به گزارشگروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛عقوق والدین به این است که فرزند، حرمت آنها را رعایت نکند و بی ادبی نماید و آنها را به سبب گفتاری یا رفتاری برنجاند و آزار و اذیت کند و در چیزهایی که منع شرعی و عقلی ندارد، از آنها نافرمانی کند.
امام صادق علیه السلام میفرمایند که کمترین ناسپاسی والدین، گفتن «اُف» است .... نگاه تند به پدر و مادر، محزون ساختن آنها و ترک وظایف حتمی در قبال آنها مثل برآورده نساختن نیازهای مالی والدین در صورت نیاز نیز از موارد عاق شدن فرزندان معرفی شده است.
به بیان خلاصه هر کارى که موجب اذیت والدین گردد، به معناى عاقّ والدین است، مگر در مواردى که تکلیف واجب یا حرامى باشد، و به انسان دستور مخالفت با آن را بدهند.
عواقب عقوق والدین در دنیا و آخرت چیست؟
موجب خشم خدا و پیغمبر (ص) است.
مانع قبولی نماز است.
سلب توفیق میکند و گره در کار میاندازد.
دعا اجابت نمیشود.
فقر و تنگدستی میآورد.
موجب جوان مرگی است.
سبب گرفتگی زبان هنگام مرگ برای ادای شهادتین است.
مایه حزن و اندوه و عذاب دنیاست.
خداوند با عاق والدین سخن نمیگوید.
خداوند نگاه رحمت به او ندارد.
عاق والدین از جمله فراموششدگان است.
بهشت بر عاق والدین حرام است.
برای جبران عاق والدین چه کارهایی لازم است انجام شود؟
برای جبران عاق والدین، اگر آنها در قید حیاتاند:
اول اینکه بایست به والدین ثابت کنی که دیگر قصد تکرار چنین عملی را نداری.
دوم اینکه، چون به خاطر این ظلم، والدین شما آزرده خاطر شدهاند، بهتر است بیشتر از سابق احترام و ادب و اطاعت را نسبت به ایشان رعایت کنی؛ که سبب نرم شدن قلب والدین میشود. نهایتا با کمال خضوع و با توسل و خواهش از درگاه خداوند متعال و ائمه معصومین (ع) از والدینت بخواهی که تو را مورد بخشش قرار دهند. مطمئن باش که خدای مهربان قلب پدر و مادر را از جنس مهربانی خویش آفریده است. امکان ندارد فرزندی از آنان عذرخواهی کند و آنها او را نبخشند.
اما اگر در قید حیات نیستند،
۱. واجباتی که از آنها در حال حیات فوت شده مثل نماز و روزه و حج و بدهیهای آنها ادا گردد.
۲. به آنچه وصیت کردهاند، عمل شود.
۳. آنها را تا آخر عمر نباید فراموش کرد. باید برایشان طلب آمرزش و رحمت کرد. به نیابت از آنها صدقه داد. اعمال مستحب به قصد و نیت آنها به جا آورد. هدایای معنوی برای آنها فرستاد.
آیا عاق فرزند هم داریم؟
بله عاق فرزند هم داریم. یعنی حواله دادن انتقام خود به خدای متعال. وقتی والدین نیز عاق میکنند یعنی واگذار میکنند به خدا و گاهی اوقات فرزندان نیز عاق میکنند یعنی ادب را در مقابل والدین رعایت میکند، اما از طرف والدین به او ظلم میشود و دلش میشکند و این هم مربوط به والدینی است که در حق فرزند صد درصد ظلم و اجحاف میکنند.
منبع:تبیان
انتهای پیام/
حکم خدا را بشناسد و به آن عمل کند کافیه.
پدر مادر به خودشون اجازه هر کاری رو میدن
اجازه توهین فحش افترا
هر چیزی
کتک زدن
بعد اگه برای دفاع از خودت کاری کنی میشی گناهکار عالم.
پدر مادر میان تو دعوا هزار تا حرف میزنن
هزار تا کتک میزنن
چرا
چون پدر و مادرن
خب مگه بچه ها خودشون اومدن تو این دنیای کوفتی ک هزار تا منت هم سرشون میذارین
مگه بچه ها موظفند از خودشون بگذرن برای پدر و مادر؟ بعد بچه برای کارای خودشونو بازتاب میکنه حرف میزنع.
مگه ن اینکه بچه ها آیینه پدر و مادر هستن؟
به نظرم اکثر پدر مادرا حق نفرین ندارن، چون بچه جوری رفتار میکنه ک رفتار میبینع از خانواده.
بچه ای که محبت ندیده چ مجبتی کنه؟
بچه ای ک عشق ندیده، فداکاری ندیده چرا فداکاری کنه؟
بچه ای ک همش طعم دوم بودن رو چشیده چرا دیگران رو اول قرار بده
پدر و مادر اگه چیزی میبینن اکثرش کار خودشونن
پس قبل نفرین بچه ها خودشون رو نفرین کنند ک انقدررر یه بچه رو بد بار آوردن
من بخاطر طلاق پدر و مادرم خیلی از خواستگارهام رو توی این سالها از دست دادم هرچند که خودم چیزی از زیبایی و تحصیلات کم نداشتم.
وقتی دانشگاه آزاد قبول شدم پدرم بهم گفت دانشگاه میفرستمت تا دهن مادرت و خانواده مادرتو ببندم که نگن دخترشو نفرستاد دانشگاه.
پدرم یکسال بعد از طلاق مادرم (وقتی من 8 سالم بود) با خانوم خوب و مهربونی ازدواج کرد که توی این سالها برای من مادری کرده ولی پدرم همیشه اون خانوم رو تحقیر و اذیت کرده. مادرم از دستش فرار کرد. مادر بزرگم دق کرد و من توی همه این سالها یه روز خوش نداشتم. هر کاری میخواد میکنه و هرطور بخواد حرف میزنه و میگه حق نداری حرف بزنی چون من پدرم، میتونم عاقت کنم. حتی از من میخواد توی اذیت کردن و تحقیر همسرش همراهیش کنم و بهم میگه تو همیشه حقو به من بده. در حالیکه من نامادریمو از پدر و مادرم بیشتر قبول دارم چون یه انسان واقعیه که هم برای من مادری کرده، هم پدرمو تحمل کرده و هم مادربزرگ مریضمو پرستاری کرده.
پدرم به من میگه برو خدا رو شکر کن طلاقش دادم تا تو خوشبخت باشی!
پدرم همیشه زن های توی خیابونو از من و همسرش زیباتر میبینه و چشم ناپاکه. همیشه قیافه منو مسخره کرده. به همسرش میگه تو هر چقدر هم آرایش کنی برای من زیبا نمیشی. در حالیکه زنش زن زیبایی بود و توی زندگی با پدرم روز به روز افسرده تر و پژمرده تر شده و زیباییشو از دست داده.
پدرم آدم بد دل و منفی بافیه طوریکه با نیم ساعت همنشینی کنارش میشه انگیزه خودکشی پیدا کرد.
همه تاکیدش نماز اول وقته! و اگر اول وقت نماز نخونیم مدام فحاشی و بد دهنی میکنه خصوصا به همسرش.
به شدت بهانه گیر و بداخلاقه و در مقابل، همیشه همسرش سکوت میکنه.
ده سال به من هیچ پولی برای زندگی نمیداد و من با پول های عیدی و روز تولدم زندگی میکردم. سه سال هم حق التدریس دانشگاه بودم و با چندرغاز زندگیمو گذروندم. الان همسر پدرم هزینه زندگی منو میده. چند سالیه که پدرم دیگه عیدی و هدیه تولد هم به من نمیده. هر وقت از بچگی پول خواستم گفت ندارم. الان هم برای ازدواجم هیچ جهیزیه ای ندارم و هیچ پس اندازی ندارم.
زمانی که همسر پدرم خونه نداشت، هر چند وقت پدرم توی دعوا بهش میگفت جول و پلاستو جمع کن و برو بیرون از خونه من. الان که همسر پدرم خونه داره و پدرم پولاشو واسه خودش جمع کرده ما توی خونه همسر پدرم زندگی می کنیم که پدرم ده ساله طلاقش داده وصیغه ای باهاش زندگی میکنه.
روزی هزار بار از شرمندگی توی این زندگی آب میشم و میمیرم و روی نگاه کردن به نامادری بیگناهمو ندارم.
هیچ وقت من و نامادریم بهش بی احترامی نکردیم تا اینکه چن روز پیش جلوش وایسادم و گفتم چرا هر طور میخوای رفتار میکنی؟؟ اونم توی جوابم گفت چون پدرم، هرکاری میخوام میتونم بکنم و عاقتم میکنم! تهشم همه چیزو (کاملا بی ربط) به مردی که دوستش دارم ربط داد و بهش توهین کرد!!
یکی بیاد جواب منو بده و بگه اسلام چه جوابی برای این حد از ظلم یه مرد توی خانواده داره و کی جواب زندگی تباه شده من و مادرم و ماربزرگم و همسر پدرمو میده؟؟!
دارم با زبون روزه این دردامو مینویسم. به خدا و دین اعتقاد دارم. یه چیزی بگین دلم آروم بشه.
یکی بیاد بگه 4 تا دل شکسته سیری چند؟!
(آدرس ایمیل گذاشتم که نویسنده سایت حتی شده خصوصی جواب بده لطفا جواب منو بدین تا دق نکردم.)
به عنوان یک زن، افتخار کردم به خودت و بیشتر از خودت به آن نامادریت که به نظرم واژه نامادری، ظلم بزرگیست در حق بسیاری از این عزیزان. انسانیت در مقابل زنی که با بچه همسرش اینطور رفتار میکنه سر تعظیم فرود میاره. از قول من اول به این مادر عزیزت هزار درود بفرست و ازش تشکر کن. دوم اینکه من عالم شرعیات نیستم ولی فکر نمیکنم چنین پدری استحقاق این رو داشته باشه که تو را عاق کند. اگر نامزد شما از نظر انسانی و اخلاقی آدم درستکاریه، برو باهاش زندگی کن. شرع در این باره راه جلوی پای همه گذاشته. مخصوصا اینکه شما اصلا با پدرتان زندگی نمی کنید و لابد نفقه شما را هم نمیده. حقی نداره بر شما.
برام خیلی جالب بود که پدرتون اهل نمازه اول وقت و روزه از این جور حرف هاست بعد چشمش میره سمت گناه