به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛اضطراب، صدایی است که پشت سرتان میشنوید. صدایی که دائم میگوید «یک چیز بد در حال وقوع است.» برای همین است که ساعت ۲نیمه شب ناگهان از خواب میپرید و به کار شرمآوری که ۵ سال پیش انجام دادهاید فکر میکنید.
اضطراب و پریشانی عارضهای است که هر آدمی با هر نوع ویژگی شخصیتی میتواند به آن دچار شود. یک فرد درونگرا و یک فرد برونگرا هر دو در معرض اختلال اضطراب هستند. با این حال اضطراب برای افراد درونگرا به بخشی از روند طبیعی زندگی تبدیل میشود. همچنین میتوان گفت: این اختلال در میان افراد درونگرا شایعتر است.
اختلال اضطراب که شامل نگرانی و ترس درباره اتفاقات است در برخی موارد همراه با حمله هراس و دردهای جسمی است.
شاید برایتان جالب باشد که بدانید خیلی از افراد میتوانند با نوعی از اضطراب شدید زندگی کنند، اما همچنان در کار و زندگی شخصی موفق باشند. در واقع هیچ کس از بیرون نمیتواند متوجه ترس و اضطراب این افراد شود. در برخی از موارد حتی خود فرد نیز متوجه ترس و اضطراب خود نیست.
شما همواره آماده هستید
ترس و اضطراب باعث میشود که شما همواره سناریوهای ترسناک را در هر موقعیتی در نظر بگیرید بنابراین همیشه خود را برای هر مسالهای آماده میکنید.
مثلا شما ممکن است برای هر درد محتملی یک داروی شیمیایی یا گیاهی در خانه و محل کار در نظر گرفتهاید فقط به این دلیل که ممکن است یک نیمه شب یا یک روز تعطیل به آن احتیاج پیدا کنید. دیگران شما را فردی موجه، آماده و موقر میدانند و همواره این ویژگیها را تحسین میکنند. شاید هیچ کس نداند برای هر موقعیتی آماده بودن به معنای نوعی از اضطراب فراگیر است.
شما همیشه ظاهری آرام و درونی ملتهب دارید
بسیاری از افراد درونگرایی که از اختلال اضطراب رنج میبرند ظاهر خود را آرام نگه میدارند. هیچ کس متوجه نمیشود که این افراد در یک موقعیت حساس ممکن است چقدر عصبی و نگران باشد به همین دلیل است که ما از این اختلال به عنوان اضطراب پنهان یاد میکنیم.
درک شما از جهان متفاوت است
پژوهشگران میگویند افراد با این نوع اضطراب جهان را متفاوت از افرادی که دچار اضطراب نیستند درک میکنند. افراد مضطرب معمولا در تشخیص صحیح میان یک محرک امن و محرکی که میتواند به یک تهدید تبدیل شود دچار اشتباه میشوند. به عبارت دیگر افراد مضطرب تجربههای احساسی را حتی زمانی که تهدیدی وجود ندارد فراتر در نظر میگیرند.
شما دائما قصد انجام کاری را دارید
به عنوان یک فرد درونگرا، تمایل شما برای مشغول نگهداشتن خود و پرداختن به کارهای متنوع لزوما به این معنا نیست که شما فردی علاقمند به فعالیتهای سازنده هستید. در بسیاری از موارد فرد درونگرا به این دلیل خود را مشغول نگه میدارد تا از اضطراب و نگرانی درونی خود فرار کند و به شکلی آن را کنترل کند.
شما خیلی موفق هستید
اهل پیشرفت، منظم، جزئینگر و پیشگام در پیشبرد برنامهها همگی ویژگیهای خوبی هستند. این ویژگیها از شما تصویر یک انسان موفق ارائه میدهد، اما مشکل اینجاست که اضطراب باعث میشود که هیچ حد و اندازهای برایتان کافی نباشد. شما همواره چیز بیشتری میخواهید تا بتوانید بر اضطراب خود غلبه کنید.
از ناامید کردن دیگران میترسید
ممکن است شما فقط به این دلیل خوشایند و محبوب دیگران باشید که همواره در جهت رضایت آنها قدم برمیدارید. شما نگران این هستید که مبادا آنها از شما ناامید شوند یا ترکتان کنند برای همین هر کاری میکنید تا آنها را خوشحال نگه دارید حتی اگر مجبور باشید خود را فدای آنها کنید.
با پریشانی سخن میگویید
اگرچه افراد درونگرا معمولا آرام و ساکت هستند، اما فرد درونگرایی که دچار اضطراب است معمولا هنگام سخن گفتن به شدت عصبی میشود، چون او نگران هر اشتباه کوچکی در سخن گفتن خود است.
زندگی را بر مبنای اجتناب بنا کردهاید
شما زندگی خود را طوری ساختهاید که از هر نوع پریشانی و اغتشاش و آشفتگی به دور باشد. عادتهای مشخصی دارید و بر اساس تجربههای خانوادگی حرکت میکنید، چون فقط در این صورت است که احساس آرامش و راحتی دارید. شما از هر نوع تجربه شدید احساسی مانند سفر، فعالیتهای اجتماعی، درگیری و هرچیزی که بتواند اضطراب را تشدید کند پرهیز میکنید.
بیشتر بخوانید:نشانههای جسمی افسردگی را بشناسید
افکار منفی بر شما غلبه دارند
افراد درونگرای مضطرب معمولا با مجموعهای از افکار منفی درگیر هستند. ممکن است دائما به اشتباهات گذشته فکر کنید و دائم با خودتان تکرار کنید: «چه میشد اگر» .. این وضعیت باعث میشود که شما نتوانید از لحظات خود لذت ببرید، چون همواره انتظار یک اتفاق بد را دارید.
شما ایده آل گرا هستید
افراد مضطرب سعی میکنند با توجه دقیق به کار یا ظاهر خود اضطراب را کاهش دهند. اگرچه این میتواند نتایج مثبتی داشته باشد، اما هزینه زیادی به فرد درونگرا تحمیل میکند. زیرا شما ممکن است انتظارات غیرواقعی ترسیم کنید و وضعیت روحی و روانی خود را به مخاطره بیندازید.
شما عادتهای تکرارشونده دارید
اضطراب میتواند تظاهرات جسمی نیز داشته باشد. دردهای عضلانی، احساس تنش، خارش و فشار در بدن میتوانند از عوارض اضطراب باشند. همچنین خوردن ناخن، ضربه زدن با پا، خاراندن کف سر، کندن مو و هر عادت تکرارشونده دیگری میتواند نشانههایی از میزان تنش در شما باشد.
همیشه خسته هستید
ذهن شما همواره فعال است و این باعث میشود که نتوانید راحت بخوابید یا از خواب بپرید. حتی وقتی خوب خوابیدهاید بازهم احساس خستگی میکنید، زیرا شما بدون اینکه متوجه باشید در حال مبارزه با اضطراب هستید.
به راحتی پریشان میشوید
اضطراب شما را به هر چیزی حساس میکند، کوبیده شدن در، صدای آمبولانس و هر صدای غیرمنتظرهای میتواند حال شما را بهم بریزد طوری که دچار آشوب و ترس شوید. علاوه بر این هر مساله کوچکی، هر ناراحتی جزیی و سادهای میتواند به شدت شما را بترساند و باعث استرس و ناراحتیتان شود.
شما نمیتوانید جلوی اضطراب را بگیرید
اضطراب چیزی نیست که وقتی به سراغتان آمد بتوانید با گفتن «لطفا متوقف شو» آرام شوید. افراد مضطرب معمولا نمیتوانند واکنشهای اضطرابی خود را کنترل کنند؛ و معمولا آن را به شکل یک رفتار دیگر به نمایش میگذارند.
یادتان باشد
همه افراد درونگرا دچار اضطراب پنهان نیستند و داشتن برخی از این علائم به معنای آن نیست که شما حتما دچار اختلال هستید. اما اگر احساس میکنید بخش زیادی از آنها درباره شما صادق است برای حل مشکل خود اقدام کنید.
منبع:روزنامه اطلاعات
انتهای پیام/