به گزارش خبرنگار حوزه دفاعی امنیتیگروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ روز شنبه همین هفته بود که یگان موشکی ارتش یمن و انصارالله مواضع شبه نظامیان وابسته به ائتلاف سعودی را در ساحل غربی یمن هدف قرار دادند. نکته جالب این حمله این بود که نیروهای یمنی یک فروند موشک بالستیک «کوتاه برد» را به سمت مواضع شبه نظامیان در غرب یمن شلیک کردند، موشکی که قطعا قواعد جنگ در یمن را جابجا می کند. نیروهای یمنی هر روز که از این جنگ نابرابر می‌گذرد، سلاح های جدیدی را رونمایی می‌کنند. 

این بار یمنی‌ها یک موشک بالستیک کوتاه برد را رونمایی کردند و بار دیگر قدرت موشکی خود را به رخ آل‌سعود کشیدند، آل‌سعودی که بیشترین هزینه نظامی در دنیا را انجام می‌دهد، بی آنکه بتواند حتی به مقدار کمی به اهداف خود دست پیدا کند. نمونه بارز آن هم رسیدن طی کمتر از یک هفته به قلب یمن بود که بن‌سلمان ولیعهد سعودی آن را مطرح کرد، اما امروز این یک هفته 3 سال است که به طول انجامیده است.

آل‌سعود برای اینکه خود را یک قدرت منطقه ای در مقابل ایران معرفی کند، انواع و اقسام کارها را انجام می‌دهد، مثل حمله به بمن یا بحرین. حکام عربستان سعودی بارها نشان داده‌اند که هیچ دغدغه‌ای جز مقابله با ایران ندارند، از پادشاه گرفته تا ولیعهد و شاهزاده.  آنها حتی حاضرند برای رسیدن به این هدف خود مبنی بر نشان دادن سعودی بعنوان دشمن درجه یک جمهوری اسلامی ایران و قدرتی منطقه ای دست به هرکاری بزنند، از تبدیل شدن به گاو شیرده یانکی‌ها تا تبدیل شدن به حیات خلوت محور عبری غربی. 

در حال حاضر، چالش بزرگ حکومت عربستان گسترش حضور خود در خاورمیانه از طریق متحدان سنتی خود است. سعودی ها حتی تلاش کردند که گروه های تروریستی مثل جبهه النصره را در سوریه اصلاح کنند و سعی کردند گروه های جدید طرفدار خود را در سوریه بوجود آورند، اما همه این تلاش ها شکست خورد، حتی سرکشی داعش بزرگترین ضربه را به امید عربستان برای تسلط بر منطقه وارد آورده کرد. 

شواهد به وضوح نشان می دهد ایالات متحده آمریکا در سیاست خارجی اش، استراتژی مداخله مستقیم را کنار گذاشته و به جای آن بر مدیریت از راه دور، واگذار کردن حل مشکلات منطقه ای به بازیگران منطقه ای،  تشکیل ائتلاف های منطقه ای و اجتناب از مداخله مستقیم روی آورده است.

بامداد پنج‌شنبه (6 فروردین 94)  بود که سفیر عربستان در آمریکا از آغاز عملیات «توفان قاطع» برای تجاوز نظامی به  یمن خبر داد. در ابتدا 10کشور در این تجاوز نظامی شرکت داشتند که شامل اعضای شورای همکاری خلیج فارس‌  جز کشور عمان، به علاوه ترکیه، اردن، مصر، الجزائر و سودان می شد. تجاوزی که قرار بود سه روزه نتیجه بدهد و کار یمن را بسازد!!!

ساعت 24 روز پنج شنبه 6فروردین «محمد بن سلمان» ولیعهد امروز عربستان و وزیر دفاع جوان و بی‌تجربه آن روزهای آل‌سعود فرمان حمله نظامی به یمن را صادر کرد. طبق این فرمان، 170 جنگنده‌ اف-15 آمریکایی و تورنادوی انگلیسی عربستان، اهدافی را در صنعا پایتخت یمن بمباران کردند و در عین حال حدود 150 هزار نظامی این کشور در پشت مرزهای این کشور با یمن مستقر شدند. 

شواهد نشان می دهد حمله به یمن با چراغ سبز محور غربی شورای امنیت انجام گرفت، این تجاوز نظامی 2 روز بعد از پایان سفر «فیلیپ هامون» وزیر امور خارجه وقت انگلیس به ریاض آغاز شد. وی آخرین مقام غربی بود که با مسؤلان سعودی پیش از حمله به یمن دیدار کرده بود. مقامات آمریکایی نیز اعلام کردند که  واشنگتن در جریان این حمله بوده و با عربستان همکاری اطلاعاتی و لجستیکی داشته است. باراک اوباما، رئیس جمهور وقت آمریکا نیز  در  یک تماس تلفنی با پادشاه عربستان، از تجاوز هوایی این کشور به یمن حمایت کرد. دیوید کامرون نیز در تماس تلفنی با ملک سلمان  تأکید کرد انگلیس تمامی آنچه در توان دارد را برای حمایت از عربستان» انجام خواهد داد. یک مقام آمریکایی نیز اعلام کرد که این کشور، اهدای هواپیماهای سوخت‌رسان و ردیاب به عربستان برای شرکت در حملات هوایی علیه یمن را بررسی می‌کند. 

عربستان سعودی هیچ دستاوردی از سه سال جنگ وحشیانه در یمن به‌دست نیاورد.  یکی از اهداف اعلامی آ‌ل‌سعود و ائتلاف عربی- غربی در چهار هفته عملیات هوایی علیه یمن، شکست حوثی‌ها و اخراج آنها از شهرها و استان‌های تحت تسلط آنها در یمن بود؛ اما امروز بعد از سه سال می‌بینیم که انقلابیون یمنی بر بیشتر خاک این کشور تسلط دارند بر ۱۹ استان از ۲۱ استان یمن تسلط کامل دارند. 

خسارت‎های وارد شده به عربستان در هزار روز جنگ یمن

انهدام و از کار انداختن بیش از 1200 تانک و خودروی زرهی

سقوط 12 آپاچی و 5 جنگنده اف 15 و اف 16 و بیش از 20 پهپاد جاسوسی

هدف قرار گرفتن 10 کشتی جنگی و چندین قایق جنگی

انهدام صدها پایگاه و مقر نظامی در نجران، جازان و عسیر

هدف قرار گرفتن تعدادی مناطق نظامی در نجران، جازان و عسیر

حمله به ده‌ها پایگاه نظامی عربستان و تسلط بر آن

افزایش تاثیرات منفی روی اقتصاد کشورهای شرکت کننده در جنگ علیه یمن

خروج تعداد زیادی از اموال صندوق‌های ذخیره ملی برای پوشش هزینه‎های تسلیحاتی

کمبود بودجه به مبلغ 15 درصد از تولیدات داخلی

کاهش حجم ذخایر از سال 2014 از 737 میلیارد دلار تا 437 میلیارد دلار بویژه پس از راه اندازی جنگ علیه یمن

کاهش کسری بودجه و افزایش قیمت‎ها به دلیل کاهش قیمت نفت

افزایش میزان هزینه نظامی به بیش از 81 میلیارد دلار

کاهش گردشگری و سرمایه گذاری خارجی در پروژه های طولانی مدت در عربستان

یمن از لحاظ استراتژیکی دارای اهمیّت ویژه‌ای است، زیرا جنوب یمن  در بخش شمال غربی و شمال شرقی «باب المندب» قرار گرفته و این تنگه بین دریای سرخ و اقیانوس هند واقع شده و نزدیک‌ترین آبراه بین شرق و غرب است. این کشور یکی از نقاط حساس استراتژیکی مورد نظر شرق و غرب است. یمن با تسلط بر تنگة «باب‌المندب» قادر به کنترل دریای سرخ بوده و حتّی می‌تواند آنجا را با دارا بودن جزیرة مهم و استراتژیکی«بریم» ببندد.

یکی دیگر از اهداف این حملات وحشیانه، بازگرداندن عبد ربه منصور هادی، رئیس‌جمهور مستعفی یمن به قدرت بود. حال آنکه هادی کماکان در ریاض به‌سر می‌برد و قدرت همچنان در دست حوثی‌ها و ارتش یمن است و مردم یمن نیز به این وضعیت کشور خود نظر مثبت دارند.

در حالی که تا پیش از حمله آل‌سعود به یمن، انقلابیون الحوثی، مخالفانی، به‌ویژه در بخش‌های جنوبی آن داشتند؛ اما با حمله آل‌سعود به یمن و کشتار مردم این کشور، کینه قدیمی یمنی‌ها از آل‌سعود افزایش یافته و سبب نزدیکی بسیاری از مخالفان دیروز به موافقان امروز الحوثی‌ها شده است، به‌‌گونه‌ای‌که نه‌‌تنها هیچ صدای اعتراضی علیه حوثی‌ها در یمن بلند نشد؛ بلکه اعتراضات مردم یمن علیه آل‌سعود شدت بیشتری یافت که همراه شدن شهرهای جنوبی یمن به‌دست حوثی‌ها مؤید این ادعاست. 

جابجایی قدرت بین شاهزادگان سعودی موجب شد که این شاهزادگان برای اثبات قدرت و کارآمدی خود به چنین حماقت خطرناکی دست بزنند. شواهد نشان می دهد که نسل جدید شاهزادگان سعودی به مانند پدران خود محافظه کار نیستند.  یکی دیگر از مهم‌ترین  دلایل حمله آل سعود به یمن را می توان درماندگی کامل عربستان در مقابل جبهه مقاومت دانست. هم اینک در عراق، بحرین، سوریه، لبنان و فلسطین مقاومت است که توانسته عزت و اعتبار را برای امت اسلامی حفظ کند. جنبش انصارالله یمن نیز دقیقا تحت تاثیر عزت و احترام قرار دارد و  آل سعود به شدت از این وحشت داشت که در داخل یمن نیز به تاسی از گفتمان مقاوت جنبش انصارالله  تبدیل به مدل دیگری از حزب الله لبنان شود که همینطور هم شد.  

یکی از مشکلات بزرگ آل سعود در یمن این است که نظامیان جنگیدن بلد نیستند. آل سعود از نظامی گری تنها خرید و انبار کردن سلاح را به خوبی می‌داند. عربستان  فاقد توانایی برجسته نظامی از بعد نیروی زمینی  است و همین شرایط درباره سایر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس نیز صدق می‌کند. ارتش عربستان ترکیبی است از نیروهای پاکستانی، افغانی، بنگلادشی، سومالیایی و بعضی از ملیت‌های دیگر که هیچ تجربه ای در زمینه جنگ‌های نامتقارن ندارد و این ارتش اجاره‌ای هیچ انگیزه‌ای غیر از پول برای جنگیدن ندارد و مهمتر از آن فاقد تجربه جنگیدن نیز است و قادر نیست اهداف بلند پروازانه عربستان را در یمن تحقق بخشد.  عربستان به لحاظ هزینه‌کرد نظامی در جایگاه چهارم جهان قرار دارد و طبق گفته برخی منابع، در سال 2014 و 2015 بزرگترین واردکننده تسلیحات در بوده، تسلیحاتی که با وجود کیفیت بالا، کارآیی لازم را برای آنها نداشته است.

همه کارشناسان نظامی معتقدند که حملات هوایی تاثیر زیادی در یک جنگ ندارند؛ بویژه زمانی که دشمن یک نیروی چریکی کاربلد باشد که به خوبی می‌داند خود را چگونه و در کجا پنهان کند.

ارتش عربستان دو مشکل بزرگ دارد. اول اینکه بیش از حد بزرگ و بدون کیفیت است، به حدی که نمی‌توان در آن مسائل کیفی و نظم سازمانی را پیاده کرد و دوم اینکه زرادخانه تسلیحاتی آن به درد جنگ‌های نیابتی نمی‌خورد.

در ضعف و ناتوانی ارتش عربستان همین بس که اکنون سه سال است که آل‌سعود در حال دست و پا زدن در باتلاق یمن است، آنها حتی نتوانسته‌اند حتی به پایتخت یمن نزدیک بشوند و انقلابیون یمن همچنان کنترل پایتخت را در دست دارند و بارها نشان داده‌اند که می‌توانند حملات مهم و موفقیت‌آمیزی را حتی به داخل عربستان یا مرزهای آبی آن انجام دهند. 

سعودی‌ها هستند که باید با ترس احتمالی حملات چریکی یمنی‌ها و اعتراضات داخلی (حتی اعتراضات داخلی در خاندان آل‌سعود) به‌سر ببرند؛ زیرا این حملات وحشیانه، نه‌تنها هیچ دستاوردی برای آل‌سعود نداشت؛ بلکه سقوط این خاندان فرتوت و درحال افول را سرعت بخشید. 

جنگ عربستان علیه یمن در حالی وارد چهارمین سال خود می شود که آل‌سعود در سرزمین های یمن هیچ پیروزی ملموسی نداشته است و فقط خون‌های ریخته شده مردم بی‌گناه یمن در حال ریخته شدن است؛کسانی هم که توسط سلاح های آمریکایی و انگلیسی کشته نشده اند، در نتیجه محاصره ظالمانه و گسترش وبا در سراسر این کشور فقیر از بین می روند. 

 عربستان در جنگ یمن یا با وجود نبودن افقی روشن برای یکسره کردن جنگ به سود خود و رسیدن به پیروزی به جنگ ادامه داده و یا به آن پایان می‌دهد. شاید عربستان گزینه ادامه جنگ را برای حفظ آبروی خود در میان کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و جهان عرب و اسلام انتخاب کند . شاید هم گزینه پایان جنگ اتخاب آل‌سعود باشد که این گزینه هم در شرایطی که یمنی ها مخالف دادن هرگونه امتیازی به عربستان حتی در ظاهر هستند برای ریاض بسیار سخت است، پس پایان دادن به جنگ پیروزی بزرگی برای یمن است و به قدرت و نفوذ محمد بن سلمان پایان خواهد داد.

گاو شیرده غرب آسیا امروز کاملا این موضوع را حس می کند که آغازکننده هر جنگی لزوما نمی‌تواند پایان‌دهنده آن باشد...

انتهای پیام/