به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ روزنامه «حمایت» در یادداشتی به قلم «محمدصادق کوشکی» نوشت:
در ابتدای شکوفایی نهال نوپای انقلاب اسلامی، تلقی جهان استکبار این بود که جمهوری اسلامی پدیدهای است اجتماعی – سیاسی مثل خیزشهای مردمی در اکناف دنیا و جهتگیریهای آزادیخواهانه و استقلالطلبانهای مشابه انقلابهای دیگر ازجمله مصر و الجزایر را در پیشگرفته است.
این برداشت ناقص موجب شد تا برای برخورد با انقلاب و متوقف کردن آن، از سادهترین روشهایی که در اکثر نقاط دنیا جواب داده است، از قبیل تحریک گروههای تروریستی، تجزیهطلب، پشتیبانی از تجاوز نظامی و نفوذ دادن ستون پنجم به داخل برای بهاصطلاح سرنگونی و به چالش کشیدن نظام، بهره ببرند. بر این اساس، مجمع دشمنان ایران در این توهم غوطه میخوردند که اگر از ارتش بعث صدام سفاک پشتیبانی کنند، امکان تسلط بر جمهوری اسلامی، شکست انقلاب و یا دستکم تضعیف شدید آن میسر خواهد شد.
بیشتر بخوانید: آدرسهای گمراه کننده در جنگ اقتصادی
پیشدرآمد جنگ تحمیلی هشتساله، فتنههای قومی – مذهبی در مرزهای غربی و ترورهای کور منافقین در شهرها بود و اندک زمانی پسازآن، ارتش تا بن دندان مسلح عراق به خیال تصرف تهران طی مدتی کوتاه، به خاک ایران اسلامی تجاوز کرد که سرانجام با تحمل خسارات فراوان، رسماً شکست خورد.
ظاهراً رزمندگان ما با یک کشور میجنگیدند اما واقع امر آن بود که غربی- عربی- عبری در مقابل جمهوری اسلامی صفبندی کرده و با پیش انداختن دیکتاتوری جاهطلب و خونریز، درصدد ساقط کردن شجره طیبه انقلاب برآمده بودند. در اواخر دفاع مقدس، آمریکاییها با اشراف بر ناتوانی صدام در اشغال حتی یک وجب از خاک ایران و کسب دستاوردهای حداقلی، به دلایل ذیل، خود وارد رویارویی مستقیم نظامی با کشورمان شدند که طرفی از آن نبستند.
1. ترمیم شکافهای قومی – مذهبی و تعمیق اتحاد ملی و انقلابی در برابر نظام سلطه
2. تقویت روحیه جهاد و شهادت که مستقیماً بر امنیت ملی و خنثیسازی توطئه براندازی نظامی اثر داشت
3. توسعه مرزهای فکری و عقیدتی جمهوری اسلامی در مجاورت فلسطین اشغالی در لبنان و شکلگیری حزبالله.
4. کشف و شناخت استعدادها، ظرفیتها و پتانسیلهای کشور و بکارگیری آنها در خلال جنگ تحمیلی که بستر تحقق استقلالخواهی ایران اسلامی را فراهم کرد
هر چه زمان گذشت و درخت انقلاب تناورتر شد، منظومه کشورهای غربی به این نتیجه رسیدند که جمهوری اسلامی، پدیدهای مقاومتر و پیچیدهتری است و نهتنها در برابر فشارهای نظامی، امنیتی و جریانهای تروریستی قد خم نکرد، بلکه مجموعه تهدیدات را به فرصت و نردبانی تبدیل نمود تا به سمت اقتدار و تکامل گام بردارد. به همین دلیل، پس از خاتمه جنگ تحمیلی، جمهوری اسلامی، قدرتمندتر، باتجربهتر و با اعتمادبهنفس بیشتری بهسوی اهداف بلندش حرکت کرد و به الگویی برای جنبشهای ضد استکباری تبدیل شد.
از طرفی، هرچند که بحث تحریمها از سال 58 مطرح بود اما جهان استکبار بر سوءاستفاده از ابزار تحریم بهعلاوه فشارهای فرهنگی برای تخریب روحیه انقلابی گری و مقاومت، بهمنظور تحلیل بردن بنیانهای دینی جامعه با هدف به بنبست کشاندن جمهوری اسلامی، تأکید ویژهای داشت و آن را به شکلی بیسابقه و گسترده عملیاتی کرد. برنامه این بود که ملت انقلابی ایران پس از جنگ تحمیلی، در یک پروژه تهاجمی حسابشده در حوزه فرهنگ، از ملتی مقاوم به مردمی مصرفگرا تبدیلشده، صبغه لاابالیگری، لاقیدی و سکولاریسم بر نظام فکری و رفتاری آنها زده شود و در فاز بعدی، با افزودن لایههایی به تحریمها، مردم را بهآسانی به تسلیم وادارند. لذا بحث تهاجم فرهنگی از طریق راهاندازی شبکههای فاسد و اغواگر ماهوارهای، ترویج فرهنگ خودباختگی از طریق نشریات، کتابها، روزنامهها و فیلمها در آن برهه با شدت هر چه تمامتر بهموازات افزایش فشارهای اقتصادی از اوایل دهه 70 شمسی و مقارن با ریاست جمهوری «بیل کلینتون» در آمریکا، در دستور کار قرار گرفت.
تمرکز عمده معماران توطئه فرهنگی نیز بر از یاد بردن افتخارات دفاع مقدس از اذهان نسل جوان بود که در برابر آن، «فناوری قدرت نرم انقلاب» در قالب اردوهای راهیان نور شکل گرفت و میلیونها جوان را شیفته فرهنگ شهادت کرد. به تعبیر اخیر رهبر معظم انقلاب، «متولدین دهه ۷۰، میروند مدافع حرم می شوندو سر میدهند . در همان دورانی که آن تهاجم وسیع فرهنگی بود، این گلها در بوستان جمهوری اسلامی شکفته شدند، این نهالها و حججیها روییدند. پس ما در جنگ فرهنگی پیروز شدیم و دشمن در جنگ فرهنگی شکست خورد.» (22مرداد97)
گام بعدی، طراحی فتنه امنیتی – سیاسی 88 و استفاده از شیوه نخنما شده براندازی در قالب «انقلابهای رنگی» در بحبوحه انتخابات ریاست جمهوری بود. فتنه سنگین آمریکایی، سعودی، اسرائیلی 88 طوری طراحیشده بود که زهر آن از جهاتی از جنگ تحمیلی نیز قویتر بود و مجموعهای از نیروهای معاند، ورشکستههای فراری، منافقین و سلطنتطلبها، میاندار آن غائله بودند اما حرف آخر را مثل جنگ نظامی و فرهنگی، باز هم مردم زدند و با حضور در یومالله 9 دی، طومار فتنه گران را در این توطئه چندلایه در هم پیچیدند.
اما آنچه امروز در ایستگاه آخر خصومت آمریکا و کوتولههای منطقهای میبینیم، جنگ اقتصادی با ویژگیهایی منحصربهفرد و تهدید مرکبی است که نوک پیکان آن را چالشها و تهدیدات اقتصادی تشکیل داده است. جنگ روانی، تلاش بیوقفه برای ضربه زدن به باورهای دینی و اعتقادی جامعه، برنامهریزی برای رواج فرهنگ مصرفگرایی و رفاهزدگی، به میدان آوردن پیادهنظام منافقین و سلطنتطلبان برای سوءاستفاده از مشکلات اقتصادی بهمنظور ایجاد اغتشاش و قرار دادن مردم در برابر نظام، ازجمله راهبردهایی است که همزمان و همردیف با جنگ اقتصادی در حال پیگیری و عملیاتی شدن است. به بیان دیگر، فشارها و تحریمهای اقتصادی، از مکملهایی از حوزه جنگ روانی تا عرصه تهاجم نرم و سیاسی برخوردار بوده و ملت انقلابی ایران بهطور همزمان در همه این میادین در حال شمشیر زدن هستند.
نظام اسلامی هر جا به باورها و توانمندیهای خود در نبرد نظامی، فرهنگی و سیاسی – امنیتی با اصرار بر اصول انقلاب تکیه کرده، به دفع شر بدخواهان موفق شده و حتی تهدیدات را به فرصت تبدیل کرده است. با این پیشفرض تجربه شده، در این مقطع حساس این امید به مراتب بیشتر موج میزند که چنانچه از تواناییهای داخلی و بومی بینظیر خود مدد بگیریم و سبک زندگی ایرانی – اسلامی را مشی خود قرار دهیم، تهدیدات فعلی اقتصادی را بیتردید میتوانیم به فرصتی بینظیر تبدیل کنیم، معضلات و نقاط ضعف کشور در این حوزه را شناسایی و طعم تلخ شکست را همچون گذشته به دشمن بچشانیم.
منبنع: روزنامه حمایت
انتهای پیام/