به گزارش خبرنگار حوزه دولت گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ «رانندگان کامیون در ایران اعتصاب کردند» این تیتری بود که بیشتر رسانه های معاند به آن پرداختند. تیتری که وقتی خبر یا گزارش مربوط به آن را مطالعه میکردیم یک مطالبه صنفی تبدیل به یک مطالبه سیاسی شده بود، کاری که همواره در دستور کار این رسانه ها قرار دارد. رسانه های غربی و سلطنت طلب همواره برای پیشبرد اهداف سردمداران خود که به نوعی تغییر حاکمیت جمهوری اسلامی ایران بود در مطالب و گزارشات خود بارها از سناریوهای تغییر نظام سخن گفته اند. اگر راه دوری نرویم همین چند روز پیش بود که وزیر خارجه آمریکا در سخنرانی جنجالی و فاقد چارچوب دیپلماتیک به صراحت اعلام کرد به دنبال براندازی و تغییر نظام در ایران است. این امر تا جایی اهمیت پیدا کرده که رودی جولیانی، یکی از اعضای تیم حقوقی رئیسجمهور آمریکا در یک نشست با عوامل ضد نظام جمهوری اسلامی ایران اذعان کرد دونالد ترامپ مصمم به تغییر نظام در ایران است.
علاوه بر این «مایکل لدین»که عضو لابی صهیونیستی «بنیاد دفاع از دموکراسیها» (اف. دی. دی) است، در نامهای سرگشاده در پایگاه «پی. جی. مدیا» به بولتون توصیه کردY در جلسه سیاستگذاری درباره ایران به «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا بگوید «توافق هستهای با ایران مسئلهای حاشیهای است و به یک سیاست واقعی برای ساقط کردن رژیم جمهوری اسلامی نیاز داریم». همچنین «یوری لبرانی»، سفیر سابق رژیم صهیونیستی در ایران برای اولین بار این ایده را مطرح کرد که یکسوم جمعیت ایران را اقلیتها تشکیل میدهند و تلاش برای فعالیتهای ضد تهران منجر به بیثباتی نظام خواهد شد.
این ها تنها مواردی هستند که با اشاره به آنها میتوان به چارچوب و نظام فکری رسانههای معاند علیه ایران پی برد. استفاده از هر فرصتی و از کاه کوه ساختن همان راهبردی است که این رسانهها با بهرهبرداری سیاسی از آن تلاش می کنند لباس دلخواه خود را بر هر اتفاقی بپوشانند. آنها با فضاسازیهای بی مورد و توهمات خود ساخته تلاش می کنند سمت و سوی این مطالبات اجتماعی را به مسیر دلخواه خود سوق بدهند و با بازی رسانهای پیراهنی سیاسی برای آن بدوزند؛ لذا تبدیل یک اعتراض مدنی به مسئله بغرنج سیاسی همواره در دستور کار رسانههای آنسوی آبی و معاند جمهوری اسلامی ایران قرار داشته است تا با توسل به آن اهداف کلان خود را به پیش ببرند. در واقع آنها از هر اتفاق کوچکی به عنوان سنگی برای عبور از رودخانه استفاده می کنند.
در پس هر حمایتی از سوی معاندین اهداف کلانی مانند تغییر و براندازی را دنبال می شود. این در حالی است که رسانه های غربی از جنبشها و اعتراضاتی که ممکن است در آنسوی اقیانوس اطلس رخ دهد حرفی به میان نمیآورند و از آن با عنوان آزادی مدنی یاد میکنند. اما آیا واقعیت به همین اندازه نامعین و چند بعدی است که این چنین تعاریف متفاوتی از آن شنیده می شود و یا این بازی کثیف سیاست است که واقعیت را به دلخواه تفسیر می کند؟
اعتراضات از آنجا شروع شد که عدهای کامیوندار، راننده نفتکش، ترانزیت و برخی مالکان خودروهای سنگین زمانی که با عدم توجه مسئولان نسبت به خواستههای خود مواجه شدند، تصمیم گرفتند برای حل مشکل به راههای دیگری متوسل شوند؛ به همین دلیل از ابتدای خرداد ماه سال جاری دست به اعتصاب زدند و خواستار رسیدگی مسئولان پیرامون مشکلات خود شدند. جابه جا نشدن بارها توسط کامیوندارها و عدم سوخترسانی در برخی شهرها از جمله راههایی بود که کامیوندارها سعی کردند اعتراض خود را به نوعی نشان دهند.
افزایش قیمت گازوئیل و قطعات یدکی، افزایش هزینه استهلاک و تعمیرات و نگهداری، حق بیمه، کمیسیونهای باربری، عوارض اتوبانها و شیوه اعلام سیستم نوبتدهی توزیع بار از جمله مواردی بود که کاسه صبر این صنف شغلی را در کنار درآمد پایین آنها لبریز کرده بود و به گفته خود آنها پنج سال از آخرین افزایش تعرفههای کامیوندارها میگذشت اما هنوز هیچگونه افزایش تعرفهای شامل حال آنها نشده بود، در نهایت کار به جایی رسید که در برخی از استانها همانند شیراز، توزیع بنزین با مشکلاتی مواجه شد و به بعضی از پمپبنزینها این شهر سوخت کافی نرسید. با این وجود تمام قصه این بود کامیوندارها نسبت به اوضاع موجود خشنود نیستند و می خواهند شرایط شغلی بهتری برایشان فراهم شود اما در کمال وقاحت رسانه های معاند برای این مطالبه اجتماعی شعر سیاسی سرودند.
زمانی مردم از حکومت و دولت خود مطالبهگری میکنند که آن حکومت برای مردم مشروعیت داشته باشد و معترضان نسبت به برآورده شدن خواستههای خود امیدوار باشند؛ در نتیجه این اعتراضات مدنی نه تنها سیاسی نبود بلکه میتوان آن را شکلی از کانال ارتباطی بین مردم و دولت دانست، البته باید به این نکته اشاره کرد که اعتصابات تنها زمانی می تواند به یک بحران تبدیل شود که مسئولان با بی توجهی از کنار آن رد شوند.اما در این میان بودند افرادی که صداها را شنیدند و وعدههایی را دادند. برای مثال؛ داریوش امانی معاون حملونقل سازمان راهداری و حمل ونقل جادهای در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان، با بیان اینکه مهمترین دلیل اعتراض کامیونداران، افزایش قیمت لوازم یدکی خودرو بوده است،گفت:درخواست افزایش کرایه رانندگان منطقی است. امانی مسائل روز بیمهای رانندگان کامیون را از دیگر مشکلات این بخش دانست و اظهار کرد: ۵۰ درصد بیمه رانندگان را دولت از طریق یارانه پرداخت میکند که متأسفانه به دلیل ایجاد اشکالاتی در سازمان تأمین اجتماعی و بیمه این موضوع با مشکل روبهرو شده است و سازمان راهداری با پیگیریهایی که انجام داد تمامی اشکالات ایجاد شده را رفع کرد.
همچنین عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی در این باره اظهار کرد: باید یک کارگروه مشترک با تمامی انجمنها در خصوص رابطه شرکتها و رانندگان، مدل قیمتگذاری، بیمه، تأمین لوازمیدکی و محصولات پرمصرف با مسئولیت رئیس سازمان راهداری و حملونقل جادهای و یک نماینده از معاونت حملونقل وزارت راه و شهرسازی تشکیل شود. آخوندی همچنین گفته است: افزایش نرخ ۲۰ درصدی کرایه حمل در تمامی استانها باید اعمال شود، ظرف ۱۰ روز کاری پیشنهادهای مبنای نرخ راهنما بر اساس تن ـ. کیلومتر از سوی نمایندگان به صورت مکتوب برای بررسی و کار کارشناسی در اختیار سازمان راهداری و حملونقل جادهای قرار خواهد گرفت.
و سرانجام آنچه که پاسخی روشن برای فضا سازی رسانه ای در آستین داشت اطلاعیه انجمن صنفی کامیون دارها بود که خواستار پایان اعتراضات شد. در این اطلاعیه آمده بود "با توجه به تصمیمات اتخاذشده در رابطه با مطالبات رانندگان و قول مساعد در خصوص تأمین امنیت جادهها و بهمنظور جلوگیری از سوءاستفاده معاندین نظام جمهوری اسلامی ایران و رفع نگرانی ملت عزیز مبنی بر تأمین مایحتاج عمومی، خواهشمند است طبق روال قبل نسبت به بارگیری و رساندن محصولات به صاحبان کالا اقدام فرمایید. بدیهی است نمایندگان صنوف تا تحقق کامل مطالبات شما عزیزان پیگیر موضوع میباشند" قصه در همین جا به پایان رسید!
خوش به حال رانندگان مشکلشان حل شد.مابیچاره کارکنان وزارت جهادکشاورزی که بیش از 4000 نفرهستیم که به مدت30سال است که با داشتن سند افرازی رسمی کشور هنوز موفق به اخذ مجوز (درمنطقه سرخ حصار تهران پارس) ساخت نشدیم.آیا برای ما فریاد رسی هست؟
ما دیگه از بنده های خدا نا امیدیم