به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ موسم حج از جمله سفرهای ماندگاری است که لحظات ناب آن را نمی توان با هر فیلم و عکسی ثبت کرد، از این رو گفتن حضور در سرزمین وحی برای کسانی که از این سفر الهی بازمانده اند کار آسانی نیست. سفری که ثانیه به ثانیه آن پر از خاطرات نابی است که برای هر فرد گاهی یکبار بیشتر رقم نمی خورد، پس خوش به سعادت کسانی که از این حضور به نحو احسنت استفاده می کنند. ما هم به سهم خودمان سعی می کنیم با حجاج کشورمان ارتباط برقرار کنیم و از حال و هوای این روزها در سرزمین وحی برای شما گزارش کنیم.
براساس آنچه حجاج ایرانی در صفحات شخصی خود با دیگران به اشتراک گذاشتند و یا برای باشگاه خبرنگاران جوان ارسال کردند، آخرین کاروانهای حجاج ایرانی وارد فرودگاه جده در سرزمین وحی می شوند و از امروز ساعت 14 تا پایان مراسم حج تمتع به بعد دیگر حمل و نقل حجاج با اتوبوس انجام نمی شود و حجاج باید برای زیارت کعبه و اقامه نماز در صورت تمایل با پای پیاده عزیمت کنند. البته این پیاده روی برای آن دسته از حجاجی میسر است که محل استقرارشان نزدیک به مسجد الحرام باشد و توان جسمی بالایی داشته باشند، در غیر این صورت این رفت و آمد برای خانم ها و کسانی که سن بالایی دارند مقدور نیست.
یکی از عکس هایی که یکی از کاربران برای ما فرستاده است، اقامه نماز ظهر در پشت مقام حضرت ابراهیم (ع) است که زیر آن نوشته است:
«هرچه به ساعت اقامه نماز ظهر نزدیک تر می شویم، گرمای هوا و آفتاب بیشتر می شود و بیش از پیش شاهد سیل جمعیت حجاج هستیم که به سوی مسجد الحرام در حرکت هستند. به حتم این صحنه و این حضور، انسان را به یاد محشر کبری و روز قیامت می اندازد.»
یکی دیگر از حجاج نیز در صفحه شخصی خود با انتشار فیلمی از طواف حجاج، سهم طواف خود را با بازماندگان از سفر سرزمین وحی شریک شده و فردی دیگر در صفحه ای با انتشار عکس از روبروی کعبه (خانه خدا) نوشته است:
«الان اینجا نشستم/ روبروی کعبه
هر کی هر حرفی با خدا داره بزنه، منم از خدا میخوام ان شالله همگی تون به زودی حاجت روا بشید به حق صلوات بر محمد و آل محمد.»
همچنین یکی دیگر از حجاج در صفحه شخصی خودش از سفر خود به سرزمین وحی گفت: «سفرنامه_حج #گمشده حرفم زیاد است مجالم کوتاه. کدومشون ارجحه بگم. چیزی که چندروزه ذهن من را مشغول خود کرده#اول. روز سعی بین صفا ومروه فکر میکردم هاجر علیه السلام دنبال آب میگشت چه راه درازی است هفت بار! ولی انقدر شیرین که مادر بودنش او را میکشاند به طلب آب. من دنبال چه آمدم؟ گم کردم دنبال چی، آب حیات من کجاست خستگی آخرِسعی انقدر شیرین است که دوست دارم باز خسته شوم از رفتن وآمدن میان این دو کوه. باخودم گفتم الهام! چقدر روزها شبیه این روز پیاده رفتی... در کوچه وبازاره. پی مدرسه و کار... ولی خستگیش کجاس؟ چرا این خستگی سعی صفا ومروه انقدر به دل مینشیند وپایدار مهری میکوید برتنت! که لنگ لنگان هم که باشد میروم! هرچندمجال است استراحت کنی، ولی یاد فرزند تشنه وجودم مرا دنبال آب میخواند ونمیخواهم بنشینم تشنگی فرزند وجودراببینم ... خود رافدایش میکنم #دوم... همان روز اول که تقصیر کردم و قیچی بر مو زدم... کندم این دنیا را ریختم در زباله دانی که همه می دانستند عاقبت موی بریده در این زباله دانی است... همان روز بهمان کفتند تمام شد احرام شما در عمره ...) ومن دلم تنگ میشود برای احرام تا چندین روز بعدترش که محرم بودن را از اول سر بگیرم) من طمع کردم به ماندن در نزد کعبه! و#من_گم _شدم اول#بسم_الله خدایا داری علامت میدهی؟ من فهمم کم است روز اول وسط جای پرجمعیت که حتی راه برگشتش را یکبار تجربه نکرده ام من را در خودت گم میکنی؟ این علامت گم شدن فقط در روز اول نبود. داستان عمیقتر میشود.... طواف اول مثل آدمهای گیج نمیدانستم از چرخیدن دور این خانه عشق دنبال چی هستم واین بار#او_گم_میشود خدایا دور کعبه... آه. کی تعریف کنم این همه زیبایی را. گاهی میگویم ولش کن میآیند و تجربه می کنند ولی حیف است از جاذبه اش سکوت کنم #خدایا_کمکم_کن_که_بی_تو_هیچم #ادامه_دارد.»
و در ادامه یکی از کاربران در صفحه های اینستاگرامی خود نوشت:
«شهر مکه یادآور آغاز بزرگترین و باشکوهترین انقلاب الهی انسانی تاریخ بشریت است که برعلیه رسوم آداب سنن وفرهنگ پوسیده جاهلیت توسط امیترین پیامبر تاریخ که نه خواندن میدانست نه نوشتن و از عجایب روزگار معجزه اش کتاب بود در کنارش بزرگ قهرمانانی از پایینترین سطوح اجتماعی، بردگانی چون بلال حبشی برده امیه قریشی یاسر و همسرش سمیه اولین شهید اسلام وعجیب اینکه اولین قربانی نهضت محمد صلی الله علیه و آله و سلم یک زن است آن هم بردهای به اسم سمیه و این به اضافه آیات کتاب محمد ص. همچون لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و. لیقوم الناس بالقسط جهت گیری ضد طبقاتی آیینش را نشان میداد و عجب ولولهای بر سران مترف ومسرف خاندان قریشی اش میانداخت که به اصلیترین حامی محمدص یعنی عمویش ابوطالب بزرگ بنی هاشم پیغام دیپلماتیک فرستادند که برادر زاده ات هر چه بخواهد از زن و پول و مقام این سه وسواسگر تاریخ دراختیارش میگذاریم به این شرط که دست از آیین جدیدش بردارد. اما پیام یتیم مکه این بود.
اگر خورشید در دست راستم و ماه را در دست چپم قرار دهند هرگز و این یعنی جنگ تمام عیار برعلیه او تبعید در شعب ابیطالب، شهادت یاران،نقشه ترورش، شکنجه اصحاب همچون بلال و سمیه و یاسر و.... ولی در گوش پیامبر فاستقم کما امرت... نجوا میشد آنهم توسط پیک الهی جبرائیل امین و... خلاصه نقطه به نقطه مکه مالامال از هزاران خاطره تلخ وشیرین از آخرین پیامبر الهی و یاران بی نظیرش است.
گویی صدای احد احد بلال، ضجههای یاسر وپسرش عمار و همسرش سمیه، تلاوت حزین قرآن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ودر کنار محمد ص. همسر مهربان وفداکارش خدیجه که دوشادوش او به استقبال همه سختیها می رفت و نوجوان فداکاری، چون علی سایه به سایه اش و دختری، چون فاطمه که آنقدر به پدر عشق میورزید و محبت میکرد که مفتخر به ام ابیها شد و...
آری باید حضور در بلدالامین را قدر دانست.»