به گزارش خبرنگار حوزه دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ از سال 2016 بود که تکفیریهای داعش در مسیر شکستها و عقب نشینیهای پی در پی قرار گرفتند؛ تروریستهایی که روزی با حمایت محور غربی - عبری - عربی دست به هر جنایتی میزدند و به هیچ صراطی مستقیم نبودند. قرار بر آن بود داعش که زمانی پیش از اشغال مناطقی در عراق و سوریه، خلافت خود را پس از مرگ اولین سرکرده اش ابوعمر بغدادی و با روی کارآمدن ابوبکر البغدادی جهانی کند، اما رویای باطل داعش و اربابانش زیاد طول نکشید و این گروه تروریستی همزمان هم در عراق و هم در سوریه متحمل شکستهای راهبردی متعددی شد و بسیاری از مناطق اشغالی پیشین خود را از دست داد.
داعش در عراق فلوجه، الرمادی، کرکوک، موصل و همه تصرفات خود را بطور کامل از دست داد. امروز در سوریه نیز اوضاع تکفیریها چندان مساعد نیست و آنها از جهات مختلف تحت فشار هستند.
بعد از شکستهای پی در پی در عراق و سوریه به نظر میرسد، فرماندهان داعش در رویکرد خود نسبت به فعالیتهای تروریستی در خاورمیانه تجدید نظر کردهاند. به نظر میرسد با شکست داعش و از دست دادن مناطق تحت اشغالش در عراق و سوریه، تحرکات این گروه تروریستی نیز در دیگر مناطق از جمله افغانستان و شمال آفریقا بیش از این افزایش یابد. به احتمال زیاد اعضای وابسته به این گروه تروریستی تلاش خواهند کرد تا با استفاده از اوضاع نابسامان حاکم بر لیبی، مالی و سومالی پایگاهها و مواضع جدیدی برای خود در قاره آفریقا ایجاد کنند.
وجود خلأ امنیتی، وجود درگیری های داخلی، درگیر بودن کشور با بحران های سیاسی و اقتصادی عمیق، غنی بودن کشور به لحاظ نفت و منابع معدنی، داشتن شرایط محیطی و جغرافیایی خاص همانند مناطق بیابانی، جنگلی، کوهستانی و صعب العبور، بیسوادی یا کمسوادی مردم آن کشور و تعلق خاطر مردم آن کشور به اندیشه سلفیسم از ویژگیهای جوامعی است که داعش در آن به راحتی بوجود میآید.
امروز پاکستان و افغانستان محتمل ترین مقاصد داعش پس از عراق و سوریه به نظر میرسند. با وجود این که داعش در افغانستان بیشترین عملیات خود را متوجه شیعیان این کشور کرده است، اما در دیگر مناطق افغانستان نیز با مخالفان سرسختی بنام طالبان روبرو است که در عمل پیشروی و اشغال زمین را برای داعش بسیار دشوار میکند. بیشتر فعالیت داعش در افغانستان تنها در دو ولایت از مجموع ۳۴ است و حداکثر موفقیت داعش در افغانستان تنها ایجاد سیاست وحشت و ناامنی میباشد که این سیاست نیز با گذشت زمان اهمیت خود را از دست خواهد داد.
به نظر میرسد پس از شکست مفتضحانه در خاورمیانه برای داعش ، مناطقی از آفریقا مطلوب خواهد بود که با بحرانهای امنیتی شدیدی دست به گریبان هستند. مصر، لیبی و تونس ۳ کشوری هستند که نشانه های ظهور داعش در آنها طی 3 سال اخیر پدیدار شده است، نیروهای ارتش مصر و لیبی بارها با تروریست های داعش درگیر شده اند. این درگیری ها به ویژه در مصر در منطقه سیناء و در مرزهای لیبی و مصر به ویژه پس از اعدام شهروندان قبطی مصر توسط داعش و انتشار فیلم ویدئویی آن شدت بیشتری داشته است. اگر برخی کشورهای شمالی آفریقا مانند مصر، تونس و مغرب را بدلیل حضور دولت در راس کار، کمی از خطر داعش دور بدانیم، در دیگر کشورها بویژه در منطقه ساحل و شاخ آفریقا خلا امنیتی مطلوب داعش وجود دارد و آب بسیار گلآلود است و شرایط مطلوب تکفیری ها برای ماهیگیری.
سومالی، اریتره، جیبوتی، بستر مناسب داعش برای ادامه حیات و فرار از خطر انقراض خواهد بود. با این حال در این کشورها نیز داعش مجبور به رقابت و شاید مبارزه با گروههای مانند خود از جمله القاعده، الشباب و بوکوحرام خواهد بود. هم داعش و هم القاعده در سومالی فعال هستند. اوضاع سومالی از وضعیت حاکم بر جیبوتی بسیار وخیمتر است. سازمان ملل متحد مدعی است که ۲۰ هزار سرباز حافظ صلح را مامور مقابله با گروههای تروریستی در سومالی کرده است، اما این مبارزه نه تنها تا کنون نتیجهای در بر نداشته، بلکه وضعیت امنیت در این منطقه همچنان وخیم است.
در سومالی گروه تروریستی الشباب به فعالیت مشغول است که در سال ۲۰۱۲ رسما با القاعده پیمان اتحاد امضا کرده است. داعش، الشباب و القاعده در کنار هم به احتمال زیاد ترکیب سختی از رقابت و جنگهای خونین را خواهند داشت، درست مثل شرایطی که امروز در سوریه بوجود آمده است و تکفیریها به جان هم افتادهاند.
در نیجریه، برخلاف دیگر کشورهای آفریقا که عرصه تاخت و تاز گروه القاعده و گروههای وابسته به آن هستند، داعش از نفوذ زیادی برخوردار است. مخوفترین گروه فعال تروریستی در آفریقا بوکوحرام است که در شمال شرقی نیجریه فعالیت میکند. رهبر گروه تروریستی بوکو حرام، ابوبکر شیکاو در مارس سال ۲۰۱۵ با "خلیفه" گروه تروریستی "داعش"، ابوبکر البغدادی، پیمان مودت امضا کرد که بعد از مدتی این دوستی به دشمنی تبدیل شد.
داعش با سیطره بر حوزه دریای مدیترانه می تواند درآمدهای ترانزیت کسب کند و روند ارسال سلاح و تجهیزات مورد نیاز خود در مناطق مختلف خاورمیانه را تسهیل کند.
تاراج منابع نفت و گاز و انرژی در خاورمیانه، از اهداف اصلی داعش است و کشورهای لیبی و مصر از این قاعده مستثنی نیستند، درست مثل بلایی که داعش بر سر چاههای نفت کرکوک آورد.
تمایل داعش برای سیطره بر کانال استراتژیک سوئز و منطقه سیناء بر کسی پوشیده نیست، یکی از حیاتی ترین مناطق در مبادلات تجاری جهان محسوب می شود منطقه ای که دروازه دریای سرخ به روی دریای مدیترانه است.
شواهد نشان میدهد که داعش و حامیانش در پی این هستند که جبهه تازهای در شمال آفریقا باز کنند که علاوه بر کاهش فشار بر آنها در سوریه و عراق، واکنشی به شکستهای پیاپی این گروه در غرب آسیا است. از این روی داعش سعی میکند نیروهای مخالف خود را وارد جنگ فرسایشی کند که در پاسخ به جنگ فرسایشی این گروه در سوریه است؛ پس تصادفی نیست که داعش ابتدا فعالیت خود را به سیناء مصر و پس از آن به لیبی، سپس تونس و دیگر کشورهای شمال آفریقا منتقل کرده و به خیال خودش زمین بازی را تغییر دهد.
داعش میخواهد با گسترش نفوذ خود در شمال آفریقا خود را یک قدرت جهانی معرفی کند! و خود را بی نیاز از حمایت مالی و تسلیحاتی برخی کشورهای حامیش نشان دهد، اما همگان میدانند که داعش تنها یک گربه است که اَدای شیر را در میآورد، گربهای که به مفتضحانه ترین شکل ممکن از عراق و سوریه و با دستان خالی مردمانش طرد شد.
انتهای پیام/