به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛خرید اسلحه علاوه بر این که خواست دیرین شاه بود، منظور اصلی کسینجر و نیکسون برای بالا بردن قیمت نفت محسوب میشد. تنها با سرازیر شدن دلارهای نفتی به سوی کمپانیهای سازنده اسلحه، جلوگیری از ورشکستگی این شرکتها که تاکنون برای جنگ ویتنام تجهیزات میساختند، ممکن بود.
پس کارگزاران حکومت آمریکا که تاکنون گاهی از خریدهای بیش از اندازه نظامی شاه، انتقاد میکردند، اینک مشوق او بودند تا هر چه بیشتر اسلحه بخرد! علاقه شدید شاه به خرید اسلحه که بخشی از آن را از پدرش به یادگار برده بود، سابقهای داشت به اندازه طول سلطنت او.
منتها در سالهای نخست پس از جنگ جهانی دوم، فقر بودجه مملکت و ناتوانی شاه در اعمال قدرت و نفوذ در اداره کشور، مانع از خریدهای پررقم میشد. آمریکاییها که مستشاری ارتش ایران را به عهده داشتند، خود وام میدادند و خود وارد میکردند. پس از کودتای ۲۸ مرداد و امضای قرارداد کنسرسیوم، شاه وارد میدان شد، منتها همچنان به عنوان «تقاضای کمک نظامی».
گرچه در همان تاریخ حدود سی درصد بودجه کشور صرف ارتش میشد، ولی وامها و اعتبارات نظامی آمریکا، سهم بیشتری داشت. در این جا جنگ کره اثر مهمی داشت. در حالی که بودجه نظامی آمریکا در سال ۱۹۵۰ حدود ۲.۶ میلیارد دلار بود، چهار سال بعد، این رقم به ۱۰.۶ میلیارد رسید. با پایان گرفتن جنگ کره، صنایعی که در آن چهار سال، هر روز هواپیما، تانک و موشک به جبهه فرستاده بودند، روی دست آمریکا ماند.
آمریکا یا باید تولید این صنایع را محدود کند و از پیشرفتهای نظامی خود، در مسابقه با شوروی دست بردارد (که غیرممکن بود) یا بازارهای تازه برای تولیدات نظامی آن کشور پیدا شود. کنگره آمریکا، به پیشنهاد کندی، لایحهای را تصویب کرد و به دولت اجازه داد تا به «دوستان آمریکا» اسلحه بفروشد.
ایران آن قدر در این کار شتاب و اشتها داشت که جان کندی را به نگرانی انداخته بود. او سرانجام شاه را مجبور کرد که نیمی از فهرست درخواستهای خود را حذف کند. کشورهای دارنده نفت و عضو اوپک مامور شدند تا دلارهایی را که بر اثر بالا رفتن قیمت نفت از جهان جمع آوری میکنند، به مصرف خرید اسلحه از آمریکا برسانند. باز، شاه در ردیف اول بود.
بلافاصله پس از او، رژیم سعودی. اینک دیگر مدیران لاکهید و نورتروپ و بوئینگ راهی خاورمیانه شده بودند، یک شب در مهمانی خانه تیمسار توفانیان، فردا در ضیافت شیخ کویت، شب دیگر در دفتر کار شاهزاده سعودی. «تجارت مرگ» تمام جهان را زیر بال و پر گرفت. هیچ کجا شبیه به ایران نبود. آمار نشان میدهد که وقتی قیمت نفت بالا رفت، در عرض یک سال، فروشهای نظامی آمریکا از ۳.۹ میلیارد دلار به ۸.۳ میلیارد رسید.
بیشتر بخوانید:سند جاسوسی رضاخان مطابق اسناد آمریکایی
نیمی از این میزان (نزدیک چهار میلیارد) را فقط شاه خریده بود! به این ترتیب، بلندپروازیهای جنون آسای شاه موجب شده بود که او در سال ۱۹۷۴، به اندازه تمام دنیا در سال ۱۹۷۳، از آمریکا اسلحه بخرد. در زمان برگزاری جشنهای تخت جمشید، «کالین جاب» یکی از متخصصان مشهور صنایع هوایی آمریکا خود را به شیراز رساند و در آن هنگامه، شاه را متوجه ساخت که کمپانی «گرومان» بر سر ساختن هواپیماهای تام کت (اف-۱۶) دچار مشکل شده و نزدیک به ورشکستگی است.
این شرکت در دو سال پیش از آن، هشتاد و هشت میلیون دلار زیان داده بود. با یک اشاره شاه، رقمی از بانک ملی به حساب این شرکت ریخته شد که از ورشکستگی نجاتش داد. در مقابل، قرار شد که ارتش شاه، پیش از هر ارتش دیگری در جهان، همزمان با نیروی هوایی آمریکا، دارای «تام کت» شود.
منبع:روزنامه خراسان
انتهای پیام/