به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛سفر اخیر «آنگلا مرکل»، صدر اعظم آلمان به ایالات متحده آمریکا و دیدار وی با «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور آمریکا مورد توجه بسیاری از تحلیلگران مسائل بین المللی قرار گرفته است.
سفر مرکل در حالی صورت گرفت که «امانوئل ماکرون»، رئیس جمهور فرانسه در تازهترین سخنانش پس از دیدار با ترامپ، اعلام کرد که تلاش فرانسه برای متقاعد کردن آمریکا برای ماندن در برجام بی فایده بوده است. مرکل در پایان دیدار با ترامپ و در کنفرانس خبری خود، جملات جنجالی و قابل تاملی را در قبال برجام و ایران بیان کرد:«این توافق با وجود مفید بودن، امکان نظارت بر برنامه موشکی و محدود کردن تحرکات منطقهای ایران را ایجاد نکرده است.
باید دید آمریکا چه تصمیمی در مورد برجام میگیرد. ما بر این باوریم که برجام اولین گام برای ممانعت از رسیدن ایران به سلاح اتمی است. البته معتقدیم که ایران فعالیت مخرب دیگری دارد. اروپا با آمریکا همراه است و میدانیم که ایران در خاورمیانه، سوریه و لبنان سعی در نفوذ دارد و باید این را مهار کنیم.»
بیشتر بخوانید:آیا مرکل همچنان اسطورهای شکستناپذیر در میدان رقابت است؟
چنانچه از اظهارات صدر اعظم آلمان بر میآید، او نیز به مانند رئیس جمهور فرانسه به دونالد ترامپ جهت خروج از توافق هستهای با ایران چراغ سبز نشان داده است. به عبارت بهتر، آنگلا مرکل عملا پذیرش برجام و استمرار توافق هستهای با ایران را منوط به مهار منطقهای و تحدید توان موشکی ایران دانسته است.
خواستهای که فراتر از خواستههای اولیه واشنگتن و تروییکای اروپایی در برجام است. از سوی دیگر، «ایران هراسی» روح مشترک اظهارات توهینآمیز اخیر ترامپ و مرکل محسوب میشود و این دو سیاستمدار غربی، در صدد هستند با تشدید این بازی روانی، خروج احتمالی ایالات متحده آمریکا از برجام را توجیه کنند.
مرکل در سال ۹۴ در مورد برجام چه گفت؟
صدر اعظم آلمان در تابستان سال ۱۳۹۴ و تقریبا دو ماه پس از امضای توافق هستهای در وین، در مقالهای مشترک با «دیوید کامرون»، نخست وزیر سابق انگلیس و «فرانسوا اولاند»، رئیس جمهور سابق فرانسه برجام را توافقی دانسته بود که خواستههای تروییکای اروپایی را کاملا بر آورده میسازد. در بخشی از این مقاله که در روزنامه آمریکایی واشنگتن پست به چاپ رسید آمده بود:
«این (برنامه هستهای ایران) یک تهدید جدی نه تنها برای امنیت همسایگان ایران و اسرائیل، بلکه برای کشورهای ما بود. رقابت هستهای در خاورمیانه تنها یک عنصر خطرناک به یک منطقه بی ثبات اضافه خواهد کرد. ما باید مسئولیت خود را در قبال این تهدید ایفا میکردیم. تاریخچه طولانی مذاکرات بی فایده با ایران زمینه بدبینی را فراهم کرده بود.
با این وجود، دو سال مذاکره بی وقفه به یک توافق انجامید که تمام تحریمهای اقتصادی علیه ایران را برمی دارد. ما به طور همه جانبه از این توافق حمایت میکنیم، چون خواستههایمان را تامین میکند.»
پس از اجرای توافق هستهای نیز دولت آلمان، بارها در ظاهر حمایت کامل خود را از برجام اعلام کرد. با این حال برلین نیز به مانند دیگر بازیگران اروپایی در دوران پسابرجام، اقدام موثری در راستای حل و فصل موضوع عادی سازی روابط بانکی میان اروپا و ایران برنداشت.
نکته دیگر اینکه در جریان برگزاری سلسله مذاکرات کمیته مشترک برجام به ریاست «فدریکا موگرینی»، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز مقامات آلمانی همگام با مقامات فرانسوی و انگلیسی مانع از به نتیجه رسیدن شکایات ایران در قبال کارشکنیهای آمریکا (دولتهای اوباما و ترامپ) در دوران پسابرجام میشدند.
معامله سیاسی برلین –واشنگتن بر سر برجام
آلمان آخرین عضو از تروییکای اروپایی بود که با «تغییر برجام» به سود منافع و خواستههای دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا موافقت کرد. در تابستان سال گذشته، ماکرون و «ترزا می»، نخست وزیر انگلیس از سوی ترامپ ماموریت یافتند که نظر مساعد مرکل و دولت آلمان را برای تغییر توافق هستهای با ایران جلب نمایند. ماموریتی که بسیار زود از سوی لندن و پاریس به نتیجه رسید.
از سال گذشته تا کنون و به خصوص طی ۴ ماه اخیر، دیپلماتهای آلمانی نیز همگام با دیپلماتهای فرانسوی و انگلیسی، مذاکرات فشردهای را با دیپلماتهای آمریکایی در سه محور مهم، یعنی «تحدید توان موشکی ایران، «اعمال بازرسیهای گسترده از اماکن نظامی» و «دائمی کردن محدودیتهای هستهای ایران» صورت دادهاند.
در بهمن ماه سال گذشته، «زیگمار گابریل»، وزیر امور خارجه وقت آلمان ضمن محکوم کردن توان موشکی ایران اظهار داشت: «به رغم ادامه حمایت اتحادیه اروپا از توافق هستهای ایران، دولتهای اروپایی آماده همکاری با آمریکا علیه آنچه "نفوذ بیثبات ساز سیاستهای ایران در منطقه" هستند.»
دو راهی لغو یا تغییر برجام
با این حال، بکارگیری واژه کلیشهای و تکراری و مبهم «حمایت از برجام»، به معنای پذیرش سند توافق هستهای به صورت موجود نبوده و نیست. دولت آلمان و صدر اعظم این کشور، ماههاست بر سر کلیت «تغییر برجام» با ایالات متحده آمریکا به توافق رسیده اند.
اظهارات اخیر مرکل در ایالات متحده آمریکا نشان داد که او نیز آماده است در قالب یک «معامله سیاسی» با ترامپ، به راحتی سند توافق هستهای را زیر پا گذاشته و ایران را در میان دو راهی «لغو برجام» و «تغییر برجام» قرار دهد.
خیانت هستهای برلین
از این رو جرم آنگلا مرکل و دیگر سران اروپایی در قبال توافق هستهای، کمتر از جرایم و اتهامات دونالد ترامپ و جان بولتون نیست. اظهارات مرکل و «تایید مشروط برجام» توسط وی، مصداق عینی «خیانت هستهای برلین» است.
این خیانت هستهای طی ماههای گذشته به صورت نهان و در قالب مذاکرات پنهان و محرمانه میان دیپلماتهای آمریکایی و اروپایی صورت گرفت و هم اکنون با نزدیکتر شدن به تاریخ ۱۲ ماه می (۲۲ اردیبهشت ماه)، آشکارتر شده است.
بدیهی است که اتحادیه اروپا و خصوصا تروییکای اروپایی، در آیندهای نزدیک و با خروج احتمالی ترامپ از توافق هستهای با ایران، نمیتوانند به مانند ماههای گذشته نقش ظاهری «بازیگران دلسوز» را برای برجام ایفا کنند، زیرا آنها خود نیز در ایجاد وضعیت کنونی دست داشته و پازل ترسیم شده از سوی کاخ سفید را تکمیل کردهاند.
منبع:تسنیم
انتهای پیام/