا سریع بر طرف خواهد شد؛ و چنانچه از دعا خود دارى نماید، آن بلا و گرفتارى طولانى گردد. پس هر گاه فتنه و بلائى بر شما وارد شود، به درگاه خداوند مهربان دعا و زارى نمائید.
۳۲- ما فِى الْمیزانِ شَیْیءٌ أثْقَلُ مِنَ الصَّلاةِ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمّد.
در میزان الهى نیست عمل و چیزى، سنگینتر از ذکر صلوات بر محمّد و اهل بیتش (صلوات الله علیهم اجمعین).
۳۳- قَلیلُ الْعَمَلِ مِنَ الْعاقِلِ مَقْبُونٌ مُضاعَفٌ وَ کَثیرُالْعَمَلِ مِنْ أهْلِ الْهَوى وَالْجَهْلِ مَرْدُودٌ.
اعمال شخص عاقل مقبول است و چند برابر أجر خواهد داشت گرچه قلیل باشد، ولى شخص نادان و هوسران گرچه زیاد کار و خدمت و عبادت کند، پذیرفته نخواهد بود.
۳۴- وَشَعْرُ الْجَسَدِ إذا طالَ قَطَعَ ماءَ الصُّلْبِ، وَأرْخىَ الْمَفاصِلَ، وَ وَرِثَ الضَّعْفَ وَالسِلَّ، وَ إنَّ النُّورَةَ تَزیدُ فِى ماءِالصُّلْبِ، وَ تُقَّوِى الْبَدَنَ، وَتَزیدُ فى شَخْمِ الْکُلْیَتَیْنِ، وَ تَسْمِنُ الْبَدَنَ.
فرمود: موهاى بدن. زیر بغل و اطراف عورت. چنانچه بلند شود سبب قطع و کمبود آب کمر، سستى مفاصل استخوان و ضعف سینه و گلو خواهد شد، استعمال نوره سبب تقویت تمامى آنها مى باشد.
۳۵- ثَلاثَةٌ یَجْلُونَ الْبَصَرَ: النَّظَرُ إلَى الخُضْرَةِ، وَ النَّظَرُ إلَى الْماءِالْجارى، وَ النَّظَرُ إلَى الْوَجْهِ الْحَسَنِ.
فرمود: سه چیز بر نورانیّت چشم مى افزاید: نگاه بر سبزه، نگاه بر آب جارى و نگاه به صورت زیبا.
۳۶- إنَّ الاْرْضَ لا تَخُلُو مِنْ حُجَّة، وَ أنَا وَ اللهِ ذلِکَ الْحُجَّةُ.
همانا زمین در هیچ موقعیّتى خالى از حجّت خدا نیست و به خدا سوگند که من خلیفه و حجّت خداوند هستم.
۳۷- ألْمُؤْمِنُ مِثْلُ کَفَّتَىِ الْمیزانِ کُلَّما زیدَ فى ایمانِهِ زیدَ فى بَلائِهِ.
مؤمن همانند دو کفه ترازو است، که هر چه ایمانش افزوده شود بلاها و آزمایشاتش بیشتر مى گردد.
۳۸- إنَّما أمِرْتُمْ أنْ تَسْئَلُوا، وَ لَیْسَ عَلَیْنَا الْجَوابُ، إنَّما ذلِکَ إلَیْنا.
شماها مأمور شده اید که از ما اهل بیت رسول الله سؤال کنید، ولیکن جواب و پاسخ آنها بر ما واجب نیست بلکه اگر مصلحت بود پاسخ مى دهیم وگرنه ساکت مى باشیم.
۳۹- ما ذِئْبانِ ضارِبانِ فى غَنَم قَدْ غابَ عَنْهُ رُعاؤُها، بِأضَرَّ فى دینِ مُسْلِم مِنْ حُبِّ الرِّیاسَةِ.
خطر و ضرر علاقه به ریاست براى مسلمان بیش از دو گرگ درّنده اى است، به گله گوسفندى که چوپان ندارند حمله کنند.
۴۰- الإیمانُ فَوْقَ الاْسْلامِ بِدَرَجَة، وَالتَّقْوى فَوْقَ الإیمانِ بِدَرَجَة، وَ الْیَقینُ فَوْقَ التَّقْوى بِدَرَجَة، وَ ما قُسِّمَ فِى النّاسِ شَیْیءٌ أقَلُّ مِنَ الْیَقینِ.
ایمان، یک درجه از اسلام بالاتر است؛ تقوى نیز، یک درجه از ایمان بالاتر؛ یقین، یک درجه از تقوى بالاتر و برتر مى باشد و درجه اى کمتر از مرحله یقین در بین مردم ثمره بخش نخواهد بود.
منابع:
[۱]- کافى: ج. ۱، ص. ۵۰، ح. ۱۱، أعیان الشیعة: ج. ۲، ص. ۹، نزهة النّاظر: ص. ۱۲۱، ح. ۱.
[۲]- اصول کافی: ج. ۲، ص. ۴۷۱، ح. ۲. وسائل الشّیعة: ج. ۷، ص. ۴۴، ح. ۸۶۷۴.
[۳]- کافی: ج. ۸، ص. ۲۷۳، ح. ۴۰۹. وسائل الشّیعة: ج. ۲، ص. ۴۰۸، ح. ۲۴۹۰. بحار: ج. ۵۹، ص. ۶۸، ح. ۱۸.
[۴]- نزهة النّاظر و تنبیه الخاطر حلوانى: ص. ۱۲۲، ح. ۲.
[۵]- تهذیب الأحکام: ج. ۶، ص. ۳۵۰، ح. ۹۹۱، وافى: ج. ۴، ص. ۴۳۳، ح. ۲۲۷۳.
[۶]- تحف العقول: ص. ۲۹۱، بحارالأنوار: ج. ۱، ص. ۱۵۰، ضمن ح. ۳۰.
[۷]- نزهة الناظر و تنبیه الخاطر: ص. ۱۲۳، ح. ۱۳، بحارالأنوار: ج. ۷۵، ص. ۱۴۰، ح. ۳۷.
[۸]- نزهة الناظر و تنبیه الخاطر: ص. ۱۲۴، ح. ۱۵.
[۹]- تحف العقول: ص. ۲۱۳، بحارالأنوار: ج. ۱، ص. ۱۵۴، ضمن ح. ۳۰، و ج. ۷۵، ص. ۳۱۲، ضمن ح. ۱.
[۱۰]- وسائل الشّیعة: ج. ۲، ص. ۵۲، ح. ۱۴۵۴.
[۱۱]- وسائل الشّیعة: ج. ۱۲، ص. ۱۱۸، ح. ۱۵۸۱۲.
[۱۲]- وسائل الشیعة: ج. ۲۵، ص. ۷۸، ح. ۲۱۲۴۰.
[۱۳]- تحف العقول: ص. ۳۸۸، س. ۱۷، بحارالأنوار: ج. ۷۵، ص. ۳۰۳، ضمن حدیث ۲۵.
[۱۴]- اصول کافى: ج. ۱، ص. ۳۸، بحارالأنوار: ج. ۸۲، ص. ۱۷۷، ح. ۱۸.
[۱۵]- کتاب التمحیص: ص. ۵۵، ح. ۱۰۹، بحار الأنوار: ج. ۶۴، ح. ص. ۲۴۲، ح. ۷۹.
[۱۶]- بحارالأنوار: ج. ۷۵، ص. ۳۲۷، ضمن ح. ۴.
[۱۷]- تحف العقول: ص. ۲۹۷، بحارالأنوار: ج. ۷۵، ص. ۳۲۷، ضمن ح. ۴.
[۱۸]- تحف العقول: ص. ۳۰۴، بحارالأنوار: ج. ۲، ص. ۲۱، ح. ۶۲، و ج. ۷۵، ص. ۳۲۵، ح. ۲.
[۱۹]- تحف العقول: ص. ۳۰۲، بحارالأنوار: ج. ۱۰، ص. ۲۴۷، ح. ۱۳.
[۲۰]- تحف العقول: ص. ۳۰۳ و ص. ۲۰۹.
[۲۱]- تهذیب الأحکام: ۶/۷۵، ح. ۱۴۷، بحار الأنوار: ۱۰۱/۱۳۲، ح. ۶۱.
[۲۲]- وسائل الشیعة: ح. ۴ ص. ۷۳، ح. ۴۵۴۷.
[۲۳]- تحف العقول: ص. ۲۹۲، بحارالأنوار: ج. ۱، ص. ۱۵۲، ضمن ح. ۳۰.
[۲۴]- تحف العقول: ص. ۲۹۲، بحارالأنوار: ج. ۱، ص. ۱۵۲، ضمن ح. ۳۰.
[۲۵]- تحف العقول: ص. ۳۰۲، بحارالأنوار: ج. ۱۰، ص. ۲۴۶، ح. ۱۲.
[۲۶]- اصول کافى: ج. ۱ ص. ۷۲ ح. ۱۰.
[۲۷]- وسائل الشّیعة ج. ۱۷ ص. ۵۸ ح. ۴.
[۲۸]- وسائل الشّیعة: ج. ۱۵، ص. ۲۷۳، ح. ۲۰۴۹۷.
[۲۹]- وسائل الشّیعة: ج. ۲۱، ص. ۴۷۹، ح. ۲۷۸۰۵.
[۳۰]- وسائل الشّیعة: ج. ۱۶، ص. ۹۵، ح. ۲۱۰۷۴.
[۳۱]- الکافی: ج. ۲، ص. ۴۷۱، ح. ۲، وسائل الشّیعه: ج. ۷، ص. ۴۴، ح. ۸۶۷۴.
[۳۲]- أصول کافى: ج. ۲، ص. ۴۹۴، ح. ۱۵.
[۳۳]- تحف العقول: ص. ۲۸۶، بحارالأنوار: ج. ۷۰، ص. ۱۱۱، ح. ۱۴.
[۳۴]- وسائل الشّیعة: ج. ۲، ص. ۶۵، ح. ۱۴۹۹.
[۳۵]- وسائل الشّیعة: ج. ۵، ص. ۳۴۰، ح. ۳، محاسن برقى: ص. ۶۲۲، ح. ۶۹.
[۳۶]- کافى ج. ۱ ص. ۱۷۹ ح. ۹.
[۳۷]- تحف العقول: ص. ۳۰۱، بحارالأنوار: ج. ۷۸، ص. ۳۲۰، ضمن ح. ۳.
[۳۸]- مستدرک الوسائل: ج. ۱۷، ص. ۲۷۸، ح. ۳۵.
[۳۹]- وسائل الشّیعة: ج. ۱۵، ص. ۳۵۰، ح. ۱، مستدرک: ج. ۱۱، ص. ۳۸۱، ح. ۱.
[۴۰]- وافى: ج. ۴، ص. ۱۴۵، ح. ۱، بحارالأنوار: ج. ۶۷، ص. ۱۳۶، ح. ۲.
انتهای پیام/