به گزارش خبرنگار حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ احسان علیخانی در شانزدهمین قاب ماه عسل میزبان خانم آگاهی بود.
علیخانی گفتگوی خود را با مهمان برنامه درباره زندگی شخصی او آغاز کرد.
آگاهی متولد ۶۱ در تهران و دارای فوق لیسانس حسابداری و لیسانس موسیقی است .
وی گفت:پدرم در ایران خودرو کار می کرد. او تمایل داشت که من رشته حسابداری بخوانم از این رو این رشته را انتخاب کردم اما علاقه ای به آن نداشتم من در نوجوانی به پزشکی و کالبد شکافی علاقه داشتم.
در بخش دیگری از گفتگو آگاهی درباره قصه زندگی خود گفت: زمانی که در مقطع پیش دانشگاهی بودم دختر خاله ام با ما تماس گرفت و گفت کسی که قرار بود در مدرسه استثنایی عروسک گردانی کند غیبت کرده است و از من دعوت کرد به این جشن بروم مادرم قبول نکرد اما با موافقت پدر توانستم این کار را انجام دهم.
وی افزود: برای اولین بار با معلولان رو برو شدم بسیار ترسیده بودم و بعد از این مراسم تا یک هفته حالم بد بود، آرزوی من این بود که مراسم زودتر تمام شود ، تا مدتی به بچه ها فکر می کردم چون از بیماران اوتیسم و سندرم داون شناختی نداشتم.
آگاهی با اشاره به حضور دوباره خود در آن مدرسه عنوان کرد: این مدرسه از من در خواست کرد ماهی یکبار و هر بار یک ساعت ساز برای بچه ها بزنم، چهار پنج ماه اول برایم سخت بود اما به مرور بهتر شد و به پیشنهاد خودم دوبار به مدرسه می رفتم.
بچه ها از حضور من خوشحال بودند البته ترس با من بود اما بر ترس خود غلبه می کردم.
گروه های سرود تشکیل دادم یک سال به همین گونه گذشت تا اینکه مدیران مدرسه از من درخواست کردند که موسیقی به بچه ها تدریس کنم.
مدرسه برای من معلم در نظر گرفت و به من کار درمانی و گفتار درمانی را آموزش دادند و من در مدرسه ماندگار شدم.
وی ادامه داد: از سال ۸۵ کار خود را به طور رسمی در مدرسه استثنایی شروع کردم و چیزهایی که یاد گرفته بودم را به بچه ها آموزش می دادم، به مرور زمان یاد گرفتم با یک فرد مبتلا به اوتیسم و سندرم دان کار کنم و اما متوجه شدم اوتیسم مانند اثر انگشت است چراکه هر کدام رفتار خاص خود را داشتند اما در کمال ناباوری و با کلی سوال مدرسه استثنایی تعطیل شد و من ماندم با کلی سوال .
آگاهی درباره ادامه فعالیت خود در مرکز استثایی دیگری گفت: مرکز استثنایی دیگری از من دعوت کرد تا با آنها همکاری کنم این مرکز پسران بالای ۱۴ سال را آموزش می دادند و من این پیشنهاد را قبول کردم تا بتوانم جواب سوالات خود را از رفتارهای متفاوت بچه های اوتیسم به دست بیاورم .
اولین کنسرتم را درسال ۸۷ با این بچه ها برگزار کردم من از اینکه این بچه ها می توانند آموزش های من در موسیقی را اجرا کنند ،استرس داشتم اما آنها بهترین اجرا را انجام دادند.
بعد از این اتفاق با خانواده های این بچه ها ارتباط برقرار کردم که به فرزندشان موسیقی آموزش بدهم.
در بخش دوم احسان علیخانی با دو مادر که فرزندان آنها بیماری اوتیسم داشتند به گفتگو نشست.
خانم پزشکی که مادر یکی از بیماران اوتیسمی بود، گفت: دخترم اوتیسم شدیدی داشت ، پزشکان ما را از درمان او نا امید کردند البته کار درمانی و گفتار درمانی را به او آموزش می دادند اما مشکلی که باران داشت این بود که نمی توانست ارتباط برقرار کند و آرامش نداشت.با همه این اتفاقات سعی کردم امیدم را به خدا قطع نکنم .با حضور خانم آگاهی و استاد نقاشی دخترم، معجزه را دیدم.
وی ادامه داد: هیچ وقت ندیدم که باران لباس فرم مدرسه بپوشد چرا که مدرسه به محض مطلع شدن از بیماری دخترم ، او را ثبت نام نمی کردند.
مادر باران گفت :باران درس ها را در خانه می خواند و من آرزو داشتم که باران لباس فرم مدرسه بپوشد.
مادر دوم مهمان ماه عسل گفت: دخترم ۱۲ ساله است و به اوتیسم شدید مبتلاست خیلی برایم سخت است که مدرسه ای برای تحصیل فرزندم نداریم برای او وقت گذاشتیم و هزینه کرده ایم زمانی که با خانم آگاهی آشنا شدیم او معتقد بود دختر من پیانیست موفقی خواهد شد.
آگاهی گفت: خانواده های اوتیسم نیازمند حمایت هستند،سال ها آرزو داشتم آنها مشغول به کار شوند به همین دلیل تصمیم گرفتم کافه ای برای آنها افتتاح کنم و نیاز به کمک همه دارم تا کافه های بیشتری داشته باشیم چراکه این کافه فقط 40متر است.
احسان علیخانی در بخشی از برنامه، دوربینی را به چشم خود زد و دنیا را از نگاه یک اوتیسمی دید.
دربخش پایانی بچه های اوتیسم محبوب ترین تیتراژ (مرتضی پاشایی) برنامه ماه عسل را اجرا کردند .
بیشتر بخوانید:تیتراژ متفاوت برنامه ماه عسل با همخوانی کودکان اتیسمی + فیلم
گزارش از الهام قبادی
انتهای پیام/