به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان، معاون اندیشکده فرانسوی موسسه روابط بینالملل و راهبردی فرانسه موسوم به «ایریس» IRIS، عقیده دارد: در قضیه برجام کشورهای اروپایی باید در برابر آمریکا متحد شوند.
هشت مه گذشته، دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا خروج کشورش را از توافق هستهای ایران اعلام کرد. با وجود اراده اعلام شده پنج کشور دیگر متعهد به توافق هسته ای ایران (شامل فرانسه، انگلیس، آلمان، روسیه و چین)، مبنی بر باقی ماندن در این توافق، ازسرگیری تحریم های آمریکایی به سرعت می تواند بر قراردادهای جدید و شرکت های خارجی که می خواهند با ایران کار کنند، اجرایی شود. در برابر این اختلاف رویکردها و اراده ها و همچنین خطر تحریم، موضوع حاکمیت ملی در بخش اقتصاد، همچنین سیاست کشورها، به چالش کشیده شده است. معاون ایریس، در این زمینه به چند سوال پاسخ داده است.
ایریس: برخی عقیده دارند اروپایی ها می توانند به خرید نفت ایران ادامه دهند و به این ترتیب اثر منفی تحریم ها بر ایران را کاهش دهند و از اوج گیری بهای نفت جلوگیری کنند. اگر چنین حالتی ممکن است، به نظر شما کشورهای اروپایی باید چه موضعی در قبال ایران اتخاذ کنند؟
سیلوی ماتلی Sylvie Matelly پاسخ داد: خروج آمریکا از توافق هستهای فقط بر عهده آمریکاست که می خواهد ایران را تحریم کند و آثار آن شامل امضاکنندگان دیگر توافق نمی شود. تا اینجا، این اتفاق بزرگی نیست و تحریم هایی که بر اساس فرمان اجرایی رئیس جمهور قبلی باراک اوباما تعلیق شده بود دوباره باز می گردد. وی هیچ اختیاری درباره تحریم های تصویب شده در کنگره که حکم قانون را دارند نداشته است، اگرچه کنگره از سال 2015 به این طرف نسبتا با رویکرد همکاری برخورد کرده است. در این بستر تحریم های یکجانبه، می توان در فضای مطلق چنین تصور کرد که روابط تجاری با ایران (شامل خرید نفت به عنوان مثال یا ادامه قراردادهای منعقد شده از دو سال قبل به این طرف) از این تحریم ها متاثر نمی شود. بر این اساس، با وجود تحریم ها و بالاخص از زمان برداشته شدن آنها، چین روابط تجاری اش را با ایران چند برابر کرده است و بی شک بعد از هشت مه 2018 نیز این روند ادامه دارد. با این حال، این ها همه روی کاغذ است و باید واقعیت روابط قدرت را در مورد اروپا در روابط میان آمریکا و کشورهای اروپایی در نظر گرفت. کشورهای اروپایی امضاکننده توافق یعنی آلمان و فرانسه و انگلیس آزادی و انتخاب برای باقی ماندن در توافق دارند. برای این منظور آنها باید از حاکمیت ملی خودشان دفاع کنند و عواقب خروج آمریکا از برجام را نپذیرند، اگرچه این مهم پیچیده تر از آن است که به نظر می رسد و به تلاش و همت اروپایی ها برای تحمیل تصمیم شان بر دولت ترامپ بستگی دارد. بی شک تهدیدهایی از سوی آمریکا وجود خواهد داشت و تلاش هایی برای بر هم زدن اراده اروپایی ها به کار گرفته خواهد شد و می کوشند که اروپایی ها را از این راه بازدارند و بالاخص شرکت ها را از کار تجاری با ایران منصرف سازند. باید کشورهای اروپایی در برابر آمریکا متحد شوند. واقعیت این است که موضوع فراتر از رعایت توافق هسته ای ایران است: موقعیت غربی ها در منطقه و ثبات اقتصادی و سیاسی ایران مطرح است که در شرایط بی ثباتی می تواند به افزایش تنش ها بیانجامد.
این یک فرصت واقعی برای کشورهای اروپایی است که موضع خودشان را مشخص کنند و آن را در منطقه ای که در آن منافع حقیقی برای ثبات اتحادیه اروپا اساسی تر از منافع آمریکاست، تحکیم بخشند؛ آمریکایی که پیوسته به دنبال دمیدن به شعله های آتش است. اروپایی ها و آمریکا در زمان حاکمیت اوباما، این راه را برگزیدند که مذاکره و همکاری، بخصوص همکاری اقتصادی، می تواند شرایط را عادی کند. این دو تحلیل متفاوت از یک وضعیت است که نمی توان گفت یکی از دو کنشگر منطقه ای بیش از دیگری حق دارد.
ایریس: شرکت های خارجی امضاکننده قرارداد با ایران مانند ایرباس، توتال، جنرال الکتریک، بی شک با از سرگیری تحریم ها دچار جریمه و تنبیهاتی می شوند. در این شرایط آیا کشوری که با ایران توافق امضا می کند نیز ممکن است با محدودیت هایی یا با انتقام جویی از سوی آمریکا مواجه شود؟
سیلوی ماتلی: اروپایی ها روی کاغذ هیچ الزامی برای حاکم کردن تحریم های یک کشور دیگر و در این مورد تحریم های اعمالی از سوی آمریکا ندارند و حتی می توانند مشروعیت این تحریم ها را زیر سوال ببرند. در واقع، تنها تحریم های تصویب شده از سوی جامعه بین المللی یعنی سازمان ملل متحد این مشروعیت را دارد و باید توسط همه اعضای سازمان ملل رعایت شود. برخی از این تحریم ها بعد از توافق هسته ای ایران برچیده شدند. اما در عالم واقعیت، از چند سال قبل به این طرف، آمریکا آنچه را که به غلط اثر فرامرزی قوانین شان نامیده می شود، حاکم کرده اند که در واقع یک تفسیر خیلی موسع از "شخص آمریکایی" و از منافع آمریکایی است. آمریکایی ها از موقعیت مرکزی شان در اقتصاد جهانی شده برای اعمال نوعی شانتاژ استفاده می کنند، آن هم با این بهانه که اگر شما پیوندی با آمریکا دارید (دلار، شعبه در آمریکا، مشتری و تامین کننده آمریکایی و غیره)، پس باید قوانین آمریکا را رعایت کنید. هیچ کشوری تاکنون با این رویه مخالفت نکرده است.
به علاوه، نوعی ابهام بین واقعیت تعقیب های قضایی وزارت دادگستری آمریکا در سال های اخیر- که به جریمه بانک های اروپایی انجامید- و سیاست خارجی این کشور وجود دارد؛ گو اینکه بانکدارهای اروپایی نیز امروز در وضعیت دشواری قرار دارند: این وضعیت از یک سو با پذیرش کنترل آمریکا بر فعالیت هایشان، و از سوی دیگر به خاطر نوع تعامل با نظام مالی ایران که بعد از سال ها انزوا در قبال نظام بانکی متحول شده جهانی، هیچ تضمین واقعی را ارائه نمی دهد، به وجود آمده است. بر این اساس بانک های اروپایی کاملا آسیب پذیر هستند اما در اینجا نیز مساله هم اقتصادی و هم سیاسی است. به عنوان مثال بانک های ایتالیایی، که به نسبت بانک های فرانسوی کوچک ترند و ابعاد جهانی محدودتری دارند، در برابر فشار های آمریکایی بهتر مقاومت می کنند. همین وضعیت برای برخی کشورهای آفریقایی، چین و روسیه وجود دارد. از سوی دیگر، یک زمانی کشورهای اروپایی در برابر اعمال اقتدار آمریکا در دهه 1990 زمانی که قانون تحریم هلمز-برتون علیه کوبا تصویب شد، سر خم نیاوردند. در آن زمان روابط اقتصادی اروپایی ها با کوبا حفظ شد. بر این اساس باید بگویم که عواقب خروج آمریکا از توافق هسته ای ایران به موضع گیری سیاسی کشورهای اروپایی در برابر آمریکا نیز بستگی دارد.
ایریس: در شرایط خروج آمریکا از برجام، آیا چین می تواند از این وضعیت بهره گرفته و ارزش یوان را در مبادلات نفتی افزایش دهد و همچنین به تامین مالی سرمایه گذاری ها در ایران اقدام کند؟
سیلوی ماتلی: چین پیشاپیش در حال بهره برداری از اوضاع است. روابط تجاری چین با ایران از زمان برقراری توافق توسعه بیشتری پیدا کرده است. دو نکته را یادآور شویم: چین یکی از امضاکنندگان توافق هسته ای درباره ایران است و در نتیجه طرفدار رابطه با این کشور است. نکته دیگر این که راه ابریشم که قلب راهبرد چینی ها در منطقه است از ایران عبور می کند. بنابراین چین اجازه نمی دهد که آمریکا روابط این کشور را با ایران تنظیم کند که البته این خودش بهانه دیگر به ترامپ برای کوبیدن چین می دهد. "دیپلماسی پاندا" که چینی ها آن را اجرا می کنند در تقابل با راهبرد فعلی آمریکا قرار دارد و بی شک منافع چین را تامین می کند. اروپایی ها نیز می توانند در ارتباط با ایران همین رویه چینی ها را دنبال کنند. در این زمینه هم اکنون توپ در زمین اروپایی ها قرار دارد...
انتهای پیام/