به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛روزگاری اگر شما میخواستید در آمریکا یک خانواده تشکیل بدهید دستورکار بسیار ساده بود؛ ازدواج کنید و بچهدار شوید. اما امروزه تشکیل خانواده با تغییرات اساسی و چالشهای مهمی سروکار دارد. طبق گزارش کارولین کایچنر، کارشناس ارشد نشریه «آتلانتیک» در حال حاضر بیشتر والدین در حالی زیر یک سقف در کنار یکدیگر زندگی میکنند و صاحب فرزند میشوند که به صورت رسمی ازدواج نکردهاند.
درواقع تعبیری که میتوان از این تغییر شکل و ساختار در زندگیهای مشترک آمریکاییها ارائه کرد «زندگی مشترک شاتگانها» است. کایچنر در گزارش خود اشاره میکند به اینکه در دهههای ۶۰ و ۷۰ میلادی زوجهای جوانی که تشکیل خانواده را برای زندگی آینده خود متصور بودند مسیری روشن و مشخص در پیش داشتند، حال آن که در جامعه امروز آمریکا زندگی مشترک زوجهایی که اغلب به شکل رسمی با یکدیگر عقد نکاح نبستهاند و تشکیل زندگی میدهند روندی رو به رشد دارد.
بیشتر بخوانید:چرا نرخ امید به زندگیِ مردم آمریکا پایین است؟
روند جدید درواقع شامل دو مرحله و توالی تاریخی است؛ نخست اواسط دهه ۹۰ میلادی که بیش از نیمی از زوجها زندگی مشترک خود را پیش از ازدواج رسمی با یکدیگر آغاز کرده بودند و مرحله دوم مربوط به زمان حال میشود که به گفته محققان اغلب زوجهای آمریکایی در مرحله نخست زندگی مشترک را با خانههای اشتراکی بنا مینهند و در مرحله بعدی صاحب فرزند میشوند و دست آخر اگر صلاح ببینند و همهچیز بر وفق مرادشان باشد ازدواج هم میکنند.
طبق گزارشی که طی روزهای اخیر توسط مرکز تحقیقاتی پیو منتشر شده است ۳۵ درصد از زوجینی که در حال حاضر با یکدیگر زندگی میکنند بهطور رسمی با هم ازدواج نکردهاند که این رقم در قیاس با آمار سال ۱۹۹۷ که شامل ۲۰ درصد از زوجین میشد رشد ۱۵ درصدی را نشان میدهد.
نکته قابلتامل این است که بار اولی که دولت آمریکا آماری در این رابطه ارائه کرد، اقبال زوجهای آمریکایی به این سبک از زندگی کمتر از یک درصد از زندگیهای مشترک را دربر میگرفت.
به گفته آریل کاپربرگ، استاد جامعهشناسی دانشگاه کارولینای شمالی اغلب این زوجها به احتمال بسیار زیاد این سبک از زندگی را به دلایل اقتصادی برمیگزینند. نکته دیگر تحقیقات موسسه پیو این است که زوجهایی که بدون ازدواج رسمی با یکدیگر زندگی میکنند در قیاس با زوجینی که زندگی مشترکشان را به شکل رسمی و در قالب سنتها و رسم و آیین خود آغاز کردهاند کمسن و سالتر و کمسوادتر هستند.
در رابطه با بحث مشکلات اقتصادی باید گفت: نسلی که رکود اقتصادی بزرگ در آمریکا را تجربه کرده یا بلافاصله بعد از وقوع آن به دنیا آمدهاند با مشکلاتی، چون نبود امنیت مالی و فقدان امنیت اقتصادی مواجهند. این قشر از جامعه آمریکا اگرچه درآمد نسبتا بیشتری نسبت به نسلهای قبل و بعد خود دارند، اما ارزش خالص دریافتی آنها به دلیل بدهیهای قبلی در مقایسه با نسلهای گذشته عمدتا کمتر است.
به گفته کوپرگ یکی از دلایلی که زوجهای فعلی اغلب زندگی مشترک را قبل از ازدواج رسمی در پیش میگیرند فقدان ثبات مالی است. درواقع برای بسیاری از زوجهای جوان داشتن ثبات مالی نوعی پیششرط برای ازدواج محسوب میشود بهخصوص اگر شریک زندگی آیندهشان وضعیت خوب اقتصادی و شرایط مالی مناسبی هم نداشته باشد یا شرایط اقتصادی او به کسب موفقیتهای آینده فرد آسیب برساند. از نظر این زوجها، نداشتن شرایط مالی اقتصادی مناسب یک امتیاز منفی برای شریک زندگی آینده محسوب میشود.
این استاد جامعهشناسی همچنین به این مساله اشاره کرد در حال حاضر تحقیقاتش به این موضوع اختصاص دارد که چگونه بدهیها و وامها میتوانند بر روابط زوجین تاثیرگذار باشند و زندگی مشترک افراد را تحتالشعاع قرار دهند؛ جوانانی که در طول تحصیل خود از وامهای دانشآموزی و دانشجویی استفاده کردهاند اغلب در رابطه با تشکیل زندگی و ازدواج تردید دارند، در حالی که به گفته کوپرگ ازدواج برای زوجین میتواند مزایای مالی بسیاری داشته باشد.
بهعنوان مثال اگر یکی از زوجین در برنامه تحصیلی دانشجویی مبتنیبر درآمد شرکت داشته باشد و بعد از آن تصمیم به تشکیل زندگی بگیرد دولت به احتساب درآمد همسر، پرداخت وام مورد نظر را افزایش خواهد داد. علاوهبر این ازدواج فارغ از مزایای اقتصادی، امنیت اجتماعی و روانی نیز با خود به همراه میآورد.
افزایش فرزندان طلاق و آسیبهای اجتماعی
نکته قابل تامل دیگری که از تحقیقات موسسه پیو میتوان دریافت این است که بیش از ۷۴ درصد از زوجهایی که سبک جدید زندگی در آمریکا را انتخاب کردهاند معمولا در سالهای نخست زندگی بچهدار میشوند. فرزندآوری در شرایطی که ازدواج زوجین هیچ سبک و سیاق حقوقیای ندارد مشکلات عدیده حقوقی برای زوجین و فرزند آنها در پی دارد.
طبق این گزارش میزان طلاق و جدایی در میان زوجهایی که به شیوه جدید زندگی میکنند بیش از زوجهایی است که به شیوه رسمی زندگی میکنند، از این رو کودکانی که به دلیل طلاق یکی از والدینشان را از دست میدهند در ادامه زندگی با بحران هویت و خلأ ناشی از فقدان یکی از والدین مواجهند.
این کودکان اغلب با بحرانهای روحی و مشکلات روانی متعددی دست به گریبانند که در آینده میتواند در قالب بزهکاریها و انحرافات اخلاقی ظهور و بروز یابند. اما مساله به اینجا ختم نمیشود، زیرا این زوجها که به این شیوه سهلالوصول از خانواده خو گرفتهاند دست به ازدواجهای مجدد میزنند؛ در عین حال افزایش طلاق در این خانوادهها منجر به تشکیل خانوادههای «مخلوط» یعنی خانوادههای متشکل از یک یا چند عضو ناتنی یا جد پدری یا مادری شده است.
در این بین، فرزندآوری خارج از قاعده ازدواج، پدیدهای تحت عنوان «بارداری چندسویه» را ایجاد کرده است. به این معنی که در این نوع بارداری، زنان با بیش از یک مرد با یا بدون ازدواج در رابطه هستند. ۲۰ درصد زنان در شرف یائسگی و ۲۸ درصد زنان با دو فرزند، در معرض بارداری دوسویه هستند.
نمودهای تغییر سبک زندگی
از مهمترین نمودهای تغییر سبک زندگی در آمریکا، افزایش حضور زنان در بازار کار، کاهش نرخ موالید، افت نگاههای سنتی به تقسیم کار خانوادگی زن و مرد، و برعکس رواج فرزندآوری خارج از ازدواج است. امروزه در ایالات متحده، ۲۰ درصد زایمانهای زنان سفیدپوست و نیمی از زایمانهای زنان رنگینپوست، بدون ازدواج صورت میگیرد.
در این میان از دیگر مظاهر این به اصطلاح تحول خانواده آمریکایی میتوان به همخانگی، روابط پیش از ازدواج و فراازدواجی، تقاضا برای سقط، پیشگیری از بارداری و رواج قرصها و انواع شیوههای آن، ازدواج مجدد، طلاق، حضانت بدون ازدواج، خانوادههای تکوالد، همجنسگرایی و تقاضا برای مشروعیت ازدواج همجنسگرایان، رواج ترک کهنسالان، مصرف مواد مخدر و کاهش نظارت بر فرزندان اشاره کرد.
ظهور پدیده زندگی شاتگانها
به گفته وندی مانینگ، مدیر مرکز تحقیقات خانواده و جمعیتشناسی در دانشگاه ایالتی بوولینگ گرین آمریکا زندگی مشترک این زوجها را میتوان به «زندگی شاتگانها» تعبیر کرد؛ چنان که هر یک از این زوجها به دلیل عدم وابستگی و تعلق خاطر و بیمسئولیتیای که در قبال خانواده و فرزند احتمالی احساس میکنند مثل اسلحههای شاتگان آمریکایی هستند که هر لحظه با یک تنش کوچک مسلح شده و با یک شلیک، کانون زندگی را هدف قرار میدهند.
منبع:فرهیختگان
انتهای پیام/