به گزارشحوزه تجسمی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛پیکر صادق صندوقی ـ هنرمند تصویرگر کتابهای درسی و قصه ـ صبح امروز (دوم شهریور ماه) از مقابل خانه هنرمندان به سمت قطعه هنرمندان در بهشت زهرا (س) تشییع شد.
در عصری که کامپیوتر و هیچ وسیله پیشرفته دیگری وجود نداشت، زندهیاد صندوقی با تصویرگریهایش روی جلد کتابها، بسیاری از ما را در سنین کودکی و نوجوانی جذب کتاب خواندن کرد.
شادی صندوقی ـ دختر این هنرمند ـ در مراسم تشییع پدرش گفت:
«هر وقت هر مراسمی پیش میآمد پدرم میگفت شادی تو صدای من هستی اما در حال حاضر صدا ندارم، زیرا او خودش نیست. اینجا ایستادهام و از روح خودش کمک میگیرم تا کمک کند کلمات را ادا کنم. از همین جا از همه کسانی که در این مدت پیام تسلیت فرستادند تشکر میکنم و همه آنهایی که در تمام طول عمر پدرم شادی پدر من را دوچندان کردند سپاسگزارم.»
او با بیان اینکه شاید نتوانم حرفهای قشنگی بزنم اما سعی میکنم قشنگ حرف بزنم، افزود: «پدرم صندوقی از صداقت و راستی بود. پدرم امسال مرگش را پیشبینی کرده بود و میگفت امسال آخرین اردیبهشت را میبینم. او از اردیبهشت در بیمارستان بستری و سه بار دیالیز شد و وقتی که به خانه برگشت گفتیم دیدی بابا زندهای. تولدش را خودم در بیمارستان گرفتم و او شمع ۷۱ سالگیاش را فوت کرد.»
دختر این هنرمند بیان کرد: پدرم هیچ وقت گریه نمیکرد اما روزی که شمع تولدش را فوت کرد، گریه کرد. بعد از آن هر ماه تولد یکی از اعضای خانوادهاش بود و ما در کنار او جشن میگرفتیم اما وقتی ۲۹ مردادماه بالای سرش حاضر شدم بیهوش بود. دو روز به روز تولد من مانده بود. او تحمل کرد تا تولد من هم بگذرد. خوشحالم که پدرم با عزت رفت و آرزویش این بود که در قطعه هنرمندان دفن شود. امیدوارم کتابش هم چاپ شود. یک بار از من پرسید شادی عزرائیل را با کدام حرف مینویسند، البته فرقی هم نمیکند زیرا عزرائیل را با هر حرفی که بنویسی سراغت میآید.
سید عباس عظیمی، مدیرعامل موسسه هنرمندان پیشکسوت نیز در این مراسم بیان کرد: من آدم مراسمهای عزا نیستم و به عنوان مدیرعامل این موسسه حدود شش سال است که فقط در برنامهها و سفرها با هنرمندان همراهیم و به قول هنرمندان، این موسسه خانه عاطفی آنها شده است. من در اینجا میخواهم گله کنم زیرا وقتی برخی از هنرمندان فوت میکنند اینجا پر از جمعیت میشود اما امروز ما جای خالی بسیاری را حس میکنیم.
عظیمی در بخش دیگری از صحبتهایش از اعضای موسسه هنرمندان پیشکسوت که در این مراسم حاضر بودند درخواست کرد روی صحنه بیایند و گفت: من به عنوان کسی که سالهای کودکی و جوانی را در دهههای ۵۰ و ۶۰ گذراندم فکر میکنم شیرینترین لحظاتم زمانی بود که کتابهای او را خریدم. آن زمان مثل حالا فضای مجازی و رسانههای دیگر نبودند. ما جوانان آن دوره در دوران یأس و ناامیدی بودیم زیرا کارتونهایی هم که دنبال میکردیم اکثرا با قصههایی که شخصیتهای آن پدر و مادر ندارند دنبال میشد اما تصویرگریهای استاد در آن مقطع کمک کرد که ما به دورههای بعدی حرکت کنیم و فکر میکنم این سالها در باقیات او گذاشته شده است.
حجتالاسلام زائری به عنوان سخنران دیگر این مراسم بیان کرد: معمولا درگذشت عزیزی را باید به خانواده او تسلیت گفت. خانواده او عزادار مرد بزرگی است. کسانی که با آثار صندوقی ارتباط برقرار کردند نسلهای متفاوتی هستند. در واقع چشمهای ما را آثار صندوقی بزرگ کرد و هر کسی که چشمانش با آثار این هنرمند بزرگ شده، عزادار اوست.
او ادامه داد: یک هنرمند بزرگترین آرزویش دیده شدن آثارش است. زمانی که من عکس مرحوم صندوقی را بعد از فوتش در اینستاگرام گذاشتم کسانی ابراز همدلی کردند که تصور نمیکردم او را بشناسند. من یک بار قصه فامیلی او را هم پرسیدم و او از همدان و سرگذشتشان تعریف کرد. امروز صندوقی به صندوقش میرود و دیر یا زود نوبت به ما هم میرسد، لحظات سخت و حساسی است. اگر از هر کدام از ما بپرسند حساسترین لحظه عمر ما چه موقع است این است که بعد از سالها درِ صندوقمان را باز کنند و بخواهند ما را در آن بگذارند. صندوقِ صندوقی با تک تک آثار، مهربانی و لبخندش پر شده است. خدا کند که هنگامی که ما هم به سراغ صندوقهایمان میرویم بازگشودنی و دیدنی باشد. صندوقی با شادی صندوقش را پر کرده است و هیچ کدام از ما جز خوبی از او چیزی سراغ نداریم.
مصطفی رحماندوست ـ شاعر و نویسنده ـ به عنوان سخنران دیگر این مراسم بیان کرد: جایگاه صندوقی از دو نظر قابل توجه است، یک نظر بخش هنری است. دوست هنرمندی میگفت هر کسی که خبر دارد و یاد صادق صندوقی میافتد میگوید من با تصویرهایش بزرگ شدم. همه ما و مردم ایران به نحوی حس بصری و تصویرخوانی خودمان را مدیون این هنرمند هستیم. من افتخار همکاری با او را به مدت شش یا هفت سال در مجله رشد داشتم. او تصویر میساخت و من بدون شک از او تبعیت میکردم. چند وقت پیش در مراسمی او را همچنان لبخند به لب دیدم و صبح که به این مراسم میآمدم خدا را شکر کردم که او بیشتر از یک هفته رنگ بیماری را نچشید زیرا همه ما میرویم. او هیچ وقت از زندگی سیر نشد و شاید یک هفته رنجی هم که کشید به دلیل آن بود که ما نسبت به او حسادت نکنیم.
امیرمحمد دهستانی فیلمساز انیمیشن نیز در این مراسم گفت: من از نسلی هستم که به شدت تحت تأثیر آثار او بودم. بسیاری از همکاران از آثار این هنرمند تأثیر میگرفتند. من نیز برای اینکه سراغ چه کارهایی بروم از آثار استاد تأثیر گرفتم و زمانی که او فوت کرد و دیدم سایتهای سینمایی هم به درگذشتش اشاره کردهاند برایم خوشحالکننده بود زیرا آثار این هنرمند روی سینما نیز تأثیر گذاشت.
او ادامه داد: قدر هنرمندانی که هنرهای مردمی کار میکنند دانسته نمیشود. با این حال جایگاه صندوقی در دل مردم است. شاید کسی او را با اسم نشناسد اما کتابهایش بیانگر خاطرات بسیاری است. به همین دلیل کتاب او باید به شکل نفیسی چاپ شود. این هنرمند امضای خاصی دارد. حتی بخشی از امضای من نیز کپی از امضای اوست و میخواهم بگویم که او تا این اندازه در نسل ما تأثیرگذار بوده است.
قربانعلی اجلی، هنرمند خوشنویس نیز در جملات کوتاهی بیان کرد: مرگ هنرمند وجود ندارد، هنرمند وقتی از دنیا میرود دنیایش عوض میشود، نباید برای مرگ هنرمند اشک ریخت زیرا او یک عمر زنده است.
جلیل فرجاد، داود رواسانی، محمدحسین عطارچیان، حسین علیپرستار، عبدالکاظم صادقا، بهمن عبدی، غلامحسین زمرشیدی، رضا بانگیز، قربانعلی اجلی، اسماعیل نیکبخت زاویه و عباس مشهدیزاده از جمله حاضران در مراسم تشییع صادق صندوقی بودند.
در پایان نماز میت توسط حجت الاسلام زائری قرائت و پیکر صادق صندوقی به سمت قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) تشییع شد.
صادق صندوقی هنرمند تصویرگر شامگاه ۳۱ مردادماه بعد از یک هفته بستری در بیمارستان فیروزگر از دنیا رفت.
انتهای پیام/
چقدرغریبانه