به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ خبر مرگش آنقدر جذاب بود که کمتر از 24 ساعت تیتر یک راشاتودی، و سایر خبرگزاری های خارج از هژمونی عربی شود. خبر دست اولی که نخستین مرتبه «حسین شریعتمداری» مدیرمسئول روزنامه کیهان، به نقل از منابع موثق اطلاعاتی خودش از عربستان سعودی به چاپ رساند.

اما آیا واقعا «محمد بن سلمان» ولیعهد پرحاشیه و جاه طلب سعودی ها مرده است؟ شاهزاده تازه به قدرت رسیده ای که برخلاف عرف وصیت جد بزرگ شان؛ پادشاهی را از عموی خود ربوده بود و داشت روابط آشکار دوستانه خود را با نتانیاهو به جهانیان نان میداد و قراردادهای میلیارد دلاری با ترامپ بسته بود تا از پادشاهی اش در برابر ادعای پسرعموهای دیگرش را تثبیت کند، حالا بیش از 30 روز است که در هیچ رسانه ای حضور ندارد. غیبتی بی سابقه که با روحیه و روش او کاملا نا متعارف است.

بیشتر بخوانید: افشاگری شاهزاده سعودی درباره «بن‌سلمان»؛سرنوشت عربستان در هاله ای از ابهام

احتمال کشته شدن بن سلمان در حادثه تیراندازی کاخ پادشاهی

پس ازحادثه تیراندازی در نزدیکی کاخ پادشاه سعودی در منطقه «الخزامی» در شهر ریاض درشامگاه 21 آوریل آغاز شد؛ بلافاصله پس از این حادثه برخی از رسانه‌ها از احتمال کودتای تعدادی از شاهزادگان سعودی و تلاش آن‌ها برای ترور «محمد بن سلمان»، خبر دادند.

پلیس ریاض شب حادثه با تأیید خبر تیراندازی در اطراف کاخ سعودی، دلیل آن را ورود یک پهپاد اسباب‌بازی به حریم هوایی کاخ اعلام کرد. اما پخش فیلم‌هایی از این حادثه که به اشتراک گذاشته شد، چیزی غیر از ادعای پلیس ریاض را نشان می‌داد.

مجتهد، فعال توییتری و افشاکننده اسرار داخلی آل‌سعود نیز با رد روایت حکومت سعودی از حادثه تیراندازی، به نقل از منابع آگاه خود نوشت: هدف حمله شخص «محمد بن سلمان» بوده و هفت تن از طرفین در این درگیری کشته شده‌اند.

پس از این حادثه «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان در رسانه‌ها تقریباً حضوری نداشته و از سرنوشت وی خبری در دست نیست وحتی هنگام سفر اخیر «مایک پامپئو»، وزیر خارجه آمریکا به عربستان سعودی نیز در رسانه‌ها ظاهر نشد.

اگر فرض کنیم بن سلمان واقعا مرده است، چه اتفاقاتی می افتد؟

بیاید فرض کنیم بن سلمان در این حادثه تیراندازی 21 آوریل در کاخ پادشاهی سعودی واقعا مرده باشد، اما چه حوادثی در آینده پیش روی پادشهای عربستان و سایر مناطق خاورمیانه خواهد افتاد؟

در نخستین احتمال، با توجه به غاصبانه بودن ولیعهدی محمد بن سلمان و رفتار خصمانه ای که او در برخورد با پسرعموهای مدعی پادشاهی خود بکار برد، احتمال ایجاد تنش و حتی درگیری های خانوادگی در خاندان سعودی بسیار بالا خواهد بود. چراکه بن سلمان هم این ولیعهدی را برخلاف وصیت پدر بزرگشان از عمومی خویش محمد بن نایف غصب کرد و هم با مخالفان خود برخوردی نظامی و خشن کرد. همان طور که شاهد بودیم؛ بن سلمان در یکسال گذشته اکثر شاهزاده های سعودی را به طور مشکوک یا ربوده و در مکانی نا معلوم در حصر قرار داده است و یا آنکه در صحنه سازی های مشکوک به تصادف به قتل رسانده بود.

از همین رو انتظار می رود این حس انتقام فروخورده شده در میان عموزاده های بن سلمان می تواند برای حذف دشمنی مشترک به کار اید و علیه او به یک ائتلاف پنهان خانوداگی تبدیل شود.

سرنوشت جنگ یمن چه خواهد شد؟

با گذشت این زمان طولان از آغاز جنگ یمن، حتی خود بن سلمان هم گمان این موضوع را نمی برد که در برابر «حوثی های» دست خالی یمن تا این اندازه زمین گیر شود. بن سلمان که با تصور فتح چند هفته ای صنعا این جنگ را آغاز کرده بود حالا در شرایطی باتلاق گونه فقط در صدد آن است تا هرچه سریعتر از این جنگ خلاص شود تا هم از شر هزینه های گزاف مالی آن راحت شود و هم خطر اصابت موشک های حوثی به کاخ ها و پادگان های سعودی را به حداقل برساند. بنابراین اگر «خبر مرگش» در روز های آینده محقق شود، بی تردید در ماه های نخستین انتخاب ولیعهد و چه بسا پادشاه جدید، جنگ یمن از اولویت کمتری برای دولت سعودی برخوردار خواهد بود.

چه بسا پادشاه اینده سعودی نیز بر اساس آنکه از چه تیره فکری از میان شاهزاده های سعودی و در چه زمانی انتخاب شود، این نقشه شوم بن سلمان برای یمن را ادامه ندهد و تنها به این دلیل که برای خود زمین بازی جدیدی تعریف کند، هرچه سریعتر به این قائله پایان دهد.

ارتباط به رژیم صهیونیستی چگونه خواهد بود؟

باتوجه به تعریف دکترین سیاسی آل سعود در منطقه و دشمنی بی دلیلی که با نظام جمهوری اسلامی ایران و کشور های محور مقاومت در منطقه تعریف کرده است، احتمال توسعه روابط سیاسی میان آل سعود و رژیم صهیونیستی در هر شرایطی پیش بینی می شود. چراکه اعراب سعودی برای راضی نگه داشتن آمریکایی ها و داشتن حمایت آنها در منطقه از حکومت شان همواره از 2 راهکار مالی و حمایت از شریک قدیمی آمریکا در منطقه بهره می برده اند.

در هر صورت فرضیه کشته شدن بن سلمان می تواند نقطه عطف مهمی در تاریخ سیاسی شبه جزیره عربستان محسوب شود. همچنان که میتوان از این اتفاق برای هشیار مردم عربستان و ایجاد روحیه اعتماد به نفس برای بازپسگیری حقوق منکوب شده شان توسط رژیم سعودی نام برد.

منبع: روزنامه قدس

انتهای پیام/