متن این بیانیه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
پیرو رفتار خباثت آلود دولت آمریکا در خروج از توافقنامه برجام در شرایط پیچیده و تاریخی ورود به دهه پنجم انقلاب پر افتخار اسلامی نکاتی چند را به استحضار ملت شریف ایران و عموم دانشگاهیان عزیز میرسانیم:
1- با روی کار آمدن دولت یازدهم، مذاکره با آمریکا به عنوان راهبرد حل مشکلات اقتصادی کلید زده شد. علیرغم هشدارهای موجزانه و حکیمانه مقام معظم رهبری مبنی بر غلط بودن مسیر مذاکره با آمریکا برای حل مشکلات اقتصادی، دولت تمام توان رسانهای و تبلیغاتی خود را برای پپشبرد این مسیر به کار بست. بر طبق پیشبینی ها، آمریکا با رفتارهای خصمانه خویش برجام را دستاویزی برای اعمال فشارهای بیشتر قرار داد و سبب شد برجام در نهایت برای ایران منجر به خسارت محض گردید.
حال که بر همگان دستاوردهای پوچ برجام روشن گردیده است، قطعا هیچ فرد یا گروهی حق ندارد نسبت به دولت عقده گشایی کند. اما موضوع آنجاست که، کی وقت آن میرسد که دولت از مسیر خود، که دولتمردان به "هیچ بودن" دستاورد آن اذعان دارند، دست بردارد و حقیقتا پیگیری عزت، منافع ملی و حل مشکلات اقتصادی را در پیش گیرد؟ روندی که دولت محترم در پیش گرفته، بسیاری از مفاهیم و شعارهای خود را به ضد خود تبدیل کرده است.
"امید" از مفاهیمی بود که همواره منتقدان دلسوز دولت، متهم به برهم زنندگان آن از سطح جامعه و افکار عمومی بوده و هستند. اما گویا جای شاکی و متهم عوض شده است. با وجود خروج آمریکا از برجام صراحتا باید بیان کرد که اینک هیچ یک از مواضع اشخاص، گروه ها و دسته ها و تیترهای روزنامه های منتقد دولت نیستند که امید مردم را خدشه دار میکنند، بلکه مشخصا این دولت و شخص رئیس جمهور است که پرچم دار ناامیدی مردم از مسئولین و مجموعه نظام اسلامی هستند. مسبب ناامیدی در شرایط فعلی کشور همان شخصی است که با وجود آنکه در خاطرات خود پیرامون مذاکرات هسته ای بیان می کند: "متأسفانه، در مقابل اگر نگوییم هیچ، ایران مابهازای بسیار اندکی دریافت کرد و بارها اقدامات اعتمادساز خود را افزایش داد و تنها در عوض آن، با قولهای انجام نشده و درخواستهای بیشتر روبه رو شد"*، همچنان بر طبل مذاکره با اروپا میکوبد. ظاهرا لازم است ایشان نامه خود به محمد البرادعی (دبیر کل سابق آژانس بین المللی انرژی اتمی) را که موارد متعدد نقض عهدهای کشورهای اروپایی را برشمردهاند، بازخوانی کنند تا بلکه در رویه خود تجدید نظر کنند. قطعا مردم شریف ایران آگاه هستند و میدانند که مسبب ناامیدی مردم تیترهای روزنامه ها و گزارش های خبری رسانه ملی نیست، بلکه آنهایی هستند که با استفاده از ابزارهای گوناگون، صداوسیما را تحت فشار قرار میدهند تا ناکارآمدیهای آنان در مدیریت اقتصاد کشور را بازگو نکنند.
رئیس جمهور و اعضای دولت به واسطه تجربه پیشین خود در اوایل دهه هشتاد، به خوبی میدانند که مسیر غلط در پیش گرفته شدهی فعلی برای ادامه ذلت بار مذاکره با اروپا راه به جایی نخواهد برد جز آنکه مجدد خساراتی دیگر علاوه بر خسارت پیشین برجام نصیب مردم شریف خواهد کرد. و در این بین تنها فرصت های کشور از بین رفته و ناامیدی مردم از مجموعه دولت افزون تر خواهد شد.
2- موضوعی که تداوم آن آسیبهای جدی به اعتماد عمومی مردم وارد میکند، قانون گریزی های مکرر دولت پیرامون برجام است. شروط نه گانه رهبر انقلاب، که به عنوان مصوبه قانونی شورای عالی امنیت ملی لازم الاجراست، به وضوح نادیده گرفته شده است. در چنین شرایطی اگر این شروط به درستی اجرا میشد زودتر از این ایام باید پاسخ دندان شکنی به آمریکای بدعهد داده میشد. نه آن که این چنین رئیس محترم جمهور با موضعگیری خود مبنی بر ادامه برجام با همراهی کشورهای اروپایی عزت کشور را خدشه دار کنند. دولت محترم در یک تلقی اشتباه، "منزوی کردن آمریکا" در پی بدعهدی و خروج آن از برجام را به عنوان دستاورد عنوان میکنند. حال آنکه بیش از 40 سال است که جمهوری اسلامی ایران با انقلاب خود، آمریکا را در صحنه جهانی منزوی کرده است! این در حالی ست، که پذیرش مذاکرات از سوی ایران اساساً با هدف لغو تحریمهای ظالمانهی اقتصادی و مالی و گشایش اقتصادی در پی آن صورت گرفته و توسط همین دولت بیان شده بود. بنابراین دولت محترم لازم است موضع عزتمندانه خود را در خروج از برجام بیان و قاطعانه عملی کنند. تنها در همین صورت است که ملت شریف ایران پشتیبان و یاری کننده دولت در عملی کردن این تصمیم عاقلانه است.
3- بررسی کارشناسان حوزه اقتصاد و دلسوزان کشور پیرامون مشکلات اقتصادی نشان از آن دارد که کلید حل مشکلات تولید (به عنوان پیشران اقتصاد کشور) در تغییر سیاستهای راهبردی دولت در مدیریت بانکهای کشور است. سیاستهای غلط بانکداری دولت برای مهار تورم موجب افزایش نرخ سود بانکی گردید و سبب شد نقدینگی به سمت بانکها سرازیر شود. نقدینگیای که باید به سمت تولید هدایت شود تا موجبات شکوفایی اقتصادی را فراهم آورد با انباشته شدن در بانکها، به تعبیر مشاوران اقتصادی رئیس جمهور تبدیل به یک بمب نقدینگی به میزان 1500 هزار میلیارد تومان شده است که عدم مدیریت آن میتواند بحران آفرین باشد. بیکاری 28 درصدی جوانان 15 تا 24 سال، تنها یک نمونه از اثرات این سیاستهای راهبردی نادرست است. حال آنکه اگر از روز اول تمرکز اصلی مدیران کشور بر حل چنین معضلاتی بود که راهحلی داخلی دارند، امروز شاید شاهد این حجم از فجایع بیکاری و معضلات اجتماعی پس از آن نبودیم. این در حالی است که تمرکز اصلی مدیران بر پایه سراب برجام شکل گرفته بود تا بعد از انعقاد آن، سرمایه گذار خارجی به کشور سرازیر شود و در پی آن گشایش اقتصادی صورت گیرد. اما با وجود آنکه تاثیرات برجام بر اقتصاد کشور و تصمیم اخیر آمریکا برای خروج آن، نگرش غلط مدیران را ثابت کرد، همچنان دولت مردان برای ادامه این مسیر ناصحیح اصرار می ورزند. قطعا مسئولیت مشکلات ذکر شده، بر عهده دولت مردان است که بر مسیر غلط خود پافشاری میکنند.
4- در این شرایط از نخبگان کشور به ویژه دانشگاهیان انتظار میرود که نسبت به وضعیت کنونی کشور افکار عمومی را آگاه کنند و نسبت به راهبردهای غلط دولت، هشدار دهند. دانشگاههای کشور در وضعیت پیچیده کنونی باید تصویر درستی از واقعیت های جامعه و کلان کشور داشته تا در مواقف مهم کنشهای لازم و موثری داشته باشند. متاسفانه نامه منتشر شده از سوی مدیران دانشگاههای سطح یک کشور در همراهی و تایید تصمیمات غلط دولت نشان از آن دارد که نه تنها درک درستی از واقعیتها و شرایط کنونی کشور در عرصه داخلی و خارجی ندارند، بلکه در ادامه این مسیر ناصحیح توسط دولت سهیم هستند و بخشی از مسئولیت عواقب تصمیمات دولت نیز بر عهده این مدیران دانشگاهی است.
انتهای پیام/