به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از گاردین، اختلافات بین اعضای اتحادیه اروپا ریشه در نگرشهای مختلفی دارد که آنها نسبت به چیستی این اتحادیه دارند. در همین راستا، چند روز پیش آنگلا مرکل صدراعظم آلمان هشدار داد که آینده اتحادیه اروپا را مساله مهاجرت تعیین میکند. اما این مساله گرچه راه حلی سخت و پیچیده دارد اما فقط یک بخش از چالش بسیار پیچیدهای است که گریبانگیر اتحادیه اروپا شده است. اتحادیهای که با گسلهای (اجتماعی، سیاسی و...) متعددی که طی دهه گذشته توسعه یافته و عمیقتر شدهاند، دچار چند پارگی است.
اتحادیه اروپا برای بقای خود نه تنها باید با مهاجران در مدیترانه مواجههای قوی داشته باشد بلکه همچنین باید بتواند دیدگاه و برداشتهای واگرایی را که میخواهند بگویند اروپا چه باید باشد همگرا کند. این مساله حتی بر مساله مهاجرین و یورو که هر دو همزمان بار دیگر طی ماههای اخیر مطرح شدهاند و اروپا را بر اساس مرزهای جغرافیایی و سیاسی تقسیم کردهاند، ارجحیت دارد.
در مورد هر یک از این دو موضوع، کشورهای عضو اتحادیه ائتلافهایی شکل دادهاند. برای مثال در حالی که ایتالیا و یونان در مساله بحران یورو مخالف آلمان هستند در مساله مهاجران با آلمان در یک طیف قرار میگیرند حتی با وجود سر کار آمدن احزاب عوامگرا در ایتالیا و آلمان.
در این اوضاع، سه دیدگاه در حال رقابت هستند. دیدگاه اول متعلق به ایده اروپای رقابتی مرکل است. در زمان مسئولیت وی، از زمان آغاز بحران یورو در سال 2010، اتحادیه اروپا به صورتی روزافزون به ابزاری برای اعمال نظم بازار بر دولتهای عضو بدل شده است. تحت همین ایده بود که طرحهای ریاضتی بر کشورهای بدهکار در اتحادیه اعمال شد. در واقع گرچه این سیاست در قالب طرفداری از اتحادیه اروپا بیان شد و مستلزم ارتباط بیشتر کشورهای عضو با هم است اما در اصل سیاستی نئولیبرال به شمار میرود.
دیدگاه دوم که یک دیدگاه چپ میانه به شمار میرود، متعلق به امانوئل ماکرون رئیسجمهور فرانسه است. وی به اتحادیهای قایل است که در آن انسجام بیشتری بین شهروندان و نیز بین دولتهای عضو وجود داشته باشد. این در عمل به معنی گسترش بازتوزیع و ریسکپذیری همه اعضا در منطقه اروپاست یعنی همان چیزی که آلمان و بقیه کشورهای طلبکار در اتحادیه از آن واهمه دارند. گرچه در فرانسه که ماکرون به اصلاحات ساختاری دست زده تا اعتباری برای خود کسب کند، وی را هر روز بیش از پیش نئولیبرال میدانند.
دیدگاه سوم مربوط به ویکتور اوربان نخستوزیر مجارستان است. اروپایی مسیحی متشکل از کشورهای مستقل. این دیگاه اولین بار به رهبری آلمان و در تلاش برای وادار کردن اعضای اتحادیه به پذیرش سهمیههای اجباری پناهندگان در سال 2015 آشکار شد اما امروزه به یک انتقاد جدی نسبت به ماهیت اتحادیه اروپا بدل شده است. اوربان در اعتراض به آنچه که آن را لیبرالیسم غیردموکراتیک اتحادیه میداند، خود را یک دموکرات غیرلیبرال به شمار میآورد. دیدگاه وی نه تنها از طرف حزب قانون و عدالت لهستان بلکه در میان احزاب راست افراطی در دیگر کشورهای اتحادیه نیز طرفدار دارد.
انتهای پیام/