به گزارش خبرنگار حوزه حوادث و انتظامی گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛ اوایل اردیبهشت ماه سال جاری بود که موضوع شکنجه وحشتناک ۳ کودک ماهشهری توسط نامادری و پدر توسط یکی از مدیران موسسه خیریه کشور در صفحات مجازی مطرح شد.
هر یک از فعالان اجتماعی دردنامهای در وصف شرایط کودکان آسیب دیده ماهشهری نوشتند و مرثیهای در شرح ماجرای شکنجه عجیب و وحشتناک نامادری کودکان فوق سر دادند.
نامادری این کودکان، دختر ۱۲ ساله به نام فاطمه را به طرز فجیعی شکنجه میداد؛ برای آنکه صدای ناله های دخترک بیچاره به گوش همسایه ها نرسد، با چسب حرارتی دهانش را به هم چسبانده و دست و پاهایش را به میله فلزی در قسمت حیاط پشتی خانه بسته بود.
دندانهای جلویی و دست دخترک تیره روز ماهشهری توسط نامادری سنگدل با چکش و تبر شکسته شده بود و بر سایر نقاط بدن فاطمه جای زخمها، بریدگی و سوختگی های عمیق به چشم میخورد. زخمهای عمیقی که رد برخی از آنها حکایت از تازگی شکنجه دختر ۱۲ ساله ماهشهری داشت و برخی نیز کهنه و قدیمی بودند و همه و همه فاطمه را در شوکی عمیق در حسرت فقدان مادری مهربان فرو برده بود.
در آخرین روزهایی که فاطمه دختر ۱۲ ساله، ام البنین دختر ۸ ساله و علیاکبر پسر ۵ ساله در شکنجه گاه پدر بی مسئولیت و نامادری بیعاطفه خود در حیات خلوت سپری میکردند، تنها امکان نوشیدن آب از طریق آفتابه برایشان میسر بود و چندین روز را بدون هیچ گونه غذایی سپری کردند.
بر اساس گفته شاهدان میدانی، این کودکان در زمان شکنجه از آب آفتابه آب مینوشیدند.
پدر و نامادری با چکش و میله داغ بدن کودکان را سوزانده و در جای جای بدن آنها اثر سوختگی های فراوان از شکنجه ای طولانی و دردناک حکایت داشت.
پس از گزارش کودک آزاری وحشتناک نامادری و پدر ماهشهری توسط همسایه کودکان فوق، هر دوی عاملان شکنجه کودکان با حکم قضایی بازداشت و روانه زندان شدند. کودکان فوق نیز با حکم قاضی پرونده به عموی بچهها به عنوان امین موقت سپرده شدند.
حال زمزمه آزاد شدن نامادری و پدر ماهشهری از زندان با استفاده از فیش حقوقی عموی بچهها و تحویل کودکان آسیب دیده از روز ششم تیرماه به گوش میرسد.
زخم کودکان ماهشهری هنوز تازه است و کابوس شکنجه گاه بیپناهیشان پیش چشمشان زنده و مجسم است و نقص قوانین حمایت از حقوق کودکان ممکن است آنها را دوباره به والدین مجرم بازگرداند.
فاطمه، علیاکبر و ام البنین تازه داشتند با کمک حامیان خود از روزهای تلخ و دردناک شکنجه فاصله میگرفتند که به دلیل نبود قوانین مستحکم و قاطع دوباره به شکنجه گران بیرحم خود سپرده می شوند.
وحدت احمدی دندانپزشک معالج فاطمه که به طور داوطلبانه به ترمیم دندانهای شکسته کودک شکنجه شده ماهشهری اقدام کرده بود، با انتشار پیامی در قالب فیلم در صفحه اینستاگرام خود نوشته است: من به عنوان حامی مالی فاطمه دختر ۱۲ ساله اعلام آمادگی کرده بودم که همه هزینههای او را تا سالها بعد تقبل میکنم. بنابر این مشکل مالی در حمایت از کودکان بدسرپرست ماهشهری وجود نداشت.
وحدت احمدی همچنین تصریح کرد: بهزیستی این روزها مدعی است که به دلیل هزینه بالایی که برای نگهداری فاطمه و خواهر و برادرش به عموی آنها پرداخت میشده است، امکان تامین هزینههای مورد نیاز این سه کودک آسیب دیده را ندارد و به همین دلیل ممکن است آنها را به پدر و نامادری که با ارائه وثیقه (فیش حقوقی) آزاد شدند، تحویل بدهد.
بدون تردید عقده رسانهای شدن شکنجه کودکان ماهشهری و انتشار تصویر آنها در شبکههای اجتماعی و شناسایی شدن و به زندان افتادن نامادری دامن کودکان فوق را میگیرد و خدا میداند که اینبار چه سرنوشت شومی در انتظار این کوچولوهای بیدفاع است.
در شرایطی که هنوز قانون مستحکمی برای حمایت از کودکان وجود ندارد، سلبریتی ها و مدیران موسسات خیریه باید با احتیاط و تامل بیشتری به کمک به کودکان آسیب دیده اقدام کنند تا نگرانی شرایطی چون شرایط کودکان ماهشهری جان آنها را دوباره نلرزاند.
اوایل هفته جاری بود که خبر رسیدن «لایحه حمایت از حقوق کودکان» به صحن علنی مجلس شورای اسلامی در رسانهها منتشر شد.
نائب رئیس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛ اظهار کرد: لایحه حمایت از حقوق کودکان پس از مدتها به صحن علنی رسیده است و تا تصویب نهایی آن در جلسات متعدد مورد نقد و بررسی قرار می گیرد.
در روزهای اخیر زمزمه تعطیلات تابستانی نمایندگان مجلس شورای اسلامی به گوش میرسد و بنابر این لایحه حمایت از حقوق کودکان باید اینبار در انتظار به پایان رسیدن تعطیلات تابستانی نمایندگان باشد.
معلوم نیست چه سرنوشت شومی در انتظار کودکان بدسرپرست ماهشهری است و چند کودک دیگر باید قربانی بیمسئولیتی و مشکلات روانی والدین خود شوند تا نمایندگان برای تصویب لایحه حمایت از حقوق کودکان، با سرعت بیشتری وارد عمل شوند.
گزارش از فرزانه فراهانی
انتهای پیام/
مادر اگر کنار بچه اش نباشه پدر پشیزی ارزش برای بچه قائل نیست! مهم خودشونن، شکمشون و...
هر کسی هم قبول نداره، مرور زمان نشونش میده!