از ابتدای انقلاب ۱۷ هزار نفر از مردم ایران بر اثر حوادث تروریستی جان خود را از دست داده‌اند. خون ۱۲ هزار نفر از این تعداد به دست عوامل گروهک تروریستی منافقین بر زمین ریخته شده است.

روایتی از قتل ۱۷۰۰۰ ایرانی توسط منافقین و سرویس‌دهی آن‌ها به دولت‌های غربیبه گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛سیدمحمدجواد هاشمی‌نژاد، فرزند آیت‌ا... شهید هاشمی‌نژاد هم‌اکنون دبیرکل بنیاد هابیلیان است؛ بنیادی که در مسیر مبارزه با تروریسم و شناخت جنایت‌های منافقین و دیگر گروه‌های تروریستی فعالیت می‌کند. امروز و به بهانه ایام هفته حقوق بشر آمریکایی و در آستانه برگزاری کنگره سالیانه گروهک منافقین با وی هم‌کلام شدیم تا مروری بر فعالیت‌های این گروهک تروریستی داشته و اهداف و اقدامات این روز‌های آن‌ها را بررسی کنیم. آنچه می‌خوانید، مشروح این گفتگو است:

اولین سوال در مورد بحث سیاسی و فرآیند فعالیت سیاسی امروز منافقین است. با توجه به اینکه منافقین از عراق هم تا حدود زیادی خارج شدند، امروز با چه اتکایی در اروپا فعالیت می‌کنند، ارتباطات این‌ها چیست و با چه کشور‌هایی همکاری دارند؟

سازمان مجاهدین خلق بعد از سقوط پهلوی، یعنی در زمانی که دست به سلاح برد و ترور‌های گسترده‌ای را در کشور ما انجام داد، این تصور را داشت که با ترور رهبران فکری انقلاب می‌تواند جامعه را به هرج و مرج بکشاند و در سایه این هرج و مرج در جامعه، کشور را تصاحب کند. در آن زمان اقدامات گسترده‌ای که بعد‌ها معلوم شد با هماهنگی ویژه سرویس‌های اطلاعاتی امنیتی غربی بوده، در ایران صورت گرفت.

همزمان با آغاز این فعالیت‌ها فرانسه به‌عنوان مقر اصلی هماهنگی این گروهک انتخاب و فعالیت‌های آن‌ها به مرکزیت پاریس با امکانات لجستیکی، امنیتی و رسانه‌ای آغاز شد. این توضیحات و داده‌ها هم با جزئیات در گزارش‌های وزارت خارجه آمریکا، گزارش‌های اتحادیه اروپا و موسساتی همانند موسسه رند آمده است. خلاصه کلام اینکه اطلاعات جمع‌بندی‌شده در ۳۸- ۳۷ سال گذشته همگی نشان‌دهنده آن است که ترور‌های منافقین در ابتدای انقلاب با هماهنگی کشور‌های غربی صورت گرفته است.

نکته مهم این مساله البته نتیجه کار آن‌ها بود که همان موقع مشخص شد نه‌تن‌ها هرج و مرج کشور را فرانگرفته، بلکه شهادت تعدادی از موثرین در انقلاب و تعداد زیادی از مردم، باعث ایجاد یک وحدت عمومی در مقابل سازمان منافقین شد و طرح منافقین شکست خورد.

مهم‌ترین کارکرد منافقین انتقال اطلاعات از ایران بود

بعد از این اتفاقات و زمانی که کشور‌های غربی همانند فرانسه به این نتیجه رسیدند که نمی‌توانند به صورت طولانی‌مدت و البته به شکل آشکار حمایت‌های خود را از منافقین و به‌طور کلی عملیات نظامی تروریستی علیه ایران ادامه دهند، سرکرده منافقین و بخشی از تیم آن‌ها را به عراق بردند و آنجا مستقر کردند تا دسترسی‌ها و حمایت‌ها با سهولت انجام شود.

البته تصور آن‌ها در آن زمان این هم بود که عراق در حال جنگ با ایران است و صدام تنها گزینه‌ای است که می‌تواند به صورت جدی به ایران ضربه بزند، لذا با صدام متحد شدند و خلأ‌های عراقی‌ها را پر کردند. مهم‌ترین کارکرد منافقین انتقال اطلاعات از ایران بود. آن‌ها اطلاعات داخل شهر‌ها را به عراق می‌دادند تا صدام بتواند با دقت بیشتری موشک‌های خود را به سمت ایران شلیک کند یا در جبهه‌های جنگی تک و پاتک بزند. البته بعد از اینکه صدام نتوانست کاری از پیش ببرد، این تصور در مورد عملکرد منافقین هم تا حدودی با بن‌بست مواجه شد.

منافقین تلاش می‌کردند آمریکا را برای حمله به ایران راضی کنند

سال‌ها بعد وقتی آمریکایی‌ها به عراق حمله کردند و این کشور اشغال شد، تصور و تلقی منافقین این بود که اتحاد «به‌روز» شده با غرب و آمریکا با توجه به همکاری‌های قبلی، قادر خواهد بود جرج بوش را تشویق کند و به مرحله‌ای برساند که با ایران وارد جنگ شود. البته این مساله با مدنظر داشتن این هم بود که آمریکا افغانستان را هم اشغال کرده و احتمالا محاصره شرقی - غربی می‌تواند در این مسیر برای آن‌ها موفقیت بیاورد.

در بررسی نتیجه وقایع آن دوره زمانی هم به همین نکته اکتفا می‌کنیم که تصورات یا بهتر بگوییم توهمات جرج بوش برای تسلط بر ایران، پس از اشغال افغانستان و عراق به تدریج از بین رفت و نه‌تن‌ها آن نقشه محقق نشد که تحولات منطقه برعکس نظر آمریکایی‌ها هم حرکت کرد.

در ایام بعد و زمانی که بسیاری از گروه‌های تروریستی فعال در کشور‌های غربی و شرقی ایران یکی پس از دیگری شناسایی و متلاشی می‌شدند، منافقین از مسیر‌های مختلفی تلاش می‌کردند خود را به‌عنوان گزینه آلترناتیو به آمریکا‌یی‌ها معرفی کنند و از این مسیر حیات خود را تداوم بخشند. از همین رو شاهد هستیم که تلاش‌های آن‌ها برای جلب نظر غرب به‌ویژه آمریکا باعث فراهم آمدن امکانات وسیعی برای منافقین شد؛ از جمله همین امکاناتی که برای برگزاری همایش‌های سالانه خود در پاریس دریافت می‌کنند.

در این سال‌ها همکاری این‌ها محدود به فرانسه و آمریکا می‌شد یا در نقاط دیگر هم فعال بودند؟

سازمان منافقین هیچ‌گاه پایگاه‌های اروپایی خود را ترک نکرده است، حتی در آن زمان که در کشور عراق مستقر بودند، پایگاه‌هایی همانند فرانسه و تعدادی از کشور‌های اروپایی را داشتند و از آن‌ها استفاده می‌کردند. البته واضح است که این کار با همکاری سیستم امنیتی کشور‌های غربی انجام می‌شد و کاملا سیستماتیک بود. به‌عنوان نمونه در حدود بیست و چند سال پیش و در جریان جنگ ایران و عراق، منافقین همزمان در ۱۱ کشور اروپایی به سفارتخانه‌های ایران حمله کردند؛ اقدامی کاملا تروریستی، با تمام مشخصه‌های یک عملیات تروریستی که با هر نرم و تحلیل بین‌المللی که ارزیابی شود، یک نتیجه واحد را حاصل می‌کند.

البته هر کودکی می‌داند هماهنگ‌کردن این نیرو‌ها برای اینکه بتوانند به صورت همزمان به ۱۱ سفارتخانه در ۱۱ کشور مختلف حمله کنند و بعد از حمله هم با هیچ واکنش سختی مواجه نشوند، امکان ندارد جز اینکه با سیستم‌های امنیتی غربی از قبل هماهنگی‌های لازم صورت گرفته باشد.

خلاصه مطلب اینکه اروپایی‌ها و آمریکا ۴۰ سال است تلاش می‌کنند نیرویی را در دست داشته باشند که بتواند علیه ایران در خاک ایران عملیات کند و آن گزینه فعلا چیزی جز منافقین نمی‌تواند باشد، چه منافقین موثر باشند و چه موثر نباشند. این مساله دو علت مشخص دارد؛ علت اول این است که گروه‌های دیگر نسبت به این گروه کاملا مضمحل شده و از بین‌رفته هستند و علت دوم هم این است که منافقین هیچ حد و مرزی برای خیانت و جنایت قائل نیستند.

خیانت‌های گروه‌های دیگر هر چقدر هم انجام شود و گسترده باشد، نتوانسته‌اند به صورتی که منافقین اقدام می‌کنند دست به جنایت بزنند. منافقین تنها گروهی هستند که به سیستم‌های امنیتی غربی اعلام می‌کنند ما برای ضربه زدن به منافع ملت ایران و جمهوری اسلامی هیچ محدودیتی نداریم. دقت کنید که منافقین این مطلب را در همکاری با صدام، در همکاری وسیع با اسرائیل، همکاری با سازمان سیا و حتی در ترور دانشمندان کشور ما ثابت کردند.

در این مورد آخر یعنی ترور دانشمندان، منافقین کسانی را به شهادت رساندند که هیچ ربطی به مسائل اعتقادی یا سیاسی و نوع حکومت نداشتند و از آنجایی که چهره‌های علمی و دانشگاهی بودند، مردم و شهروندان از هر گروه و جناحی از آن‌ها حمایت می‌کردند. دقت کنید که در جریان شهادت دانشمندان هسته‌ای دو مقام بلندپایه سازمان سیا در بین سال‌های ۲۰۰۷ و ۲۰۰۹ صراحتا اعلام کردند کشتن دانشمند هسته‌ای ایران با همکاری تنگاتنگ منافقین با سازمان جاسوسی موصاد اسرائیل انجام شد، لذا باید گفت: این گروه کثیف و سیاه، دهان هر سیستم امنیتی ضدایرانی را آب می‌اندازد تا از این گروه به یک شکلی استفاده کنند.

میزبان اروپاست، منبع مالی عربستان و حامی امنیتی و اطلاعاتی سیا و موصاد

بعد از همایش سال گذشته آنها، حجم اقدامات تروریستی علیه ایران افزایش یافته است. به نظر می‌رسید مثلث آمریکا، فرانسه و سعودی روی این‌ها حساب ویژه‌ای باز کردند. اگر این نظر درست است، هر کدام از این‌ها چطور از منافقین حمایت می‌کنند؟

فرانسه و اغلب کشور‌های اروپایی نقش میزبان را برای منافقین دارند و کار‌های مالی آن‌ها را انجام می‌دهند. پولشویی‌ها و جابه‌جایی‌های مالی با آنهاست، در اختیار قرار دادن محل برگزاری مجالس و همایش‌ها با آنهاست، همچنین حضور در این کشور‌ها و استفاده از اعضای پارلمان‌های این کشور‌ها یا سیاستمداران غربی تسهیل‌کننده حیات آن‌ها هستند.

به اعتراف خودشان، منافقین به این افراد پول می‌دهند تا در کنگره شرکت کنند. تامین مالی این گروه مثل موارد دیگر برعهده عربستان سعودی است. سعودی‌ها معمولا پول‌خرج‌کن‌های خوبی هستند و در مواردی که سازمان سیا یا سازمان‌های اطلاعاتی مانند موصاد نیاز پیدا می‌کنند، آن‌ها حضور دارند و پول خرج می‌کنند. اخیرا آقای ترامپ صراحتا اعلام کرد سعودی‌ها باید پول اجرای خواسته‌های خود را بپردازند و بعدا هم تعبیر گاو شیرده را برای آن‌ها به کار برد. "

خب یکی از جا‌هایی که باید سعودی‌ها دوشیده شوند، همین اعمال دشمنی‌ها علیه ایران است. از طرف دیگر نقش اسرائیل و آمریکا به‌طور مشترک در این زمینه، اطلاعاتی و امنیتی است. همان‌طور که عرض کردم، سازمان سیا اعلام کرده که در کشتن دانشمندان هسته‌ای، ارائه اطلاعات به گروه‌های تکفیری و گروه‌هایی که در مرز‌های ما مشغول فعالیت هستند و... نقش داشته است. این مطلب را ریگی، سرکرده گروهک جندا... هم اعلام کرده بود. گفته بود ما با منافقین همکاری‌های اطلاعاتی داریم.

رسانه بستر جدی فعالیت این روز‌های منافقین است

قاعدتا مدل و هدف‌های این‌ها قدری نسبت به اوایل انقلاب تغییراتی داشته است. امروز منافقین یکسری اهداف جدید و روش‌های کاری جدید را در کشور پیگیری می‌کنند. سوال این است که امروز اهداف این‌ها در کشور با چه ابعادی پیگیری می‌شود؟

در دهه ۶۰ تصور آمریکا این بود که از طریق عملیات‌های نظامی کوچک و نهایتا جنگ عراق، جمهوری اسلامی ساقط خواهد شد و نیاز نیست آمریکا خود اقدام مستقیم و همه‌جانبه انجام دهد. صدام هم چنین توهمی داشت؛ زمان تعیین کرده بود که ظرف فلان مدت خوزستان را می‌گیرم و....

بالطبع منافقین هم چنین برداشتی داشتند و لذا با همین تصور دست به سلاح بردند و قصد داشتند با کشتار وسیع مردم و مسئولان قدرت حاکمیتی به دست بیاورند. البته از نظر مادی و نگاه ظاهرگرایانه محاسبات درستی داشتند. نظام سلطنتی تازه سقوط کرده بود، ارتش انسجام نداشت، سپاه جز ژسه و چند نارنجک چیزی نداشت، هنوز ساختار‌های حکومتی شکل نگرفته بود و قاعدتا با اقداماتی که عراق از مرز و منافقین از داخل انجام می‌دادند، باید جامعه ایران فرومی‌پاشید، ولی حضور گسترده و منسجم مردم خیلی از مشکلات را حل کرد. از طرفی حدود ۱۷-۱۶ سال است که آمریکا می‌گوید گزینه نظامی روی میز است.

قاعدتا این گزینه نظامی یعنی آمادگی عملیاتی داشتن و لذا حفظ این آمادگی برای چند ماه کارکرد دارد و ۱۷-۱۶ سال معنا ندارد یک گزینه روی میز کسی باشد، لذا مجموع این مسائل نشان می‌دهد که اگر قرار به تاثیر روش‌های قبلی بود، باید تا حالا ایران فروریخته بود، از این‌رو معتقدیم روش‌های ضربه زدن به ایران هم از سوی آمریکا و هم منافقین قدری تغییر کرده است و امروز فروپاشی از درون به صورت جدی دنبال می‌شود. "

فروپاشی از داخل به چه شکلی است؟ چند سالی است که تهاجم فرهنگی، به اضافه تلاش برای شقه‌شقه شدن جامعه، به اضافه دمیدن در مشکلات و بلوا‌ها همراه با هدایت بسیاری از اغتشاشات در دستور کار آمریکا و همراهانش از جمله منافقین قرار گرفته است. برای مثال، وقتی سایت‌های منافقین را بررسی می‌کنیم، می‌بینیم هر تجمع کوچک و هر اعتراض صنفی برجسته‌سازی می‌شود. از این رو مشخص است که این‌ها تلاش می‌کنند امروز با کار رسانه‌ای بر مردم تاثیرگذاری داشته باشند. اکانت‌های آن‌ها در شبکه‌های اجتماعی فعال است و اقدام رسانه‌ای را به شکل و فرم رسمی و غیررسمی در دستور کار دارند.

این جماعت در دوران جنگ ایران و عراق اطلاعات وسیعی را از داخل ایران جمع کرده و در اختیار صدام قرار می‌دادند و امروز این امکان را با توجه به ابزار‌های گسترده رسانه‌ای توسعه‌یافته‌تر از گذشته در اختیار دارند. لازم نیست همانند سابق نیروی مستقیم فردی جذب کنند و کافی است در این شرایط برخی از ابزار‌ها را به درستی به کار بگیرند و موج‌هایی را به شکل ماهرانه ایجاد کنند و همان کارکرد را خواهد داشت.

دانش‌آموزان و نوجوانان مورد توجه منافقین هستند

گفته می‌شود که دامنه نیروگیری آن‌ها توسعه پیدا کرده، چنانکه به دانش‌آموزان و مدارس هم چشم دارند.طبیعتا همین‌طور است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی که این‌ها از زندان آزاد شدند، تور خود را در دانشگاه‌ها و مدارس و دبیرستان‌ها پهن کردند و بسیاری از نوجوانان و جوانان را جذب کردند. امروز هم آن‌ها دوباره به سراغ همین قشر می‌روند.

البته در کل دنیا هم ماجرا همین است. در بین تروریست‌ها هم رنج سنی بین ۱۹ تا ۲۲ سال بسیار گسترده است، چراکه این سن، دوران اوج هیجان یک فرد است و معمولا افراد نوجوان و جوان هم آگاهی لازم را برای تشخیص شرایط ندارند. برای مثال نمونه‌ای را عرض کنم. یک کارگر جوان در ایام فتنه ۸۸ جذب این گروهک شده بود.

این فرد تعریف می‌کرد که در جریان یک کوهنوردی، دختر جوانی با او همراه شده و از طریق اغوا‌های زنانه توانسته او را جذب کند و سپس برای آموزش او را در اختیار یک هسته مرکزی منافقین قرار دهد. این فرد می‌گفت که چگونه در بازه زمانی بعد از انتخابات ۸۸ آموزش دیده تا بتواند یک اتوبوس را به وسط خیابان بکشد و آتش بزند.

این فرد می‌گفت: بعد از مدتی من تازه متوجه شدم این‌ها اعضای گروهک منافقین هستند و از آنجا که در ذهن خود می‌دانستم این‌ها در زمان جنگ همکار صدام بودند، در این‌باره از آن‌ها سوال کردم، ولی پاسخ شنیدم که «این حرف‌ها همه دروغ است.» لذا ببینید این‌ها در جریان جذب نیرو‌های خود تلاش می‌کنند پیشینه خود را پاک کنند و با آرم و مشخصات معلوم خود جلو نیایند و از بی‌اطلاعی جوانان و نوجوانان استفاده کنند.

در مجموع این مطلب صحیح است که این‌ها تلاش دارند از قشر نوجوان استفاده کنند و آن‌ها را تحت تاثیر قرار دهند تا بتوانند برخی القائات را انجام دهند و در زمان مناسب از این‌ها استفاده کنند.

روابط منافقین با عربستان و آمریکا

منافقین را نمی‌توان صرفا یک گروهک تروریستی محدود و منزوی در عرصه بین‌المللی قلمداد کرد. دایره عمل این گروهک به‌ویژه با جدی شدن سرمایه‌گذاری مثلث سعودی، آمریکا و اسرائیل روی آن‌ها چند وقتی است ابعاد جدیدتری به خود گرفته است.

پیوند استراتژیک و اتحاد این چهار بازیگر تحولات تروریستی منطقه، حالا به قدری عیان شده که شبکه تلویزیونی المیادین اخیرا در گزارشی جان بولتون، مشاور امنیت ملی آمریکا را مهره منافقین در کاخ سفید معرفی کرد و از ابعاد گسترده روابط این گروهک با لابی صهیونیستی و دولتمردان آمریکایی پرده برداشت. براساس این گزارش، زمانی که جان بولتون وارد کاخ سفید شد، نگرانی مسئولان مجاهدین خلق از بین رفت، چراکه بولتون مرد آن‌ها در کاخ سفید است.


بیشتر بخوانید:نگاهی به جنایت‌های منافقین؛ از شکل‌گیری نفاق تا روابط نامشروع در میان مجاهدین خلق +تصاویر 


گزارشگر شبکه المیادین با بیان آنکه مسئولان آمریکایی از جمله جرج بوش، جان مک کین، باراک اوباما و... در دوره‌های مختلف در ازای دریافت مقادیر قابل‌توجهی پول، از این گروهک حمایت می‌کرده‌اند، خاطرنشان کرد که مشاور امنیت ملی جدید کاخ سفید، دست‌کم ۱۸۰ هزار دلار از آن‌ها دریافت کرده است.

از سویی دیگر با سقوط رژیم بعث عراق در سال ۲۰۰۳، اصلی‌ترین منبع تامین مالی منافقین از بین رفت، اما طولی نکشید که عربستان خلأ صدام را برای این گروهک جبران کرد. بر این اساس حمایت‌های دولت سعودی از منافقین در همه حوزه‌ها اعم از مالی و سیاسی تا پیش از سال ۲۰۱۶ عمدتا به شکل پنهانی صورت می‌گرفت، اما از زمانی که روابط ریاض با تهران بر سر مسائل منطقه تیره شد، حکام ریاض پنهان‌کاری را به کنار گذاشته و به حمایت‌های خود صورت علنی بخشیدند. کار حالا به جایی رسیده که محمدبن سلمان ولیعهد سعودی در پاریس با سران منافقین به بحث و گفتگو می‌نشیند و ابایی هم از تبعات این اقدام در رسانه‌ها و افکار عمومی ندارد.

از ابتدای انقلاب ۱۷ هزار نفر از مردم ایران بر اثر حوادث تروریستی جان خود را از دست داده‌اند. خون ۱۲ هزار نفر از این تعداد به دست عوامل گروهک تروریستی منافقین بر زمین ریخته شده است. در سال‌های ابتدایی انقلاب، به‌ویژه از زمانی که عوامل این سازمان ضمن خروج از حاکمیت دست به اسلحه بردند، فصل مشترک عمده این حوادث از یک واژه بود؛ «منافقین».

ترور آیت‌ا... خامنه‌ای، بمب‌گذاری در دفتر حزب جمهوری و شهادت شهید بهشتی و ۷۲ تن از یارانش، بمب‌گذاری در ساختمان نخست‌وزیری و شهادت شهید رجایی و شهید باهنر، ترور بسیاری از شخصیت‌های مذهبی و ائمه جمعه نظیر آیت‌ا... مدنی و آیت‌ا... دست غیب، آیت‌ا... صدوقی، آیت‌ا... اشرفی‌اصفهانی و...، تنها گوشه‌هایی از اقدامات این گروهک تروریستی بود. اقداماتی که البته الزاما محدود به مسئولان نظام نبوده، بلکه مردم ایران را هدف گرفته بود. در همین راستا منافقین به‌ویژه در سال‌های دفاع مقدس که کشور از ثبات امنیتی چندان بالایی برخوردار نبود، با اعزام تیم‌های ترور به داخل ایران، اقدام به عملیات تروریستی و به شهادت رساندن مردم بی‌گناه در شهر‌ها می‌کردند.

شکست سنگین در عملیات مرصاد، به تدریج منافقین را به سوی اقدامات دیگری از قبیل: پیگیری خط ناامنی داخلی و ایجاد اغتشاش در داخل کشور سوق داد. بمب‌گذاری و خمپاره‌اندازی‌های بی‌هدف در شهر‌های مختلف در دهه ۷۰ نظیر حمله خمپاره‌ای به دانشگاه شهید چمران اهواز، بمب‌گذاری و خمپاره‌اندازی در سه نقطه تهران، حمله خمپاره‌ای به یک ساختمان مسکونی در ایلام، ترور شهید لاجوردی و شهید صیاد شیرازی، جاسوسی به نفع بیگانگان به‌ویژه آمریکا، ایجاد شانتاژ و ارائه اطلاعات غلط به نهاد‌های بین‌المللی درخصوص برنامه هسته‌ای ایران، بهره‌برداری از اعتراضات پس از انتخابات سال ۸۸ و حوادث دی ماه ۹۶ و تولید اغتشاش و ناامنی در شهر‌های مختلف و... از دیگر اقدامات تروریستی این گروهک است.

منبع:فرهیختگان

انتهای پیام/

منافقین با مردم ایران چه کردند؟

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.